سخنرانی

سخنرانی در جمع پاسداران بابل (آزادی بیان و قلم ـ شأن فقیه در اسلام)

سخنرانی

‏زمان: 3 آبان 1358 / 3 ذی الحجه 1399‏

‏مکان: قم‏

‏موضوع: کم شدن فاصلۀ طبقاتی ـ چارچوب آزادی بیان و قلم ـ شأن فقیه در حکومت اسلامی‏

‏حضار: پرسنل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بابل‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

ریشۀ مشکلات انقلاب

‏     من این چیزهایی که شما خواندید نه اینکه دفعه اول بوده است که می شنوم. ما از اول‏‎ ‎‏که این انقلاب بحمدالله به آن پیروزی نِسبی رسید، و سی و پنج میلیون جمعیت از حبسها‏‎ ‎‏بیرون آمدند و بیرون ریختند، و بعد از اینکه از آن جهتِ هَجْمه ای بیرون آمدند، به فکر‏‎ ‎‏خودشان افتادند و توجهشان از نهضت کم شد و به فکر گرفتاریها افتادند، تقریباً هر روز‏‎ ‎‏چندین مرتبه یا در کاغذها می خوانیم یا در صحبتها می شنویم. نه این است که ما غافل‏‎ ‎‏باشیم از این مسائل، این مسائل معلوم است. و شما می دانید که اقلاً ـ وقتی صرف نظر از‏‎ ‎‏دوهزار و پانصد سال بکنیم ـ در این پنجاه و چند سال، برنامه این بوده است که وضعیت‏‎ ‎‏ایران را به آشوب بکشند، به تباهی بکشند؛ یعنی همه چیز ما را از بین ببرند. کشاورزی را‏‎ ‎‏که خود شماها مطّلع بر آن هستید می بینید که چه به روزش درآوردند به اسم اصلاحات.‏‎ ‎‏و همه چیز را، همه جا را، عقب مانده نگه داشتند؛ که الآن از هر جا که می آیند هر گروهی‏‎ ‎‏که می آیند، می گویند که آنجایی که ما هستیم از همه جا بدتر است! از کردستان همین‏‎ ‎‏حرف را می زنند، از بختیاری همین حرف را می زنند، از بلوچستان همین را می گویند، از‏‎ ‎‏خوزستان همین را می گویند؛ و برای این است که در همه جا این حرفها هست. این‏‎ ‎‏عقب افتادگیها و نگه داشتن مردم در فقر و فاقه و بردن ذخایر ملت و دادن به دشمنهای‏‎ ‎‏اسلام به طور رایگان، تقریباً این مسائل را پیش آورده است. و مسائل هم بیشتر از‏‎ ‎‏اینهاست که شما می گویید. شما یک مقدارش را البته گفتید، لکن می دانید که بیشتر از‏

صحیفه امامجلد 10صفحه 345
‏اینهاست.‏

نیازمندی رفع مشکلات به زمان و آرامش  

‏     یک مملکتی که اولاً جمعیت سی و پنج میلیونیش یکدفعه از اختناق بیرون آمده و‏‎ ‎‏آزاد این تقریباً بعد از آزادی، همه برای خودشان حق قائل اند که در همۀ مسائل دخالت‏‎ ‎‏کنند. و باید هم بکنند. خوب، مسائل مسائل خودشان است. لکن باید فکر این هم بکنند‏‎ ‎‏که آیا این مسائل که ذکر می شود همه اش قابل حل است به این زودیها؟ این خانه نداری‏‎ ‎‏مردم، این فقر و فلاکت مردم، این زاغه نشینی مردم، این عقب ماندگی اقتصاد، این فاسد‏‎ ‎‏شدن رژیم، کار کردن و ـ عرض می کنم ـ کشاورزی، و امثال ذلک، اینها قابل این است که‏‎ ‎‏یک دولتی، یک مثلاً جمعی، بتوانند این را به این زودیها به حال صحیح برگردانند؟ این‏‎ ‎‏البته وقت لازم دارد. از آن طرف هم که شما می بینید که مهلت نمی دهند به دولت، مهلت‏‎ ‎‏نمی دهند به ما که بتوانیم با یک فراغیِ فکر، این مسائل را درست بکنیم. آشوب بپا‏‎ ‎‏می کنند. خوب، در یک کردستانی که آشوب هست، زد و خورد هست، و دائماً فتنه گری‏‎ ‎‏هست، می شود در آنجا حالا اسفالت بکنند؟ در نظر بگیرند اسفالتش بکنند؟ خوب،‏‎ ‎‏جنگ است؛ در یک حال جنگ نمی شود که اسفالت کرد؛ نمی شود که خانه سازی کرد؛‏‎ ‎‏نمی شود که کارهای عمرانی کرد. در حالی که دامن دارند می زنند به اینکه مردم را‏‎ ‎‏مأیوس کنند از این مسائل. باز مردم را می خواهند کنار بزنند، مأیوس بکنند، تا اینکه آن‏‎ ‎‏قدرتی که می تواند کارها را انجام بدهد ـ و آن قدرت ملت است ـ متشتت بشود، و‏‎ ‎‏مأیوس بشود و نتواند کار بکند. باید همۀ این امور را در نظر گرفت.‏

