سخنرانی

سخنرانی در جمع پاسداران و روحانیون تربت حیدریه (نگرانی برای اسلام)

سخنرانی 

‏زمان: 13 تیر 1358 / 9 شعبان 1399‏

‏مکان: قم‏

‏موضوع: نگرانی برای اسلام ـ خلافکاری های مسئولین موجب آسیب پذیری مکتب‏

‏حضار: پاسداران و روحانیون تربت حیدریه ‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

هشدار به روحانیون و پاسداران

‏     در این مجلس، هم پاسدارها هستند و هم علما و هم طبقات دیگر. آن چیزی که من را‏‎ ‎‏حالا نگران دارد، و اگر عرض کنم آقایان هم نگران خواهند شد، این است که در این‏‎ ‎‏وقت که با همت همۀ قشرها، همۀ طبقات، این نهضت را به اینجا رسانده اند و دشمن را از‏‎ ‎‏صحنه بیرون کرده اند و دست اجانب را کوتاه کردند، حالا یک خطری بدتر از آن‏‎ ‎‏خطرها متوجه ماست، و آن خطر این است که از این دو طایفه، یعنی طایفۀ روحانیون و‏‎ ‎‏پاسدارها که روحانیون هم جزء پاسدارها هستند؛ آنها هم پاسدار اسلام اند، دیگران هم‏‎ ‎‏پاسدارند؛ بلکه همۀ ملت پاسدار اسلام باید باشند: ‏کُلُّکُم رَاعٍ و کُلُّکُم مَسؤولٌ‎[1]‎‏ آن خطری که‏‎ ‎‏الآن من را نگران کرده است ـ و من تکرار می کنم، هر دسته ای که بیایند اینجا تکرار‏‎ ‎‏می کنم آن را ـ آن خطر این نیست که ما شکست بخوریم؛ شکست خوردن خطر نیست؛‏‎ ‎‏اولیای خدا هم بسیاری شان در جنگها شکست می خورده اند؛ حتی خود پیغمبر هم گاهی‏‎ ‎‏شکست می خورد؛ حضرت امیر هم از معاویه شکست خورد. اگر ما در آن رژیمی که بود‏‎ ‎‏و قیام کردیم و شما قیام کردید فرض کردیم که ... ما را شکست می دادند، هیچ اشکالی در‏‎ ‎‏کار نبود؛ ما را هم می کشتند برای اسلام بود؛ کاری نبود. آنکه الآن موجب نگرانی است‏‎ ‎‏این است که از این دو قشر ـ مهم این دو قشرند و سایرین هم هستند که ... اسم می برم ـ‏‎ ‎‏قشر روحانیون که پاسداران اسلام و قرآن هستند از صدر اسلام تا حالا، و قشر‏

