سخنرانی

سخنرانی در جمع اعضای مؤسسه مبارزه با اعتیاد (مبارزه با مواد مخدر)

سخنرانی

‏زمان: 5 دی 1358 / 6 صفر 1400‏‎[1]‎

‏مکان: قم ‏

‏موضوع: نقشه و توطئه استعمار برای اشاعه و ترویج مواد مخدر و معتاد کردن جوانها‏

‏حضار: اعضای مؤسسه اسلامی مستضعفان مبارزه با اعتیاد ‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم ‏

نقش اصلاح فرهنگ و اقتصاد در استقلال کشور

‏     البته یک کشوری که همۀ جهات و حیثیات را از دست داده است تا خود آن کشور، و‏‎ ‎‏خود آن ملت برای جبران همه با هم اقدام نکنند، قشر واحد یا دولت نمی تواند. این‏‎ ‎‏مسئله ای است که همه باید متحد با هم بشوند. خوب، مسائل هم زیاد و بسیارش هم‏‎ ‎‏مسائل اساسی است. مسئلۀ فرهنگ یکی از مسائل مهمی است که ایران به آن مبتلا بوده‏‎ ‎‏است، و فرهنگ ایران را یک فرهنگ استعماری کرده بودند، و مغزهای جوانهای ما را‏‎ ‎‏سوق داده بودند به طرف غرب. این یک باب است که بسیار مهم است. و این با‏‎ ‎‏دانشگاهیها و با صاحبان افکار صحیح، نویسنده ها، روشنفکرهای ایرانی نه غربی، و‏‎ ‎‏نویسندگان اسلامی نه غربی، به وسیلۀ اینها باید در یک تصفیۀ دراز مدت و یک‏‎ ‎‏تعلیماتی که از سرکأنه باید ما بگیریم، جوانهایمان را اصلاح کنیم. تعلیمات را یک‏‎ ‎‏تعلیمات غیر استعماری، استقلالی باشد. این یک باب طولانی است. مسئله اقتصاد هم‏‎ ‎‏همین طور که اشاره کردید این یک مسئله مهمی است که وابستگی اقتصادی، بسیاری از‏‎ ‎‏وابستگیها را می آورد دنبال خودش. ما باید کاری بکنیم که زاید بر خودکفا باشیم. یعنی‏‎ ‎‏کشور ما یک کشوری است که می تواند از درآمد خودش زاید بر خودش داشته باشد،‏‎ ‎‏زیاد و صادر کند، مع الأسف این بساط اصلاحات ارضی، برنامه اش این بوده است که به‏‎ ‎‏اسم «اصلاحات ارضی» اینطور کند که به عقب رانده بشویم. راجع به اقتصاد، حالا این‏

صحیفه امامجلد 11صفحه 423
‏یکی از مهماتی است که در سرتاسر کشور باید عمل بشود. خوب، شماها با اینطور که‏‎ ‎‏گزارش می دهید خیلی کار ارجمندی کردید، و امید است که شما منطقۀ خودتان را که‏‎ ‎‏منطقۀ قم است خودکفا کنید.بلکه ان شاءالله بعدها صادرات هم داشته باشید. لکن مسئله‏‎ ‎‏مسئله قم نیست، مسئلۀ تهران نیست، مسئله یک استان نیست، مسئلۀ همۀ ایران است. تمام‏‎ ‎‏ایران باید همین وضعی که شما پیدا کردید و اجتماع کردید و برنامه ریختید و از روی‏‎ ‎‏برنامه به طور صحیح، به طور سالم، بدون اینکه یک تعدی به کسی بشود، بدون اینکه‏‎ ‎‏یک خلاف اسلامی بشود، کارتان را انجام دادید و بهره گیری هم ان شاءالله می کنید، و‏‎ ‎‏امید است که زیادتر از این مقداری که خیال می کنید خداوند بدهد.‏