نفی اتهام ناروا 

‏     این مسائلی که گفتید بسیاریش در دست مطالعه است که انجام بدهند. همین دیروز،‏‎ ‎‏که بعضی از آقایان اینجا بودند، راجع به بعضی از مسائلی که گفتید با من صحبت کردند و‏‎ ‎‏ـ عرض می کنم که ـ بناست که مطالعه کنند و عمل بکنند. شما خیال نکنید که ما به فکر‏‎ ‎‏نیستیم ـ ما ـ می بینید که الآن همه اینجا هستند و مسائل خودشان را می گویند؛ و بعد از شما‏

صحیفه امامجلد 10صفحه 346
‏هم باز یک دستۀ دیگر هستند؛ بعد از آنها هم باز یک دستۀ دیگر هستند. و ما باید بالای‏‎ ‎‏پشت بام برویم با مردم تماس بگیریم، پایین و اینجا، در عین حال می بینید که آنهایی که‏‎ ‎‏می خواهند مفسده کنند می گویند که اصلاً کسی با فلانی ملاقات نمی کند! الآن شما که‏‎ ‎‏اینجا هستید، آنها نشسته اند با قلم خودشان می گویند که با فلانی اصلاً کسی ملاقات‏‎ ‎‏نمی کند. یک کانال دارد، و آن هم مثلاً بعض از اهل علم هست! در صورتی که من از‏‎ ‎‏صبح که پا می شوم ـ که شما می دانید خوب، من سنم هشتاد سال است ـ از صبح که پا‏‎ ‎‏می شوم تا ظهر ـ که گاهی وقتها نماز ظهرم یک قدری عقب می افتد ـ با مردم مختلف، با‏‎ ‎‏اشخاص مختلف، با زنها، با مردها، با اهل علم، با غیر اهل علم، طوایف مختلف با من‏‎ ‎‏صحبت می کنند و حرفهایشان را می زنند. همین طور که شما دارید می گویید، شما‏‎ ‎‏حرفهایتان را زدید. اینها که می گویند که فلانی کسی با او ملاقات نمی کند، نظرشان این‏‎ ‎‏است که به مردم حالی کنند که فلانی نمی تواند کار بکند، برای اینکه هیچ اطلاع از هیچ‏‎ ‎‏جا ندارد! آدمی که هیچ اطلاع از جایی ندارد خوب، نمی تواند یک کاری انجام بدهد.‏‎ ‎‏در صورتی که من از همۀ جاها مطلعم. الآن مسائلی که آقا راجع به کردستان گفتند من‏‎ ‎‏مطلع بودم. آن مسائل را بیشترش را مطلع بودیم.‏

هشدار نسبت به فاصلۀ طبقاتی 

‏     و مسائلی که شما الآن ‏‏[‏‏مطرح‏‏]‏‏ کردید مسائلی است که مکرر صحبت شده است.‏‎ ‎‏عرض می کنم که در فکر هستیم، و شما مطمئن باشید که اسلام برای مستضعفین است. من‏‎ ‎‏اشخاصی که سرمایه دار بودند، اشخاصی که عرض می کنم کارخانه دار بودند، مکرر‏‎ ‎‏اینجا جمعیتشان گاهی آمدند، من با آنها صحبت کردم گفتم به اینکه نمی شود اینطور که‏‎ ‎‏یک دسته ای آنطور زندگی بکنند و حتی برای سگهایشان اتومبیل داشته باشند؛ و یک‏‎ ‎‏دستۀ دیگر توی این زاغه ها باشند که هر ده نفرشان توی سوراخی. این اصلاً قابل تحمل‏‎ ‎‏نیست.‏

