سخنرانی

سخنرانی در جمع اهالی مریوان و سنندج و پرسنل گردان (احکام مترقی اسلام)

سخنرانی

‏زمان: 21 تیر 1358 / 17 شعبان 1399‏

‏مکان: قم‏

‏موضوع: احکام مترقی اسلام‏

‏حضار: اهالی مریوان و سنندج و پرسنل گردان 62‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

ترس دشمنان از اسلام

‏     ‏‏الآن چون وقت گذشته، چند کلمه به شما عرض می کنم:‏

‏     شما می دانید که الآن موقع حساسی است که باید ما این مراحلی که پیش داریم جلو‏‎ ‎‏برویم، و باید در این مراحل اولیه که قانون اساسی و خبرگان و مجلس شورای ملی و‏‎ ‎‏رئیس جمهور و اینهایی که اساس یک مملکت است، اینها را ما الآن جلو داریم و باید‏‎ ‎‏همۀ برادرها با هم متحد باشیم و این مسائل را پیش ببریم. در یک همچو موقع حساسی‏‎ ‎‏دشمنهای شما و ما در صدد هستند که نگذارند این مراحل پیش برود و لهذا دیدید که در‏‎ ‎‏رفراندم شلوغکاری کردند و الآن هم می خواهند شلوغ بکنند و نگذارند مسائل اسلامی‏‎ ‎‏پیش برود. اینها از اسلام می ترسند برای اینکه اسلام دین برابری و برادری است و در آن‏‎ ‎‏اصلاً نژاد مطرح نیست. کُرد و فارس، ترک و عرب ابداً در اسلام مطرح نیست و آن‏‎ ‎‏چیزی که دراسلام مطرح هست تقوا وصفا وبرادری وبرابری است. و اینها می دانند که اگر‏‎ ‎‏اسلام به آن طوری که هست دراین مملکت تحقق پیدابکند، دستشان کوتاه خواهد شد.‏

‏     آنها می خواهند که همان قُلدریهایی که در سابق می کردند، همان چپاولگریهایی که‏‎ ‎‏می کردند؛ همانها را ادامه بدهند یا برگردانند. و تنها اسلام است که می تواند جلو اینها را‏‎ ‎‏بگیرد. از این جهت، اینها می خواهند یک شلوغیهایی بکنند، یک نفاقهایی ایجاد کنند،‏‎ ‎‏یک اختلافاتی ایجاد کنند که این مراحل ابتدایی نگذرد و منعکس کنند در خارج که‏‎ ‎‏ایران نمی تواند خودش را اداره کند. تبلیغاتی که در خارج از مرزها و در داخل هم یک‏‎ ‎‏مقداری کرده اند این است که اینها رشد ندارند. ایران باز رشد اینکه خودش، خودش را‏

صحیفه امامجلد 9صفحه 49
‏اداره بکند ندارد، و محتاج به این است که یک کسی، یک قیّمی، بیاید او را اداره بکند!‏‎ ‎‏و می خواهند همان مسائل را برگردانند.‏

تلاش برای استقرار حکومت اسلامی

‏     ‏‏امروز روزی است که ما، همۀ برادرها، برادرهای مرزنشین و مرکزنشین، با هم همان‏‎ ‎‏طوری که در ابتدای نهضت همه با هم بودید و همه با هم این نهضت را پیش بردید، از‏‎ ‎‏حالا به بعد هم این نهضت را پیش ببرید، به طوری که یک حکومت اسلامی مستقر‏‎ ‎‏[‏‏شود.‏‏]‏‏ الآن یک حکومت انتقالی است، باید قدرت را انتقال بدهد، یک حکومت‏‎ ‎‏اسلامی مستقر ما پیدا بکنیم با قوانین اسلام. آن وقت خواهید و خواهند دنیا فهمید که‏‎ ‎‏آن رژیمی که عدالت پرور است، آن رژیمی که برای دهقان بیشتر مقام قائل است تا‏‎ ‎‏برای بالاتریها، آن رژیم اسلام است. آن رژیمی که اصلاً در آن گروهها و زبانها، هیچ‏‎ ‎‏در آن مطرح نیست اسلام است. ما باید کوشش کنیم که این مطلب را به دنیا ثابت کنیم که‏‎ ‎‏مملکت ما یک مملکتی است که متحول شد از رژیم طاغوتی به رژیم اسلامی ـ انسانی و‏‎ ‎‏محتوایش، واقعش تغییر کرده، تحول واقعی فقط اسم نبود که ما بگوییم جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی. نه، ما می خواهیم تمام قواعد اسلامی همان طور که در صدر اسلام بوده است در‏‎ ‎‏ایران تحقق پیدا بکند و ما ارائه بدهیم به دنیا که اسلام این است؛ اسلامِ مترقی این است؛‏‎ ‎‏احکامِ مترقی اسلام این است. آنکه به حال مستمندان و ضعفا بیشتر عنایت دارد تا به‏‎ ‎‏حالِ دیگران، آنکه طرفدار مستضعفین است، آن رژیمی که می خواهد مستضعفین را از‏‎ ‎‏قید و بند آن گرفتاریها بیرون بیاورد، آن اسلام است. آنکه پیشش اصلاً مطرح نیست‏‎ ‎‏مرزنشینی و مرکزنشینی، بالانشینی و پایین نشینی پیشش مطرح نیست، اسلام است. آنکه‏‎ ‎‏وقتی حکومتش، رأسش مثل رسول الله ـ صلی الله علیه وآله و سلّم ـ وقتی که با اینکه‏‎ ‎‏رأس بود، با اینکه ادارۀ یک کشور می کرد، وقتی که می آمدند در یک مجلسی که‏‎ ‎‏نشسته بودند اصحاب حضرت و حضرت نشسته بودند، بالا و پایین معلوم نبود. می آمد‏‎ ‎‏و می گفت کدام یکیتان پیغمبر هستید؟ از باب اینکه دور می نشستند اصحابشان با‏‎ ‎‏خودشان، همه با هم دور هم می نشستند، یکی بالا و یکی پایین، یکی این زیرش باشد‏

