پیام رادیو - تلویزیونی

پیام رادیو ـ تلویزیونی به ملت ایران (مسئولیت ملت در انتخابات مجلس)

پیام رادیو ـ تلویزیونی

‏زمان: 22 اسفند 1358 / 24 ربیع الثانی 1400‏

‏مکان: تهران‏

‏موضوع: نقش مجلس در دورۀ پهلوی ـ مسئولیت ملت در انتخابات مجلس شورای اسلامی‏

‏مخاطب: ملت ایران‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

خاطرات تلخ ملت از مجلس دورۀ پهلوی

‏     در این موقع که انتخابات را می خواهید شروع کنید، من با اینکه بعض مطالب را‏‎ ‎‏نوشته ام و پخش شده است، مع ذلک چون امر مهم است و من احتمال می دهم که یک‏‎ ‎‏وقت مسئولیتی به من متوجه باشد، و من برای ادای وظیفه باز چند کلمه عرض می کنم.‏

‏     ملت ما از مجلس زمان رضاشاه و محمدرضا پهلوی، یک خاطرات تلخی دارد. من‏‎ ‎‏قبل از زمان رضاخان هم یاد دارم بعضی از دوره های انتخابات را، و حاضر بعضی‏‎ ‎‏حوزه های انتخاباتی هم بوده ام. از آن زمانی که من یادم است تا حالا، مجلس شورای‏‎ ‎‏ملی یک لفظی بوده است که بی محتوا. مجلس شورای ملی معنایش این است که ملت‏‎ ‎‏اشخاصی را خودشان تعیین کنند، و آنها هم به شور بنشینند و مصالح کشور خودشان را‏‎ ‎‏تعیین کنند. قبل از آمدن رضاخان، زمان احمدشاه، امر انتخابات با خانها بود و مالکین بود‏‎ ‎‏و گردن کلفتهای هر منطقه. آن وقت دولت آن نفوذ را نداشت . لکن شاهزاده هایی که‏‎ ‎‏دارای ملک بودند، و خانهایی که دارای قدرت بودند، و قلدرهایی که در اطراف کشور‏‎ ‎‏بودند، آنها رعیتهای خودشان را، مردم خودشان را با زور می آوردند پای صندوقها، و‏‎ ‎‏هر چه آنها می گفتند آنها هم عمل می کردند. در زمان رضاخان، آن وقت که قدرت پیدا‏‎ ‎‏کرد، و در زمان محمدرضا مجلس باز به ملت کار نداشت. مجلس شورای ملی نبود. آن‏‎ ‎‏اول را باید بگوییم مجلس خانها، و این را بگوییم مجلس شاهنشاهی. هم سِنایش، هم‏‎ ‎‏شورایش. مردم هیچ دخالتی نداشتند. و مردم هم که می دیدند که کاری از آنها نمی آید،‏

صحیفه امامجلد 12صفحه 180
‏کنار می نشستند. و می دیدند که اشخاصی را که می برند در مجلس، یک اشخاصی هستند‏‎ ‎‏که خود آنها ساخته اند و مصلحت مملکت تو کار نیست. حرف البته همیشه بود. همیشه‏‎ ‎‏حرف و ثناخوانی و ترقیات. هم در زبان محمدرضا بود و هم در زبان آنهایی که او تعیین‏‎ ‎‏کرده بود. اگر الآن صورت مجلسهای آن وقت پیدا بشود، می بینید که سر تا ته مجلس به‏‎ ‎‏ثنا و مدح محمدرضا و کسانی که به او مربوط بودند می گذشت. در آن زمان مسئولیت‏‎ ‎‏ملت نداشت. برای اینکه، قدرت نداشت و تحت سلطۀ خانها در آن وقت و تحت سلطۀ‏‎ ‎‏آن دو نفر، رضا و محمدرضا در این دوره، و ملت هم هیچ کاری از او نمی آمد و‏‎ ‎‏نمی توانست. نَفس هم نمی توانست بکشد. از این جهت هر مسئولیتی پیش خدا و پیش‏‎ ‎‏نسلهای آینده متوجه می شد، بر خانها و بر وکلای خانها در آن زمان بود، و بر رضاخان و‏‎ ‎‏محمدرضا و وکلای منصوب از قبال اینها در این زمان بود. این مال آن زمان.‏

