سخنرانی

سخنرانی در جمع هیأت دولت موقت (عوامل پیروزی ـ رهنمود به دولت و ملت)

سخنرانی

‏زمان: 29 اسفند 1357 / 21 ربیع الثانی 1399 ‏

‏مکان: قم، ‏

‏موضوع: عوامل پیروزی ـ تلاش در راه رسیدن به پیروزی نهایی ـ رهنمود به دولت و ملت‏

‏مناسبت: فرا رسیدن عید نوروز‏

‏حضار: هیأت دولت موقت ‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

‏سال پرزحمت و منفعت برای ملت‏‏ ‏

‏     باید من در این آخر سال، که نزدیک است تجدید بشود سال، مطالبی را به عرض‏‎ ‎‏ملت برسانم. سالی که الآن در او هستیم و اواخر اوست، می دانید که چه سال پر زحمت و‏‎ ‎‏پر رنجی برای ملت ما بود، و چه سال پر نفعی. رنجهایی که در این سال ملت ما کشیدند‏‎ ‎‏شاید در تاریخ کم سابقه یا بی سابقه باشد، و قدرتی که ملت ما نشان داد و عَرْضه کرد بر‏‎ ‎‏جهان، باید بگویم بی سابقه بوده است؛ برای اینکه ملتی که پنجاه و چند سال در تحت‏‎ ‎‏فشار طاقتفرسا بود و همۀ قدرتها را از او سلب کرده بودند و تمام زندگی آنها را تباه کرده‏‎ ‎‏بودند، اینها در عین حال قیام کردند و نهضت کردند. و من نمی توانم اسمی روی این‏‎ ‎‏نهضت بگذارم الاّ اینکه نهضتْ اسلامی و به قدرتِ اسلام بود و به قدرت ایمان بود. اگر‏‎ ‎‏قدرت ایمان نبود امکان نداشت با دست خالی یک ملتی بر این قدرتهای شیطانی غلبه‏‎ ‎‏کند. این قدرت اسلام و قدرت ایمان بود که مردم را به وحدت کشاند. و این وحدت و‏‎ ‎‏قدرت ایمان بود که مردم را به پیروزی کشاند.‏

‏حاصل نشدن پیروزی نهایی‏‏ ‏

‏     باید ملت ایران این پیروزی را و این نهضت را حفظ کنند. اگر این نهضت خدای‏‎ ‎‏نخواسته رو به سستی گراید، باید مهیای اعادۀ مصیبتهای سابق باشیم. اگر تفرقه ای بین‏‎ ‎‏ملت ما حاصل بشود، اگر دستهای جنایتکاری بین ملت ما تفرقه بیندازد باید ملت باز‏

صحیفه امامجلد 6صفحه 392
‏خودش را مهیا کند برای اختناقها و برای چپاولگریها و برای عقب ماندگیها. رمز پیروزی‏‎ ‎‏ما وحدت کلمه و اتکال به خدا و اتکال به اسلام بود. این رمز را ملت ما نباید از دست‏‎ ‎‏بدهد.‏

