سخنرانی

سخنرانی در جمع پرسنل سپاه پاسداران قرچک ورامین (حاکمیت قانون)

سخنرانی

‏زمان: صبح 4 تیر 1358 / 30 رجب 1399‏

‏مکان: قم‏

‏موضوع: حاکمیت قانون در حکومت اسلامی‏

‏حضار: پرسنل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قرچک ورامین‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

حکومت اسلامی، حکومت قانون

‏     ما موظفیم حالا که جمهوری اسلامی رژیم رسمی ما شده است، همه بر طبق‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی عمل کنیم. جمهوری اسلامی یعنی رژیم به خواست مردم، و احکامْ‏‎ ‎‏احکام اسلام. رژیم به خواست مردم تحقق پیدا کرد و از صد، 99 رأی دادند؛ و الآن‏‎ ‎‏رژیم رسمی ما جمهوری اسلامی است. مانده است اینکه احکام، احکام اسلامی بشود.‏‎ ‎‏مجردِ بودنِ رژیم اسلامی، این، مقصد نیست. مقصد این است که در حکومت اسلامی‏‎ ‎‏اسلام حکومت کند، قانون حکومت کند، اشخاص به رأی خودشان به فکر خودشان‏‎ ‎‏حکومت نکنند. رأی ندهند کسانی که خودشان را خیال می کنند صاحب رأی هستند،‏‎ ‎‏خودشان را متفکر می دانند، خودشان را روشنفکر می دانند؛ اینها رأی ندهند؛ برای اینکه‏‎ ‎‏آرای مردم در مقابل حکم خدا رأی نیست؛ ضلالت است. ما می خواهیم که احکام‏‎ ‎‏اسلام در همه جا جریان پیدا بکند و احکام خدای تبارک و تعالی حکومت کند. در اسلام‏‎ ‎‏حکومت حکومت قانون است. حتی حکومت رسول الله ، حکومت امیرالمؤمنین‏‎ ‎‏ـ سلام الله علیه ـ حکومت قانون است. یعنی قانون آنها را سرِ کار آورده است. ‏أَطِیعُواالله َ و‎ ‎أَطِیعُواالرَّسُولَ و أُولِی الأَمْرِ مِنکُم‎[1]‎‏ حکم خداست. آنها به حکم قانون، واجب الاطاعه هستند.‏‎ ‎‏پس حکم مال قانون است؛ قانون حکومت می کند در مملکت اسلامی؛ غیر قانون هیچ‏‎ ‎‏حکومتی ندارد.‏


صحیفه امامجلد 8صفحه 281
لزوم پایبندی به قانون

‏     اگر رئیس جمهور در مملکت اسلامی وجود پیدا بکند، باز قانون آن را رئیس جمهور‏‎ ‎‏می کند با رأی عموم؛ که در رأی عموم رأی فقیه هم هست. و یا نصب فقیه، که همان‏‎ ‎‏نصبِ الله است، قانون است که حکمفرماست در همه جا. هیچ جا در حکومت اسلامی‏‎ ‎‏نمی بینید که یک خودسری باشد، یک اِعمال رأی باشد. حتی رسول اکرم ـ صلی الله علیه‏‎ ‎‏و آله ـ رأیی نداشتند. رأی، رأی قرآن بوده است، وحی بوده است. هر چه می فرموده‏‎ ‎‏است از وحی سرچشمه می گرفته است: ‏و مَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوی. إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحی. عَلَّمَهُ‎ ‎شَدِیدُالقُوی‎[2]‎‏ و همینطور حکومتهایی که حکومت اسلامی هستند آنها تابع قانونند، رأی‏‎ ‎‏آنها قانون است. حکومت، حکومت الله است، حکومت قانون است.‏