ایران در جنگ اقتصادی

‏     لکن در همه جا باید این مطلب بشود که دو تا اصل را باید همه، همۀ قشرهای ملت‏‎ ‎‏مراعات کنند: یکی اینکه ادراک این را بکنند که ما اگر اقتصادمان تابع خارج باشد آن‏‎ ‎‏وقت یک روز می بینید که خارجیها نمی خواهند به ما چیزی بدهند، و وقتی که در را‏‎ ‎‏بستند ما باید تسلیم آنها بشویم که هر چه می گویند عمل کنیم. و این شایستۀ یک مملکت‏‎ ‎‏اسلامی، یک جمهوری اسلامی نیست که پیوسته به غیر باشد در اقتصادش، در گندمش،‏‎ ‎‏در جوش، در برنجش، در اینها. این باید با همت کشاورزها، باهمت قشرهای متوجه، با‏‎ ‎‏همت دولت که کمک بکند به کشاورزها، و با اینکه همه احساس یک وظیفه بکنند. یک‏‎ ‎‏وقت این است که انسان می خواهد برای منافعش یک کاری بکند، گندم زیاد بشود که‏‎ ‎‏منفعت ببرد، خوب، این یک مسئله ای است که یک قدری هم اختیارش با خودش‏‎ ‎‏[‏‏است‏‏]‏‏ آن نمی خواهد نمی برد. یک وقت کشور شما در یک حالی واقع شده است که‏‎ ‎‏وظیفۀ شرعی الهی است که کارهایی بکنید که وابستۀ به غیر نباشید. الآن ما یک وضعی‏‎ ‎‏داریم که چنانچه خدای نخواسته خودکفا لااقل نشویم و نتوانیم خودمان خودمان را‏‎ ‎‏اداره بکنیم. خوب، آنها ما را تهدید کردند با این که حصر اقتصادی می کنیم. و آن دولتها‏‎ ‎‏هم بسیارشان با اینها موافق اند، ولو اینکه ملتها موافق نیستند. لکن خوب بعضیها موافق اند‏

صحیفه امامجلد 11صفحه 424
‏با اینها. و ما باید در عین حالی که به نظر من این هیاهوها هیچ واقعیتی ندارد، لکن ما‏‎ ‎‏چنانچه در سطح یک احتمال ضعیفی هم بدهیم باید مجهز بشویم. شما در حال جنگید‏‎ ‎‏الآن.یک جنگی است که جنگ اقتصادی است، و یک محاربه ای است، یک محاربه ای‏‎ ‎‏الآن مابین اسلام و کفر است . محاربۀ اقتصادی یکیش است. ‏

وظیفۀ مرد و زن در عرصه دفاع

‏     تکلیف است برای کشاورزها، و برای کسانی که می توانند کمک به کشاورزها امسال‏‎ ‎‏جوری بشود که ان شاءالله خودکفا بشویم، و در سالهای بعد صادرات داشته باشیم. این نه‏‎ ‎‏این است که یک موعظه است که من موعظه کنم که مردم خوب است این کار را بکنند؛‏‎ ‎‏یک تکلیفی است الآن به عهدۀ ما. یعنی نجات دادن یک کشور اسلامی است از زیر بار‏‎ ‎‏ظلم و از زیر بار استعمار. نجات دادن مملکت اسلامی یک تکلیف است که انسان‏‎ ‎‏موظف است این کار بکند.اگر یکوقت خدای نخواسته، یک هجومی به مملکت اسلامی‏‎ ‎‏بشود، باید همۀ مردم، یعنی مرد و زن مسئلۀ دفاع دیگر اینطور نیست که تکلیف مال مرد‏‎ ‎‏باشد، تکلیف مال یک دسته ای باشد، همه باید بروند و دفاع بکنند از مملکت خودشان. ‏

وظیفۀ شرعی برای کسب استقلال اقتصادی

‏     اگر ما در هجوم اقتصادی هم واقع شدیم که هجوم اقتصادی اسباب این بشود که‏‎ ‎‏وابسته به یک کشور دیگری باشیم، این هم یک وظیفۀ شرعی است که ما باید خودمان را‏‎ ‎‏نجات بدهیم. هر که ازش هر کاری می آید راجع به اقتصاد باید بکند. ننشیند یک طبقه‏‎ ‎‏[‏‏که‏‏]‏‏ یک طبقۀ دیگر بکند. رعیتها کم کاری نکنند. آنهایی که در کارخانه ها کار می کنند‏‎ ‎‏کم کاری نکنند، سستی نکنند، امروز ملت شما در حال جنگ اقتصادی است. اینطور‏‎ ‎‏نیست که یک وقت آرامش باشد، بگویید خوب ما نمی خواهیم زیاد منفعت ببریم. این‏‎ ‎‏اختیار با خودتان است. اینجا دیگر اختیار با مردم نیست. این اختیاری است که خدا دست‏‎ ‎‏اوست و او امر کرده است به این معنا. یعنی نمی شود که ما تحت نظارت یک کشوری‏‎ ‎‏باشیم که به دین اعتقاد ندارد و ما برویم تحت بیرق کُفر. این یکی از مسائل مهم است. ما‏

