سخنرانی

سخنرانی در جمع پرسنل کلانتری تهران (ایجاد حالت اطمینان و امنیت در مردم)

سخنرانی

‏زمان: 21 آبان 1358 / 21 ذی الحجه 1399‏

‏مکان: قم‏

‏موضوع: رسالت خطیر مسئولان ـ ایجاد حالت اطمینان و امنیت در مردم ‏

‏حضار: پرسنل کلانتری 21 تهران‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

رسالت خطیر مسئولان در نظام اسلامی 

‏     من باید از شما برادرها، جوانهای برومند که امروز در جزو قُوای انتظامی اسلام واقع‏‎ ‎‏شدید تشکر کنم. و امیدوارم که در این خدمتهایی که می کنید، مورد نظر خدای تبارک و‏‎ ‎‏تعالی باشد، و موفق باشید به اینکه ایران را بسازید به طوری که دلخواه اسلام است.‏

‏     ما اگر در دورۀ طاغوتی کاری می کردیم، یا شما در آن دوره کاری می کردید، این‏‎ ‎‏ضررش به اسلام نبود. برای اینکه در دورۀ طاغوت عمل می شد. اما امروز که ما در رژیم‏‎ ‎‏اسلامی هستیم، و شما هم قوای اسلامی هستید، کلانتری اسلامی هستید، اگر خدای‏‎ ‎‏نخواسته، یک لغزشی برای ماها و برای شما پیدا بشود، این به حساب جمهوری اسلامی‏‎ ‎‏ثبت می شود. و آنهایی که با این نهضت مخالف اند، دنبال این هستند که از ما، از شما، از‏‎ ‎‏جوانهای ما، یک لغزشی ببینند، و آن لغزش را پای جمهوری اسلامی حساب کنند. و با‏‎ ‎‏هیاهو و بوق و کَرْنا،‏‎[1]‎‏ راجع به جمهوری اسلامی کارشکنی کنند، بنابراین وظیفه برای ما‏‎ ‎‏امروز ـ وظیفۀ الهی ـ سنگین است. وظیفه این است که همه مان با هم متحد، متفق، بدون‏‎ ‎‏اینکه بخواهید شما به ملت تحمیل بشوید و حکمفرمایی کنید، و بدون اینکه ملت‏‎ ‎‏بخواهد از شما کارشکنی بکند، باید همه با هم برادروار، این راهی را که تا اینجا آمدیم،‏‎ ‎‏ان شاءالله به آخر برسانیم. من به شما برادرها مژده می دهم که چنانچه ما با هم برسیم به‏‎ ‎‏آنجایی که محتوای اسلام در این مملکت، همه جا پیاده بشود، یک حال طُمأنینه و حال‏

صحیفه امامجلد 11صفحه 42
‏اطمینان به ملت، اطمینان به کشور، اطمینان به همه چیز کشور حاصل می شود که سرآمد‏‎ ‎‏همۀ خوبیهاست. انسان اگر چنانچه همۀ خوشیها را داشته باشد، لکن حال اطمینان نداشته‏‎ ‎‏باشد، متزلزل باشد، تمام آن خوشیها تلخ می شود. شما فرض کنید در یک کشتی نشستید،‏‎ ‎‏و همۀ اسباب خوشی برای شما مهیاست، یک وقت کشتی متزلزل بشود، احتمال غرق‏‎ ‎‏[‏‏شدن داده‏‏]‏‏ بشود، دیگر هیچ خوشی برای شما خوشی ندارد، همه اش تلخ می شود.‏‎ ‎‏یک مملکت اگر چنانچه متزلزل باشد، باز خوف این باشد که ما گرفتار امریکا بشویم،‏‎ ‎‏خوف این باشد که گرفتار سایر اَبَرقدرتها باشیم، طُمأنینه نباشد در قلوب ما، استقلال‏‎ ‎‏روحی نباشد، ما قیام به پای خود نکنیم، این خوشیها دیگر طعمی ندارد. و اگر چنانچه ما‏‎ ‎‏مطمئن بشویم به اینکه مستقل هستیم، و خودمان هستیم، و آقابالاسر نداریم، خوف‏‎ ‎‏اینکه یک وقت آنها به ما هجوم بکنند، یا یک وقت آنها کارشکنی در کارهای ما بکنند‏‎ ‎‏نداشته باشیم، این طُمأنینۀ روحی، بهترین چیزی است که برای انسان هست. و من مژده‏‎ ‎‏می دهم به شما که ان شاءالله این طُمأنینه برای شما بزودی حاصل بشود.‏