جمهوری اسلامی با محتوای اسلامی 

‏     ما جمهوری اسلامی لفظی نخواستیم؛ اینکه ما دائماً راجع به این معنا سفارش می کنیم‏‎ ‎‏که باید حالا که رژیم رژیم اسلامی شده است محتوا محتوای اسلامی باشد، برای این‏‎ ‎‏است که یک مملکتی مدعی است من مسْلم هستم، افرادش ادعا می کنند که ما مسْلم‏‎ ‎‏هستیم لکن در بسیاری جاها دیده می شود که پایبند احکام اسلام نیستند. بسیاری از‏‎ ‎‏اشخاص ادعای اسلام می کنند، همان ادعاست؛ دیگر در عمل وقتی که مشاهده بکنید‏‎ ‎‏می بینید که خبری از اسلام نیست. ما که می گوییم حکومت همان طور که اسلامی است،‏‎ ‎‏محتوایش هم اسلامی باشد، یعنی هرجا که شما بروید، در هر وزارتخانه که شما بروید،‏‎ ‎‏در هر اداره که شما بروید، در هر کوچه و برزن که شما بروید، در هر بازار که شما بروید،‏‎ ‎‏در هر مدرسه و دانشگاه که شما بروید، آنجا اسلام را ببینید؛ احکام اسلام را ببینید. این‏‎ ‎‏برای این است که ما حکومت اسلامی خواستیم. ما جمهوری اسلامیِ لفظی نخواستیم. ما‏‎ ‎‏خواستیم که حکومت الله در مملکتمان ـ و ان شاءالله در سایر ممالک هم ـ اجرا‏

صحیفه امامجلد 8صفحه 282
‏بشود. ‏

حکومت خدا بر مردم

‏     آزادی در حدود قانون است بنابراین، این توهّم که خوب حالا جمهوری اسلامی‏‎ ‎‏شده است و حالا هر کسی خودش هر کاری می خواهد بکند، آزادی شده است و آزاد‏‎ ‎‏هر کاری بخواهد بکند، اینها نیست. آزادی در حدود قانون است. یعنی آن مقداری که‏‎ ‎‏خدای تبارک و تعالی به ما آزادی داده است در آن مقدار آزاد هستیم. آزاد نیستیم که‏‎ ‎‏فساد بکنیم، آزاد نیستیم که کارهای خلاف عفت بکنیم. هیچ انسانی آزاد نیست که کار‏‎ ‎‏خلاف عفت بکند. هیچ انسانی آزاد نیست که ایذا کند برادر خودش را. آزادی در حدود‏‎ ‎‏قانون است. آن مقداری است که خدای تبارک و تعالی به مردم آزادی داده است. و این‏‎ ‎‏مقدار آزادی که خدای تبارک و تعالی به مردم داده است بیش از آن آزادیهایی است که‏‎ ‎‏دیگران داده اند. آنها آزادی غیر منطقی داده اند، و اینجا آزادی منطقی است. آنهایی که‏‎ ‎‏آنها داده اند آزادی نیست؛ آزادی باید منطقی باشد، روی قانون باشد. بنابراین ما آن‏‎ ‎‏چیزی را که می خواهیم، حکومت الله را می خواهیم؛ حکومت خدا را می خواهیم. ما‏‎ ‎‏می خواهیم قرآن حکومت کند بر ما. ما می خواهیم قوانین اسلام بر ما حکومت کند. ما‏‎ ‎‏هیچ حکومتی را جز حکومت الله نمی توانیم بپذیریم؛ و هیچ دستگاهی را که برخلاف‏‎ ‎‏قوانین اسلام باشد نمی توانیم بپذیریم. و هیچ رأیی را که برخلاف رأی اسلام باشد و رأی‏‎ ‎‏شخصی باشد. رأی گروهی باشد، رأی حزبی باشد، ما نمی توانیم بپذیریم. ما آن را‏‎ ‎‏می توانیم بپذیریم که قانونِ اسلام حکمفرمایی کند. ما تابع اسلام هستیم؛ ما تابع قانون‏‎ ‎‏اسلام هستیم. و جوانهای ما خونشان را برای اسلام داده اند. جوانهای ما آنقدر جدیت‏‎ ‎‏کردند، می گفتند ما اسلام را می خواهیم، ما احکام اسلام را می خواهیم.‏

عدم تحقق حکومت اسلامی، بدون خودسازی

‏     الآن وظیفۀ ما این است که هر کداممان، در هر جا که هستیم و در حدی که هستیم، ما‏‎ ‎‏جدیت کنیم که قوانین اسلام را از خودمان شروع کنیم. اگر چنانچه ما خودمان خودمان را‏

