سخنرانی

سخنرانی در جمع روحانیون و نمایندگان تبریز (سهم آذربایجان در نهضت ها)

سخنرانی

‏زمان: صبح 28 شهریور 1358 / 27 شوال 1399‏‎[1]‎

‏مکان: قم‏

‏موضوع: سهم آذربایجان در نهضتهای ایران ـ اسلام دین برادری و سعادت‏

‏حضار: روحانیون و نمایندگان مردم تبریز‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم ‏

پیشگامی آذربایجان در نهضتهای ایران

‏     ‏‏...و ما می دانیم که آذربایجان همیشه در این مسائل پیشقدم بوده است، از قبل از‏‎ ‎‏مشروطیت و در خود مشروطیت و بعدها. و علمای آذربایجان در این مسائل رنج‏‎ ‎‏دیده اند و ما شاهد تبعید مرحوم آقای انگجی و مرحوم آقا میرزا صادق آقا بودیم؛ و‏‎ ‎‏همین جا هم خدمتشان رسیده ایم، بعد از این هم که از تبعید برگشتند و مرحوم آقا میرزا‏‎ ‎‏صادق آقا اینجا ماندند تا آخر عمر؛ ما هم خدمتشان می رسیدیم. این مسئله هم مسلم‏‎ ‎‏است که آذربایجان با آن غیرتی که دارند و معروف به این معنا هستند آنها و با دیانت‏‎ ‎‏سختی که دارند، آنها همیشه در مقابل چیزهایی که کشور ما را تهدید می کرده است یا‏‎ ‎‏خدای نخواسته دیانت ما را، اینها همیشه کوشا بوده اند و حالا هم باز امید ما به همۀ ملت‏‎ ‎‏است؛ و خصوص آذربایجان. و من امیدوارم که همین طور که دیدید که وقتی ملتی یک‏‎ ‎‏چیزی را خواست کسی نمی تواند مخالفت کند وملت ما خواست که خانوادۀ پهلوی و‏‎ ‎‏شاهنشاهی غیر قانونی و غیر اسلامی نباشد. و همۀ قدرتها دنبال این بودند که باشد و‏‎ ‎‏نتوانستند؛ برای اینکه ملت یک چیزی را می خواهد. ایران، خانۀ ملت است، ملت‏‎ ‎‏خانه اش می خواهد که اینطور باشد؛ نمی تواند کسی مخالفت کند.‏

تضمین پیروزی ملت ایران 

‏     ‏‏من در صحبتهایم گاهی گفته ام که ما بر فرض اینکه نمی شود اینطور که یک قدرتی‏

صحیفه امامجلد 10صفحه 31
‏بیاید و ایران را خدای نخواسته بگیرد، فرض می کنیم اینطوری، لکن تجربه شده است که‏‎ ‎‏هر قدرتی که رفته است و یک ناحیه ای را گرفته است، بعد حل شده در آنجا، اگر‏‎ ‎‏شوروی هم یک وقتی بخواهد بیاید و امریکا هم یکوقت بخواهد بیاید با قوایی که دارند‏‎ ‎‏و ما نداریم در مقابلشان و بخواهند بیایند و مملکت ما را بگیرند، ما بعد از چندی غلبه بر‏‎ ‎‏آنها می کنیم یا آنها را در خودمان حل می کنیم و مسلمانشان می کنیم. و یا اگر مسلمان هم‏‎ ‎‏نیستند نمی توانند دیگر بمانند، یک مملکتی که همه افرادش مسلمانند، و علاقه مند به‏‎ ‎‏اسلام هستند، نمی شود اینها را منحرف کرد؛ این قلمها نمی توانند منحرف کنند مملکت‏‎ ‎‏ما را و ملت ما را، این نوشته ها و این نطقها و این کارهای خلاف و این قیام مثلاً دمکرات‏‎ ‎‏و این حرفها، یک مملکتی که همه افرادش مسلمانند الاّ یک مقدار کمی، یک مملکتی‏‎ ‎‏که در رفراندمش شما دیدید که تمام آنها یک طرف شدند مقابل مسلمانها، مسلمانها 98،‏‎ ‎‏یک قدری بیشتر یا 99، در صورتی که اینها روی اسلامیتشان فشاری به کسی نیاوردند و ـ‏‎ ‎‏عرض می کنم که ـ الزامی نکردند و آزادی بود و آنها خرابکاری هم کردند و تحریم هم‏‎ ‎‏کردند، عرض می کنم که سوزاندند هم باز بعضی از صندوقها را، در عین حال، تقریباً 98‏‎ ‎‏و چند این طرف بودند و یک عدۀ کمی، یک و چند، آن طرف بودند ـ یک همچو‏‎ ‎‏مملکتی که 98 بیشترش مسلمانند، علاقه دارند به اسلام، علاقه دارند به کشور اسلامی،‏‎ ‎‏علاقه دارند به ملت خودشان، این را نمی شود هیچ وقت با این حرفها و با این قلمها، اینها‏‎ ‎‏بیخود خودشان را معطل کرده اند! این نمی شود؛ نشدنی است. پیروزی شما بیمه شد پیش‏‎ ‎‏خدا. خداوند ان شاءالله که این حالی، تحولی که برای ملت ما پیدا شد که همه علاقه مند به‏‎ ‎‏یک مطلب و آن اینکه جمهوری اسلامی بشود؛ این دیگر نتواند کسی جلویش را بگیرد.‏

