مقاله ثالثه در مقارنات نماز است و در آن چند باب است

فصل اول

فصل اول

‏ ‏

‏     بدان که از برای قرائت در این سفر روحانی و معراج الهی مراتب و‏‎ ‎‏مدارجی است که به مناسبت این رساله به بعض از آن اکتفا می کنیم.‏

‏     اول آنکه قاری جز به تجوید قرائت و تحسین عبارت به چیزی نپردازد؛‏‎ ‎‏و همّ او فقط تلفظ به این کلمات و تصحیح مخارج حروف باشد تا تکلیفی ادا و‏‎ ‎‏امری ساقط شود. و معلوم است برای چنین اشخاصی تکالیف کلفت و‏‎ ‎‏زحمت دارد، و قلب آنها از آن منضجر و باطن آنها از آن منحرف است. اینان‏‎ ‎‏را حظّی از عبادت نیست جز آنکه معاقب به عقاب تارک نیستند؛ مگر آنکه از‏‎ ‎


کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 213
‏خزائن غیب تفضّلی شود و به همان لقلقه مورد احسان و انعام گردند. و این‏‎ ‎‏طایفه گاهی شود که زبان آنها که مشتغل به ذکر حق است، قلب آنها از آن‏‎ ‎‏بکلّی عاری و بری و به کثرات دنیویّه و مشاغل ملکیّه پیوند است؛ و در حقیقت‏‎ ‎‏این دسته به صورتْ داخل نماز و به باطن و حقیقتْ مشغول به دنیا و مآرب و‏‎ ‎‏شهوات دنیویّه هستند. و گاهی شود که قلب آنها نیز اشتغال به تفکر در‏‎ ‎‏تصحیح صورت نماز دارد؛ در این صورت، اینها به حسب قلب و زبان وارد‏‎ ‎‏صورت نماز هستند، و این صورت از آنها مقبول و مرضیّ است.‏

‏     طایفۀ دوم کسانی هستند که به این حدّ قانع نشده و نماز را وسیلۀ تذکّر‏‎ ‎‏حق دانند و قرائت را تحمید و ثنای حق شمارند. و از برای این طایفه مراتب‏‎ ‎‏بسیاری است که ذکر آن به طول انجامد. و شاید اشاره به این طایفه است‏‎ ‎‏حدیث شریف قدسی: ‏قَسَّمْتُ الصلوةَ بَیْنی وَ بَیْنَ عَبْدی: فَنِصْفُها لیْ، وَ نِصْفُها‎ ‎لِعَبْدی. فَاِذا قالَ: «بِسْم اللّه الرَّحْمٰن الرَّحیم» یَقولُ اللّه : ذَکَرَنی عَبْدی. وَ اِذا قال:‎ ‎«الْحَمْدُ للّه » یَقولُ اللّه : حَمَدَنی عَبْدی وَ اَثْنیٰ عَلَیَّ . وَ هُوَ مَعنی «سَمِعَ اللّه لِمَنْ‎ ‎حَمِدَهُ.» و اِذا قال : «الرَّحْمٰنِ الرَّحیمِ» یَقولُ اللّه : عَظَّمَنی عَبْدی. وَ اِذا قالَ:‎ ‎«مالِکِ یَوْمِ الدّینِ» یَقولُ اللّه : مَجَّدَنی عَبْدی‏] ‏‏وفی روایة:‏ فَوَّضَ اِلَیَّ عَبْدِی‏]‏ وَ اِذا‎ ‎قالَ: «اِیّاکَ نَعْبُدُ وَ اِیّاکَ نَسْتَعینُ» یَقولُ اللّه : هذا بَیْنی وَ بَیْنَ عَبْدی. وَ اِذا قال: «اِهْدِنَا‎ ‎الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ» یَقولُ اللّه : هذا لِعَبْدی و لِعَبْدی ما سَئَل.‎[1]‎


کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 214
‏    ‏‏و چون نماز، به حسب این حدیث شریف، تقسیم شده است بین حق و‏‎ ‎‏عبد، باید عبد تا آنجا که حق مولی است قیام به حق او کند؛ و به ادب‏‎ ‎‏عبودیت، که در این حدیث شریف فرموده است، قیام کند تا حق تعالی شأنه به‏‎ ‎‏لطایف ربوبیّت با او عمل فرماید؛ چنانچه فرماید:‏ واَوْفُوا بِعَهْدی اُوفِ‎ ‎بِعَهْدِکُم.‎[2]‎

‏    ‏‏و خدای تعالی آداب عبودیّت  را در قرائت به چهار رکن قائم فرموده:‏‎ ‎

کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 215

  • )) «من نماز را بین خود و بنده ام تقسیم کرده ام؛ نیمی از آن من است و نیمش از آن بنده ام. پس چون بنده گفت: بسم اللّه الرحمن الرحیم، خدا گوید: بنده ام مرا یاد کرد.`` و چون بنده گفت: الحمدللّه خدا فرماید: بنده ام مرا سپاس گزارد و ستایش گفت.`` و این است معنی سمع اللّه لمن حمده. ـ و چون گفت: الرحمن الرحیم، خداوند گوید: بنده ام مرا تعظیم کرد``. و چون گفت: مالک یوم الدین، خدا گوید: بنده ام مرا تمجید کرد.`` (و در روایتی دیگر: کار خود را به من واگذار کرد.) و چون گفت: ایاک نعبد و ایاک نستعین، خدا می فرماید: این بین من و بندۀ من است.`` و چون گفت: اهدناالصراط المستقیم خداوند می فرماید: این از آن بندۀ من است و بنده ام آنچه بخواهد از آن اوست.``» المحجة البیضاء، ج 1، ص 388. بحارالانوار، ج 92، ص 226. و صحیح مسلم، ج 2، ص 92. با تفاوت در عبارات.
  • )) «وفا کنید به عهد من تا به عهد شما وفا کنم.» (بقره / 40)