صحیفه امامجلد 11صفحه 425
‏باید کوشش کنیم و اقتصاد خودمان را خودمان اداره بکنیم.حالایی که ما در مقابل یک‏‎ ‎‏همچه قدرت شیطانی واقع شدیم و او هم تهدید کرده است که ما همۀ کشورهای دنیا را‏‎ ‎‏تجهیز می کنیم که در را به سوی شما ببندند، ما در عین حالی که اعتقادمان این است که‏‎ ‎‏حرفی است و واقعیت نخواهد پیدا کرد، لکن اگر ما یک درصد احتمال هم بدهیم باید‏‎ ‎‏قیام کنیم. باید غافل نباشیم از اینکه دشمن نمی تواند بکند. خوب، شاید یک وقت شد.‏‎ ‎‏برای آن روز شاید باید همۀ قشرهای ملت؛ هر کس هر جوری که می تواند یک تولیدی‏‎ ‎‏بکند، که مثلاً باغدارها می توانند تولید بکنند، دامدارها می توانند تولید بکنند، و‏‎ ‎‏کشاورزها می توانند تولید کنند، اشخاص می توانند کمک کنند به کشاورزها، کارخانه ها‏‎ ‎‏می توانند تولید کنند، کارخانه های خصوصی که زیاد بود در ایران، و مع الأسف از بین‏‎ ‎‏رفته بود و دارد می رود، اینها همه قیام کنند برای اینکه، یک مملکت را از این اقتصاد‏‎ ‎‏نجات بدهند. ‏

وابستگی اقتصادی، ریشه دیگر وابستگی ها

‏     اگر مملکت شما در اقتصاد نجات پیدا نکند، وابستگی اقتصادی داشته باشد، همه‏‎ ‎‏جور وابستگیها دنبالش می آید. وابستگی سیاسی هم ما پیدا می کنیم. وابستگی نظامی هم‏‎ ‎‏پیدا می کنیم. برای اینکه وقتی ما چیزی نداشته باشیم که استفاده ازش بکنیم، دستمان را‏‎ ‎‏دراز کنیم طرف امریکا. او می تواند به ما تحمیل کند همه چیز را. ما وقتی می توانیم که زیر‏‎ ‎‏بار او نرویم که در این قضیه قدرتمند باشیم. یک وقت او تشر بزند می گوییم نه، ما‏‎ ‎‏احتیاجی نداریم. حالا هم به او می گوییم که ما احتیاج خودمان را سلب می کنیم. خودمان‏‎ ‎‏می رویم سراغ کار. خدا زمین به ما داده، آب هم به ما داده، زمینهای زیاد، زمینهای‏‎ ‎‏موات زیاد، آبهای هرزبرو، شط کارون همین طوری دارد هرز می رود، یا زمینهای‏‎ ‎‏اطرافش هم همین طور مانده است زمین. باید همه دست به دست هم بدهند، و کار، کار‏‎ ‎‏الهی است،کاری است که عبادت است امروز. اطاعت امر خداست امروز کشاورزی، و‏‎ ‎‏باید این کشاورزی را تقویت کرد. هر کس هر جور می تواند باید تقویت بکند، به طوری‏‎ ‎‏که ان شاءالله ما از این گرفتاری خارج بشویم. و از سایر گرفتاریها هم امیدوارم که خارج‏

صحیفه امامجلد 11صفحه 426
‏بشویم؛ گرفتاری فرهنگیمان، گرفتاریهای سیاسی مان، همه شان را ‏‏[‏‏حل‏‏]‏‏ بکنیم.‏

‏     حالا چون صحبت از اقتصادیش بود من یک قدری عرض کردم با آقایان. و من باید‏‎ ‎‏از آقایان تشکر بکنم که اینطور مشغول فعالیت شدید. ‏

توطئه فلج کردن نسل جوان

‏     یک باب دیگر معتادین است. شما این را یک مسئلۀ اتفاقی ندانید که من باب اتفاق‏‎ ‎‏یک دسته ای هروئین فروش شدند و یک دسته ای هم مبتلا شدند. این هم یک مسئله ای‏‎ ‎‏است که ما داریم ضربه اش را از همین قدرتهای بزرگ می خوریم. توطئه است. یعنی قشر‏‎ ‎‏جوان قشری است که می شود از آن همه جور استفاده را کرد.‏