‏     و من اعلام خطر کردم به آنها، گفتم اگر خدای نخواسته یک وقت در متن اسلام‏

صحیفه امامجلد 10صفحه 347
‏انفجار پیدا بشود ـ یک وقت این است که در زمان طاغوت یک چیزی واقع می شد،‏‎ ‎‏خوب، می گفتند طاغوت است، و ماها هم به آنها می گفتیم که ان شاءالله اسلام اگر تحقق‏‎ ‎‏پیدا بکند، کارها ان شاءالله درست می شود، و حالا هم همان معنا را می گوییم، یک وقت‏‎ ‎‏این است که در اسلام خدای نخواسته یک یأسی پیدا بشود، برای خاطر اینکه ما نتوانیم‏‎ ‎‏این اشخاص فاسد را بِکشیم یک قدری پایین، و این مستضعفین را یک قدری بالا و به‏‎ ‎‏هم نزدیکشان بکنیم ـ اگر یک انفجاری پیدا بشود با یأس از اسلام، هیچ قدرتی نمی تواند‏‎ ‎‏خاموشش کند. و این خطری است برای این طبقه ای که به فکر نیستند. من به آنها‏‎ ‎‏نصیحت کردم. حالا هم به همۀ کسانی که دارای اموال زیاد هستند نصیحت می کنم که‏‎ ‎‏شما فکر بکنید، بدانید که اگر خدای نخواسته این جمعیت مأیوس بشوند، انفجار در آنها‏‎ ‎‏پیدا بشود، همۀ شما و همۀ ما از بین خواهیم رفت. باید فکری بنشینید بکنید خودتان،‏‎ ‎‏خودتان فکر بکنید، البته آنها فکر نکنند، ما فکر می کنیم، اینطور نیست که ما فکر نکنیم.‏‎ ‎‏ما با وجوه شرعیه، با ولایت الهیه با آنها عمل می کنیم.‏

ثروتمندان رباخوار

‏     من در نجف هم که بودم، در مصاحبه ای که از لوموند‏‎[1]‎‏ آمدند کردند، گفتم به آنها‏‎ ‎‏که وضعمان چه جوری است. خودمان از اینهایی که دارای کذا و کذا هستند حساب‏‎ ‎‏می کشیم و حسابهایشان را رسیدگی می کنیم. اسلام اینطور نیست که همچو اجازه بدهد‏‎ ‎‏که این دسته آنطور، و آن دسته آنطور، ابداً اسلام همچو اجازه ای نداده. اینها باید‏‎ ‎‏حسابهایشان کشیده بشود، اینها اصلاً حساب نداشتند با اسلام. رباخوارها باید حسابشان‏‎ ‎‏کشیده بشود در موقعش، البته حالا هم می کنند، اما باید به طور صحیح بشود. در هر‏‎ ‎‏صورت، شما متوجه باشید به اینکه ما می دانیم این گرفتاریها را. و من می دانم که در‏‎ ‎‏بعضی از جاها ‏‏[‏‏چه می شود‏‏]‏‏.‏


صحیفه امامجلد 10صفحه 348
نوید وحدت رویه در دستگاه قضا 

‏     و اما راجع به اینکه گفتید هماهنگ نیستند این دادگاهها؛ در چند روز پیش از این، در‏‎ ‎‏قم، یک اجتماعی از همۀ اینها شد، همه را دعوت کردند و یک وضع هماهنگی را‏‎ ‎‏پیشنهاد کردند، و ان شاءالله این هم درست خواهد شد. و ما می دانیم که خوب، بعضی از‏‎ ‎‏اشخاص هستند، حتی بعضی از معمّمین هستند، که درست عمل نمی کنند. و ما باید البته با‏‎ ‎‏تدریج آنها را اصلاح بکنیم، درست خواهد شد، مطمئن باشید. شما بودید که با مشت‏‎ ‎‏خالی این دولت قوی را، این قدرت شیطانی را شکستید و به جهنم فرستادید؛ شما حالا از‏‎ ‎‏چه می ترسید؟ از چهار تا دمکرات که ترس ندارد و چهار تا دزد. اینها دزدهایی هستند که‏‎ ‎‏من یادم هست، شاید شما هیچ کدام یادتان نباشد، که دزدها می آمدند، حتی در خمین که‏‎ ‎‏ما بودیم، وقتی می خواستند خمین را بگیرند، منتها مردم جلوگیری کردند. اینها هر روز‏‎ ‎‏سرگردنه ها بودند و دزدی می کردند در یک مدتی دزدیها همه متمرکز شد در یک جا؛‏‎ ‎‏در پیش رضاخان و پسرش! همۀ دزدیها را متمرکز کردند در یک جا؛ و جلو گرفتند از‏‎ ‎‏سایر دزدها، دزدیها را خودشان کردند! حالا آنها رفتند و یک قدری برایشان آزادی پیدا‏‎ ‎‏شده، چهار تا دزد هم دزدی می کند. از این چهار تا دزد چه کسی باید بترسد؟ هیچ کس‏‎ ‎‏از این چهار تا دزد نمی ترسد. اینها اصلاح می شود.‏

