سخنرانی

سخنرانی در جمع دانشجویان ایرانی مقیم امریکا و کانادا (اتحاد دانشگاه و روحانیت)

سخنرانی

‏زمان: 2 مرداد 1358 / 29 شعبان 1399‏

‏مکان: قم‏

‏موضوع: اتحاد دانشگاه و روحانیت ـ نقشۀ بزرگ دشمن: ایجاد جدایی و تفرقه‏

‏حضار: دانشجویان ایرانی مقیم امریکا و کانادا‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

دانشگاه و روحانیت، مغز متفکر جامعه

‏     ‏‏چند صد سال کوشش شد تا قشر جوانهای تحصیلکرده و دانشگاهی را از روحانیین‏‎ ‎‏جدا کنند و جدا کردند. آنها که نقشۀ بلعیدن ممالک شرق را کشیده اند از قدرتهایی که‏‎ ‎‏مخالف با مسیر آنهاست خائفند. و این قدرتها را با هر نحوی که ممکن است منحرف‏‎ ‎‏می کنند. آن دو قدرتی که مغز متفکر جامعه است دانشگاه است و روحانیین . آن دو‏‎ ‎‏قدرت را از هم جدا کردند، تا با نقشه های شیطانی آنها را مقابل هم قرار دادند و‏‎ ‎‏استفاده ها کردند. چنانچه بین همۀ اقشار، احزاب مختلفه و جبهه های مختلف رقابتهای‏‎ ‎‏مختلف ایجاد کردند که نگذارند یک جامعۀ واحد و توحیدی ایجاد بشود. مبادا جامعۀ‏‎ ‎‏توحیدی بتواند از مقاصد آنها جلو بگیرد.‏

دشمن در پی جدایی میان دانشگاه و روحانیت است

‏     ‏‏امروز که احساس کردند این مطلب را، عیناً مشاهده کرده اند که شکست آنها برای‏‎ ‎‏اجتماع اینها بوده ـ و برای این بود که وحدت کلمه پیدا کردند، و همه هم یک مسیر‏‎ ‎‏داشتند که آن مسیر اسلام بود ـ الآن هم در صددند که جامعۀ روحانیت را با شماها جدا‏‎ ‎‏کنند. این مقاله ای بود که این آقا خواند. اینها خیلی جوانهای خوبی هستند، و از آن ور‏‎ ‎‏دنیا هم آمده اند و اینجا هم می خواهند خدمت بکنند، و آنجا هم که هستند می خواهند‏‎ ‎‏خدمت بکنند، لکن تبلیغات موجب این شده است که یک همچو چیزی در یک همچو‏‎ ‎‏حالی ایشان بگویند و باز بین جامعۀ روحانیت و خودشان جدایی بیفتد، و آنهایی که‏

صحیفه امامجلد 9صفحه 224
‏می خواهند مصالح ایران را از بین ببرند فرصت پیدا بکنند.‏

‏     امروز وقت این نیست که شما یکوقت بگویید که فرصت طلبها آن روحانیونند. الآن‏‎ ‎‏در حبسهای انقلابی ما عده ای هستند از این معممین که در حبسند. عده ای هستند که‏‎ ‎‏نمی توانند سرشان را بالا بیاورند، در انزوا هستند. آنطور نیست که روحانیون بخواهند‏‎ ‎‏تحمیل بشوند به جامعه. شما زندگی روحانیون را امروز هم بروید تفتیش کنید، این‏‎ ‎‏مدرسه های ما را تفتیش کنید، خانه های روحانیون را ـ به استثنای بعضی ـ تفتیش کنید؛‏‎ ‎‏ببینید که وضع اینطور است که اینها می خواهند که قدرت در دست بگیرند؟ اینها‏‎ ‎‏می خواهند همۀ کارها دست خودشان باشد؟ یا روحانیون می بینند آن چیزی که جامعۀ ما‏‎ ‎‏را به پیش راند و یک همچو قدرت عظیمی که احتمال اینکه بشود آن قدرت را از دست‏‎ ‎‏گرفت و سرکوب کرد آن با اسلام واقع شد. جوانهای ما اسلام در نظرشان بود. ابداً به‏‎ ‎‏مرگ اعتنا نمی کردند. جوانهای ما ـ من چه در نجف بودم و چه اینجا که آمدم و حالا‏‎ ‎‏هم همین طور است ـ می آیند به من می گویند که دعا کن من شهید بشوم. یک همچو‏‎ ‎‏تحول روحی از غیر اسلام نمی شود. روحانیون این را ادراک کردند که اسلام بود که‏‎ ‎‏توانست این قدرت را بشکند، و احکام اسلام است که می تواند این جامعۀ ما را مستقل و‏‎ ‎‏حفظ کند و آزاد. از این جهت قانون باید اسلامی باشد و قانون شناس هم باید اسلامی‏‎ ‎‏باشد.‏

