کتاب نکاح

3ـ قرابت زناشویی و آنچه که به آن ملحق است

قرابت زناشویی و آنچه که به آن ملحق است

‏مصاهرت، علاقۀ بین یکی از زوجین با اقربای (خویشاوندان) دیگری است، که این‏‎ ‎‏علاقه ـ بنابر تفصیلی که می آید ـ موجب حرمت ازدواج عیناً (ازدواج با شخص خاص به‏‎ ‎

ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 2صفحه 295
‏خودی خود) یا جمعاً (از جهت جمع بین او و دیگری) می باشد.‏

مسأله 1 ـ ‏معقودۀ پدر (زنی که مورد عقد پدر واقع شده)، بر پسرش و بر عکس و‏‎ ‎‏بالاتر در اولی، و پایین تر در دومی به صورت همیشگی حرام است؛ چه عقد دائمی باشد یا‏‎ ‎‏انقطاعی؛ و چه عاقد به معقوده اش دخول کرده باشد یا نه؛ و چه پدر و پسر نسبی باشند‏‎ ‎‏یا رضاعی.‏

مسأله 2 ـ ‏اگر زنی را عقد نماید، مادر آن زن بر او حرام می شود هر چند بالا رود؛ چه‏‎ ‎‏نسبی باشد یا رضاعی؛ چه به او دخول کرده باشد یا نه؛ و چه عقد دائم باشد یا منقطع؛ و‏‎ ‎‏چه معقوده صغیره باشد و یا کبیره. البته در عقد انقطاعی بر صغیره، احتیاط (مستحب) آن‏‎ ‎‏است که به حدی رسیده باشد که قابلیت استمتاع و تلذذ از او را ـ ولو به غیر وطی ـ داشته‏‎ ‎‏باشد، به این که مثلاً به شش سال و بالاتر رسیده باشد یا در آن مدت به این حدّ برسد، پس‏‎ ‎‏آنچه که متعارف شده از این که یک ساعت یا دو ساعت عقد انقطاعی بر دختر کوچک‏‎ ‎‏شیرخوار یا نزدیک به آن، واقع می سازند و منظورشان از این کار آن است که مادرش بر‏‎ ‎‏معقود له محرم بشود، خالی از اشکال نمی باشد؛ از جهت این که در صحت این عقد،‏‎ ‎‏اشکال است تا این که حرمت مادر معقود علیها، بر آن مترتب شود؛ اگرچه خالی از قرب‏‎ ‎‏هم نمی باشد. لیکن اگر این چنین بر او عقد کنند، یعنی یک ساعت یا دو ساعت، ترک‏‎ ‎‏احتیاط سزاوار نیست به این که آثار مصاهرت و آثار عدم محرمیّت بر آن مترتب شود، در‏‎ ‎‏صورتی که تحقق زوجیّت را ولو به داعی بعضی از آثار ـ مثل محرمیّت ـ قصد نموده باشد.‏

مسأله 3 ـ ‏اگر زنی را عقد نماید دختر آن زن هر چند پایین برود، بر او حرام می شود در‏‎ ‎‏صورتی که به مادر ولو در دُبُر او دخول نموده باشد. و اما اگر دخول به او ننموده باشد‏‎ ‎‏دختر آن زن عیناً بر او حرام نمی شود ولی جمعاً بر او حرام است؛ یعنی آن دختر مادامی که‏‎ ‎‏مادرش در حبالۀ مرد است بر مرد حرام می باشد، پس اگر زن با موت یا طلاق یا غیر این ها‏‎ ‎‏از زوجیت خارج شود ازدواج آن مرد با آن دختر جایز است.‏

مسأله 4 ـ ‏در حرمت دختر زوجه، فرقی نیست بین این که در زمان زوجیت مادر،‏‎ ‎‏موجود باشد یا بعد از خروج زن از زوجیت، متولد شود؛ پس اگر زنی را عقد نماید و به او‏‎ ‎

ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 2صفحه 296
‏دخول نماید، سپس او را طلاق دهد و بعداً ازدواج نماید و از شوهر دوم دختری متولد‏‎ ‎‏شود، این دختر بر شوهر اول حرام است.‏