‏     قشر جوان قشری است که اقتصاد ما را می تواند اداره کند. می تواند که مجهز کند‏‎ ‎‏خودش را در مقابل جهات مثلاً فرهنگی، جهات نظامی، جهات سیاسی. همۀ اینها به‏‎ ‎‏دوش قشر جوان است. پیرمردها مثل من کنار افتاده اند. آن که کار ازش می آید این قشر‏‎ ‎‏است. خوب چه بکنند که همه چیز را از دست ما می گیرند. این جوان در حالی که‏‎ ‎‏جوانی اش ارزشمند است، افکارش آن قدر عمیق نیست که توطئه ها را تا آخر بتواند‏‎ ‎‏بخواند. خیال می کند که خوب، حالا دلمان می خواهد که تریاک بکشیم، هروئین ـ فرض‏‎ ‎‏کنید ـ چه بکشیم. نمی داند که این یک نقشه ای است که برای تو نیست، برای قم نیست،‏‎ ‎‏برای سرتاسر کشور است و برای فلج کردن جوانهای ماست که اینها را از کار بیندازند.‏‎ ‎‏یک آدم هروئینی نمی تواند فکر کند در سیاست. نمی تواند عمل کند در اقتصاد.‏‎ ‎‏نمی تواند اگر یک گرفتاری پیش بیاید پا شود برود در جنگ. یک آدمی که به این مواد‏‎ ‎‏مخدره مبتلا شده است، این از یک موجود مهمل بار آمده. همۀ عالم وقتی به هم بخورد‏‎ ‎‏این همین طور آنجا نشسته چرت می زند، یا مشغول عیاشی است. اگر از آن راه باشد،‏‎ ‎‏اینها از راههای مختلف، در این رژیم، از رژیم سابق هم بوده، لکن در این رژیم بیشتر.‏‎ ‎‏در زمان این مرد‏‎[2]‎‏ هم از همه بیشتر. ‏


صحیفه امامجلد 11صفحه 427
مبارزه با مواد مخدر 

‏     یک نقشه های مختلفی است برای جوانهای ما. یک بابش همین باب مخدرات‏‎ ‎‏است؛ تریاک و هروئین و امثال ذلک، که این را، همین طوری که شما الآن مشغولید یک‏‎ ‎‏کار الهی است شما دارید می کنید. مسئلۀ نجات یک آدم نیست، مسئلۀ نجات اسلام‏‎ ‎‏است. مسئله آن هم اگر بود لازم بود. اما مسئله بالاتر از اینهاست، عمیق است مسئله.‏‎ ‎‏همان طوری که پخش هروئین در سرتاسر کشور به توسط اشخاص، که یا نمی دانند دارند‏‎ ‎‏چه می کنند، یا دانسته می کنند، این روی توطئه ای است برای اینکه قشر جوان را مهمل‏‎ ‎‏بار بیاورند، که نفتش را می برند این مشغول هروئینش باشد. شرافت ملیش را دارند‏‎ ‎‏می برند این مشغول تریاکش باشد. این همه اشخاصی که بتوانند جلوی اینها را بگیرند‏‎ ‎‏معالجه شان بکنند، باید معالجه بکنند، نصیحتشان کنند که آقا یک موجودی که‏‎ ‎‏می خواهد همه کار ازش می خواهد بیاید چرا خودت را مهمل می کنی، که چند دفعه این‏‎ ‎‏کار را بکنی بعدش یک آدم مهملی بشوی که هیچ کار ازت نیاید. برو معالجه کن. در بین‏‎ ‎‏مردم واقع بشو.در جناح خَلاقِه واقع بشو. این یک امری است لازم، این هم از آن اموری‏‎ ‎‏است که باز برمی گردد به حفظ حیثیت یک ملت و اسلام. اگر اسلام نداشته باشد، اگر‏‎ ‎‏کشور ما نداشت این جوانها را که فریاد زدند و مشتشان را گره کردند، الله اکبر گفتند و اینها‏‎ ‎‏را بیرون کردند، اگر فرض کنید که جوانهای ما خدای نخواسته مبتلا به هروئین بودند این‏‎ ‎‏کار را می توانستند بکنند؟ آدم وافوری می تواند پا شود توی خیابان مشتش را گره کند و‏‎ ‎‏جنگ کند. و آدم هروئینی می تواند این کار را بکند. ‏