برتری انقلاب اسلامی ایران بر سایر انقلابها

‏     شما اگر ملاحظه کنید آن انقلاباتی که در سایر جاها و کشورها پیدا شده، انقلابی که در‏‎ ‎‏شوروی پیدا شده است که شصت و چند سال است بر آن می گذرد، الآن هم نابسامان‏‎ ‎‏است؛ الآن هم در آن فساد هست. میلیونها آدم را اینها می کشتند در این انقلابات،‏‎ ‎‏میلیونها آدم! الآن یک انقلابهای جزئی که واقع می شود، می گویند دو میلیون جمعیت‏‎ ‎‏کشته شده. این انقلاب ایران از باب اینکه انقلاب اسلامی بود، یک انقلابی بود که وقتی‏‎ ‎‏آنها با انقلاب تسلط پیدا کردند، اعتقاد به اسلام داشتند، نمی ریختند بیخودی مردم را‏‎ ‎‏قتل عام بکنند. این انقلاب بهترین انقلابهایی است که تاکنون واقع شده است، البته کشتار‏

صحیفه امامجلد 10صفحه 349
‏هم داشته است؛ لکن کم بوده، زیاد نبوده. از آن طرف هم اشخاصی که در مرکز فساد‏‎ ‎‏بودند، اشخاصی که چندین سال مردم را به آتش کشیدند، چندین سال قتل عام کردند،‏‎ ‎‏اینها هم به سزای خودشان یک مقداری رسیدند؛ یک مقداری هم فرار کردند، ولکن از‏‎ ‎‏همه انقلابهایی که در عالم پیدا شده است این انقلاب اسلامی ایران، برای خاطر اینکه‏‎ ‎‏اسلامی بوده، از همه بهتر است و یک انقلاب صحیح است؛ یک انقلاب اسلامی است.‏‎ ‎‏و لهذا بعد از انقلاب، یک آزادی مطلقی به همه داده شد. ‏

قلمی آزاد است که توطئه گر نباشد

‏     شما خیال می کنید در انقلابات دیگر آزادی می دهند؟ آزادی به مردم نمی دادند. بعد‏‎ ‎‏از انقلاب تمام مطبوعات را جلویش می گرفتند؛ تمام مجالس را جلویش می گرفتند؛ تمام‏‎ ‎‏دستجات را جلویش می گرفتند؛ همه را به طور اختناق جلویش می گرفتند؛ به اسم اینکه‏‎ ‎‏انقلاب است، در انقلاب باید این چیزها بشود لکن این انقلاب اسلامی جلوی هیچ‏‎ ‎‏طایفه ای را نگرفت و جلوی هیچ قلمی را نگرفت تا چند ماه که معلوم شد که می خواهند‏‎ ‎‏توطئه کنند. توطئه گرهایی که بر ضد اسلام می خواستند توطئه بکنند یک چند نفر را‏‎ ‎‏جلویشان را گرفتند که نه، چه بکنید. البته حالا هم یک قلمهای فاسد باز می گویند چرا‏‎ ‎‏جلوی فلان مجله، چرا فلان مجله. نمی دانند اینها که خوب، آن مجله، روزنامه، تمام‏‎ ‎‏چیزش از اسرائیل بوده است. اینها توقع این را دارند که اسرائیل هم که در اینجا‏‎ ‎‏می خواهد توطئه کند نباید جلویش را گرفت! باید آزاد کرد قلم را، قلمْ آزاد! قلمی آزاد‏‎ ‎‏است که توطئه گر نباشد. قلمی آزاد است، روزنامه ای آزاد است، که نخواهد این ملت را‏‎ ‎‏به عقب و به تباهی بکشد. این قلمها، همان سرنیزۀ سابق است که می خواهند ملت را به‏‎ ‎‏تباهی بکشند، البته ملت تحمل نمی کند که جوانهایش را داده، حالا چهار نفر پشت میز‏‎ ‎‏نشین و بالا نشین بنشینند و طرح بدهند و درست بکنند و بگویند که قلمها آزاد نیست؛ چه‏‎ ‎‏آزاد نیست؟ کدام قلمها آزاد نیست؟ قلمهای فاسد نباید آزاد باشد. الآن هم فاسدهاشان‏‎ ‎‏خیلیهایشان آزادند، مِنْ جمله همین قلمهایی که می گویند چرا آزاد نمی گذارید. اینها هم‏