‏پیروزی نهایی هنوز حاصل نشده‏

‏     ما در این آستانۀ سال جدید، که باید به یک معنا عید و به یک معنا تأثرات خودمان را‏‎ ‎‏ابراز کنیم، در این آستانۀ سال جدید باید تذکراتی به ملت بدهم و تذکراتی به دولت و‏‎ ‎‏دستگاههای دولتی. تذکرات به ملت این است که شما باید در این موقع که به آستانۀ‏‎ ‎‏پیروزی رسیدید، گمان نکنید که کار تمام شد و ما پیروز شدیم؛ که این گمان موجب‏‎ ‎‏می شود که سستی پیدا بشود. انسان تا در یورش است قوی است، تا پیشرفت می کند‏‎ ‎‏قوه اش زیاد است؛ وقتی خودش را پیروز دید ضعیف می شود، و ممکن است دشمنهای‏‎ ‎‏ما از ضعف ما استفاده کنند. ما باز پیروزی نهایی را پیدا نکردیم. ما یک مطلب را پیش‏‎ ‎‏بردیم و آن اینکه دست جنایتکار سلسلۀ پهلوی را قطع کردیم، و ـ تا یک حدودی ـ‏‎ ‎‏ریشه های او و شاخه های او را هم قطع کردیم لکن باز از ریشه های آنها ـ باز ـ در این‏‎ ‎‏مملکت هست و دستهای جنایتکاری دنبال آنها هست؛ و آمال و آرزوی آنهایی که‏‎ ‎‏می خواستند خزاین ما را ببرند و ما را به عقب نگه دارند برای بردن خزاین ما، دنبال اینها‏‎ ‎‏هست. توطئه ها هست باز. و ما اگر چنانچه خود را پیروز بدانیم و گمان کنیم پیروز شدیم،‏‎ ‎‏خدای نخواسته از این امور غفلت می کنیم. ما باید خودمان را پیروز ندانیم، باید در‏‎ ‎‏آستانۀ پیروزی بدانیم؛ و همین طور هم هست. ما تا آستانۀ پیروزی رفتیم، و پیروزی آن‏‎ ‎‏روزی است که تمام ریشه های اجانب و تمام ریشه های فساد از مملکت ما بریده بشود و‏‎ ‎‏قطع بشود؛ و باز نشده است. بنابراین ملت شریف ایران موظف است که این نهضت را به‏‎ ‎‏همین طوری که تا اینجا آورده است، این نهضت را حفظ کند. و با حفظ وحدت کلمه و با‏‎ ‎‏حفظ این نهضت و غایت نهضت ـ که عبارت از اسلام و جمهوری اسلامی بود ـ با حفظ‏‎ ‎‏اینها جلو برود. سستی راه ندهید به خودتان، سردی راه ندهید به خودتان، گمان پیروزی،‏

صحیفه امامجلد 6صفحه 393
‏گمان پیروزی نهایی نبرید؛ اگر این گمان برده بشود یا این اعتقاد پیدا بشود، سستی پیدا‏‎ ‎‏می شود. شما باید خودتان را نیمه پیروز بدانید و در نیمه راه؛ و بقیه راه را که بسیار مشکل‏‎ ‎‏است باید با همت همه، با همت همۀ قشرها، باید ما تعقیب کنیم و به نهایت برسانیم.‏

‏جبران خرابیها با همکاری همۀ اقشار‏

‏     و آنچه که باز باید به اقشار ملت عرض کنم این است که ما نمی توانیم خرابیهایی که‏‎ ‎‏واقع شده است و در ظرف این ـ تقریباً ـ بیست و چند سال اخیر بیشتر از همۀ اوقاتْ‏‎ ‎‏خرابی به مملکت ما وارد شده است، نمی توانیم که اتکال به این کنیم که دولت این‏‎ ‎‏خرابیها را جبران کند، دولت فقط نمی تواند. نمی توانیم اتکال کنیم به اینکه روحانیت این‏‎ ‎‏کار را انجام بدهد، روحانیت نمی تواند. نمی توانیم اتکال کنیم به اینکه ادارات دولتی،‏‎ ‎‏فرهنگیان این کار را انجام بدهند، آنها هم نمی توانند. همان طوری که در پیشرفت این‏‎ ‎‏مقصد و در پیروزی ای که تاکنون پیدا کردیم، در آستانۀ پیروزی ای که هستیم، اینطور‏‎ ‎‏نبود که یک قشر بتواند این پیروزی را به دست بیاورد؛ همۀ قشرها با هم شدند و همۀ‏‎ ‎‏مسلکها را کنار گذاشتند و با هم پیش رفتند تا اینجا رسیدند. باید حالا هم با هم پیش‏‎ ‎‏برویم؛ همان طوری که این پیروزی پیدا شده است و همه با هم این راه را طی کرده اند.‏