مسأله 5 ـ ‏در ترتب حرمت های چهارگانه بر ازدواج صحیح و وطی صحیح اشکالی‏‎ ‎‏نیست و آیا بر زنا و وطی شبهه مترتب می شود یا نه؟ دو قول است که احوط (وجوبی) و‏‎ ‎‏اشهر آن ها اولی آن ها می باشد؛ پس اگر با زنی زنا نماید، آن زن، بر پدر زانی حرام می شود‏‎ ‎‏و مادر و دختر زن زانیه بر زانی حرام می شود. و همچنین است زنی که به شبهه وطی شده‏‎ ‎‏است. البته زنایی که بر تزویج عارض می شود، موجب حرمت نمی باشد؛ چه بعد از وطی‏‎ ‎‏باشد یا قبل از آن، پس اگر با زنی تزویج کند، سپس با مادر آن زن یا دخترش زنا نماید،‏‎ ‎‏زنش بر او حرام نمی شود. و همچنین است اگر پدر با زن پسر زنا نماید بر پسر حرام‏‎ ‎‏نمی شود، یا پسر با زن پدر زنا کند، بر پدرش حرام نمی شود.‏

مسأله 6 ـ ‏در این حکم، بین زنای در قُبُل یا دُبُر فرقی نیست. و همچنین است در شبهه.‏‎ ‎مسأله 7 ـ ‏اگر زنا را بداند و شک کند که زنا قبل از عقد بوده یا بر عقد عارض شده، بنا‏‎ ‎‏را بر صحت عقد می گذارد.‏

مسأله 8 ـ ‏اگر زن بیگانه را لمس نماید یا با شهوت به او نگاه کند، زنی که مورد لمس یا‏‎ ‎‏نظر واقع شده، بر پدر لمس کننده و ناظر و پسر آن ها حرام نمی شود و مادر ملموسه و‏‎ ‎‏منظوره بر ناظر و لامس حرام نمی شود. البته اگر پدر، کنیزی داشته باشد که به شهوت،‏‎ ‎‏لمس شده یا به جایی از او نظر شده که برای غیر او حلال نمی باشد، در صورتی که با‏‎ ‎‏شهوت نگاه کرده باشد یا به عورت او ولو بدون شهوت نظر کرده باشد بر پسر او حرام‏‎ ‎‏می شود و همچنین است عکس آن بنابر اقوی.‏

مسأله 9 ـ ‏ازدواج دختر برادر روی عمه، و دختر خواهر روی خاله جایز نیست، مگر‏‎ ‎‏این که عمه و خاله اذن دهند. و بین این که ازدواج ها دائمی باشند یا منقطع و یا مختلف،‏‎ ‎‏فرقی نمی کند و بین دانستن عمه و خاله در حال عقد و ندانستن آن ها و بین اطلاع داشتن‏‎ ‎‏آن ها از عقد و عدم آن فرقی نیست؛ پس اگر آن ها را روی آن ها بدون اذن شان تزویج‏‎ ‎‏نماید، عقد عارض شده بنابر اقوی مانند عقد فضولی است و صحت آن بر اجازۀ عمه و‏‎ ‎

ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 2صفحه 297
‏خاله توقف دارد، پس اگر اجازه دادند جایز است وگرنه باطل است. ولی ازدواج عمه و‏‎ ‎‏خاله روی دختر برادر و دختر خواهر اگرچه عمه و خاله ندانند جایز است. و بنابر اقوی‏‎ ‎‏آن ها نه حق فسخ عقد خودشان را دارند و نه حق فسخ عقد دختر برادر و دختر خواهر را.‏‎ ‎مسأله 10 ـ ‏ظاهراً در عمه و خالۀ بالاتر و پایین تر فرقی نیست، چنان که بین نسبی بودن‏‎ ‎‏و رضاعی بودن آن ها فرقی نمی باشد.‏

مسأله 11 ـ ‏اگر آن ها اذن بدهند سپس از اذن برگردند پس اگر رجوع بعد از عقد باشد،‏‎ ‎‏در بطلان آن مؤثر نیست و اگر قبل از آن باشد، اذن سابق باطل می شود؛ پس اگر رجوع به‏‎ ‎‏او (مرد) نرسد و ازدواج نماید صحت آن بر اجازۀ بعدی توقف دارد.‏