صحیفه امامجلد 9صفحه 50
‏نبوده است. روی همان زمین و اگر هم یک بوریایی بوده، بوریای آن وقت برای مسجد‏‎ ‎‏بوده، روی آن بوریا هم می نشستند دور هم و از همان مسجد که این طور زندگی‏‎ ‎‏می کردند، تجهیز قوا می کردند و ممالک را می گرفتند. یک همچون حکومتی ما‏‎ ‎‏می خواهیم، که این طور باشد که این طبقات مختلفه ای که چپاولگرند یک دسته شان،‏‎ ‎‏اینها نباشد؛ و این دهقانها به حالشان رسیدگی بشود؛ این مستمندها، این زاغه نشینها. شما‏‎ ‎‏بدانید که در خود تهران الآن زاغه نشینهایی هست که در کردستان شبیهش را نمی بینید؛‏‎ ‎‏در اطراف خودتان شبیهش را نمی بینید. آن قدر اینها مستمند هستند و همۀ اینها را این‏‎ ‎‏شاه مخلوع ایجاد کرد؛ به اسم «اصلاحات ارضی» همۀ این گرفتاریها را برای این‏‎ ‎‏مستمندها پیش آورد.‏

وحدت کلمه در اسلام خواهی

‏     ‏‏من امیدوارم که بعد از اینکه ما الآن بنا بگذاریم همان طور که تا حالا بوده است که‏‎ ‎‏الآن صف خودمان را محکم نگه داریم، شما که در مرز هستید و امیدوارم که مرزها را‏‎ ‎‏شما خودتان با قدرت خودتان حفظ کنید، و ماها که در اینجا هستیم همه یک کلام‏‎ ‎‏داشته باشیم و او اسلام، جمهوری اسلامی، برگشت به صدر اسلام ‏‏[‏‏باشد‏‏]‏‏ وقتی که این را‏‎ ‎‏داشته باشیم، این مسائل خودبه خود حل می شود. دیگر آن مسائلی که اینها بخواهند‏‎ ‎‏پیش بیاورند، وقتی قوانین اسلام آمد آنها حل است. آن قدرتها از بین خواهند رفت.‏‎ ‎‏قدرت، قدرت اسلام است، قدرت ملت اسلامی است.‏

‏     من از شما و همۀ دوستان اینجا می خواهم که این وحدت را حفظ کنید و این اراده و‏‎ ‎‏تصمیم قویّتان را حفظ کنید و با این بازوهای قدرتمند جلو این حشیش هایی که هست و‏‎ ‎‏این حُشاشه هایی‏‎[1]‎‏ که هست بگیرید. ان شاءالله مملکت خودتان برای خودتان باشد و‏‎ ‎‏همه اینهایی که می خواستند، می خواهند باز یک سلطه ای پیدا کنند بر امثال شماها، همۀ‏‎ ‎‏اینها از بین خواهند رفت. ‏

‎ ‎

صحیفه امامجلد 9صفحه 51

  • - حُشاشه: نیم جانی در شخص بیمار یا مجروح. در اینجا منظور، باقیماندگان رژیم سابق است.