‏     اگر بخواهیم از حالا به بعد مشغول ساختن این ویرانه باشیم، هیچ یک از اقشار تنها‏‎ ‎‏نمی توانند این ویرانه را بسازند؛ باید باز همه با هم ـ تمام اقشار با هم ـ باید این ویرانه را‏‎ ‎‏بسازند منتها هر کس در هر محلی هست. کشاورزها در محل کشاورزی که هستند به‏‎ ‎‏کشاورزی خودشان علاقه پیدا بکنند. الآن دیگر دستی نیست که آنها را به فشار وادار به‏‎ ‎‏امری بکند یا منافع آنها را بخواهد به واسطۀ سودجویی خودش بردارد یا به غیر بدهد؛‏‎ ‎‏امروز کسی همچون کاری نخواهد کرد. کشاورزها باید به کشاورزی خودشان ادامه‏‎ ‎‏بدهند و علاقه داشته باشند، و کشاورزی که می کنند در این برهۀ از زمان باید اکثرش و‏‎ ‎‏قسم مهمش این چیزهایی باشد که غذای ملت را اداره می کند مثل گندم، برنج، جو،‏‎ ‎‏عدس ـ امثال اینها. از چیزهایی که ـ موادی که ـ مضر است یا نافع نیست خودداری بکنند،‏

صحیفه امامجلد 6صفحه 394
‏از مثل، کشتِ تریاک کمتر بکنند، خودداری بکنند. و از چیزهایی که نفعْ خیلی ندارد، در‏‎ ‎‏تغذیۀ مردم دخالت ندارد، از آنها هم خودداری بکنند. و عمدۀ کار را همان مواد غذایی،‏‎ ‎‏عمدۀ کشت را مواد غذایی بکنند که ما احتیاج به خارج ان شاءالله پیدا نکنیم. الآن‏‎ ‎‏می دانید که ما محتاج به خارجیم راجع به مواد غذایی؛ باید ما خودمان این را جبران‏‎ ‎‏بکنیم و این به همت کشاورزان ماست. و البته دولت هم با کشاورزها باید همراهی بکند،‏‎ ‎‏و همراهی ان شاءالله می کند.‏

‏هشدار به گرانفروشان و محتکران‏‏ ‏

‏     و همین طور بازار ما باید یک بازار اسلامی باشد. از قراری که مکرر به من گفته اند،‏‎ ‎‏الآن یک دسته ای سودجو در بازار هستند که اینها قیمتهای بسیار گران روی اجناس‏‎ ‎‏گذاشته اند. این یک مطلب غیرانسانی است؛ یک مطلبی است که باید فکر کنند اینهایی‏‎ ‎‏که می خواهند حالا سود ببرند، باید توجه داشته باشند که این ملت، که اکثرشان عبارت از‏‎ ‎‏این طبقۀ پایینی است که نمی توانند خودشان را اداره کنند، اینها بودند که ما را رساندند به‏‎ ‎‏این پیروزی. حالا نباید آن تاجر معتبری که دخالت در این امور نداشته است برای اینها‏‎ ‎‏ایجاد زحمت بکند. ایام عید است؛ اینها احتیاج دارند به لباس، احتیاج دارند به خوراک،‏‎ ‎‏احتیاج دارند به چیزهای دیگر. باید با انصاف رفتار کرد، باید با اینها با برادری رفتار کرد؛‏‎ ‎‏گرانفروشی را کنار بگذارند و احتکار نکنند، نگهداری نکنند برای یکوقتی که جنس‏‎ ‎‏گران بشود و بفروشند. احتکار در غذاها جایز نیست. و همین طور باید با برادری با‏‎ ‎‏برادران خودشان رفتار کنند و این پیروزی را از آنها بدانند. شما حالا از قید آزاد شدید،‏‎ ‎‏از قیدوبندها آزاد شدید؛ شما حالا ترس اینکه مثلاً سازمان امنیت بیاید شما را چه بکند‏‎ ‎‏ـ و اینها ـ ندارید لکن ترس از خدا باید داشته باشید، ترس از اسلام باید داشته باشید؛ باید‏‎ ‎‏مراعات بکنید اشخاص ضعیف را، باید همراهی بکنید با اشخاص ضعیف، نه اینکه‏‎ ‎‏گرانفروشی بکنید و کالاهای خودتان را بالا ببرید و مردم را در زحمت ‏‏[‏‏بیندازید‏‏]‏‏. این‏‎ ‎‏هم راجع به این طبقه؛ که البته باز مسائل دیگری هست ولی طولانی می شود.‏


