سخنرانی

سخنرانی در جمع فرماندهان کمیته ها (حفظ حیثیت اسلام و انقلاب)

سخنرانی

‏زمان: صبح 29 اردیبهشت 1359 / 4 رجب 1400‏

‏مکان: تهران، حسینیۀ جماران ‏

‏موضوع: جوشش کمیته ها و سپاه پاسداران از متن ملت ـ حفظ حیثیت اسلام و انقلاب‏

‏حضار: فرماندهان کمیته های انقلاب اسلامی تهران و شهرستانها‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

سپاه و کمیته دو نهاد جوشیده از متن ملت

‏     اول باید تشکر کنم از آقایان که آمدند اینجا و از نزدیک با هم مواجه می شویم. از‏‎ ‎‏ویژگیهایی که انقلاب اسلامی ایران داشت این که به مجرد اینکه پیروز شد، تمام افرادی‏‎ ‎‏که در اطراف این کشور، جوانانی که در اطراف این کشور بودند، چه قشر روحانی و چه‏‎ ‎‏دانشگاهی و چه سایر قشرها برای خودشان یک احساس وظیفه کردند، بدون اینکه یک‏‎ ‎‏سازمان مرکزی در اول باشد. هر گروهی در هر جا که بودند به طور خودرو، از متن ملت‏‎ ‎‏کأنّه جوشیدند، و سازمانهایی را ایجاد کردند، مثل کمیته ها که آقایان از اجزاء و‏‎ ‎‏سرپرستان آن هستند، و مثل سپاه پاسداران. اینطور نبود که از اول سپاه پاسداران یا‏‎ ‎‏کمیته ها را یک مرکزی باشد، که آن مرکز همه را دعوت کرده باشد و التیام داده باشد؛‏‎ ‎‏بلکه احساس یک وظیفۀ انسانی ـ اسلامی بود که همه برای اسلام و برای کشور اسلامی‏‎ ‎‏خدمتگزار باشند. این یکی از ویژگیهایی است که برای این نهضت و برای این انقلاب‏‎ ‎‏بود و از ویژگیهای اسلام است. همۀ افرادْ خودشان را موظف دیدند که به این انقلاب‏‎ ‎‏خدمت بکنند، هر کس به یک ترتیبی؛ جوانهایی که قدرت داشتند که پاسداری بکنند،‏‎ ‎‏مجهز شدند برای پاسداری، آقایانی که قدرت داشتند که ایجاد کمیته ها را بکنند، در‏‎ ‎‏سرتاسر ایران کمیته ایجاد کردند، و هکذا سایر قشرهایی که کأنّه خودرو و با تعلیم‏‎ ‎‏اسلامی مشغول فعالیت شدند. و این نهضت مرهون این جوانهای برومند، چه آنهایی که‏‎ ‎‏در پاسداری مشغولند و چه آنهایی که در کمیته ها هستند و اشتغال به کارهای کمیته ها را‏

صحیفه امامجلد 12صفحه 307
‏دارند، مرهون این قشرها هستند. و خداوند ان شاءالله همۀ آنها را برای اسلام نگه دارد و‏‎ ‎‏همه را پیروز کند در این جهاد اسلامی. ‏