مسئولیت بزرگ ملت در انتخابات مجلس

‏     این تلخی مطالب و بی بند و باری انتخابات و مجلس و امثال ذلک شاید یکوقت‏‎ ‎‏اسباب این بشود که بعضیها گمان کنند که خوب حالا هم مثل آن وقت . به اصطلاح آدم‏‎ ‎‏مارگزیده از ریسمان خط و خالدار هم می ترسد و ملت ما مارگزیده است. استعمار گزیده‏‎ ‎‏است. خان گزیده است و محمدرضا و رضاخان گزیده است. از این جهت یکوقت‏‎ ‎‏می بینی که در ذهنشان می آید که خوب این هم مجلسی مثل آن مجلسها. لکن همه باید‏‎ ‎‏بدانند که امروز هیچ قدرتی نیست که بتواند یک وکیل را تحمیل کند. از رئیس جمهور‏‎ ‎‏گرفته تا ارتش، تا شهربانی، ژاندارمری، خانها هم که دیگر چیزی از آنها باقی نمانده‏‎ ‎‏است. و اشراف و اعیان هم همین طور. متنفذینی هم نداریم. هیچ کس الآن در ایران،‏‎ ‎‏هیچ مقامی در ایران نیست که قدرت این را داشته باشد که یک وکیل تحمیل کند.‏‎ ‎‏بنابراین، امروز مسئولیت به عهدۀ ملت است. ملت اگر کنار بنشینند، اشخاص مؤمن،‏‎ ‎‏اشخاص متعهد کنار بنشینند، و اشخاصی که نقشه کشیده اند برای این مملکت از چپ و‏‎ ‎‏راست، آنها وارد بشوند در مجلس، تمام مسئولیت به عهدۀ ملت است. هر قدمی که بر‏

صحیفه امامجلد 12صفحه 181
‏ضد اسلام بردارند، در نامۀ اعمال ملت نوشته می شود. هر کاری که انجام بدهند‏‎ ‎‏مسئولیتش متوجه ملت است. امروز سرنوشت اسلام و سرنوشت مسلمین در ایران و‏‎ ‎‏سرنوشت کشور ما به دست ملت است. و اگر مسامحه کنند در این امر، اهمال کنند، نروند‏‎ ‎‏و رأی ندهند، مسئولیت متوجه خود آنهاست عیناً. و اگر بروند و در تشخیص مسامحه‏‎ ‎‏کنند و اشخاص متعهد مسلم، کسانی که برای کشور و برای اهالی کشور ارج قائل هستند،‏‎ ‎‏کسانی که نمی خواهند زمام امور کشور ما به دست چپ بیفتد یا به دست راست بیفتد، این‏‎ ‎‏اشخاص را چنانچه تعیین کنند، به تکلیف خودشان عمل کرده اند. و چنانچه مسامحه در‏‎ ‎‏این امر کنند و آنها پیش ببرند، آنهایی که می خواهند ما را به زنجیر چپ و راست بپیوندند‏‎ ‎‏و ما را اسیر کنند در دست قدرتهای بزرگ، اگر آنها پیش ببرند و شما ساکت باشید، تمام‏‎ ‎‏مسئولیت متوجه شماست. امروز مسئولیت بزرگی به عهدۀ همۀ ماست. ‏

اتمام حجت بر ملت در پیشگاه خداوند 

‏     من آن مقداری که قدرت دارم برای گفتن، در عین حالی که حال من حال نقاهت‏‎ ‎‏است، احساس وظیفه می کنم و به ملت عرض می کنم. و اگر ملت به این حرف گوش‏‎ ‎‏نکرد، من حجت دارم. فردا در پیشگاه خدای تبارک و تعالی، از ما سؤال خواهد شد. من‏‎ ‎‏عرض می کنم در آنجا که من به ملت، مصالح و مفاسد را گفتم. من گفتم به اینکه اگر شما‏‎ ‎‏مسامحه کنید، آنهایی که می خواهند شما را به بند بکشند، آنهایی که با اسلام مخالفند،‏‎ ‎‏آنهایی که با جمهوری اسلام از اول تا حالا مخالفت کرده اند، اینها خواهند پیش برد. و‏‎ ‎‏اگر خدای نخواسته، آنها پیش ببرند و مملکت ما باز برگردد به حالی که سابق بود، یا به‏‎ ‎‏دست چپیها بیفتد، یا به دست راستیها بیفتد، تمام مسئولیتش به عهدۀ شماست. امروز مثل‏‎ ‎‏زمان سابق نیست. مثل زمان رژیم سابق نیست. رژیم سابق شما نمی توانستید. قدرت‏‎ ‎‏نداشتید. امروز قدرت دارید برای اینکه حفظ کنید حیثیت اسلام را و حفظ کنید مصالح‏‎ ‎‏کشور را و حفظ کنید استقلال خودتان را و حفظ کنید آزادی خودتان را. اگر مسامحه‏‎ ‎‏کنید، مسئول هستید پیش خدای تبارک و تعالی. اگر نروید و رأی ندهید و آنها که جدیت‏