صحیفه امامجلد 6صفحه 395
‏ضرورت تحول فرهنگی‏‏ ‏

‏     و اما راجع به دولت. در این آستانۀ سال جدید، البته دولت مشکلاتش خیلی زیاد‏‎ ‎‏است و من نمی توانم بگویم اینها تقصیری در کار دارند؛ اینها همه مشغولند ولی‏‎ ‎‏مشکلات زیاد است. باید در این سال جدید عنایت زیاد بشود؛ اول به فرهنگ. این‏‎ ‎‏فرهنگ باید متحول بشود. فرهنگ استعماری فرهنگ استقلالی بشود. باید معلمینی که‏‎ ‎‏در این فرهنگ یا در تمام قشرهای اساتید و ـ عرض می کنم ـ اینها باشد انتخاب بشوند و‏‎ ‎‏اشخاص صحیح، سالم. کسانی که جوانهای ما را تربیت صحیح بکنند نه اینکه یک تربیت‏‎ ‎‏انگلی بکنند؛ چنانچه تا حالا بنا بر این بوده است که اینها را غربی بار بیاورند، غربزده‏‎ ‎‏کنند. باید استقلال داشته باشید؛ باید هیچ توجه نداشته باشید که در غرب چه می گذرد.‏‎ ‎‏در غرب خیلی بد می گذرد! شما گمان نکنید که در غرب خیلی خبر هست، خودشان‏‎ ‎‏می گویند «در غرب خبری نیست»! خبرها هست لکن خبرهای رشد فکری و رشد انسانی‏‎ ‎‏کم است. شما باید مستقل باشید و رشد انسانی پیدا بکنید. بچه ها را، جوانهای ما را رشد‏‎ ‎‏انسانی بدهید. دولت باید درست توجه بکند که رؤسایی را که انتخاب می کند برای‏‎ ‎‏دانشگاهها، برای مدارس، معلمینی را که انتخاب می کنند آنها برای تربیت اطفال، اینها‏‎ ‎‏باید همه متحول بشود از حال سابق؛ و کسانی که سابق در خدمت اشخاص بیگانه بودند یا‏‎ ‎‏در خدمت طاغوت بودند، حالا ثانیاً نیایند و بچه های ما را باز به عقب برانند. این هم یک‏‎ ‎‏مطلبی است که در فرهنگ بسیار مهم است. و بالاخره باید فرهنگ متحول بشود به یک‏‎ ‎‏فرهنگ سالم، به یک فرهنگ مستقل، و یک فرهنگ انسانی.‏

‏مسئولیت دولت و ارتش‏‏ ‏

‏     در جهت ارتش، ملت ما موظف است که از ارتش ـ الآن ـ حمایت بکند. ارتش را‏‎ ‎‏تضعیف نکنید. ما احتیاج به ارتش داریم؛ ملت احتیاج به ارتش دارد. ارتش باید از طرف‏‎ ‎‏ملت حمایت بشود و تقویت بشود لکن ارتش هم باید ملاحظه کند؛ رؤسای ارتش باید‏‎ ‎‏ملاحظه کنند که اگر چنانچه یک اشخاصی در بین آنها هست که در خدمت طاغوت بوده‏