لزوم حفظ حیثیت انقلاب اسلامی

‏     لکن مسئله ای که باید من عرض کنم و کراراً هم عرض کرده ام، این است که این‏‎ ‎‏انقلاب در اول که واقع شد به طور سرعت و به طور غیر مترقب، یکدفعه مثل یک جامی‏‎ ‎‏که بترکد، یکدفعه هجوم کرد و قدرتهای بزرگ را از بین برد؛ لکن بعد از آنکه این‏‎ ‎‏پیروزی حاصل شد، کم کم یک سستیهای مختصری، یک چیزهای کمی در همه جا، هم‏‎ ‎‏در کمیته ها و هم در دادگاهها و هم در پاسداران و هم در قشرهای دیگر یک کمبودهایی‏‎ ‎‏پیدا شد. من باید به شما آقایان و همۀ ملت ایران، خصوصاً آنهایی که مشغول فعالیتهایی‏‎ ‎‏برای نهضت و انقلاب هستند عرض کنم که همان طور که پیروزی انقلاب مرهون‏‎ ‎‏شماهاست، حفظ حیثیت انقلاب هم بسته به شماهاست. انقلاب، یکدفعه یک انقلاب‏‎ ‎‏ملی است، نه اسلامی، یک انقلاب حزبی است، نه اسلامی، آن یک وضعی دارد؛‏‎ ‎‏یکوقت مثل انقلاب ایران که انقلاب اسلامی است، و همه دیدیم و دیدید که جز فریاد‏‎ ‎‏الله اکبر و اینکه ما جمهوری اسلامی می خواهیم، هیچ صدای دیگری نبود. تمام ملت در‏‎ ‎‏سرتاسر کشور فریاد می زدند که «جمهوری اسلامی»، «نه شرقی، نه غربی، جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی». این یک مسئلۀ اسلامی است، و ملت ما عاشق اسلام بود که در همۀ اطراف با‏‎ ‎‏دست تهی سینه های خودشان را سپر کردند، جوانهای خودشان رابردند در میدان، زنها و‏‎ ‎‏مردها رفتند و مبارزه کردند و پیروز شدند؛ این قدرت اسلام بود، و الاّ نه حزبی‏‎ ‎‏می توانست این کار را بکند و نه ملیتی می توانست این کار را بکند. و اگر ملاحظه کنید،‏‎ ‎‏جنبشهای ملی و جنبشهای حزبی، هیچ وقت اینطور نبوده است که تمام ملت، بچه،‏‎ ‎‏بزرگ، زن، مرد، همه یکصدا دنبالش باشند. این قدرت اسلام بود که همه را با هم‏‎ ‎‏هم صدا کرد و همه را با هم بسیج کرد، برای اینکه پیروز بشود و پیروز شد. ملت ما اسلام‏‎ ‎‏را می خواهد و نه چیز دیگری را؛ اگر ملیت را می خواهد، در پناه اسلام می خواهد. خیال‏

صحیفه امامجلد 12صفحه 308
‏می کنند که اگر یکصد نفر، دویست نفر، پانصد نفر را دور خودشان جمع کردند، و یک‏‎ ‎‏عده هم نشریات برای خودشان درست کردند، اینها می توانند یک کاری در مقابل ملت‏‎ ‎‏بکنند. ملت، اسلام را می خواهد و اسلام و ملت، روحانیت را به رسمیت شناخته است و‏‎ ‎‏می خواهد. الآن حفظ آبروی این نهضت بسته به روحانیت است، و بسته به پاسداران که‏‎ ‎‏پاسدار این نهضت هستند، و دادگاهها و همۀ نهادهایی که در خدمت این نهضت هستند،‏‎ ‎‏در خدمت این انقلاب هستند. اسلام الآن نظر دوخته است به ایران، ببیند که اینها با اسلام‏‎ ‎‏چه می کنند. آیا وفادار هستند به اسلام و روی مصالح اسلامی کار می کنند، چه در‏‎ ‎‏دادگاهها، چه در کمیته ها و چه در پاسداران انقلاب و چه در قوای انتظامی دیگر و چه در‏‎ ‎‏شورا و چه در هر جا، در همۀ ادارات، اسلام الآن متوجه این است، و نظر به این دارد که‏‎ ‎‏اینها چه می کنند. اینها با قدرت اسلام پیروز شدند، امروز که پیروز هستند با اسلام چه‏‎ ‎‏می خواهند بکنند؟ آیا در خط اسلام هستند و اسلام را می خواهند پیش ببرند، و احکام‏‎ ‎‏اسلام را در ایران جاری کنند. و ان شاءالله در جاهای دیگر هم احکام محقق بشود، و‏‎ ‎‏نهضت صادر بشود، و یا اینکه خدای نخواسته، یک راه دیگری را پیش دارند؟ امروز،‏‎ ‎‏همۀ ما، همۀ شما، همۀ ملت، همۀ قشرها و خصوصاً قشرهایی که در خدمت انقلاب‏‎ ‎‏هستند و مشغول فعالیت هستند، مسئولیت بزرگ دارند؛ مسئولیت حفظ انقلاب اسلامی‏‎ ‎‏و حفظ آبروی اسلام و آبروی انقلاب اسلامی.‏

