سخنرانی

سخنرانی در جمع دانشجویان دانشگاه امیر کبیر تهران (حفظ روح انقلابی)

سخنرانی

‏زمان: 9 خرداد 1358 / 4 رجب 1399‏

‏مکان: قم‏

‏موضوع: نگرانی از گرایش توده ها به منافع شخصی ـ حفظ روح انقلابی‏

‏حضار: دانشجویان دانشگاه پلی تکنیک (امیرکبیر)‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

نگرانی از کاهش شور انقلابی

‏     این صحیح است که ملت اگر بیدار باشد، چنانکه بود، و متحد باشد، چنانکه بود، و‏‎ ‎‏مسیرش معلوم باشد، چنانکه بود، و الهی باشد، چنانکه بود، واضح است که هیچ قدرتی‏‎ ‎‏نمی تواند با آن مقابله کند. چنانکه دیدید که با مجهز بودن آن قدرت شیطانی به همۀ‏‎ ‎‏جهازات و با پشتیبانی همۀ دول از او، یعنی دولتهای اسلامی و دولتهای غیر اسلامی و‏‎ ‎‏ابرقدرتها همه پشتیبانی کردند از آن مع ذلک نتوانستند. این معلوم است لکن نباید ما‏‎ ‎‏غافل باشیم از یک مطلب؛ و آن اینکه، الآن که ما در این جلسه هستیم اگر مطالعه کنیم‏‎ ‎‏حالات ملت را، می بینیم که آن شوری که در اول بود کمتر شده است. این را نباید‏‎ ‎‏فراموش کنیم. آن وقت که همۀ مردم می ریختند در خیابانها همه شان، همه می ریختند در‏‎ ‎‏خیابانها و فریاد می زدند «الله اکبر» و شاه را نمی خواستند و جمهوری اسلامی را‏‎ ‎‏می خواستند، آن وقت یک شور بسیار عجیب خدایی بود و با همان شور پیش بردند و با‏‎ ‎‏همان شور و شعف رأی به جمهوری اسلامی دادند که از صد، نود و نه و نیم گفته می شود‏‎ ‎‏که رأی دادند که در دنیا سابقه نداشت. اما حالا مثل اینکه ملت با دسیسه هایی که دنبالش‏‎ ‎‏است افتادند دنبال اینکه ما احتیاج به خانه داریم، ما احتیاج به کار داریم، ما احتیاج به‏‎ ‎‏زندگی داریم. از آن قدرت ابتدایی که همه یک جهت داشتند و فراموش کرده بودند‏‎ ‎‏گرفتاریهای خودشان را، می ریختند در خیابان، هیچ کدام به فکر این نبودند که ما حالا کار‏‎ ‎‏داریم یا کار می خواهیم یا خانه می خواهیم، اصلاً این مطرح نبود پیششان آن وقت. اگر‏

صحیفه امامجلد 8صفحه 29
‏این انقلاب به آن جور باقی بماند ما هیچ شکی نداریم که پیروزیم؛ هیچ شک نداریم.‏‎ ‎‏لکن حالا ما وقتی ملاحظه می کنیم می بینیم که یک قدری با آن وقت فرق کرده است.‏

حفظ روحیه تعاون و همکاری

‏     حالا وقتی است که همه همت کنید. نگذارید آن شوری که در مردم بود، آن اجتماع و‏‎ ‎‏اتحادی که بود، آن وحدت کلمه ای که بود، آن خدایی بودن کارشان، آن تحولی که در‏‎ ‎‏مردم از حیث اخلاق و تعاون پیدا شده بود. همین امروز یا دیشب بود که یکی که در‏‎ ‎‏همین معرکه ها بوده است گفت که وقتی که یک ساندویچ را یک کسی توی خانه‏‎ ‎‏می آورد به یک کسی می داد، آن تا آن اندازه که می شد تکه تکه اش کند تکه تکه می کرد‏‎ ‎‏و می داد به دیگران؛ خودش استفاده نمی کرد. تا آن اندازه که می شد تکه کند تکه‏‎ ‎‏می کرد. لقمه لقمه می داد به اشخاص؛ زن و مرد و کوچک و بزرگ با هم یک حس‏‎ ‎‏تعاون یک حس محبت پیدا شده بود که همین معنا اسباب این شد که بحمدالله دشمن را‏‎ ‎‏از میدان بیرون کردید. اگر بتوانیم همین معنا را حفظ بکنیم شک نکنید که پیروزیم.‏