صحیفه امامجلد 6صفحه 396
‏است و جنایتکار بوده است آنها را، با تدریج و یا به طور دیگر، آنها را کنار بگذارند و‏‎ ‎‏اشخاص شرافتمند را در رأس ارتش یا در مواردی که باید به کار بگیرند به کار بگیرند. در‏‎ ‎‏انتصاباتشان خیلی دقت بکنند که انتصاباتْ صحیح باشد؛ چنانچه وظیفۀ دولت هم همین‏‎ ‎‏است. انتصاب استاندارها، انتصاب فرماندارها، همۀ این انتصابات، انتصاب دادگستریها،‏‎ ‎‏تمام این انتصابات باید بررسی بشود، و تمام آنهایی که بیشتر در خدمت طاغوت بودند و‏‎ ‎‏جرمهای آنها واضح است و مردم از آنها ناراضی هستند، اینها را انتخاب نکنند و به‏‎ ‎‏نارضایتی مردم اضافه نکنند. باید اینها الآن در خدمت مردم باشند. دولت خدمتگزار‏‎ ‎‏مردم باید باشد. مثل سابق نباشد که «فرمانفرما» بود، حالا باید «فرمانبردار» مردم باشد، و‏‎ ‎‏همین طور هم هست؛ و ان شاءالله امیدواریم همین طور هم باشد. در هر صورت قضیۀ‏‎ ‎‏دولت هم، هم دادگستری، هم فرهنگ، هم سایر ادارات باید تصفیه بشود؛ و باید‏‎ ‎‏خودشان فکر بکنند و انتخاباتشان چه باشد، و یک نحو تصفیه ای در کار باشد که خائنین‏‎ ‎‏کنار گذاشته بشوند و آنهایی که تا قبل از این پیروزی آن طرف بودند، همچو که پیروزی‏‎ ‎‏پیدا شد سینۀ این طرف را شروع کردند بزنند، اینها را بشناسند و این فرصت طلبها را کنار‏‎ ‎‏بگذارند. و بالاخره باید که دولت نظارت تام داشته باشد و تمام وزارتخانه ها را درست،‏‎ ‎‏به طور صحیح، انتخابِ اشخاص بکنند، و طرز عمل را یک طرز عمل صحیح قرار‏‎ ‎‏بدهند. و البته مشغول هستند لکن بیشتر باید عنایت داشته باشند.‏

‏اصلاح امور کارگران و رفع مشکلات آنها‏

‏     و از امور مهمه ای که هست وضع کارگرهاست؛ که من یک صحبت با کارگرها دارم و‏‎ ‎‏یک صحبت با دولت. صحبت با کارگرها این است که آنها گمان نکنند که دولت یا ما در‏‎ ‎‏فکر آنها نیستیم؛ خیال نکنند که ما الآن می توانیم ـ بالفعل، فوراً ـ یک کاری برای آنها‏‎ ‎‏انجام بدهیم و نمی دهیم. اینطور نیست. ما برای طبقۀ کارگر، برای طبقۀ کشاورز، برای‏‎ ‎‏کارمندهای جزء دولت، بیشتر از همه مورد نظر ما اینها هستند و برای آنها فکر می کنیم و‏‎ ‎‏عمل می کنیم. چنانچه راجع به مسکنشان مشغول طرح ریزی هستند که مسکن درست‏

صحیفه امامجلد 6صفحه 397
‏کنند برای آنهایی که مسکن ندارند. و قضیۀ حقوقشان ان شاءالله داده می شود لکن یک‏‎ ‎‏قدری فرصت لازم است. کارگرها باید یک قدری فرصت بدهند و اینطور خیال نکنند که‏‎ ‎‏دولت الآن دارای کذا و کذاست و به آنها عنایت ندارد؛ یا در دست ما مثلاً گنجی است که‏‎ ‎‏نمی خواهیم بدهیم به آنها! نخیر، دولت هم الآن ندارد و ما هم گنجی نداریم! لکن هم‏‎ ‎‏دولت در فکر است و هم ما در فکریم؛ و لکن باید یک قدری تدریج باشد تا امور‏‎ ‎‏اقتصادی را بتوانند جریان بیندازند. البته کارگرهایی که کنار هستند، مشغول کار خواهند‏‎ ‎‏شد. کارگرهایی که در کار هستند، اگر در مزدشان و اجرتشان حرفی دارند، اصلاح‏‎ ‎‏خواهد شد. همۀ اینهابتدریج باید اصلاح بشود.‏

‏توجه بیشتر دولت به کارگرها‏

‏     و اما راجع به دولت. دولت هم باید راجع به کارگرها بیشتر عنایت داشته باشد و وضع‏‎ ‎‏کارگرها را درست در نظر بگیرد. یک قدری عنایت بیشتر بکند که این کارگرها‏‎ ‎‏آسوده خاطر بشوند. و من به کارگرها اطمینان می دهم که اینطور نیست که دولت نخواهد‏‎ ‎‏برای شما کاری بکند. حتی الامکان می خواهند کار بکنند، مشغول هستند. وزیر کار‏‎ ‎‏مشغول است به اینکه یک ترتیب صحیحی بدهد لکن تدریج لازم دارد. از کارگرها‏‎ ‎‏می خواهم که تدریج را حفظ بکنند و ملاحظه بکنند، و مشکلات دولت را در نظر‏‎ ‎‏بگیرند. و از دولت می خواهم که در کارها یک قدری بیشتر جلو بروند؛ و همین قدری که‏‎ ‎‏هست، یک قدری بیشتر جلو بروند و کارها را زودتر درست بکنند. و به کارمندان، هم‏‎ ‎‏اطمینان بدهند و هم عمل بکنند. این هم راجع به کارمندان و راجع به دولت.‏

