کتاب نکاح

4ـ ازدواج در عدّه و تکمیل عدد

ازدواج در عدّه و تکمیل عدد

مسأله 1 ـ ‏ازدواج با زن؛ به طور دائمی یا انقطاعی، در صورتی که در عدّۀ دیگری است‏‎ ‎‏جایز نیست؛ چه رجعی باشد یا بائن، عدۀ وفات باشد یا غیر آن، عده از ازدواج دائم باشد‏‎ ‎‏یا از منقطع یا از وطی شبهه باشد. و در صورتی که با او ازدواج نماید چنانچه هر دو،‏‎ ‎‏موضوع و حکم را بدانند، به این که بدانند که او در عده است و بدانند که در عده ازدواج با‏‎ ‎‏او جایز نیست، یا یکی از آن ها موضوع و حکم را بداند، ازدواج باطل است و برای همیشه‏‎ ‎‏بر او حرام می شود، چه به او دخول کرده باشد یا نه. و همچنین است اگر موضوع و حکم‏‎ ‎‏را ندانند یا یکی از آن ها را ندانند و به او ولو در دُبُر دخول نموده باشد و اما اگر به او دخول‏‎ ‎‏نکرده باشد عقد باطل است ولیکن بر او حرام ابدی نیست، پس می تواند بعد از انقضای‏‎ ‎‏عده ای که دارد، از نو او را عقد نماید.‏

مسأله 2 ـ ‏اگر کسی را در تزویج زنی برای خود وکیل نماید و زوجه را تعیین نکند و‏‎ ‎‏وکیل، زنی را که در عده است برای او ازدواج نماید، بر او حرام نمی شود؛ اگرچه وکیل‏‎ ‎‏بداند که او در عده است. و فقط در صورتی حرام می شود که به او دخول نماید. و اما اگر‏‎ ‎‏زوجه را معین نماید پس اگر موکّل حکم و موضوع را بداند، بر او حرام می شود ولو این که‏‎ ‎‏وکیل، جاهل به حکم و موضوع باشد، به خلاف عکس آن، پس معیار علم موکّل و جهل او‏‎ ‎‏است، نه وکیل.‏

مسأله 3 ـ ‏وطی شبهه یا زنا با زن عده دار، به تزویج در عده ملحق نمی شود، پس اگر‏‎ ‎‏وطی شبهه نماید یا با زنی که در عده است، زنا نماید در حرمت ابدی تأثیر ندارد، هر‏‎ ‎‏عده ای باشد مگر عدۀ رجعی در صورتی که با او در حال عده زنا نماید که موجب حرمت‏‎ ‎‏می باشد، چنان که گذشت.‏


ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 2صفحه 301
مسأله 4 ـ ‏اگر زن در عدۀ مرد باشد برای آن مرد جایز است که در همان حال او را عقد‏‎ ‎‏نماید و منتظر انقضای عده نشود، مگر در مواردی به خاطر موانعی که پیش می آید مانند‏‎ ‎‏طلاق سوم که احتیاج به محلل دارد و طلاق نهم که برای همیشه حرام می کند و در جایی‏‎ ‎‏که زن برایش عده رجعی گرفته باشد، که عقد بر او هم باطل است؛ زیرا به منزلۀ زوجه اش‏‎ ‎‏می باشد، پس اگر متعه باشد و بخواهد که عقد او را دائمی نماید جایز است که مدتش را‏‎ ‎‏ببخشد و در همان حال او را عقد دائمی نماید، به خلاف این که زوجۀ دائمی باشد و‏‎ ‎‏بخواهد که او را منقطعه نماید، پس او را طلاق غیر بائن دهد، که عقد انقطاعی بر او جایز‏‎ ‎‏نیست مگر بعد از خروج زن از عده.‏

مسأله 5 ـ ‏آیا معتبر است که دخول ـ که شرط حرمت ابدی در صورت جهل است ـ در‏‎ ‎‏عده صورت بگیرد یا وقوع عقد در حال عده ـ اگرچه دخول بعد از انقضای عده واقع شده‏‎ ‎‏باشد ـ کفایت می کند؟ دو قول است که احوط (وجوبی) آن ها دومی است، بلکه خالی از‏‎ ‎‏قوت نیست.‏

مسأله 6 ـ ‏اگر در این که در عده است یا نه شک نماید، حکم به عدم آن می شود و‏‎ ‎‏تزویج او برایش جایز است و فحص از حال زن بر او واجب نمی باشد. و همچنین است‏‎ ‎‏اگر در انقضای عده اش شک نماید و زن خبر دهد که گذشته است، پس تصدیق می شود و‏‎ ‎‏تزویج او جایز می باشد.‏