ریشه یابی جریان مخالفتها و اختلافها

‏     و مطالعه بکنید شما که جزء روشنفکران و جزء اهل علم هستید مطالعه بکنید به این‏‎ ‎‏کارهایی که دارد می شود از یک طرف آنهایی که در کارخانه ها می ریزند و در کشاورزی‏‎ ‎‏می روند و الآن می روند نمی گذارند که مردم زراعتشان را بردارند و در بین محصلین‏‎ ‎‏می روند چی می گویند و در دانشگاهها می روند کاری می کنند و آنهایی که دور هم‏‎ ‎‏می نشینند و با قلم چیز می نویسند و چه می کنند در این مطالعه کنید که اینها چه جور آدمی‏‎ ‎‏هستند از کجا این سرچشمه می گیرد آیا واقعاً یک مردمی هستند که مسیرشان با ما یکی‏‎ ‎‏است؟ مسیرشان با ملت که همه فریاد کردند که ما اسلام را می خواهیم و جمهوری اسلام‏‎ ‎‏را می خواهیم اینها هم همان را دارند می گویند یا نه اینها برخلاف مسیر ما هستند اینها‏‎ ‎‏دارند قوه ها را با هم جمع می کنند و به خلاف مسیر ما می خواهند رفتار کنند. اینها را نباید‏‎ ‎‏ما کوچک بشماریم اینها را باید ما هر کدام صدایشان هر جا درآمد من نمی گویم بریزید‏

صحیفه امامجلد 8صفحه 30
‏بزنید. گفته بشود یک جمعیتی که می بینید دور هم نشسته اند یک چیزی می گویند که‏‎ ‎‏برخلاف مسیر ملت ماست، برخلاف جمهوری اسلامی است. چیزهای دیگر طرح‏‎ ‎‏می کنند کاری با اسلام ندارند بلکه با اسلام موافقتی ندارند یا شاید هم با آن مخالفت‏‎ ‎‏داشته باشند. اینها باید دید که مسیرشان که برخلاف ملت ما است از کجا سرچشمه گرفته‏‎ ‎‏که اینها می گویند واقعاً یک مردم ملی هستند اسلام را مضر می دانند با چیزهای خودشان‏‎ ‎‏باز هم خلاف مسیر است هرچه هم هرکس ملی باشد صد درصد ملی باشد لکن اسلام را‏‎ ‎‏قبول ندارد.‏

مقابلۀ با آشوبگران و توطئه گران

‏     ما این همه ـ شما اینهمه توی خیابانها ریختید و «الله اکبر» گفتید و خون جوانهایتان‏‎ ‎‏ریخت و خانه ها خراب شد و آتش زده شد و اینها جز این بود که می خواستید اسلام را‏‎ ‎‏تقویت کنید و یک حکومت اسلامی که طرفدار ضعفا باشد طرفدار طبقه ضعیف باشد‏‎ ‎‏تعدیل بخواهد بکند ‏‏[‏‏سرمایه‏‏]‏‏ها را یا ما می خواستیم مثل یک مملکتی باشیم که کاری به‏‎ ‎‏اسلام ندارد لکن آزاد است! آزادند اما به اسلام کاری ندارند ملت ما اینطور بود؟ اگر‏‎ ‎‏اینطور نبود و ملت ما اسلام را می خواهد، همۀ مقصدش این است احکام اسلام تحقق‏‎ ‎‏پیدا بکند یک حکومت جمهوری اسلامی بشود، اگر دیدید که یک اجتماعاتی ـ یک‏‎ ‎‏افرادی ـ برخلاف این مسیر دارند سیر می کنند، زدن و کشتن و از بین بُردن نه، اما گفتن‏‎ ‎‏داریم، همانطور که آنها می گویند ما آزاد هستیم مطالبمان را می گوییم و می گویند و‏‎ ‎‏می نویسند و در روزنامه ها همین اخیراً هم نوشتند، شما هم نویسنده هستید، شما هم‏‎ ‎‏گوینده هستید، شما هم چی هستید، مسیرتان را ‏‏[‏‏از‏‏]‏‏ آنها جدا کنید، شما بنویسید شما‏‎ ‎‏بگویید شما هم ـ عرض کنم که ـ تظاهر کنید به حرف و گفتن و تبلیغات کنید که نبادا‏‎ ‎‏یکوقتی همین دشمنهایی که یک دسته شان دشمن اسلام، یک دسته هم دشمن خود‏‎ ‎‏ملتند نبادا اینها با هم یک وقتی جمع بشوند توطئه کنند و حالا ضعیف کم کم قوی بشوند‏‎ ‎‏و یکوقت یک اشکالات زیادی سر راه شما ایجاد کنند از حالا باید جلویش را گرفت.‏

صحیفه امامجلد 8صفحه 31
‏نباید ما بگوییم اینها ضعیف هستند. ما هرچه هم حرکت دشمن ضعیف باشد باید ما توجه‏‎ ‎‏کنیم و همین ضعیف را هم کنار بگذاریم و من امیدوارم که با همت شما جوانها با همت‏‎ ‎‏شما دانشمندها این مسائل درست بشود، و دست این تتمه ای هم که هست کوتاه بشود، و‏‎ ‎‏این آشوبها ان شاءالله از بین برود، مملکت هم مال خودتان بشود خودتان هم اداره اش‏‎ ‎‏کنید، خداوند همۀ شما را حفظ کند و مؤید.‏

‏والسلام علیکم و رحمة الله ‏

‎ ‎

صحیفه امامجلد 8صفحه 32