‏رادیو ـ تلویزیون یک دانشگاه عمومی‏

‏     یک حرفی هم راجع به این دستگاه تبلیغاتی ـ تلویزیون و امثال اینها، رادیو و اینها ـ‏‎ ‎‏دارم و آن اینکه این دستگاهها آن وقتی که در خدمت طاغوت بود، دستگاههایی بود که‏‎ ‎‏یا تقویت طاغوت را می کردند ـ به مجرد اینکه پیچ رادیو را می گرفتند «اعلیحضرت‏‎ ‎‏آریامهر، کذا» شروع می کردند تبلیغات کردن، تبلیغات میان تهی ـ و یا مردم را از مسائل‏

صحیفه امامجلد 6صفحه 398
‏اصلی دور می کردند. بنا بر این بود که رادیو ـ تلویزیون و اینها که در سطح کشور ـ در تمام‏‎ ‎‏سطح کشور ـ انتشار پیدا می کند و مردم با گوششان و چشمشان مسائل را ادراک می کنند،‏‎ ‎‏و آن کسی که بیسواد است هم در اینجا می تواند بفهمد ‏‏[‏‏و‏‏]‏‏ آن کسی هم که باسواد است‏‎ ‎‏هست، این بسیار اهمیت دارد. هم برای آنها بسیار اهمیت داشت که مردم را در سطح‏‎ ‎‏وسیعی خواب کنند و غافل کنند و چپاول کنند، و هم حالا که بحمدالله اسلامی شده است‏‎ ‎‏و وظایف اسلامی را می خواهد عمل بکند. حالا باید یک فکری برای رادیو ـ تلویزیون‏‎ ‎‏بشود که ـ چنانچه فکر شده است و می شود ـ لکن بیشتر عنایت بشود که کسانی که در‏‎ ‎‏اینجا سابق در خدمت طاغوت بودند و همۀ فسادها را می کردند، حالا باید اینها تصفیه‏‎ ‎‏بشوند. کسانی که تا دیروز بر ضد ملت و بر ضد انقلاب ما سخنرانی می کردند، نمایش‏‎ ‎‏می دادند، همۀ بساط را درست می کردند، و حالا آمدند و اظهار اسلام و دیانت می کنند،‏‎ ‎‏از اینها نمی توانیم ما بپذیریم. این هم باید تصفیه بشود. رادیو و تلویزیون یک دستگاهی‏‎ ‎‏است که هم در طرف تبلیغات فاسد اهمیت زیاد دارد و هم در طرف تبلیغات صحیح. این‏‎ ‎‏با آنطوری که از اول شاید آنهایی که درست کردند اینها را نظر آموزشی داشتند به اینها،‏‎ ‎‏[‏‏به‏‏]‏‏ این دستگاهها. تمام مطبوعات ‏‏[‏‏هم‏‏]‏‏ اینطور است منتها اهمیت تلویزیون بیشتر از‏‎ ‎‏همه است، اهمیت رادیو ـ تلویزیون بیشتر از همه است. این دستگاهها دستگاههای‏‎ ‎‏تربیتی است؛ باید تمام اقشار ملت با این دستگاهها تربیت بشوند؛ یک دانشگاه عمومی‏‎ ‎‏است. دانشگاهها دانشگاههای موضعی است، این یک دانشگاه عمومی است یعنی‏‎ ‎‏دانشگاهی است که در تمام سطح کشور گسترده است. باید از آن، عملِ دانشگاه را، به آن‏‎ ‎‏اندازه ای که می شود، استفاده کرد. باید این دستگاهْ دستگاهی باشد که بعد از چند سال‏‎ ‎‏تمام قشر ملت را روشن کند، تمام را مبارز بار بیاورد، تمام را متفکر بار بیاورد، تمام اینها‏‎ ‎‏را مستقل بار بیاورد، آزادمنش بار بیاورد، از غربزدگی بیرون کند؛ استقلال به مردم بدهد.‏‎ ‎‏این از همۀ چیزهایی که در این دستگاهها هست مهمتر است؛ و این وظیفه دارد که با مردمْ‏‎ ‎‏حکمِ معلم و شاگرد داشته باشد. اشخاص نویسنده، اشخاص گوینده، اشخاص فهیم،‏‎ ‎‏اشخاص مطلع در اینجا صحبت بکنند. فرصت به آنها بدهند که در اینجا صحبت بکنند.‏
صحیفه امامجلد 6صفحه 399
‏زیادند اشخاص که پیشنهاد این معانی را می کنند؛ به اینها باید فرصت بدهند و آنها‏‎ ‎‏صحبت بکنند. به جای آن چیزهایی که به درد ملت نمی خورد یا مضر به حال ملت است،‏‎ ‎‏یک چیزهای مفید را به مردم بدهند و یک غذای مفیدی به مردم بدهند؛ مردم را تغذیه‏‎ ‎‏کنند به غذاهای صحیح سالم. و من امیدوارم که این دستگاه هم همان طوری که وعده‏‎ ‎‏کردند که بتدریج درست بشود، قدم را یک خرده بلندتر بردارند و زودتر ان شاءالله ‏‎ ‎‏تصفیه بشود و تعدیل بشود.‏