ضربه زدن به اسلام با شکستن حرمت روحانیت

‏     اگر خدای نخواسته در قشر روحانی، چه آنهایی که در کمیته ها هستند، و چه آنهایی‏‎ ‎‏که در مدارس هستند، و چه آنهایی که در شهرستانها هستند، اگر خدای نخواسته، یک‏‎ ‎‏کار اشتباهی واقع بشود، اینطور نیست که بگویند فلان فرد این کار را کرده است، به جامعۀ‏‎ ‎‏روحانیت نسبت می دهند؛ می گویند آخوندها اینطورند. آنهایی که غرض دارند، آنهایی‏‎ ‎‏که می خواهند روحانیت را بشکنند و اصل هدفشان اسلام است و می خواهند اسلام را‏‎ ‎‏بشکنند، و چون اینها را قشری می دانند که خدمتگزار اسلامند و اینها نگهدار اسلامند، به‏

صحیفه امامجلد 12صفحه 309
‏اینها حمله می کنند. اگر یک بهانه ای روحانیت دست اینها بدهد، اسباب این می شود که‏‎ ‎‏یک مطلب کوچک را بزرگ بکنند، آن هم اگر از یک نفر صادر شده باشد، به مطلق‏‎ ‎‏روحانیین نسبت بدهند. اگر در این کمیته های شما خدای نخواسته، یک امری واقع بشود‏‎ ‎‏که برخلاف موازین اسلامی است، می گویند که آخوندها کمیته ها را گرفته اند و مشغول‏‎ ‎‏کارهای مثلاً خلاف هستند، نمی گویند که فلان آدم اینطوری است، می گویند روحانیت‏‎ ‎‏اینطوری است. آنهایی که می خواهند بشکنند روحانیت را و نمی توانند ببینند که‏‎ ‎‏روحانیین مشغول اصلاح امور هستند، و دیده اند که تاکنون آنها بوده اند و هیچ کاری‏‎ ‎‏نتوانسته اند بکنند، حالا که روحانیین آمده اند، و سرتاسر ایران روحانی، و کسانی که بسته‏‎ ‎‏به روحانیین هستند، مثل پاسدارها و امثال اینها و کمیته ها و همۀ اینها، قشرهای فعال، این‏‎ ‎‏اشخاصی که روشنفکر غربزده هستند، چون دیدند آنها نتوانستند هیچ وقت یک کار‏‎ ‎‏مثبت صحیح بکنند، حزبها نتوانستند یک کاری انجام بدهند، حالا که این قشرهای‏‎ ‎‏اسلامی و روحانی، این قشرهایی که برای خدا بپا خاستند و جان خودشان را برای خدا‏‎ ‎‏دارند فدا می کنند، اینها دارند حفاظت از اسلام می کنند، اینها به واسطۀ اینکه برای‏‎ ‎‏خودشان یک کمبودی متوجه شدند، مشغول فعالیت شدند که این قشر را، چه روحانی،‏‎ ‎‏چه پاسدار، چه کمیته ها و چه سایرین بشکنند، که آن چیزی را که خودشان نتوانستند و‏‎ ‎‏اینها توانستند، اینها را ناتوان عرضه بکنند. امروز روحانیت و سایر قشرهای ملت مسئولند‏‎ ‎‏در مقابل خدا که حفظ کنند آبروی اسلام را، حفظ کنند آبروی انقلاب را. حفظ کنند‏‎ ‎‏آبروی نهضت را و این مسئولیت بزرگی است. خدمت شماها خدمت بزرگی است و‏‎ ‎‏مسئولیتتان بزرگتر، باید متوجه باشید.‏

مورد نظر نبودن جهات مادی در انقلاب

‏     خدای تبارک و تعالی حاضر است همه جا، شما باید حاضر بدانید او را. در حضور‏‎ ‎‏خدای تبارک و تعالی خدای نخواسته چیزی که برخلاف مشیت اوست، برخلاف دستور‏‎ ‎‏اوست عمل نکنید. به راه اسلام باشید، برای اسلام خدمت بکنید، تا اگر خدای نخواسته،‏

