سخنرانی

سخنرانی در جمع اعضای سمینار نهضت سوادآموزی (همراهی آموزش با تربیت)

سخنرانی

‏زمان: 6 دی 1359 / 19 صفر 1401 ‏

‏مکان: تهران، جماران‏

موضوع:‏اهمیت علم و دانش در اسلام و لزوم همراهی آموزش با تربیت‏

‏حضار: مسئولان نهضت سوادآموزی سراسر کشور و شرکت کنندگان در سمینار نهضت‏‎ ‎‏سوادآموزی ‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

تبدیل کردن مسلسلها به قلمها

‏     از آقایان تشکر می کنم که در این هوا و محل ضیق‏‎[1]‎‏ مجتمع شدند تا بعض صحبتها را‏‎ ‎‏بکنند و بکنیم. آقایان که حالا آمدند پیش من، از اینکه در این سال آن طوری که باید‏‎ ‎‏مردم اقبال کنند و وسایل فراهم باشد برای نهضت سوادآموزی نشده است، ولی‏‎ ‎‏امیدوارم که بعد بشود. البته هر کاری که انسان شروع می کند ابتدای شروع یک اموری‏‎ ‎‏پیش می آید که پیش بینی نشده است، و یک احتیاجاتی است که در وقتی که مشغول به‏‎ ‎‏خدمت هستند احساس می شود. و من امیدوارم که از این به بعد هم ملت ما و هم دولت‏‎ ‎‏اهتمام داشته باشند که این امر حیاتی انجام بگیرد. در این تابلویی که آقایان آوردند‏‎ ‎‏نوشته اند که اگر چه بشود قلمهایمان را به مسلسل تبدیل می کنیم. ما امیدواریم که بشر به‏‎ ‎‏رشدی برسد که مسلسلها را به قلم تبدیل کند. آن قدری که قلم و بیان به خدمت بشر بوده‏‎ ‎‏است مسلسلها نبوده اند. مسلسلها غالباً در خدمت ابرقدرتها بوده اند و برای تباهی بشر‏‎ ‎‏بوده اند. واسلام هم که امر فرموده است به اینکه جهاد بکنند و دفاع بکنند والبته محتاج به‏‎ ‎‏همه ابزار جنگی است.‏‎[2]‎‏ اساس بر این است که دفاع از حق بکنند و حق را و علم را‏‎ ‎

صحیفه امامجلد 13صفحه 447
‏جانشین مسلسل بکنند. قلم و علم و بیان است که می تواند بشر را بسازد، نه مسلسل و نه‏‎ ‎‏سایر قوای تخریب کننده. مسلسلها هم و همۀ آلات حربی هم در سایۀ علم تحقق پیدا‏‎ ‎‏کردند. منتها گاهی مسلسلها و سایر ابزار باصطلاح تمدن را اشخاصی ایجاد کرده اند که‏‎ ‎‏موجب تخریب بلاد و عباد شده است. و گاهی اشخاصی ایجاد کرده اند که موجب تأیید‏‎ ‎‏انسان و ساختن انسان و آرامش در بین انسانها بوده است و در این خدمت بوده است. شما‏‎ ‎‏کوشش کنید که با بیان و قلم مسلسلها را کنار بگذارید و میدان را به قلمها و به علمها و به‏‎ ‎‏دانشها واگذار کنید.‏

‏     بشر تا در سایۀ مسلسل و توپ و تانک می خواهد ادامۀ حیات بدهد، نمی تواند انسان‏‎ ‎‏باشد، نمی تواند به مقاصد انسانی برسد. آن وقتی مردم به مقاصد اسلامی و انسانی‏‎ ‎‏می رسند و به کمال دانش و علم می رسند که قلمها بر مسلسلها غلبه کند، و دانشها در بین‏‎ ‎‏بشر به آنجا برسد که مسلسلها را کنار بگذارد، و میدان، میدان قلم باشد، میدان علم باشد.‏