‏دانشگاه بزرگ اسلامی‏

‏     و یک عرض هم به همۀ همجنسهای خودم. همه همجنسیم لکن آنهایی که با من‏‎ ‎‏صورتاً یک صورت هستیم و من به همه ارادت دارم؛ و آن آقایان علما و روحانیون.‏‎ ‎‏آقایان علما و روحانیون وظیفه شان از همۀ مردم زیادتر است، سنگین تر است. اینها‏‎ ‎‏موظفند از طرف خدای تبارک و تعالی. الآن هم ملت مُسْلم آنقدری که به حرف این‏‎ ‎‏طایفه گوش می دهند به حرف کسان دیگر گوش نمی دهند. بنابراین حجتی است این از‏‎ ‎‏خدای تبارک و تعالی بر ما که شمایی که مردم به شما گوش می دادند و مردم از شما‏‎ ‎‏اطاعت می کردند، چرا ـ مثلاً ـ قصور در این معنی داشتید؟ چرا کم ـ مثلاً ـ چیزی گفتید؟‏‎ ‎‏ان شاءالله نداشته باشند لکن ـ خدای نخواسته ـ اگر در بین بعضیها باشد، وظیفۀ ما بسیار‏‎ ‎‏سنگین است. چه از جهت اینکه تهذیب این دانشگاه اسلامی ـ دانشگاه بزرگ اسلامی ـ‏‎ ‎‏که باید به دست مراجع بزرگ بشود، و چه باب تعلیم و تعلم که باید باز تصفیه بشود و به‏‎ ‎‏دست بزرگان ما اداره و تصحیح بشود، و چه در کیفیت تحصیل که باید تجدیدنظر بشود.‏‎ ‎‏ما به همۀ آقایان ـ با کمال خضوع ـ عرض می کنیم که شمایی که باید ارشاد کنید این ملت‏‎ ‎‏را، باید مجهز بشوید؛ باید مجهز به جمیع انحای ارشادات. مردم از شما توقع جمیع‏‎ ‎‏انحای ارشادات را دارند.‏

‏لزوم تجهیز حوزه ها به ابعاد مختلف‏‏ ‏

‏     اسلام همان طوری که ابعاد مختلفه دارد به حَسَب ابعادی که انسان دارد اسلام برای‏