لزوم نظارت روحانیون بر قانون

‏     ‏‏ما چنانچه فرض کنید اشخاصی که به آنها رأی می دهیم، یا مردم اشخاصی را که‏‎ ‎‏رأی می دهند در میان آنها روحانی زیاد است، برای این نگرانی است که چنانچه‏‎ ‎‏روحانیون نباشند شما را باز به غرب می کشند. قانون شما را غربی می کنند. همان مسائل‏‎ ‎‏سابق را برای شما پیش می آورند، از این جهت اینها باید نظارت کنند. اگر اینها نباشند و‏‎ ‎‏نظر نکنند باز مسائل سابق عود می کند. ‏

روحانیون، عمر خود را صرف اسلام کرده اند

‏     ‏‏ما نمی خواهیم بگوییم که همۀ روحانیون ملائکة الله هستند، لکن آن قشری که‏

صحیفه امامجلد 9صفحه 225
‏اسلام را می تواند بفهمد چی هست، آن قشری که همۀ زحمتش در اسلام بوده است، آن‏‎ ‎‏قشری که عمرش را صرف کرده است در این اتاقهای مرطوب کذا، با آن فشارهای زمان‏‎ ‎‏رضاخان و زمان بعد از رضاخان، برای به دست آوردن احکام اسلام؛ آن طایفه بود. این‏‎ ‎‏طایفه را از دست ندهید آقا! این اشتباه را نکنید! من در نجف هم که بودم در یک منبر‏‎ ‎‏مفصل هم گِله کردم از روحانیون و هم گله کردم از شما. از آنها گله کردم به اینکه شما‏‎ ‎‏این قشر جوان را که مقدرات مملکت ما بعداً دست اینهاست از دست ندهید. گله کردم‏‎ ‎‏از این طایفه، این قشری که قدرت دستشان هست. همۀ این جمعیتها که می بینید الآن راه‏‎ ‎‏می افتند، دنبال روحانیون راه می افتند. شما اینها را اگر از دست بدهید این جوانها را از‏‎ ‎‏دست داده اید. نمی توانید کاری بکنید، قشر روشنفکر نمی تواند کار را انجام بدهد.‏‎ ‎‏هر چه هم بخواهد انجام بدهد کسی همراهش نیست. اینهایند که می توانند کار را انجام‏‎ ‎‏بدهند. روحانیون باید از قشر جوان روشنفکر قدردانی بکنند. و آن مسائلی که سابق بود‏‎ ‎‏که اینها یک مشت فُکُلی بی دین هستند ـ که سازمان امنیت می آورد طرح می کرد تا ما را‏‎ ‎‏از شما جدا کند ـ آن قشر هم یک مردم فرصت طلب درباری هستند و انگلیسی هستند و‏‎ ‎‏اینها، اینها حرفهایی بود که ما را از شما جدا کردند. شما را از ما جدا کردند و خودشان‏‎ ‎‏استفاده هایشان را کردند.‏

ضرورت ورود روحانیون به مجلس خبرگان

‏     ‏‏امروز روز این نیست که ما الآن شروع کنیم در حالی که الآن ما محتاجیم به اینکه‏‎ ‎‏همه با هم مجتمع باشیم، قانون اساسی مان را می خواهیم درست بکنیم، مملکتمان را‏‎ ‎‏می خواهیم اصلاح بکنیم و ما می دانیم که اگر قانون اساسی را رهایش کنیم و روحانیون‏‎ ‎‏دخالت نکنند این برمی گردد به همان قوانینی که از حال اول بدتر خواهد شد. الآن‏‎ ‎‏یک دسته از اشخاص هستند که به همه چیز راضی اند الاّ به اسلام؛ همه چیز را‏‎ ‎‏می خواهند الاّ اسلام را. و اینها چنانچه وارد بشوند در یک مجلسی که به اصطلاح‏‎ ‎‏مجلس خبرگان است اینها هیچ خُبْرَویّت از اسلام که ندارند. اینها یک خُبْرَویّتی دارند؛ یا‏

صحیفه امامجلد 9صفحه 226
‏مکتبهای انحرافی دارند، یا غربزده هستند؟! اینها می خواهند باز همین مسائل را در قانون‏‎ ‎‏اساسی ما انحرافی درست بکنند و تا آخر ما را مبتلا کنند.‏

‏     اینکه ما از روحانی تجلیل می کنیم این نه از باب این است که چون عمامه سرش‏‎ ‎‏است، من هم عمامه سرم است. خیر، این مسئله این نیست. ما از شما هم تجلیل می کنیم.‏‎ ‎‏ما از دانشگاه هم تجلیل می کنیم. امروز روز تجلیل است نه روز تضعیف. امروز روزی‏‎ ‎‏است که ما از شما تجلیل کنیم، شما از ما تجلیل کنید و هر دو از همۀ طبقات ملت. تا همه‏‎ ‎‏مجتمع بشویم و یک اساس را درست بکنیم.‏