حرمت اعتیاد به مواد مخدر 

‏     این یک باب است که باز چون برگشتش به حیثیت اسلام است لازم است. یعنی‏‎ ‎‏واجب است به هروئینیها که بروند خودشان را معالجه کنند، و حرام است برای اشخاصی‏‎ ‎‏که نیستند در این باب بروند وارد بشوند، چه هروئین و چه تریاک و اینها و چه مشروبات‏‎ ‎‏و امثال اینها. همۀ اینها انسان را از آنی که هست ساقطش می کند. یعنی یک آدمی که همه‏‎ ‎


صحیفه امامجلد 11صفحه 428
‏کار می توانست بکند، یک آدم بیکاره که باید بنشیند لب این منقل و چرت بزند، یا بنشیند‏‎ ‎‏آنجا و دنبال اینکه یک هروئینی بکشد که چیها به سرش می آورد. ‏

تخدیر افکار جوانان با فساد و عیاشی 

‏     شما می دانید یک باب، باب این فسادهایی است که پیش آوردند. این هم یک‏‎ ‎‏مسئله ای نیست که شما خیال کنید که، یا ما خیال کنیم که، یک مسئله ای من باب اتفاق‏‎ ‎‏حاصل شده. این همه مراکزی که اینها درست کردند برای فحشا، برای خوشگذرانی، این‏‎ ‎‏همین طوری حاصل شده. این قدر تبلیغاتی که برای این کار کردند، مجلاتشان، هم‏‎ ‎‏سمعی و هم بصری در این خدمت بود. رادیو تلویزیونشان، هم سمعی و هم بصری،‏‎ ‎‏مشغول این کار بود که این جوانها را از توی بازار، از توی بیابان که دارند خدمت می کنند،‏‎ ‎‏از توی ادارات برای خدمت بکشانند به آن مراکز فساد. دانشگاهی را بکنند یک موجود‏‎ ‎‏فاسد. اداری را بکنند یک موجود فاسد. اگر انسان چند دفعه رفت در این سینماهایی که‏‎ ‎‏بود و در این مراکز فحشا، زود عادی می شود به این امور. وقتی یک جوانی چند دفعه‏‎ ‎‏رفت در فلان مرکزی که مرکز فساد است دیگر نمی تواند نرود، می رود. جوانهای ما را که‏‎ ‎‏باید میدان رزم را اداره کنند این را بردند به اینجاهایی که موارد بَزم بود. اینها هم خیال‏‎ ‎‏کردند که اینها می خواهند که اینها عیش کنند و نوش کنند و امثال ذلک. مسئله این نبود،‏‎ ‎‏مسئله این بود که شما را از آن قوۀ فعاله که خدا برای شما ایجاد کرده است در مغز شما، در‏‎ ‎‏بدن شما، از این تهی کنند و یک موجود عیاشی که غیر از اینکه برود آن موارد و بنشیند و‏‎ ‎‏بگوید، بخندد و مشروب بخورد و چه بکند، غیر از این نباشد. نبادا یک وقت در فکر این‏‎ ‎‏بیفتد که نفت را از ما بگیرد. اینها همه نقشه است که ذخایر ما را ببرند. نفت تنها هم نیست،‏‎ ‎‏ایران ذخایر خیلی دارد. آنها هم اطلاع دارند از آن. کی می تواند جلو بگیرد از اینها؟ نسل‏‎ ‎‏جوان می تواند. نسل جوان است که می تواند جلو این فسادها را بگیرد. جلو این حمله ها‏‎ ‎‏را بگیرد. اینها این نسل جوان را می خواهند مبتلا کنند یا به مواد مخدره یا به آن عیش و‏‎ ‎‏نوش که آن هم همان مواد مخدره است. مغز آنها را تهی کنند از آن چیزی که می تواند‏

صحیفه امامجلد 11صفحه 429
‏عمل بکند. مُهْمَلش بار بیاورند که دنیا را اگر آب ببرد این آدم را خواب می برد. اگر دنیا به‏‎ ‎‏هم بخورد این آدمی که عادت کرد برود در آن مرکز و با فلان آدم غیر عادی چه بشود‏‎ ‎‏این دنبال او هست. چکار دارد که مملکتش را دارند می برند. جهنم که می برند! اینطور‏‎ ‎‏بار می آورند ما را که همچه بیتفاوت، جوانهای ما را بیتفاوت بار می آورند که هر کاری‏‎ ‎‏بشود به من چه ربط دارد! ‏