مسأله 7 ـ ‏اگر بداند که تزویج با جهل به موضوع یا حکم، در عده بوده است ولیکن در‏‎ ‎‏این که دخول به او نموده که ابداً بر او حرام شود یا نه شک نماید، بنا را بر عدم آن می گذارد؛‏‎ ‎‏پس بر او حرام نمی شود. و همچنین است اگر بداند که دخول ننموده لیکن در این که یکی‏‎ ‎‏از آن ها را می دانسته یا نه، شک نماید، بنا را بر عدم آن می گذارد؛ پس حکم به حرمت‏‎ ‎‏ابدی نمی شود.‏

مسأله 8 ـ ‏ازدواج با زن شوهردار در موجب حرمت ابدی شدن، ملحق به ازدواج در‏‎ ‎‏عده است؛ پس اگر با علم به این که شوهردار است با او ازدواج نماید ابداً بر او حرام است،‏‎ ‎‏چه به او دخول نموده باشد یا نه. و اگر با جهل به آن با او ازدواج نماید بر او حرام نیست،‏‎ ‎‏مگر با دخول به او.‏


ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 2صفحه 302
مسأله 9 ـ ‏اگر با زنی ازدواج نماید که بر او عده است ولیکن شروع در عده اش ـ به‏‎ ‎‏خاطر عدم تحقق مبدأ آن ـ ننموده باشد، مانند این که با زنی که شوهرش مرده ـ که مبدأ‏‎ ‎‏شروع در عده اش از وقت رسیدن خبر فوت است ـ ازدواج نماید و خبر فوت شوهر به او‏‎ ‎‏نرسیده باشد، آیا موجب حرمت ابدی است یا نه؟ دو قول است که احوط (استحبابی)‏‎ ‎‏آن ها اولی و ارجح آن ها دومی می باشد.‏

مسأله 10 ـ ‏کسی که دارای چهار زن دائمی است زن پنجمی دائمی بر او حرام است. اما‏‎ ‎‏بین زن های منقطعه هر تعدادی که بخواهد می تواند جمع نماید؛ چه خصوص منقطعه و‏‎ ‎‏چه به همراه زنان دائمی.‏

مسأله 11 ـ ‏اگر چهار زن داشته باشد پس یکی از آن ها بمیرد در همان حال، ازدواج‏‎ ‎‏با زن دیگری برایش جایز است. و همچنین است اگر از یکی از آن ها با فسخ کردن یا‏‎ ‎‏با منفسخ شدن یا با طلاق بائن مفارقت نماید. و از این اولی تر این است که آن زن‏‎ ‎‏عده نداشته باشد، مانند زن غیر مدخول بها و یائسه. و اما اگر از او با طلاق‏‎ ‎‏رجعی مفارقت نموده باشد، ازدواج با زن دیگر برایش جایز نیست مگر بعد از انقضای‏‎ ‎‏عدۀ اولی.‏

مسأله 12 ـ ‏اگر مرد زوجۀ حره اش را سه طلاق دهد که بین آن ها ازدواج مرد دیگری‏‎ ‎‏واقع نشود، بر او حرام می شود و ازدواج او برایش جایز نیست مگر این که با شوهر دیگری‏‎ ‎‏با شروطی که در کتاب طلاق می آید ـ ازدواج نماید. و اگر او را نُه طلاق عدّی دهد در‏‎ ‎‏حالی که دو محلل در بین آن نُه طلاق واقع شود، به این که بعد از سه تای اولی و دومی با‏‎ ‎‏غیر طلاق دهنده، ازدواج نماید برای همیشه بر او حرام می شود. و کیفیت وقوع نُه طلاق‏‎ ‎‏عدّی این است که با شرایط، او را طلاق دهد سپس در عده به او رجوع نماید و او را وطی‏‎ ‎‏نماید سپس او را در طهر دیگر طلاق دهد و بعداً رجوع نماید و با او وطی کند پس طلاق‏‎ ‎‏سوم او را بدهد و پس از آن بعد از عده اش شوهر دیگری با او ازدواج نماید و بعد از وطی‏‎ ‎‏با او از او جدا شود سپس شوهر اولی بعد از عده اش با او ازدواج نماید سپس سه طلاق را‏‎ ‎‏مانند اول بر او واقع سازد و کسی دیگر با او ازدواج نماید، و سه طلاق دیگر مانند‏‎ ‎

ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 2صفحه 303
‏طلاق های سابق بر او واقع سازد تا این که نُه طلاق شود که بین آن ها ازدواج دو مرد واقع‏‎ ‎‏شود پس در نهمی ابداً بر او حرام می شود.‏

ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 2صفحه 304