دشمنان انقلاب، مجتمع شده اند

‏     ‏‏امروز دشمنها دنبال این معنا هستند که ماها را از هم متفرق کنند و خودشان هر‏‎ ‎‏استفاده ای می خواهند بکنند. الآن گروههای مختلفی که ابداً با هم مجتمع نبودند‏‎ ‎‏ـ بخوانید روزنامه ها را ـ با هم مجتمع شده اند برای کاندیدا شدن. مع الأسف گروههای ما‏‎ ‎‏دارند از هم جدا می شوند. کاندیداهای علی_' حده دارند قرار می دهند. و این اسباب‏‎ ‎‏ناراحتی است. همه باید مجتمع بشویم. کاندیداها یکی باشد. همه کاندیدای واحد باشد،‏‎ ‎‏تا اینکه بتوانید پیش ببرید، تا اینکه مملکتتان بتواند مستقل باشد.‏

‏     آقایان بدانید اینها می خواهند مملکت شما را باز از استقلال بیندازند. باز می خواهند‏‎ ‎‏دستهای آنها را توی کار بیاورند، باز می خواهند آن اختناقها را درست بکنند، برای‏‎ ‎‏اینکه اینها از آن اختناقها نفع برده اند، از آن چیزهایی که مربوط به خارج بوده، اینها نفع‏‎ ‎‏برده اند؛ اینها باز در کار هستند و می خواهند این کار را بکنند.‏

‏     یکی از نقشه های بزرگشان این است که ماها را از هم جدا بکنند. به شما بگویند اینها‏‎ ‎‏فرصت طلبند. شما الآن از آن سویِ دنیا آمده اید اینجا، الآن یک حکم کلی کرده اید، به‏‎ ‎‏اینکه روحانیین دارند چه می کنند. خوب شما ببینید، بروید بگردید ببینید که اینهایی که‏‎ ‎‏کار را خراب می کنند آیا روحانیون هستند، یا یک دسته ای از همینها هستند که‏‎ ‎‏می خواهند خرابکاری بکنند و می کنند و به گردن روحانیین می گذارند. این را باید یک‏

صحیفه امامجلد 9صفحه 227
‏قدر تفتیش بکنید، ببینید واقعیت را، و عمده این معناست که جدا نکنند شما را از ما و ما‏‎ ‎‏را از شما.‏

نهضت با اتحاد پیروز شد

‏     ‏‏اگر این جدایی پیش بیاید بدانید که پیروز نخواهیم شد. ما با اتحاد پیروز شدیم و‏‎ ‎‏اینجا آمدیم. اگر جدا بشویم از هم و آنها متحد بشوند ما به نیستی می رویم، و اگر این‏‎ ‎‏دفعه این نهضت شکست بخورد تا آخر شکست خوردیم، دیگر امکان ندارد یک‏‎ ‎‏نهضت دیگری پیدا بشود مثل این نهضت. تا آخر دیگر شکست خورده ایم. من‏‎ ‎‏امیدوارم که جوانهای ما یک قدری در امور تأمل کنند، یک قدری آن حرارت جوانی‏‎ ‎‏که برای آنها هست، یک قدری بشکنند. توجه بکنند عمق مسائل را. در این سالها چه‏‎ ‎‏گذشت بر ما، بر شما. علت اینکه اینطور شدیم چی بوده؟ علت این بوده است که ما را از‏‎ ‎‏هم جدا کردند. شما یک دسته ای بودید ما یک دسته ای بودیم، کارگر یک دسته ای بود،‏‎ ‎‏کاسب یک دسته ای بوده. هر کسی جدا و علی_' حده فکر می کرد. این مثل قطره های باران‏‎ ‎‏که علی_' حده باشند، از هیچ کدام هیچ کار نمی آید، اما این قطره ها وقتی با هم شدند سیل‏‎ ‎‏راه می افتد، وقتی سیل راه افتاد می شکند همۀ بنیانها را، مثل همین قطراتی که ماها بودیم؛‏‎ ‎‏وقتی مجتمع شدیم یک سیل شد و این دیوار بزرگی که هیچ کس احتمال شکستش را‏‎ ‎‏نمی داد ـ بحمدالله ـ شکستید. حفظ کنید این وحدت را، کوشش کنید در حفظ آن،‏‎ ‎‏توجه کنید، خوبها را تعریف بکنید. لازم نیست حالا یکدفعه بگویید روحانیون الآن‏‎ ‎‏می خواهند چه بکنند. شما هم از روحانیون تعریف بکنید تا نکِشند دنبال خودشان ما را،‏‎ ‎‏و الاّ کلاه ما پس معرکه است. خداوند به شما ان شاءالله توفیق بدهد. تأیید کند شما را،‏‎ ‎‏همه را، جوانهای ما را حفظ کند در خارج، در داخل، و همه برای این ملت زحمت‏‎ ‎‏بکشند و گول تبلیغات را نخورند.‏

‎ ‎

صحیفه امامجلد 9صفحه 228