صحیفه امامجلد 8صفحه 418
‏پاسدارهای اسلامی، و اضافه کنید به اینها کمیته ها، دادگاه های انقلاب اسلامی، اگر‏‎ ‎‏خدای نخواسته اینها که در نظام اسلام الآن هستند ـ ما مدعی هستیم که پاسدار احکام‏‎ ‎‏اسلام هستیم، و شما هم پاسدارید از این انقلاب اسلامی، و همۀ ملت هم باید پاسدار از‏‎ ‎‏اسلام باشند ـ الآن که نظام اسلامی است و ما رژیم را رژیم جمهوری اسلامی می دانیم،‏‎ ‎‏رأی دادید، همۀ ملت رأی دادند، و الآن رسماً مملکت ما رژیمش جمهوری اسلامی‏‎ ‎‏است، اگر از ما یا از شما یا از کمیته ها یا از دادگاه های انقلاب یک اعمالی صادر بشود که‏‎ ‎‏در نظر عالَم این اعمال برخلاف رویه باشد، این اسباب این می شود که آنهایی که با ما‏‎ ‎‏دشمن هستند و عددشان هم در خارج خیلی زیاد است، و در داخل هم هست، و مراقب‏‎ ‎‏این هستند که یک قدم خلافی از ماها ببینند و یکی را هزارها کنند و منعکس کنند در‏‎ ‎‏روزنامه های خارج، در مجلات خارج، و در داخل هم با اشارات، و بگویند که «نظام‏‎ ‎‏اسلامی هم همین است؛ اینها پاسدارهایش، و اینها روحانیونش، و اینها بازاری هایش، و‏‎ ‎‏آنها هم سایر طبقاتش، و مکتب ما را متزلزل کنند. اسلام را معرفی کنند به اینکه «اینها‏‎ ‎‏پاسدارهای اسلام اند، الآن جمهوری اسلامی است و جمهوری اسلامی هم با سابق فرقی‏‎ ‎‏نکرد؛ آن وقت محمدرضا پهلوی و سازمان امنیت خلافکاری می کردند، حالا آقایان‏‎ ‎‏روحانیون و آقایان پاسداران و دادگاه های انقلاب و کمیته ها خلافکاری می کنند؛ پس‏‎ ‎‏معلوم می شود که اسلام هم ـ همین ـ مثل سایر رژیمها می ماند.» نمی گویند که من یک کار‏‎ ‎‏خلاف کردم، آقا یک کار خلاف کرده، ـ شما ـ می گویند که «الآن رژیم اسلامی است و‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی است، و اینها هم که می گویند ما پاسدار جمهوری اسلامی هستیم،‏‎ ‎‏روحانیون هم که می گویند ما از اول پاسدار اسلام بودیم، و دادگاه ها هم می گویند دادگاه‏‎ ‎‏انقلاب اسلامی، و کمیته ها هم می گویند کمیته های اسلامی، اینها همه با اسم اسلام،» الآن‏‎ ‎‏این جماعات هستند و به ما بگویند که «جمهوری اسلامی هم مثل رژیم شاهنشاهی‏‎ ‎‏است؛ منتها آن وقت یک دسته ای آن کارها را می کردند، حالا یک دستۀ دیگری؛ آن‏‎ ‎‏وقت آن دسته می ریختند توی خانه های مردم و کارهای خلافی می کردند، حالا هم این‏‎ ‎‏دسته هست؛ آن وقت آن دسته کاری می کردند، حالا به اسم کمیتۀ اسلامی تعدی‏
صحیفه امامجلد 8صفحه 419
‏می کنند؛ آن وقت محمدرضا و اتباعش این کار را می کردند، حالا روحانیون این کار را‏‎ ‎‏می کنند. مهره ها عوض شده، مسائل همان مسائل است!»‏

خطری مصیبت بار برای اسلام

‏     این خطری است که، مصیبتی است که از همۀ مصیبتها بالاتر است. در کشتن حضرت‏‎ ‎‏سیدالشهدا هیچ اشکال نبود برای اینکه مکتب را داشتند آنها از بین می بردند، و شهادت‏‎ ‎‏حضرت سیدالشهدا مکتب را زنده کرد. خودش شهید شد، مکتب اسلام زنده شد؛ و‏‎ ‎‏رژیم طاغوتی معاویه و پسرش را دفن کرد ... و سیدالشهدا هم چون دید اینها دارند‏‎ ‎‏مکتب اسلام را آلوده می کنند، با اسم خلافت اسلام خلافکاری می کنند و ظلم می کنند و‏‎ ‎‏این منعکس می شود در دنیا که خلیفۀ رسول الله دارد این کارها را می کند، حضرت‏‎ ‎‏سیدالشهدا تکلیف برای خودشان دانستند که بروند و کشته هم بشوند؛ و محو کنند آثار‏‎ ‎‏معاویه و پسرش را. پس کشتن، شهادت سیدالشهدا چیزی نبود که برای اسلام ضرر داشته‏‎ ‎‏باشد؛ نفع داشت برای اسلام؛ اسلام را زنده کرد. اگر ما هم همه در این نهضتی که کرده‏‎ ‎‏بودیم، در این راهی که داشتیم می رفتیم برای مبارزه و معارضه، کشته می شدیم، آن هم‏‎ ‎‏اشکال نداشت؛ برای اینکه ما هم راهمان را رفته بودیم؛ کشته شده بودیم در راه اسلام.‏‎ ‎‏اسلام در خطر نبود؛ اسلام زنده تر می شد. اما حالا که دست ما افتاده است، حریف را‏‎ ‎‏بیرون کردید و خودتان قبضه کردید مملکت خودتان را، و خودتان دارید اداره می کنید‏‎ ‎‏و پاسدار هستید و آقایان هم پاسدار هستند. اگر در این وضع از ماها یک کار خلاف‏‎ ‎‏صادر بشود، خدای نخواسته روحانیون در بلاد اختلاف با هم بکنند، معارضه با هم‏‎ ‎‏بکنند، پاسدارها با هم اختلاف بکنند، به هم تفنگ بکشند، کمیته ها خلاف بکنند،‏‎ ‎‏دادگاه ها درست رسیدگی نکنند، امروز نمی گویند که اگر یک آقایی کاری بکند، بگویند‏‎ ‎‏ساواکی است؛ امروز می گویند روحانی است و روحانیین این اند. دیکتاتوری عمامه و‏‎ ‎‏کفش است! و مکتب ما آلوده می شود نه خودمان. خودمان مهم نیست؛ مکتبمان آلوده‏‎ ‎‏می شود. منعکس می کنند این اشخاصی که با کمال دقت کارهای ما را تحت نظر دارند، و‏