خطر جنگ علیه ایران

‏     جوانی که باید اگر یک جا یک صحبتی شد که می خواهد به حیثیت کشورش، به‏‎ ‎‏حیثیت ملتش، به حیثیت اسلامی بر بخورد باید پا شود برود سراغ آن کار، همچنانش‏‎ ‎‏بکنند که از پای این منقل نتواند حرکت کند. و از پای آن پیاله هم نتواند حرکت کند. اینها‏‎ ‎‏آقا، نقشه است. اینها قضیه ای نیست که همین جوری شده است و ما خیال کنیم که خوب‏‎ ‎‏جوانها جوان اند و فلان. شما دیدید که در این قضیه، این جوانها از همان مراکز برای اینکه‏‎ ‎‏خدا خواسته بود و ملت قیام کرد، از آنجاها کشیده شدند به این طرف. حالا هم باید فکر‏‎ ‎‏بکنند که ما باز در جنگ هستیم. در جنگ سیاسی هستیم. در جنگ اقتصادی هستیم.‏‎ ‎‏محتمل است جنگ نظامی پیش بیاید. جوانهای ما باید از این مراکز گریز پیدا بکنند. برای‏‎ ‎‏خاطر اسلام، برای خاطر ملت، برای خاطر کشور، برای خاطر حیثیت خودشان، برای‏‎ ‎‏نوامیس خودشان، باید اینها از آن مراکز بیایند در این مرکزهای صحیح. در تربیتهای‏‎ ‎‏صحیح. و خداوند ان شاءالله همه را توفیق بدهد. و من وحشت کردم از این افرادی که در‏‎ ‎‏اینجا عکسهاشان را نشان دادید. این مال قم هست یا اینکه مال... من چند تا ورق دارم‏‎ ‎‏می بینم که سر تا تهش پر از عکس است. اینها یا گرفتار هستند یا آنهایند که نمی دانم حالا‏‎ ‎‏آنها هم که ...، چرا این قدر باید ما معتاد داشته باشیم، و چرا این قدر باید اینها غفلت‏‎ ‎‏داشته باشند از اینکه در مثل قم، آن وقت آیا جاهای دیگر چه جور باشد. ان شاءالله ‏‎ ‎‏خداوند شما را ‏‏[‏‏یاری کند‏‏]‏‏.‏

هشدار به ملت

‏     امیدواریم که همۀ ایران توجه به این معنا داشته باشند. این نکتۀ اصیلی که من دارم‏

صحیفه امامجلد 11صفحه 430
‏عرض می کنم، این نکته ای که اصیل است در مسئله. و آن نکته اینکه مسئله، مسئلۀ نقشه و‏‎ ‎‏توطئه است که جوانهای ما را بکشند دنبال این کارها، به اسم اینکه می خواهند برایتان‏‎ ‎‏مراکز مثلاً عیش و نوش درست کنیم. مسئله این نیست. می خواهند شما را از همه چیز‏‎ ‎‏ساقط کنند و همه چیزتان را ببرند. این در سرتاسر ایران همان طوری که قم بحمدالله در‏‎ ‎‏هر امری جلو می افتد در امور، همه جا این کار را بکنند، که هم کشاورزی را تقویت بکنند‏‎ ‎‏ـ به آنطوری که شماها کردید و می گویید که امید است که خودکفا بشویم در همین سال. و‏‎ ‎‏من امیدوارم ان شاءالله همۀ ایران بشود و هم سایر جاها. همه جا باید مشغول باشند. و از‏‎ ‎‏این طرف کشاورزی شان را تقویت کنند، از آن طرف جوانهاشان را نجات بدهند از این‏‎ ‎‏گرفتاریهایی که پیدا کرده اند. و خود جوانها توجه داشته باشند که قضیۀ استعمار است.‏‎ ‎‏آلت دست استعمار نشوید. آلت دست دشمنهای ما نشوید. دشمنهای ما بیدارند، شما‏‎ ‎‏هم بیدار بشوید. خداوند همه تان را ان شاءالله تقویت کند. همه تان موفق و موید.‏

‎ ‎

صحیفه امامجلد 11صفحه 431

  • ـ تاریخ این سخنرانی در صحیفۀ نور 6 / 10 / 58 درج شده است.
  • ـ محمد رضا پهلوی.