صحیفه امامجلد 12صفحه 182
‏دارند به اینکه وارد بشوند در مجلس و به هم بزنند اوضاع ایران را، آنها خدای نخواسته‏‎ ‎‏بروند، مسئولیتش به عهدۀ شماست مستقیماً. مسئولیتْ همۀ طبقات دارند. مراجع‏‎ ‎‏مسئولند. علما مسئولند. ائمۀ جماعت مسئولند، خطبا مسئولند. تجار مسئولند. بازرگانان‏‎ ‎‏مسئولند. دانشگاهیها مسئولند. طلاب علوم دینیه مسئولند. کارگرها مسئولند. همه‏‎ ‎‏مسئولند. تمام قشرهای مملکت امروز مسئولند. امروز روزی است که آنهایی که از اول تا‏‎ ‎‏حالا مخالف با جمهوری اسلامی بودند، مخالف با اسلام بودند، اسلام را مخالف‏‎ ‎‏مقاصد خودشان می دیدند، آنها به دست و پا افتاده اند و دارند تبلیغات می کنند. اگر‏‎ ‎‏مؤمنین کنار بروند، آنهایی که متعهد به اسلام هستند کنار بروند و اینها بیایند و قبضه کنند،‏‎ ‎‏مثل صدر مشروطه که رفتند کنار اشخاصی که متعهد بودند، و قبضه کردند مشروطه را‏‎ ‎‏آنهایی که متعهد به اسلام نبودند. اسلام را به آنجا کشاندند که همه دیدید.‏

‏     اگر در صدر مشروطه علما آمده بودند در میدان، مؤمنین آمده بودند، روشنفکرهای‏‎ ‎‏متعهد آمده بودند و مسلمانهای متعهد آمده بودند و قبضه کرده بودند مجلس را، و‏‎ ‎‏نگذاشته بودند که دیگران بیایند مجلس را بگیرند، ما به این روزگار نمی رسیدیم. ما‏‎ ‎‏مملکتمان خراب نمی شد. ما عزتمان از بین نمی رفت . لکن شیاطینی که در آن وقت‏‎ ‎‏بودند، بیخ گوش اینها خوانده اند که شما در سیاست داخل نشوید. سیاست است این. شما‏‎ ‎‏را به سیاست چه و آنها باور کردند که خیرخواهند. امروز هم همین مسائل ممکن است‏‎ ‎‏در یک قشرهایی پیش بیاید، که بگویند ما چه کار داریم به این کارها. این کارها مال‏‎ ‎‏اشخاصی است که خودشان می کنند. باید همه بدانند که همه تان مسئولید. همه معاقب‏‎ ‎‏هستید. فردا در پیشگاه خدای تبارک و تعالی نه ملاّ حجت دارد اگر عمل نکند، و نه‏‎ ‎‏کاسب حجت دارد اگر عمل نکند، و نه زارع حجت دارد اگر عمل نکند، و نه دانشگاهی‏‎ ‎‏و نه دانشجو و نه طلاب علوم دینیه. کارگر و کارفرما، همه در پیشگاه خدای تبارک و‏‎ ‎‏تعالی مسئول هستید، و در پیشگاه ملت و نسلهای آتیه هم مسئول هستید. گمان نکنید که‏‎ ‎‏به ما چه کار دارد. خیر، همه چیز به شما مربوط است. امروز مثل زمان سابق نیست که‏‎ ‎‏بگویید که ما قدرت نداشتیم، نمی توانستیم. امروز می توانید. امروز همۀ قدرت دست‏

صحیفه امامجلد 12صفحه 183
‏ملت است . امروز رئیس جمهور، رئیس ارکان حرب، رئیس ارتش، با شما، با آن بازاری‏‎ ‎‏مثل هم هستید. در امر، نه او می تواند به شما تحمیل کند و نه شما می توانید تحمیل کنید، و‏‎ ‎‏نه شما زیر بار می روید. امروز همه مسئولیم. امروز همه باید با هم پای صندوقها برویم، و‏‎ ‎‏همه با هم اشخاص متعهد مسْلم، کسانی که نه گرایش چپ دارند، نه گرایش راست‏‎ ‎‏دارند، نه ما را می خواهند به آنها بفروشند، نه ما را می خواهند به آن طرف بفروشند، این‏‎ ‎‏اشخاص را تعیین کنید تا سرنوشت شما و سرنوشت اسلام، سرنوشت صحیح باشد.‏‎ ‎‏خدایا! من ادا کردم وظیفه ای که به عهدۀ من است، در این حالی که ضعف و نقاهت دارم.‏‎ ‎‏و تو را شاهد می گیرم که من برای ادای وظیفه این مسائل را می گویم. و ان شاءالله برای‏‎ ‎‏روز اول سال مسائل مهمی دارم که اگر زنده ماندم تا آن وقت، آن مسائل را بگویم.‏

‏والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته‏

‎ ‎

صحیفه امامجلد 12صفحه 184