سخنرانی

سخنرانی در جمع گروه پژوهش های ملی و اجتماعی (اراده الهی و وحدت ملی)

سخنرانی

‏زمان: 28 بهمن 1357 / 19 ربیع الاول 1399‏

‏مکان: تهران، مدرسۀ علوی ‏

‏موضوع: عامل پیروزی، ارادۀ الهی و وحدت ملت‏

‏حضار: گروه پژوهشهای ملی ـ اجتماعی‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

‏عنایات الهی در انقلاب ایران‏‏ ‏

‏     من از آقایان تشکر می کنم که در این موقع حساس، همه احساس مسئولیت کردید. تا‏‎ ‎‏اینجا که مسائل رسیده است، رمز رسیدنش تا اینجا، وحدت همه جانبۀ ملت بود. اقشار‏‎ ‎‏ملت همه با هم بستگی پیدا کردند، و از مرکز تا دورافتاده ترین قصبات و دهات اینجا،‏‎ ‎‏تهران و سایر شهرها تا آخرین قصبات، تا آخرین دهات، هم صدا بودند. من در پاریس‏‎ ‎‏که بودم یک نفری که آشنا بود آمد گفت که من رفتم به دهات جاپلق‏‎[1]‎‏ و بختیاری و آن‏‎ ‎‏حدود کمره‏‎[2]‎‏ آن حدود؛ و بعضی از قرا را اسم برد، یعنی قلعه ای را اسم برد که این قلعه‏‎ ‎‏در نزدیک یک کوه واقع است و هیچ هم اطرافش ‏‏[‏‏آبادی‏‏]‏‏ نیست و من آنجا را دیده ام.‏‎ ‎‏گفت من در آن قلعه رفتم دیدم که در آن قلعه حرفها همان است که در مرکز هست و‏‎ ‎‏همان ‏‏[‏‏شعارها‏‏]‏‏ آن شخص گفت که در دهات اینجاها که رفتم، صبح که می شد، آن آقای‏‎ ‎‏دِه جلو می افتاد و دهاتیها دنبال او راهپیمایی می کردند، ‏‏[‏‏تظاهرات‏‏]‏‏ می کردند. رمز این‏‎ ‎‏پیروزی، این وحدت کلمه است و این وحدت کلمه را خدا ایجاد کرد. یعنی من نمی توانم‏‎ ‎‏تصور کنم که بشر بتواند یک ملت سی و چند میلیونی را در مدت کوتاهی اینطور همزبان‏‎ ‎‏بکند، هم قلب بکند که بچۀ دو ـ سه ساله زبان باز می کند و همین مسائل را می گوید، آن‏‎ ‎‏پیرمرد هشتاد ساله هم همین را می گوید. زن و مرد و بچه و صغیر و کبیر همه یک روال‏

صحیفه امامجلد 6صفحه 172
‏حرکت کردند. این جز ارادۀ الهی نمی شود باشد. و من هم از اول این معنا را چون‏‎ ‎‏احساس کرده بودم، امیدوار شده بودم به این نهضت؛ نهضتی که ملت به خواست خدا‏‎ ‎‏وحدت پیدا کرده است پیروز خواهد شد. رمز پیروزی همین وحدت کلمه بود و ما باید‏‎ ‎‏همین را حفظ کنیم. یعنی هر کس در هر مقامی که هست، من که یک طلبه هستم، آقایان‏‎ ‎‏که از علمای اعلام هستند، شما که از روشنفکران و متفکرین هستید، همۀ ما الآن مسئول‏‎ ‎‏هستیم برای آتیۀ این کشور.‏

‏خونخواری سلاطین و بیدادگری دودمان پهلوی‏

‏     تا حالا ما دزدها را ـ یک مقدارشان را ـ بیرون کردیم یعنی آنهایی که جنایتکار بودند‏‎ ‎‏و مملکت ما را خراب کرده بودند، و شاید بدتر از آن جنگنده هایی بودند که به ممالک‏‎ ‎‏می زدند. آنها می آمدند و زود رد می شدند و می رفتند. اما ایران ما تقریباً بعد از اینکه زیر‏‎ ‎‏یوغ 2500 سال سلطنت بوده ... و همۀ سلاطین بی استثنا ـ تقریباً بی استثنا ـ مردم‏‎ ‎‏خونخواری بودند، حتی آنهایی که به عدالت معروفند. کسانی که اهل تاریخ هستند‏‎ ‎‏می دانند که همان «انوشیروان عادل» چه آدمی بوده است و چه آدم ظالمی بوده است.‏

