سخنرانی

سخنرانی در جمع گروه تحقیقات و تبلیغات (تحولات ملت در نهضت اسلامی)

سخنرانی

‏زمان: 30 تیر 1358 / 26 شعبان 1399‏

‏مکان: قم‏

‏موضوع: تحولات بزرگ ملت در نهضت اسلامی‏

‏حضار: گروه تحقیقات و تبلیغات دانشکدۀ علوم اصفهان‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

عظمت تحولات روحی ملت

‏از آداب عبودیت؛ این است که جز قدرت حق قدرتی را نپذیرند و جز ثنای حق و آنکه‏‎ ‎‏از اولیای حق است ثنای کسی را نگویند. ما بندگانی هستیم که هیچ نداریم و هیچ نیستیم‏‎ ‎‏و هر چه هست قدرت الهی است.‏

‏     معجزه هایی که در این نهضت واقع شد همه از جانب خدای تبارک و تعالی بود، و‏‎ ‎‏بشر کوچکتر از آن است که بتواند این معجزه ها را انجام دهد. تحولات روحی که در‏‎ ‎‏این مدت قلیل برای ملت ما پیدا شد، تحولات قلبی، تحولات روحی، تحولات ارادی؛‏‎ ‎‏هیچ کس نمی توانست این تحولات را ایجاد کند. آنچه که عظمت دارد این تحولات‏‎ ‎‏روحی است که در ملت پیدا شده، و او بالاتر از این پیشبرد و پیروزی است که ملت ما‏‎ ‎‏پیدا کرد. ملتی بود که در فکر سرنوشت خودش نبود، هر کس مشغول کاری بود و آنچه‏‎ ‎‏مطرح نبود مسائل اجتماعی کشور بود؛ در مدت کمتر از دو سال یک تحول پیدا شد که‏‎ ‎‏تمام قشرهای ملت افکار سیاسی پیدا کردند. مجالسی که صرف می شد در اموری که‏‎ ‎‏بیهوده بود، حالا صرف می شود در اموری که سرنوشت ساز است. خواهرهای ما که‏‎ ‎‏اشتغال به مسائل دیگر داشتند، الآن همدوش با برادرها و مقدّم بر آنها به سرنوشت ملت‏‎ ‎‏و به سرنوشت کشور خودشان فکر می کنند؛ طرح می دهند، فکر می کنند؛ انتقاد می کنند.‏‎ ‎‏این تحولی است که خدای تبارک و تعالی ـ که مقلِّب القلوب است ـ ایجاد کرد.‏

‏     تحول مهم دیگر، تحولی بود که از ضعف به قوت کشور ما را کشاند. کراراً گفتم این‏

صحیفه امامجلد 9صفحه 196
‏را که یک پاسبان در بازار بزرگ ایران ـ که تهران است ـ اگر می آمد و می گفت باید بیرق‏‎ ‎‏بزنید، کسی به خود اجازه نمی داد، فکر نمی کرد که می شود مقابل او ایستاد. همین ملت‏‎ ‎‏با همین ضعف در ظرف یک سال و چندی به خیابانها ریخت و گفت ما شاه را‏‎ ‎‏نمی خواهیم؛ ما اَبَرقدرت ها را محکوم می کنیم. اینهایی که از یک پاسبان می ترسیدند از‏‎ ‎‏توپ و تانک و مسلسل هراس نداشتند، خانمهایی که در قبل وضعشان یک نحو دیگری‏‎ ‎‏بود و رژیم آنها را به یک مسائل دیگری مشغول کرده بود، متحوّل شدند به کسانی که‏‎ ‎‏در مقابل رژیم ایستادند و با برادرها همدوش بلکه مقدّم در این نهضت شرکت کردند و‏‎ ‎‏این تحولها، تحولهای اعجازآمیز بود.‏

حس تعاون در همۀ ملت

‏     ‏‏از آن طرف، تحول دیگری پیدا شد: امروز یک دسته از جوانها، زن و مرد، از اروپا‏‎ ‎‏آمدند پیش من و گفتند ما آمدیم برای اینکه در روستاها برویم و به مردم خدمت بکنیم.‏‎ ‎‏جوانهایی که سابق در مسائل دیگر فکر می کردند امروز در این جور مسائل فکر‏‎ ‎‏می کنند. می آیند، از اروپا می آیند، از خارج می آیند، زن و مردشان می آید برای اینکه‏‎ ‎‏در روستاها بروند و کمک کنند به روستاییها. چنانچه از داخل، از دانشگاه، طبیب،‏‎ ‎‏مهندس، خانمها، همه می روند در این روستاها و کمک می کنند. این حس تعاون یک‏‎ ‎‏حسی است که ـ یک تحولی است ـ که اعجاز آمیز است و آنچه که هست خدای تبارک‏‎ ‎‏و تعالی انجام داده است. همه چیز را از خدا بدانید، ما بندۀ ضعیفی هستیم که هیچ‏‎ ‎‏نیستیم، هر چه هست او است؛ و هر چه داریم از او داریم، و پیروزی ما به دست او واقع‏‎ ‎‏شد. ما که هیچ در دستمان نبود و پیروز بر همه چیز شدیم با ارادۀ حق تعالی بود.‏

آزادی؛ هدیه ای الهی

‏     ‏‏این ارادۀ حق تعالی دنبال اینکه شما اجتماعتان، اجتماع اسلامی بود: ‏یَدُالله ِ مَعَ‎ ‎الجَمَاعَةِ.‎[1]‎‏ اجتماع، اجتماع اسلامی بود و قیام، قیام انسانی ـ اسلامی بود و خداوند به شما‏‎ ‎

صحیفه امامجلد 9صفحه 197
‏آزادی را هدیه داد؛ برای اینکه برای او قیام کردید. این قیامی که برای اوست حفظ کنید.‏‎ ‎‏مادامی که برای او کار کنید، اجتماعتان برای او باشد پیروز هستید و من امیدوارم که این‏‎ ‎‏اجتماعات شما تا آخر محفوظ باشد و برای خدا باشد. خداوند همۀ شما را سعادتمند‏‎ ‎‏کند خداوند کشور شما را مستقل و آزاد کند و آزادی را از کشور شما نگیرد.‏

‏والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته‏

‎ ‎

صحیفه امامجلد 9صفحه 198

  • - حدیث نبوی، صحیح ترمذی، ج 3، ص 316: «دست خداوند با جماعت است».