ملاک ارزش افعال و غایات آنها

‏     در قرآن کریم وقتی که ظاهراً اوّل آیه ای که بر پیغمبر اکرم وارد شده است، هم قرائت‏‎ ‎‏را توصیه کرده است، هم آن جهتی را که باید قرائت در خدمت او باشد و علم در خدمت‏‎ ‎‏او باشد بیان فرموده است؛ فرموده است: ‏اِقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ‎[3]‎‏ قرائت مطلقاً، علم مطلقاً، دانش‏‎ ‎‏مطلقاً مطلوب نیست. چه بسا دانشی که بر ضد انسانیت انسان و بر ضد کرامت انسان است،‏‎ ‎‏لکن دانشی که جهت داشته باشد، برای خدمت بشر باشد، به اسم ربّ باشد، توجه به‏‎ ‎‏ربوبیّت الهی داشته باشد، توجه به اسم خدا داشته باشد، آن قرائت و آن علم و آن‏‎ ‎‏مسلسل همه شان در خدمت انسان اند. عمده آن جهت و غایاتی است که در افعال انسان و‏‎ ‎‏در آلاتی که انسان درست می کند، و در علم و دانش و سایر چیزهایی که افعال انسان‏‎ ‎‏است، آن چیزی را که جهت می دهد آن غایات است. آن چیزهایی است که برای آن‏‎ ‎


صحیفه امامجلد 13صفحه 448
‏چیزها قلمها وجود پیدا کرده است، مسلسلها وجود پیدا کرده است، علم و دانش وجود‏‎ ‎‏پیدا کرده است. اگر غایات و مقاصد و آن چیزهایی که برای او اینها وجود پیدا کرده‏‎ ‎‏است، الهی باشد، هم قلم و هم مسلسل و هم علم و دانش و هم هر عملی ارزش پیدا‏‎ ‎‏می کنند؛ ارزش الهی. ارزش قلم به غایتی است که برای او قلم زده می شود. ارزش‏‎ ‎‏مسلسل هم به غایتی است که برای او مسلسل کشیده می شود. اگر این ارزش غایی نباشد و‏‎ ‎‏اگر آن مقصد، مقصد انسانی و الهی نباشد، نه مسلسل آلتی است که به درد بخورد و نه‏‎ ‎‏قلم. و خطر قلم بیشتر از مسلسل است. و خطر بیان بیشتر از توپ و تانک است. و خطر‏‎ ‎‏علم بیشتر از همۀ اینهاست. لکن اگر به خدمت خلق باشد و به دستور انسان باشد و در‏‎ ‎‏خدمت انسان باشد و در خدمت خدای تبارک و تعالی باشد، تمام اینها ارزش پیدا‏‎ ‎‏می کند. مسلسل هم همچون قلم می شود، قلم هم همچون مسلسل.‏

لزوم الهی بودن غایات افعال

‏     باید بشر به فکر این باشد که آن چیزهایی که مقصد است و برای تربیت انسان است،‏‎ ‎‏برای آموزش انسان است، برای تعلیم انسان است، جهت به آن بدهد. چنانچه دانشگاهها‏‎ ‎‏جهت به آن داده نشود، همان دانشگاههایی می شود که در بین بشر هست، و از همان‏‎ ‎‏دانشگاهها قوای مخرّبه بیرون می آید. و اگر جهت به آن داده بشود، دانشگاهها کاری‏‎ ‎‏می کنند که مسلسلها نمی تواند بکند. خدمتی می توانند به بشر بکنند که هیچ کس دیگر‏‎ ‎‏نمی تواند این قدر خدمت بکند. عمده آن جهتی که طرف آن جهت رفته می شود. و‏‎ ‎‏قرآن این را فرموده است: ‏اِقْرَءْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذی خَلَقَ‏ قرائت کن نه قرائت مطلق. بیاموز، نه‏‎ ‎‏آموزش مطلق. علم تحصیل کن، نه علم مطلق و تحصیل مطلق؛ علم جهتدار، آموزش‏‎ ‎‏جهتدار. جهت، اسم ربّ است، توجه به خداست، برای خدا و برای خلق خدا. قلمها اگر‏‎ ‎‏در دنیا برای خدا و برای خلق خدا به کار بیفتند مسلسلها کنار می رود. و اگر برای خدا و‏‎ ‎‏برای خلق خدا نباشد، مسلسل ساز می شود. ابزار کوبندۀ انسان با دست قلمدارها و دست‏‎ ‎‏علمایی که در همۀ دانشگاهها هستند، با دست آنها وجود پیدا کرده است. و همۀ ترقیات‏‎ ‎