‏     تا رسید نوبت به زمان دیکتاتوری رضاخان؛ و بعد از او هم بدتر از او این پسر که‏‎ ‎‏حقیقتاً خَلَف صدق او بود! اینها از مغول به ما بدتر کردند برای اینکه مغول به فرهنگ ما‏‎ ‎‏دیگر کار نداشت. مغول آمد یک چپاولی کرد و گذشت و رفت؛ بعد مردم مشغول شدند‏‎ ‎‏به کار خودشان. اینها پنجاه سال بر ما حکومت کردند، حکومت جابرانه کردند و همه‏‎ ‎‏[‏‏هستی‏‏]‏‏مان را از دست دادیم به واسطۀ آنها. پنجاه سال خرابکاری، آن هم با فریادهای‏‎ ‎‏«تمدن بزرگ»! پنجاه سال بی فرهنگی، آن هم با فریاد فرهنگ ‏‏[‏‏مترقی‏‏]‏‏! پنجاه سال‏‎ ‎‏جنایت، آن هم با فریاد «عدالت اجتماعی»! پنجاه سال اختناق، آن هم با فریاد آزادی:‏‎ ‎‏«آزادزنان» و «آزادمردان»! اینها همه ‏‏[‏‏حیثیت‏‏]‏‏ ما را شکستند و از بین بردند. خزانۀ ما تهی‏‎ ‎‏شد از جواهرات ایران. یک مقدار آن را رضاخان برد، یک مقدار آن را این پسر برد. و‏‎ ‎‏اموال این ملت را برداشتند و بردند در خارجه، ویلاها درست کردند. عرض می کنم الآن‏

صحیفه امامجلد 6صفحه 173
‏هم در آنجاها ویلاها دارند. در آن بانکها، خصوصاً بانک سوئیس، اینها زیاد از اموال‏‎ ‎‏ملت دارند. و ما ان شاءالله در آتیۀ نزدیکی بررسی در این امر را خواهیم کرد. و ان شاءالله ‏‎ ‎‏خود او را می خواهیم. اگر تحویل ندادند، محاکمۀ غیابی می کنیم و اموالی که اینجا دارد‏‎ ‎‏مصادره می کنیم. اموالی که در بانکهای خارجی دارد، اموال آنها را هم توقیف می کنیم‏‎ ‎‏ان شاءالله .‏

‏بسیج عمومی برای ساختن ایران‏

‏     در هر صورت، این مقداری که تا حالا شده است و به وحدت کلمه شده است،‏‎ ‎‏خیانتکارها و دزدها و خرابکارها را بیرون کردیم. برای ما الآن مملکتی گذاشتند، وارث‏‎ ‎‏مملکتی هستیم که نه یک فرهنگ مستقل مترقی دارد، نه یک ارتش مستقل دارد، نه‏‎ ‎‏یک کشاورزی دارد. کشاورزی را دیدید که به چه حالی درآوردند، و ایران را بازار قرار‏‎ ‎‏دادند برای جاهای دیگر. و همۀ چیزهای این مملکت تقریباً به هم ریخته است. الآن ـ از‏‎ ‎‏حالا به بعد ـ وقت ساختن این خرابه است. در وقت ساختن این خرابه، ما همه موظف‏‎ ‎‏هستیم. من که یک طلبه هستم موظفم، آقایان علمای اعلام در بلاد و مراجع موظفند،‏‎ ‎‏شما آقایان هم که اهل علم و جزء علما هستید شما هم موظف هستید، روشنفکرها هم‏‎ ‎‏موظف هستند؛ همۀ اقشار ملت ‏‏[‏‏موظفند‏‏]‏‏. یعنی یک مسئله ای است که نه روحانیت به‏‎ ‎‏تنهایی می تواند، نه دولت به تنهایی می تواند، نه وکلای عدلیه می توانند، نه دادگستری‏‎ ‎‏می تواند؛ هیچ کس به تنهایی نمی تواند این کار را انجام بدهد. همین طوری که به تنهایی‏‎ ‎‏نمی شد رفع فساد کرد و ملت با هم شدند تا رفع فساد را تا حدودی کردند، و ان شاءالله ‏‎ ‎‏می کنند.‏

‏     برای ساختن ایران هم همۀ ملت باید شرکت کنند: کشاورز در حد کشاورزی، زارع‏‎ ‎‏در حد زارع بودن، اهل صنعت در حد صانع بودن، و همۀ اقشار ملت، از دولت و‏‎ ‎‏غیردولت گرفته، اینها باید با هم همکاری بکنند و برادرانه دست به هم بدهند و این‏‎ ‎‏خرابه ای که برای ما گذاشتند از سر بسازند و آبادش کنند.‏