اسلام؛ دین برادری و سعادت 

‏     ‏‏و من به وسیلۀ شما به همۀ برادرهای آذربایجانی سلام می رسانم و بدانند که ما‏‎ ‎‏دعا گوییم، و ابداً پیش ما مطرح نیست زبان، مطرح نیست ـ عرض می کنم ـ ناحیه، و‏‎ ‎‏این حرفها حرفهای غیر اسلامی است، طاغوتی است. اسلام آمده است برای همۀ بشر‏

صحیفه امامجلد 10صفحه 32
‏و می خواهد همۀ بشر را وارد کند در سعادت. در قرآن که به پیغمبر اکرم می فرماید که تو‏‎ ‎‏چرا اینقدر غصه می خوری برای اینهایی که مسلمان نمی شوند. پیغمبر غصه می خورد‏‎ ‎‏برای کفار که نمی آیند. در یک جنگی که یک دسته ای را اسیر کرده بودند و بسته بودند و‏‎ ‎‏می آوردند، فرمود که ببین، من با زنجیر این را می خواهم به بهشت ببرم! اینها را ما اسیر‏‎ ‎‏کردیم آوردیم آدمشان کنیم و بفرستیمشان به بهشت.‏‎[2]‎‏ پیغمبر و همین طور سایر‏‎ ‎‏پیغمبرهای آسمانی اصلاً بنایشان بر این است که همۀ بشر را سعادتمند کنند، هیچ نظری‏‎ ‎‏ندارند که یک ناحیه ای باشد و یک ناحیۀ دیگر. در عین حالی که خوب پیغمبر اکرم،‏‎ ‎‏عرب است و عربستانی است، لکن می فرماید هیچ عربی بر هیچ عجمی تَفوُّق ندارد؛ هیچ‏‎ ‎‏عجمی هم بر هیچ عربی. میزانْ اطاعت خدا و تقواست. وقتی اینطور باشد، خوب، همۀ ما‏‎ ‎‏برادر هستیم و همۀ ما چه هستیم و با همۀ بشر ما خوب هستیم و می خواهیم اصلاح بشوند.‏‎ ‎‏منتها یک دسته ای هستند که در مقابل یک همچو مطلبی که اسلام می خواهد همه را‏‎ ‎‏اصلاح بکند قیام می کنند و آدمکشی می کنند اینها؛ در مقابل آنها اسلام هم با قوّت و‏‎ ‎‏قدرت می ایستد و نابودشان می کند، از بین می بردشان، مثل یک غدۀ سرطانی که باید‏‎ ‎‏عمل کرد و بیرونش کرد، والاّ فاسد می کند. این اشخاصی که در آنجاها شلوغ کردند و‏‎ ‎‏مسلمانها و ارتش و اینها رفتند و آنها را از بین بردند؛ اینها همان غدۀ سرطانی بودند که‏‎ ‎‏اگر اینها را می گذاشتند فردا می آمدند آذربایجان را چه می کردند و پس فردا می رفتند‏‎ ‎‏جاهای دیگر و سیستان و همه جا را خراب می کردند. اینها را باید از بین برد اما برادرها‏‎ ‎‏برادر هستند. و من دعاگوی همه تان هستم.‏

‏     خداوند همۀ شماها را ان شاءالله حفظ بکند. همه موفق و مؤید باشید، و سلام مرا به‏‎ ‎‏همۀ آقایان برسانید.‏

‎ ‎

صحیفه امامجلد 10صفحه 33

  • ـ در صحیفۀ نور، تاریخ 27 / 6 / 58 درج شده است.
  • ـ مسند احمدبن حنبل، ج 5، ص 249.