صحیفه امامجلد 10صفحه 350
‏الآن توطئه گر هستند.‏

‏     در هر صورت، شما مطمئن باشید. با دل محکم، با مشت گره کرده و محکم، به جلو‏‎ ‎‏بروید. و شما پیروزید. اما شرط این است که آن نهضت به همان وضعی که آمد، به همان‏‎ ‎‏قدرتی که آمد، حفظش کنید. حالا هی نروید سراغ اینکه من چیزی ندارم؛ توی اداره‏‎ ‎‏مثلاً جای من کمتر از کسی است. اینها چیزهای بعد از انقلاب است؛ یعنی یک بیماری‏‎ ‎‏بعد از انقلاب است، بیماریهای بعد از انقلاب؛ مضر است. و آن توجه کردن به اینکه حالا‏‎ ‎‏من چه باید داشته باشم ندارم؛ مثلاً من باید مقامم چه باشد نیست.‏

حل مشکلات با تحقق اسلام 

‏     و این چیزهایی که می بینید گفته می شود، البته ما می دانیم که یک دسته ای هستند که‏‎ ‎‏زاغه نشین اند. ما می بینیم؛ متأسفیم برای آنها؛ متأثریم برای اینها، لکن اینطور نیست که به‏‎ ‎‏فکر اینها نباشند، به فکر اینها هستند، به تدریج دارد می شود. همین الآن که اینهایی که در‏‎ ‎‏بنیاد مستضعفین بودند آمدند اینجا، نشان دادند که ما این قدر عمل کرده ایم؛ این قدر‏‎ ‎‏خانه درست کرده ایم. دارد می شود، البته سی میلیون جمعیت که بیشترشان ـ اگر نگوییم‏‎ ‎‏بسیاریشان ـ بی خانمان اند و زندگی صحیح ندارند، یک همچو چیزی باید با تدریج‏‎ ‎‏درست بشود. پَهْلُویش بگذارید اینکه اقتصاد ما را از بین بردند بکلی؛ قرضها را گذاشتند‏‎ ‎‏به دوش ملت ما و از بانکها قرض کردند، و هرچه که داشتند برداشتند رفتند. همۀ اینهایی‏‎ ‎‏که شما می بینید. فرض کنید چیزهایی که اینها داشتند گرو بانکهاست، و پول از آن‏‎ ‎‏گرفته اند. اینها در چند ماه قبلش معلوم می شود که به فکر این بودند که از بین خواهند‏‎ ‎‏رفت؛ دنبال این بودند که همه چیز را ببرند، و بردند همراه خودشان؛ ولی خدا با ماست، و‏‎ ‎‏خدا با شماست. و کسی که برای خدا کار می کند، قیام برای خدا می کند، این از هیچ چیز‏‎ ‎‏نباید بترسد؛ یعنی از اینکه شکست هم بخورد نباید بترسد، این شکست نیست. ما برای‏‎ ‎‏خدا کار می کنیم. سیدالشهدا هم شکست خورد، اما برای خدا کار می کرد و شکست‏‎ ‎‏داده. در عین حالی که در صورتْ شکست خورد، شکست داد. شما هم ان شاءالله پیروز‏

صحیفه امامجلد 10صفحه 351
‏خواهید شد. و ان شاءالله امیدواریم که آنطور که ما می خواهیم اسلام تحقق پیدا بکند؛‏‎ ‎‏اسلام متحقق بشود. وقتی که متحقق شد، همه چیزها درست خواهد شد.‏