مسأله 12 ـ ‏ظاهراً اعتبار اذن آن ها حق آن ها نمی باشد مانند خیار تا این که با اسقاط،‏‎ ‎‏ساقط شود، پس اگر در ضمن عقد آن ها (عمه و خاله) شرط شود که برای آن ها چنین‏‎ ‎‏فسخی نباشد، هیچ اثری ندارد. و اگر بر آن ها شرط شود که زوج حق داشته باشد که دختر‏‎ ‎‏برادر و یا خواهر را عقد نماید، ظاهر آن است که قبول این شرط، اذن است. البته اگر از این‏‎ ‎‏اذن قبل از عقد رجوع نماید، عقد صحیح نیست. و اگر برای زوج شرط شود که ولو با‏‎ ‎‏رجوع، چنین چیزی برای زوج باشد به طوری که به اسقاط اذن برگردد، ظاهر آن است که‏‎ ‎‏این شرط باطل است.‏

مسأله 13 ـ ‏اگر با عمه و دختر برادر یا خاله و دختر خواهر تزویج نماید و در این که‏‎ ‎‏کدام یک از آن ها جلوتر است شک کند حکم به صحت هر دو عقد می شود. و همچنین‏‎ ‎‏است در جایی که با دختر برادر یا خواهر ازدواج کند و در این که با اذن عمه یا خاله بوده‏‎ ‎‏است یا نه شک نماید، حکم به صحت آن می شود.‏

مسأله 14 ـ ‏اگر عمه یا خاله را طلاق دهد، پس اگر طلاق بائن باشد، به مجرد طلاق،‏‎ ‎‏عقد دختر برادر و خواهر صحیح است و اگر رجعی باشد، بدون اذن آن ها جایز نیست،‏‎ ‎‏مگر بعد از انقضای عده.‏

مسأله 15 ـ ‏جمع بین دو خواهر ـ نسبی باشند یا رضاعی ـ در ازدواج؛ دائم باشد یا‏‎ ‎‏منقطع و یا مختلف، جایز نیست. پس اگر با یکی از دو خواهر ازدواج نماید، سپس با‏‎ ‎

ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 2صفحه 298
‏خواهر دیگر ازدواج کند، عقد دومی باطل است؛ نه اولی، چه به اولی دخول کرده باشد یا‏‎ ‎‏نه. و اگر عقد آن ها مقارن هم شود، به این که آن ها را با یک عقد یا در یک زمان، عقد نماید‏‎ ‎‏با هم باطل می شوند.‏

مسأله 16 ـ ‏اگر با دو خواهر ازدواج نماید و سابق و لاحق آن ها معلوم نباشد، چنانچه‏‎ ‎‏تاریخ یکی از آن ها معلوم باشد حکم به صحت همان می شود، نه دیگری. و اگر تاریخ هر‏‎ ‎‏دو مجهول باشد چنانچه تقارن آن ها محتمل باشد حکم به بطلان هر دو می شود. و اگر‏‎ ‎‏معلوم باشد که مقارن هم نبوده اند پس اجمالاً صحت یکی از آن ها و بطلان دیگری، معلوم‏‎ ‎‏است، بنا بر این برای او جایز نیست نسبت به آن ها یا یکی از آن ها ـ مادامی که‏‎ ‎‏اشتباه هست ـ معاملۀ زوجیّت داشته باشد. و اقوی آن است که عقد جلوتری با قرعه تعیین‏‎ ‎‏شود، لیکن احتیاط (مستحب) آن است که هر دو را طلاق دهد یا زوجۀ واقعی از آن دو را‏‎ ‎‏طلاق دهد سپس هر کدام از آن ها را می خواهد بگیرد. و می تواند که یکی از آن ها را طلاق‏‎ ‎‏دهد و عقد را بعد از گذشت عدۀ اولی ـ در صورتی که به او دخول شده باشد ـ بر دیگری‏‎ ‎‏تجدید نماید.‏

مسأله 17 ـ ‏اگر آن دو را طلاق دهد و وضع این چنین باشد (و شبهه بر طرف نشده‏‎ ‎‏باشد) پس اگر قبل از دخول باشد باید نصف مهر زوجۀ واقعی را بدهد و اگر بعد از دخول‏‎ ‎‏باشد تمام مهر را به او بدهکار است؛ پس اگر هر دو مهر، مثلی باشند و جنس و مقدارشان‏‎ ‎‏یکی باشد، هم کسی که حق بر عهدۀ او است و هم مقدار حق معلوم است و فقط اشتباه در‏‎ ‎‏این است که چه کسی صاحب حق است و در غیر این صورت، در (مقدار) حق هم اشتباه‏‎ ‎‏است، پس اگر به آنچه که بر آن تسالم نمودند، مصالحه نمایند همان است وگرنه چاره ای‏‎ ‎‏غیر از قرعه نیست، پس کسی که از دو خواهر قرعه به نام او درآمد، نصف مهر مسمّی یا‏‎ ‎‏تمام آن، مال او است و خواهر دیگر، مستحق چیزی نمی باشد، البته با دخول به او تفصیلی‏‎ ‎‏هست که این مختصر، گنجایش آن را ندارد.‏