صحیفه امامجلد 12صفحه 310
‏شکست خوردیم، به شهادت رسیدیم، برای اسلام باشد و شهید باشیم. و اگر ان شاءالله ‏‎ ‎‏پیروز شدیم، اسلام را پیروز کرده باشیم و سرفراز باشیم در همه جا، و اسلام را در همه‏‎ ‎‏جای دنیا، در همۀ کشورها، اسلام را پیاده کنیم و بیرق اسلام را به اهتزاز درآوریم. آقایان‏‎ ‎‏عزیز من! متوجه جهات مادی نباشید. شما نهضت که کردید برای شکم نهضت نکردید،‏‎ ‎‏شما خون دادید، نه برای اینکه پُستی پیدا بکنید. در ذهن شما اینها نبود. شما آن وقت که‏‎ ‎‏در میدانها می رفتید و در خیابانها می رفتید و با توپ و تانک مواجه می شدید، اصلاً در‏‎ ‎‏فکر این نبودید که ما پیش ببریم تا بشویم رئیس یک چیزی، تا بشویم دارای کذا، شما‏‎ ‎‏برای خدا بود و پیش بردید، برای خدا باشد و به پیش برویداگر یک کمبود مادی برای‏‎ ‎‏شما باشد، اعتنا به آن نکنید، برای اینکه شما برای مادیات قیام نکردید و برای مادیات‏‎ ‎‏عمل نمی کنید. همان طوری که در صدر اسلام آنهایی که سربازان اسلام بودند برای خدا‏‎ ‎‏کار می کردند؛ با یک خرما در شب و روز، گاهی با یک دانه خرما شب و روز گاهی‏‎ ‎‏زندگی می کردند و برای اسلام خدمت می کردند، و بعد هم که پیروز می شدند درصدد‏‎ ‎‏این نبودند که رئیس یک جایی باشند و یک پستی برای آنها باشد.‏

عبادت بودن خدمت خالصانه به انقلاب

‏     شما قصدهای خودتان را برای خدا خالص کنید. برای خدای تبارک و تعالی عمل‏‎ ‎‏کنید، این عبادت است، خالص باشید در این عبادت. این نهضت تمامش عبادت بود، این‏‎ ‎‏انقلاب تمامش عبادت است و شما خالص باشید در این عبادت. خداوند همراه شماست.‏‎ ‎‏چنانچه مسائلی دارید، البته باید رسیدگی بشود، و به نظر من تمام این مسائل در مجلس‏‎ ‎‏شورای اسلامی باید حل بشود. و ان شاءالله موافق میلهای شما که همان میل اسلام است، و‏‎ ‎‏خواستهای همه که خواست اسلام است، تمام کارها ان شاءالله درست بشود و اصلاح‏‎ ‎‏بشود. امیدوارم که تا زمانی که مجلس به کار خودش ادامه بدهد و باز بشود مجلس، دیگر‏‎ ‎‏وقت زیادی نمانده باشد. و طرحهایی که شما می دهید طرحها در مجلس باشد، که یک‏‎ ‎‏امر ثابت مستدام باشد. و بحمدالله افرادی که در مجلس انتخاب شده اند به حسب غالب،‏

صحیفه امامجلد 12صفحه 311
‏اکثریت قاطع، اکثریت اسلامی و متعهد است. و من امیدوارم که همۀ ما موفق بشویم به‏‎ ‎‏اینکه با قصد خالص برای اسلام خدمت بکنیم. و همان طوری که خدای تبارک و تعالی،‏‎ ‎‏هر چه ما داریم از اوست، ما هیچ نداریم، الاّ از جانب خدای تبارک و تعالی، ما هیچ‏‎ ‎‏هستیم، آنچه هست اوست، و ما هیچها باید ـ ما اشخاصی که نیستیم و به ارادۀ او چیز پیدا‏‎ ‎‏کردیم و باز همه مال اوست ـ جدیت کنیم که این امانتی که خدای تبارک و تعالی به ما‏‎ ‎‏سپرده است، و آن امانت روح است، امانت زندگی است، امانت حیات است، امانت‏‎ ‎‏اسلام است، امانت قرآن است، اینها را پاسداری کنیم از آن. و وقتی که وارد می شویم در‏‎ ‎‏محضر خدای تبارک و تعالی، با روی سفید وارد بشویم. خداوند تعالی همۀ شما را‏‎ ‎‏نصرت بدهد، و خدای تبارک و تعالی دشمنان اسلام را یا هدایت کند، و اگر نمی شود‏‎ ‎‏شکست بدهد و نابود کند. ‏

‏والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته‏

‎ ‎

صحیفه امامجلد 12صفحه 312