ایجاد احساس امنیت و اطمینان در مردم 

‏     شما هیچ خوف این را نداشته باشید که این کسانی که به این ملت خیانت کردند و‏‎ ‎‏رفتند، دیگر برگردند. اینها دیگر برگشت برایشان نیست. و خوف این هم نداشته باشید که‏‎ ‎‏این قدرتهایی که چپاولگری می کردند در این مملکت، و مالِ این ملت را خوردند و‏‎ ‎‏بردند، و از بین بردند، و خود ملت حالا مواجه با یک نابسامانیهاست، اینها دوباره‏‎ ‎‏بخواهند برگردند. همچو خوفی به خودتان راه ندهید، با قدرت این راه را طی بکنید. و‏‎ ‎‏آن چیزی که من باید به شما سفارش کنم این است که باید مراکزی که دست هر کس‏‎ ‎‏هست؛ این مراکز دولتی، آنی که دست ارتش است، آنی که دست ژاندارمری است، آنی‏‎ ‎‏که دست شماهاست، این مراکز باید مراکزی باشد که اشخاصی که وارد می شوند در آن‏‎ ‎‏مراکز، ببینند که دارند در یک جایی وارد می شوند که آنجا مورد اطمینان آنهاست.‏

‏     شما می دانید که سابق اگر یک بیچاره ای می خواست وارد کلانتری بشود، تا آمده‏

صحیفه امامجلد 11صفحه 43
‏بیاید و برود، چقدر ناراحتی روحی داشته است. این ناراحتیهای روحی اسباب یک‏‎ ‎‏عُقْده هایی شده است که بعد از اینکه آن رژیم هم ساقط شد طولانی است تا این عُقْده ها‏‎ ‎‏از بین برود این باید با اَعمال شما با مردم، رفتارتان با مردم، و اینکه مردم را از خودتان‏‎ ‎‏بدانید، و خودتان را هم از مردم بدانید. الآن وضع این طوری است.‏

‏     می بینید که الآن شماها وقتی در آغوش مردم می روید، با کمال خوشرویی و کمال‏‎ ‎‏رأفت، با شما رفتار می کنند، برای شما شعار می دهند، برای ارتش شعار می دهند. و این‏‎ ‎‏بهترین چیزی ‏‏[‏‏است‏‏]‏‏ که برای یک ملتی است که این استقلال یک ملتی را حفظ می کند،‏‎ ‎‏که همه قوا با هم باشند. این طور نباشد که ملت خودش را از ‏‏[‏‏شما‏‏]‏‏ جدا ببیند، از قوای‏‎ ‎‏انتظامی جدا ببیند، قوای انتظامی هم خودش را از مردم جدا ببیند. این جداییها اسباب این‏‎ ‎‏می شود که تزلزل پیدا بشود. و هر چه با هم مجتمعتر باشید، طمأنینه بیشتر حاصل می شود،‏‎ ‎‏و به مقصد زودتر می رسید.‏

‏     من امیدوارم که همۀ ما تکلیف خودمان را بدانیم. و همۀ ما احساس کنیم که در یک‏‎ ‎‏مملکتی با یک عدّه برادر زندگی داریم می کنیم. ان شاءالله مویَّد و موفق و سالم باشید. ‏

‎ ‎

صحیفه امامجلد 11صفحه 44

  • ـ شیپور و نایِ جنگی.