صحیفه امامجلد 8صفحه 420
‏با ما هم دشمن اند و با اسلام هم دشمن اند. نمی گویند که فلان آدم یک کار خلافی کرد؛‏‎ ‎‏می گویند «رژیم هم الآن اسلامی شده و الآن هم اینها ـ همه ـ مدعی اند که ما پاسدار‏‎ ‎‏اسلام هستیم و ما نگهبان اسلام هستیم و روحانیون هم می گویند ما نگهدار اسلام هستیم،‏‎ ‎‏و این است وضعشان! پس معلوم شد که اسلام اینطوری است»؛ اینطور منعکس می کنند‏‎ ‎‏که «اسلام این است؛ و این آخوندها دروغ می گفتند که اسلام مکتب مترقی است؛ این‏‎ ‎‏است!»‏

سیرت شیطانی در پوشش روحانی

‏     این خطر خطر بزرگی است برای ما. و این خطر را باید از آن جلوگیری کنید. چه جور‏‎ ‎‏جلوگیری کنیم؟ روحانی به وظیفۀ روحانیتش، به وظیفه ای که اسلام برای روحانی تعیین‏‎ ‎‏کرده، عمل کند؛ پاسدار اسلام به وظیفۀ پاسداریش عمل بکند. پاسدار انقلاب است نه‏‎ ‎‏مخل به انقلاب، معارض با انقلاب. اگر ما یک خلافی بکنیم، روحانی نیستیم؛ یک‏‎ ‎‏اشخاص شیطانی هستیم که صورت روحانیت به خودمان، لباس روحانیت پوشیدیم. اگر‏‎ ‎‏شما پاسدارها که قدرت الآن دستتان است یک کاری بکنید که برخلاف وظیفۀ پاسداری‏‎ ‎‏است، شما پاسدار اسلام و انقلاب نیستید؛ شما پاسدار هوای نفس خودتان هستید، به‏‎ ‎‏هوای نفستان عمل می کنید، به الهام شیطان عمل می کنید. اگر بازاری در جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی همان بازاری باشد که در رژیم طاغوتی بود، نباید ادعا کند که بازار اسلام است.‏‎ ‎‏نه، بازار طاغوت است! آن اجحافات زیادی که الآن دارد به این مستمندان می شود، این‏‎ ‎‏رباخواری که الآن رواج دارد، این هروئین فروشی و ـ نمی دانم ـ زهر مار فروشی که الآن‏‎ ‎‏رواج دارد، اینها را به عهدۀ بازار اسلام حساب می کنند؛ به عهدۀ جمهوری اسلامی‏‎ ‎‏حساب می کنند. مکتب ما شکست می خورد، اسلام شکست می خورد، اسلام دفن‏‎ ‎‏می شود، و دیگر کسی نمی تواند بیرونش بیاورد. ‏

خلافکاری های مسئولین، ضربه به اسلام

‏     برادرهای روحانی من! برادرهای پاسدار من! دریابید اسلام را! اختلافات را کنار‏