تهمتهای مخالفین به مجلس خبرگان

‏     و از مجلس خبرگان گله نکنید، آنها علما هستند، آنها در فکر همه چیز هستند، طرح‏‎ ‎‏دارند آنها. همین کسی که از مجلس خبرگان و عضو آنها بود دیروز پیش من بود، طرح‏‎ ‎‏دارند اینها. خیال نکنید که اینها می خواهند مستکبرین را دوباره سر کار بیاورند. اصلاً‏‎ ‎‏مطرح نیست این مسائل. نه در مجلس خبرگان مطرح است؛ و نه پیش مسلمان و یک‏‎ ‎‏کسی که مسلمانی فکر می کند مطرح است که بخواهد دوباره ‏‏[‏‏برگرداند‏‏]‏‏ بساط‏‎ ‎‏غارتگرهای سابق و رباخواریهای سابق و نمی دانم سوار شدن به دوش کشاورزها و اینها‏‎ ‎‏و آن بساطی که خان ها ‏‏[‏‏برای‏‏]‏‏ کشاورزها درست می کردند؟ هیچ این مطرح نیست، هیچ‏‎ ‎‏خوف اینها را نداشته باشید. گول اینهایی که از مجلس خبرگان تکذیب می کنند نخورند.‏‎ ‎‏اینها همانها هستند که می خواهند که مجلس خبرگان نتواند کار بکند، و این نهضت نتواند‏‎ ‎‏به نتیجه برسد، و برگردد به آن حالی که خودشان می خواهند. آنهایی که خوبهایشان‏‎ ‎‏هستند یک جمهوری دمکراتیک می خواهند مِنهای اسلام، آنهایی که وابسته هستند که‏‎ ‎‏همان مسائل را می خواهند.‏

‏     در هر صورت، ما باید خودمان، شما، همۀ ملتمان، دست به دست هم بدهیم، و‏‎ ‎‏همانی که از اول فریاد می کردیم که آزادی، استقلال، جمهوری اسلامی، همین را تعقیب‏‎ ‎‏کنیم. جمهوری اسلامی؛ یعنی احکام احکام اسلام. باید احکام احکام اسلام باشد. این‏‎ ‎‏حرفهایی که می زنند که خیر اگر چنانچه ولایت فقیه درست بشود دیکتاتوری می شود،‏‎ ‎‏اینها از باب این است که ولایت فقیه را نمی فهمند چیست. ولایت فقیه نباید بشود، برای‏‎ ‎‏اینکه باید حکومت ملت باشد. اینها ولایت فقیه را اطلاع بر آن ندارند. مسائل این حرفها‏‎ ‎‏نیست. ولایت فقیه می خواهد جلوی دیکتاتوری را بگیرد؛ نه اینکه می خواهد‏‎ ‎‏دیکتاتوری کند. اینها از این می ترسند که مبادا جلو گرفته بشود! جلوی دزدیها را‏

صحیفه امامجلد 10صفحه 352
‏می خواهد بگیرد. اگر رئیس جمهور با تصویب فقیه باشد، با تصویب یک نفری که اسلام‏‎ ‎‏را بداند چیست، درد برای اسلام داشته باشد، اگر درست بشود، نمی گذارد این رئیس‏‎ ‎‏جمهور یک کار خطا بکند. و اینها این را نمی خواهند. اینها اگر یک رئیس جمهور غربی‏‎ ‎‏باشد، همۀ اختیارات را دستش بدهند، هیچ مضایقه ای ندارند و اشکالی نمی کنند! اما اگر‏‎ ‎‏یک فقیهی، که یک عمری را برای اسلام خدمت کرده، علاقه به اسلام دارد، با آن‏‎ ‎‏شرایطی که اسلام قرار داده است که نمی تواند یک کلمه تخلف بکند ‏‏[‏‏اشکال می کنند‏‏]‏‏.‏