صحیفه امامجلد 6صفحه 174
‏شکوفایی قیام لله‏

‏     من از خدای تبارک و تعالی می خواهم که به همۀ شما، به همۀ ما توفیق خدمت بدهد.‏‎ ‎‏و عمده این است که یک قیام الهی باشد. و من احساس کردم که این آیۀ شریفه ای که‏‎ ‎‏دارد ‏اِنَّما اَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ اَنْ تَقُومُوا لله ِِ مَثْنی وَ فُرادی،‎[3]‎‏ قیام باید لله باشد. خدای تبارک و تعالی‏‎ ‎‏می فرماید که یک موعظه من فقط دارم، فقط یک موعظه: آن این است که قیام کنید،‏‎ ‎‏نهضت کنید برای خدا. قیام وقتی برای خدا باشد ‏‏[‏‏شکوفا می شود‏‏]‏‏ من احساس کردم که‏‎ ‎‏این قیامی که ملت ایران کرد قیام برای خدا بود. برای اینکه شکوفا شد در آنها یک‏‎ ‎‏حالات نفسانی ‏‏[‏‏دیده نمی شد‏‏]‏‏ یک انسانیت در بین مردم شکوفایی پیدا کرد. و این‏‎ ‎‏نیست جز اینکه یک نحو ایمان بود، یک نحو خداپرستی بود، «خدا نمونه ای» بود.‏

‏خیانتها و جنایتهای وصف ناشدنی‏

‏     در هر صورت باید همۀ ایمانمان را راسخ کنیم و اتکال به خدای تبارک و تعالی‏‎ ‎‏بکنیم، و با اتکال به خدای تبارک و تعالی نگذاریم از این به بعد اجانب در این مملکت‏‎ ‎‏دخالت بکنند، منافع ما را مفت و مجان ببرند؛ همین طوری که دیدید نفت ما را بردند و‏‎ ‎‏اگر چند سال دیگر این ‏‏[‏‏شاه‏‏]‏‏ مانده بود، همان طوری که خودش می گفت، دیگر نفت‏‎ ‎‏تمام می شد. در ازای آن به ما چه دادند؟ در ازای آن پایگاه درست کردند برای امریکا!‏‎ ‎‏یعنی هم نفت ما را بردند، هم به نفع آنها پایگاه درست کردند. وصف مصیبت ما زیاد‏‎ ‎‏است. و بعدها مطلعین، اشخاصی که اطلاع از حقایق دارند بعدها خواهند نوشت، در‏‎ ‎‏تاریخ خواهد ثبت شد؛ ما همۀ آن را اطلاع نداریم. آن چپاولهایی که اینها کردند، آن‏‎ ‎‏خیانتهایی که اینها کردند، ما نمی توانیم الآن شرح بدهیم. اطلاعش را هم نداریم. مطلعین‏‎ ‎‏کم کم خواهند اینها را گفت. در هر صورت از این به بعد ما احتیاج داریم که همه با هم‏‎ ‎‏باشیم برای خدای تبارک و تعالی با ایمان راسخ؛ همان طوری که ایمان راسخ ملت ما‏‎ ‎‏ابرقدرتها را کنار زد.‏


صحیفه امامجلد 6صفحه 175
‏فراخوانی شاه فراری به ایران‏

‏     شما دیدید که اولی که این نهضت پیش آمد، امریکا با آن شدت دنبال اینکه خیر، من‏‎ ‎‏چه خواهم کرد! چه خواهم کرد! و دیگران، انگلستان هم همین طور؛ شوروی هم با‏‎ ‎‏ملایمت ولی واقعش هم همین بود؛ چین هم که همین طور بود. اینها همه اول آنطور‏‎ ‎‏کردند؛ بعد که ملت پافشاری کرد، کم کم اینها یکی یکی عقب زدند. به قدری عقب‏‎ ‎‏زدند که الآن این محمدرضا در رباط است! حالا نمی دانم کجاست. کسی راهش‏‎ ‎‏نمی دهد! ممالک یکی یکی می آیند می گویند ما نمی توانیم تو را حفظت کنیم! به اینجا‏‎ ‎‏رسید که راهش نمی دهند! ان شاءالله راهش ندهند. ما خودمان راهش می دهیم!بگذار‏‎ ‎‏بیاید و در یک محکمۀ عدلی محاکمه بشود و اموال مردم را بدهد. اول هم که آمد نباید‏‎ ‎‏بکشند او را، باید اموال را از او بگیرند؛ اموال مردم را بدهد. بعد هم اگر مجازاتْ قتل‏‎ ‎‏است، مجازاتش کنید. و هست حتماً! من از خدای تبارک و تعالی سلامت و توفیق همۀ‏‎ ‎‏آقایان را می خواهم؛ و امیدوارم که با هم ـ همه با هم ـ این کشتی غرق شده را نجات‏‎ ‎‏بدهند.‏

‏والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته‏

‎ ‎

صحیفه امامجلد 6صفحه 176

  • ـ از بخشهای شهرستان الیگودرز و از مناطق ایل نشین بختیاری است.
  • ـ منطقه ای است که مرکز آن خمین است و شامل شهرهای خمین و محلات و حومۀ آن می شود.
  • ـ سوره سبأ، آیه 46.