بیانات

بیانات در جمع روحانیون و طلاب تهران جهت افشای دین زدائی

بیانات

‏زمان: 8 تیر 1343 / 18 صفر 1384‏

‏مکان: قم‏

‏موضوع: ‏‏افشای سیاست دین زدایی رژیم شاه‏

‏حضار: ‏‏روحانیون و طلاب تهران‏‎[1]‎

‏    ‏‏«امروز روزی نیست که در خانه نشست و دعا خواند؛ روز مبارزه است. روزی است‏‎ ‎‏که دشمن به دین حمله می کند و ما باید در مقابل بایستیم؛ و من تا آخرین قطرۀ خونم‏‎ ‎‏می ایستم؛ و شما هم باید به همه بگویید و در منابر به مردم برسانید که خطر، دین را تهدید‏‎ ‎‏می کند. اگر ما کاری به دولتیها نداشته باشیم، آنها کار دارند. چنانکه من در آخرین جلسۀ‏‎ ‎‏ملاقات دکتر صدر‏‎[2]‎‏، وزیر کشور، گفتم: «ما کاری به شما نداریم؛ مشروط بر آنکه شما‏‎ ‎‏هم کاری به دین ما نداشته باشید.» ولی نه؛ اینها کار دارند، منتها کم کم، امروز بهاییت را‏‎ ‎‏در ادارات راه می دهند، و با یهودیها ارتباط برقرار می کنند؛ و فردا می گویند اصلاً دین‏‎ ‎‏باید از قانون الغا شود.‏

‏     خطر به قدری زیاد است که هرکس درک کند، نمی تواند راحت بنشیند؛ و علت اینکه‏‎ ‎‏اگر بعضی ساکت بوده اند، مطلب را نفهمیدند. چنانکه آقای حکیم‏‎[3]‎‏ را نگذاشتند مطلب‏‎ ‎‏را درک کند، و ساکت بود.‏

‏     دولت نمی خواهد روحانیت قدرت داشته باشد؛ و نمی خواهد در ایران باشد. و به‏‎ ‎‏همین دلیل بعد از مرگ آیت الله بروجردی متوجه آقای حکیم شدند. گرچه آقای حکیم‏

صحیفه امامجلد 1صفحه 346
‏را نمی خواستند؛ اما مایل بودند که مرجع تقلید، در نجف باشد که مزاحم کارشان نباشد؛‏‎ ‎‏ولی نشد. از گرفتن من سودی نبردند؛ چنانکه آقای پاکروان‏‎[4]‎‏ گفته بود: گرفتن خمینی‏‎ ‎‏اشتباه بود، ما می بایست ایادی او را قطع می کردیم؛ و الان ایادی مرا قطع می کنند. و دارند‏‎ ‎‏تخم نفاق و بدبینی بین همه می پاشند. باید امروز متحد بود و من تصمیمی گرفته ام و آن‏‎ ‎‏این است که شما علمای ایران در شب یکشنبه جلسه داشته باشید و دور هم جمع شوید.‏‎ ‎‏من این کار را از قم ‏‏[‏‏شروع‏‏]‏‏ کرده ام و تشکیل جلسه داده ام و نوشته ام که تمام علمای‏‎ ‎‏ایران در این شب جلسه داشته باشند و به کربلا و نجف هم نوشته ام. تا وقتی که تمام ایران‏‎ ‎‏و خارج در یک شب علمای آن اجتماعی داشته باشند، اولاً خیلی زود تصمیم می گیرند‏‎ ‎‏و ثانیاً قدرت واحدی به وجود می آورند و دستگاه متوجه خواهد بود که همه به یکدیگر‏‎ ‎‏همبستگی دارند.»‏

صحیفه امامجلد 1صفحه 347

  • ـ این بیانات را ساواک در گزارش بکلی محرمانۀ شمارۀ 7670 / 20 الف ـ مورخ 14 / 4 / 43 خود آورده و چنین آغاز شده است: «برابر اطلاع ساعت 18 روز یکشنبه 7 / 4 / 43 آقایان شیخ اسداللّه کرمانشاهی، شیخ محمدعلی انصاری اراکی و شیخ محمد ناصری از تهران به قم عزیمت نمودند. ساعت هفت روز 8 / 4 / 43 با خمینی ملاقات کردند. سپس در ساعت هشت و نیم با شریعتمداری و در ساعت نُه و نیم با آقای نجفی مرعشی تماس گرفتند. خلاصۀ مذاکرات: در ساعت هفت صبح روز دوشنبه 8 / 4 / 43 با خمینی در منزلش به طور خصوصی ملاقات نموده اند. خمینی پس از استفسار از وضع تهران، شروع به صحبت کرد و خلاصۀ مطالبش این است: امروز روزی نیست ...».
  • ـ پسر محسن صدرالاشراف، رئیس مجلس سنا(وزیر کشور در کابینه های حسنعلی منصور و امیرعباس هویدا).
  • ـ آقای سید محسن حکیم از مراجع تقلید در عراق.
  • ـ حسن پاکروان (رئیس وقت سازمان اطلاعات و امنیت کشور). وی در دیداری با امام خمینی در زندان اعتراف کرده بود که دستگیری ایشان به هیچ وجه به نفع رژیم نبوده است.