مسأله 18 ـ ‏ظاهراً در جایی که هر دو خواهر یا یکی از آن ها از زنا باشند، حکم تحریم‏‎ ‎‏جمع نمودن بین دو خواهر در ازدواج جاری می باشد.‏


ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 2صفحه 299
مسأله 19 ـ ‏اگر زوجه اش را طلاق دهد، پس اگر طلاق رجعی باشد، مادامی که عده اش‏‎ ‎‏تمام نشده، ازدواج با خواهرش جایز نیست و صحیح نیز نمی باشد. و اگر بائن باشد‏‎ ‎‏ازدواج با خواهر او برایش در همان حال جایز است. البته اگر متعه باشد و مدتش تمام‏‎ ‎‏شده یا بخشیده شده باشد، بنابر احتیاط (واجب) اگر اقوی نباشد، ازدواج با خواهرش قبل‏‎ ‎‏از گذشت عده اش ـ اگرچه بائن باشد ـ جایز نیست.‏

مسأله 20 ـ ‏بعضی از اخباری ها جمع بین دو زن فاطمی را در ازدواج، حرام دانسته اند،‏‎ ‎‏ولی حق جواز آن است اگرچه ترک، احوط (استحبابی) و اولی است.‏

مسأله 21 ـ ‏اگر زن شوهرداری زنا دهد، بر شوهرش حرام نمی شود و بر شوهر واجب‏‎ ‎‏نیست که او را طلاق دهد اگرچه اصرار بر زنا داشته باشد.‏

مسأله 22 ـ ‏کسی که با زن شوهرداری ـ دائم باشد یا منقطع ـ زنا نماید برای همیشه بر‏‎ ‎‏او حرام می شود؛ چه مسلمان باشد یا نه؛ مورد دخول شوهرش باشد یا نه، پس ازدواج با‏‎ ‎‏او بعد از مردن شوهرش یا بعد از زائل شدن عقدش ـ با طلاق و مانند آن ـ جایز نیست؛ و‏‎ ‎‏بین این که زانی بداند که شوهردار است یا نه فرقی نیست. و اگر بر زنا مجبور شده باشد،‏‎ ‎‏در الحاق حکم به آن، اشکال است.‏

مسأله 23 ـ ‏اگر با زنی که در عدۀ طلاق رجعی است زنا نماید برای همیشه بر او حرام‏‎ ‎‏است مانند زن شوهردار، به خلاف آن که در طلاق بائن یا در عدۀ وفات باشد. و اگر بداند‏‎ ‎‏که در عده بوده و نداند که رجعی یا بائن است، حرام نمی شود. البته اگر بداند که در عدۀ‏‎ ‎‏رجعیه است و در انقضای آن شک نماید ظاهراً حرام می شود.‏

مسأله 24 ـ ‏کسی که با پسری لواط نموده ـ ولو با بعضی از حشفه ـ مادر پسر، اگرچه‏‎ ‎‏بالا برود و دختر او، اگرچه پایین برود و خواهر او، برای همیشه بر او حرام می شوند. و بین‏‎ ‎‏این که هر دو (فاعل و مفعول) کوچک یا بزرگ یا مختلف باشند، فرقی نیست. و مادر و‏‎ ‎‏دختر و خواهر فاعل، بنابر اقوی بر مفعول حرام نمی باشند، و مادر و دختر و خواهر‏‎ ‎‏رضاعی مفعول مانند نسبی ها می باشند.‏

مسأله 25 ـ ‏لواط فقط در صورتی موجب حرمت است که جلوتر از عقد باشد و اما‏‎ ‎

ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 2صفحه 300
‏لواطی که بعد از ازدواج پیدا می شود موجب حرمت نمی باشد و ازدواج را باطل نمی کند؛ و‏‎ ‎‏ترک احتیاط سزاوار نمی باشد.‏

مسأله 26 ـ ‏اگر در وقتی که با پسری بازی می کرد یا بعد از آن در تحقق دخول به او‏‎ ‎‏شک نماید بنا را بر عدم آن می گذارد.‏

‎ ‎

ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 2صفحه 301