صحیفه امامجلد 8صفحه 421
‏بگذارید. با هم برادر باشید. همه با هم دست به هم بدهید و اسلام را نجات بدهید. خطر‏‎ ‎‏است امروز. حالا که ما آزاد شدیم، هر کاری دلمان می خواهد بکنیم؟! اسلام یک همچو‏‎ ‎‏آزادی نمی دهد به کسی. حالا که ما از زیر بار ظلم رژیم سابق بیرون آمدیم، خودمان‏‎ ‎‏ظلم بکنیم؟! خوب... ما فرقمان با آنها چه هست؟ شما همه لباس پاسداری دارید، آقایان‏‎ ‎‏لباس روحانیت دارند، مسئولیت زیاد است برای آنها. امروز روزی است که مسئولیت‏‎ ‎‏برای همۀ ما، برای همۀ طبقات، برای همۀ مسلمان ها مسئولیت امروز زیاد است در ایران.‏‎ ‎‏رژیم سابق نیست که گردن من و شما نگذارند بگویند ظالمها دارند این کارها را می کنند.‏‎ ‎‏رژیم اسلامی است. اگر از دولت اسلامی خلاف صادر بشود، اسلام را لکه دار می کند.‏‎ ‎‏اگر از روحانی در این زمان یک خلاف صادر بشود، مکتب را متزلزل می کند. اگر از‏‎ ‎‏پاسدارهای ما خدای نخواسته یک خلافی صادر بشود، همان کارهایی که در رژیم سابق‏‎ ‎‏می شد حالا با این اسم بشود، مکتب ما متزلزل می شود. اگر کمیته های ما خلافی بکنند ‏‏[‏‏و‏‎ ‎‏همینطور‏‏]‏‏ اگر دادگاههای ما ‏‏[‏‏مکتب ضربه می بیند‏‏]‏‏ این دادگاهها، دادگاههای طاغوتی که‏‎ ‎‏نیست، دادگاههای اسلامی است؛ از دادگاههای اسلامی توقع این دارند که احکام اسلام‏‎ ‎‏جاری بشود، و همین طور از همۀ ما. این مسئله جزء مصیبتهایی است که من الآن برایش‏‎ ‎‏ناراحتم و شما هم ناراحت باید باشید. و علاجش به این است که هر یک ما به وظیفه ای‏‎ ‎‏که خدا برای او معین کرده عمل کنند؛ روحانیون عمل کنند به وظایفی که اسلام برایشان‏‎ ‎‏تعیین کرده. ‏

دستور الزامی الهی

‏     قرآن کریم فرموده است: ‏وَاعتَصِمُوا بِحَبلِ الله ِ جَمِیعاً ولاَ تَفَرَّقُوا‎[2]‎‏؛ این یک دستور است.‏‎ ‎‏دستور الزامی است، امر است؛ مشتمل بر یک امر است و یک نهی: مجتمع باشید با هم،‏‎ ‎‏به اسلام تمسک بکنید، همه با هم به اسلام تمسک بکنید، تفرقه بینتان نباشد. اینطور‏‎ ‎‏نباشد که ملتها، آنهایی که ناظر ما هستند، آنهایی که دشمن ما هستند و نظارت بر ما‏

صحیفه امامجلد 8صفحه 422
‏می کنند، بگویند که در هر شهری آن شلوغکار عبارت از معممین آن است! این برای ما‏‎ ‎‏سرشکستگی دارد ـ عرض بکنم ـ خلافِ ما برای امام زمان سرشکستگی دارد. دفاتر را‏‎ ‎‏وقتی بردند خدمت ایشان و ایشان دید شیعه های او ـ خوب، شما شیعۀ او هستید، ما شیعۀ‏‎ ‎‏او هستیم ـ شیعۀ او دارد این کار را می کند، این ملائکة الله که بردند پیش او دید،‏‎ ‎‏سرشکسته می شود امام زمان، بیدار بشوید که مسئله خطرناک است! و خطر هم خطر‏‎ ‎‏شخص نیست، خطر ملت نیست، خطر اسلام است. ‏

‏     ان شاءالله خداوند همۀ شما را موفق کند که به وظایف عمل کنید. همه مان را خداوند‏‎ ‎‏موفق کند به وظایف اسلامی، وظایف روحانی، به وظایف پاسداری، به این وظایف‏‎ ‎‏عمل بکنیم و ان شاءالله این نهضت را به پیش ببریم، و مملکت مال خودتان باشد، و‏‎ ‎‏مملکت یک مملکت اسلامی بشود. ‏

‏والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته‏

‎ ‎

صحیفه امامجلد 8صفحه 423

  • - بحارالانوار، ج 72، ص 38.
  • - سورۀ آل عمران، آیۀ 103.