صحیفه امامجلد 6صفحه 400
‏انسان آمده است، برای انسان سازی آمده است، قرآن کتاب انسان سازی است ـ همان‏‎ ‎‏طوری که قرآن ابعاد مختلفه دارد حَسَب ابعادی که انسان دارد، علما هم باید ابعاد مختلفه‏‎ ‎‏داشته باشند در تعلیم، حَسَب ابعادی که اسلام دارد و حَسَب ابعادی که انسان دارد. البته‏‎ ‎‏یک نفر نمی تواند همۀ این ابعاد را جوابگو باشد؛ لکن یک حوزۀ مرکب از ده هزار نفر یا‏‎ ‎‏حوزه های مرکب از ـ مثلاً ـ سی هزار نفر، اینها می توانند دسته دسته باشند و هر دسته ای‏‎ ‎‏یک بُعدی را اداره بکند: یکی جهات عقلی را، یکی جهات سیاسی را، یکی جهات‏‎ ‎‏اینهایی که همه در اسلام است؛ همۀ این جهات در اسلام هست و باید حوزه ها آنطور‏‎ ‎‏باشند، مجهز بشوند و همان طوری که ‏‏[‏‏در‏‏]‏‏ اسلام ابعاد مختلفه هست، حوزه ها هم ابعاد‏‎ ‎‏مختلفه داشته باشد: اشخاص مختلف برای هدایت مردم. و اگر چنانچه از این حوزه ها‏‎ ‎‏اشخاص صحیح و اشخاص به دردبخور، از این حوزه ها بلند نشود، جای دیگر ما توقع‏‎ ‎‏باید نداشته باشیم. باید اینها همین طوری که فقه را و انحای فقه را تعلم و تعلیم می کنند،‏‎ ‎‏سایر موارد اسلام را، سایر ابعاد اسلام را هم باید تحصیل بکنند و باید تدریس بکنند، و‏‎ ‎‏اشخاص ارزنده را بار بیاورند تا مردم را ارشاد و هدایت بکنند.‏

‏صبغۀ دینی و اسلامی شهادت‏

‏     و من در این آخر سال تأسف خودم را از این شهدایی که ما داشتیم باید اظهار بکنم.‏‎ ‎‏ما بسیار متأسفیم از این شهدایی که دادیم، که مثل اینکه 160 هزار نفر مجروح و ‏‏[‏‏شهید‏‏]‏‏ ـ‏‎ ‎‏مثل اینکه نوشته بود 160 هزار نفر مجروح و کشته ـ داشتیم. در هر صورت ـ هر چه‏‎ ‎‏داشتیم ـ یک نفرشان هم زیاد بود. یک نفرشان هم نباید واقع بشود. لکن حالا شد؛ اما‏‎ ‎‏چون که برای اسلام بود و صبغۀ دینی و اسلامی داشت نه برای دنیا؛ و لهذا می آمدند‏‎ ‎‏بعض اشخاص و به من می گفتند که شما دعا کنید که ما شهید بشویم. این صبغه، صبغۀ دین‏‎ ‎‏است، اسلام است. آنی که ما پیش بردیم همین بود. اینطور روحیات بود که برای شهادت‏‎ ‎‏داوطلب بودند یعنی از مرگ نمی ترسیدند. همان طوری که صدر اسلام هم پیشرفت‏‎ ‎‏مسلمین همین بود. ما بسیار اشخاص ارزنده را از دست دادیم لکن چون برای اسلام بود‏

صحیفه امامجلد 6صفحه 401
‏ان شاءالله روح همۀ آنها شاد است و همۀ آنها در سعادت و تحت لوای خدای تبارک و‏‎ ‎‏تعالی هستند. و برای بازماندگان آنها هم ما دعای صبر می کنیم که خداوند به همۀ آنها‏‎ ‎‏صبر و اجر و مزد عنایت بفرماید و در آستانۀ سال جدید هم، هم برای آنها طلب مغفرت‏‎ ‎‏می کنیم و هم برای همۀ ملت طلب سعادت می کنیم.‏

‏     و آخر عرض من باز همان است که ملت ایران! حفظ بکنید نهضت خودتان را، حفظ‏‎ ‎‏بکنید وحدت خودتان را، حفظ بکنید جهت اسلامیت خودتان را. مهذب کنید خودتان‏‎ ‎‏را، و ارزش ندهید به غیر ارزنده های انسانی و به غیر اسلام.‏

‏والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته ‏

‎ ‎

صحیفه امامجلد 6صفحه 402