شأن فقیه در حکومت اسلامی

‏     اسلام دین قانون است. پیغمبر هم خلاف قانون نمی توانست بکند، نمی کرد هم، البته‏‎ ‎‏نمی توانست هم بکند. خدا به پیغمبر می گوید که اگر یک حرف خلاف بزنی، رگ‏‎ ‎‏و تینت را قطع می کنم‏‎[2]‎‏. حکم قانون است. غیر از قانون الهی کسی حکومت ندارد. برای‏‎ ‎‏هیچ کس حکومت نیست، نه فقیه، و نه غیر فقیه، همه تحت قانون عمل می کنند. مجری‏‎ ‎‏قانون هستند همه، هم فقیه و هم غیر فقیه همه مجری قانون اند. فقیه ناظر بر این است که‏‎ ‎‏اینها اجرای قانون بکنند؛ خلاف نکنند؛ نه اینکه می خواهد خودش یک حکومتی بکند،‏‎ ‎‏بلکه می خواهد نگذارد این حکومتهایی که اگر چند روز بر آنها بگذرد برمی گردند به‏‎ ‎‏طاغوتی و دیکتاتوری، می خواهد نگذارد بشود. زحمت برای اسلام کشیده شد،‏‎ ‎‏خونهای جوانهای شما در راه اسلام رفت، حالا ما دوباره بگذاریم اساسی ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ که اسلام‏‎ ‎‏می خواهد درست بکند و زمان امیرالمؤمنین بوده و زمان رسول الله ـ صلی الله علیه و‏‎ ‎‏سلم ـ بوده، بگذاریم اینها را برای خاطر چهار تا آدمی که دور هم می نشینند و پاهایشان‏‎ ‎‏را روی هم می اندازند، و عرض می کنم چای و قهوه می خورند و قلمفرسایی می کنند؟‏‎ ‎‏مگر ما می توانیم اینها را بگذاریم؟ مگر ما می توانیم؟ جائز است برای کسی، برای یک‏‎ ‎‏مسلمانی که تمام این خونهایی که ریخته شده هدر بدهد و اسلام را بگذارد کنار؟ به‏

صحیفه امامجلد 10صفحه 353
‏جهت اینکه یک همچو ولایت فقیهی نداریم»! خوب، شما نمی دانید. شما فقیه را اطلاع‏‎ ‎‏بر آن ندارید که می گویید ما ولایت فقیه نداریم. اینطور ولایت فقیه از روز اول تا حالا‏‎ ‎‏بوده. زمان رسول الله تا حالا بوده. این حرفها چه است که می زنند اینها؟ این اشخاص غیر‏‎ ‎‏مطّلع بر فقه، غیر مطّلع بر مجاری امور، این حرفها را می زنند و اذهان را مشوب می کنند. و‏‎ ‎‏اشخاص خیال می کنند که خیر، اینها نشسته اند اینجا برای سرمایه دارها! این هم یک‏‎ ‎‏حرفی بود که حالا، امروز، من شنیدم که برای سرمایه دارها! آقا، مسئله این حرفها نیست.‏‎ ‎‏این مطالب تبلیغات است. هیچ ابداً دنبال این مطلب نباشید که اینها چی. اینها اشخاص‏‎ ‎‏صالح اند، دائماً مشغول کار هستند. آنهایی که از اسلام می ترسند البته باید به همه چیز‏‎ ‎‏اشکال بکنند، به همه چیز اشکال دارند. از آن طرف، به هر فردی که پیش می آید اشکال‏‎ ‎‏دارند، از آن ور هم به هر جمعی که پیش می آید اشکال دارند. هر که بگوید اسلام، اینها‏‎ ‎‏به او اشکال دارند!‏

‏     ان شاءالله خداوند همۀ شما را تأیید کند؛ موفق باشید. ما خدمتگزار همۀ شما هستیم. و‏‎ ‎‏ما ان شاءالله امیدواریم که به آن مقصدی که همه مان داریم، مال همه است، اسلام مال‏‎ ‎‏همه است، به آن مقصد ان شاءالله برسیم.‏

‎ ‎

صحیفه امامجلد 10صفحه 354

  • ـ روزنامۀ فرانسوی لوموند. مصاحبه با امام در نجف توسط آقای «اریک رولو» مفسر و خبرنگارمعروف روزنامۀ لوموند صورت گرفت، و این نخستین مصاحبۀ یک روزنامۀ خارجی با امام خمینی به شمار می رود.
  • ـ اشاره به آیات 44 تا 46 سورۀ الحاقّه: «وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنا بَعْضَ الاَْقاویل، لاََخَذْنا مِنْهُ بِالْیَمینِ ثُمَّ لَقَطعْنا مِنْهُ الْوَتینَ ـ و اگر محمد ص به دروغ به ما سخنانی می بست، محققاً او را (به قهر و انتقام) می گرفتیم، و رگ دستش را قطع می کردیم».