صحیفه امامجلد 8صفحه 283
‏اصلاح نکنیم و قوانین اسلام را در خودمان اجرا نکنیم، نمی توانیم یک حکومت‏‎ ‎‏اسلامی تشکیل بدهیم. اگر آن کسی که در رأس حکومت است، مثلِ مثلاً رئیس جمهور‏‎ ‎‏یا نخست وزیر، اگر خودش اصلاح نکند خودش را و اگر خودش تابع قوانین اسلام‏‎ ‎‏نباشد، قوانین اسلام را در مملکت وجود خودش اجرا نکند، این نمی تواند حکومت‏‎ ‎‏اسلامی باشد و حاکم اسلام باشد. و هر یک از آن قدرتها، صاحب قدرتها کسانی که در‏‎ ‎‏رأس قدرتها واقع شده اند، مثلِ مثلاً رئیس ستاد، مثل رئیس کل ژاندارمری، مثل سایر‏‎ ‎‏رؤسا، تا قوانین اسلام را در وجود خودشان اجرا نکنند، اینها نمی توانند ریاست اسلامی‏‎ ‎‏داشته باشند. اسلام نمی پذیرد یک رئیسی را که بر خلاف قوانین اسلام عمل بکند. لشکر‏‎ ‎‏اسلام نمی پذیرد یک کسی را که در رأس باشد و عمل به اسلام نکند. نمی پذیرد یک‏‎ ‎‏اداره ای را که احکام اسلام در آن جاری نباشد. ما الآن ناقص داریم؛ و بسیار ناقص داریم‏‎ ‎‏ما الآن مملکتمان باز اسلامی نیست. هر جا که دست بگذاریم، باز می بینیم که یک آثاری‏‎ ‎‏از طاغوت هست؛ یک افرادی هست؛ یک افراد توطئه گر هست. نمی توانیم ما بپذیریم‏‎ ‎‏که در وزارتخانه ها، در ادارات، افراد توطئه گر باشند. باید اصلاح بشوند اینها. مملکت‏‎ ‎‏باید اسلامی بشود. و الاّ یک مملکتی باشد که یک مهره هایی را برداشتند یک مهره هایی‏‎ ‎‏دیگر جایش گذاشتند، و همان کارها را بکنند، ما همچه چیزی نمی خواستیم. مردم خون‏‎ ‎‏ندادند که محمدرضا برود، یک کسی دیگری بیاید و همان اعمال او را بکند؛ همان‏‎ ‎‏کارهای او را بکند.‏

هشدار به قدرتمندان

‏     بنابراین، شماها که پاسدار هستید اول باید خودتان را اصلاح کنید. خیال نکنید که ما‏‎ ‎‏حالا آزاد هستیم، تفنگ هم داریم، حالا باید به مردم اذیت بکنیم. شما الآن تکلیف‏‎ ‎‏دارید. شما الآن تحت نظر هستید. تحت نظر خدا هستید. تحت نظر امام زمان ـ سلام الله ‏‎ ‎‏علیه ـ هستید. شما را مراقبت می کنند. نامۀ اعمال شما را به امام زمان عرضه می دارند،‏‎ ‎‏هفته ای دو دفعه ـ به حسب بعضی روایات ـ عرضه می دارند نامۀ اعمال ما را. باید متوجه‏

صحیفه امامجلد 8صفحه 284
‏باشید مبادا از این اختیاراتی که حالا پیدا کردید، از این قدرتی که حالا پیدا کردید، از زیر‏‎ ‎‏بار آن قدرت ظالم بیرون رفتید، خودتان یک قدرت ظالمه باشید. مبادا به برادران‏‎ ‎‏خودتان تعدی کنید. مبادا یک کسی را بیجا بگیرید. به واسطۀ اغراض شخصی که دارید‏‎ ‎‏یک کسی را بیجا محاکمه کنید. یک کسی را بیجا محکوم کنید. اینها تحت مراقبت است.‏‎ ‎‏خدای تبارک و تعالی از ما سؤال خواهد کرد. ان شاءالله خداوند همۀ شما را توفیق بدهد و‏‎ ‎‏همۀ ما را توفیق بدهد که انسان بشویم. ‏

‏والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته‏

صحیفه امامجلد 8صفحه 285

  • - بخشی از آیۀ 59 سورۀ نساء: «از خداوند اطاعت کنید و از پیامبر و صاحبان امر از میان خودتان اطاعت کنید».
  • - سورۀ نجم، آیۀ 3 ـ 5: «و هرگز به هوای نفس سخن نمی گوید. سخن او هیچ غیر وحی خدا نیست. او را جبرئیل، همان فرشتۀ بسیار توانابه وحی علم آموخته است».