صحیفه امامجلد 13صفحه 449
‏بشر هم با دست علما و بیان و قلم علما وجود پیدا کرده است. کوشش کنید که در این‏‎ ‎‏آموزشی که به مردم می دهید جهتدار باشد. در کلاسهایی که جوانها یا سالخوردگان برای‏‎ ‎‏آموزش می آیند، همان طوری که سواد را به آنها یاد می دهید، و همان طوری که نوشتن‏‎ ‎‏و خواندن را بر آنها یاد می دهید، جهت هم به آن بدهید که برای خدا بخوانند و برای خدا‏‎ ‎‏بنویسند. برای خدمت به خلق و برای خدمت به خدا و برای خدمت به اسلام.‏

ضرورت توأم بودن آموزش با پرورش

‏     باید آموزش و پرورش مردم توأم باشد. پرورش، پرورش انسانی، پرورشی که به درد‏‎ ‎‏انسان برسد، آموزشی که برای انسان باشد، جهتدار باشد، اسم ربّ در آن باشد، توجه به‏‎ ‎‏خدا باشد. باید تمام کلاسهایی که در سرتاسر کشور ـ ان شاءالله ـ وجود پیدا می کند، و شما‏‎ ‎‏آقایان و کسان دیگری که در خدمت یک همچو امر بزرگی هستید و متکفّل یک همچو‏‎ ‎‏عبادت بزرگی هستید، توجه داشته باشید که آموزگاران را جهت به آنها بدهید، توجه به‏‎ ‎‏خدا بدهید، علمشان برای خدا باشد، برای اطاعت خدا. خدای تبارک و تعالی علم را‏‎ ‎‏یکی از عبادات بزرگ قرار داده است چنانچه جهت داشته باشد. جهت هم همان است‏‎ ‎‏که ‏اِقْرَءْ بِاسْمِ رَبِّکَ‏. در هیچ ملتی مثل ملت اسلام از علم توصیف نکرده است. قرآن کریم در‏‎ ‎‏جاهای زیاد از علم و از عالِم و توجه به علم توصیف فرموده است. و در کم جایی از آهن‏‎ ‎‏صحبت کرده است. آنجا هم که از آهن صحبت می کند منافع ناس در نظر گرفته شده‏‎ ‎‏است: ‏وَ اَنْزَلْنَا الْحَدیدَ فیهِ بَأسٌ شَدیدٌ‎[4]‎‏ بأس شدید دارد و منافع برای ناس. اگر منافع برای ناس‏‎ ‎‏نداشته باشد و در خدمت ابرقدرتهایی که می بینید ‏‏[‏‏بوده‏‎ ‎‏]‏‏باشد، آهن هیچ ارزش ندارد.‏‎ ‎‏و اگر آهن در خدمت نفع مردم باشد، منافع مردم باشد، ارزشش بسیار زیاد است. همان‏‎ ‎‏طوری که قلم ارزش دارد، آهن هم ارزش دارد و همه چیز ارزش دارد. ارزش همه چیز‏‎ ‎


صحیفه امامجلد 13صفحه 450
‏به آن چیزی است که برای او، انسان ‏‏[‏‏عمل‏‎ ‎‏]‏‏می کند. نماز هم که انسان می خواند ارزشش‏‎ ‎‏به آن نیتی است که به آن نیت وارد نماز می شود. ای چه بسا نمازگزارانی که نمازشان در‏‎ ‎‏جهنم وارد می شود؛ و آن وقتی است که ارائه بخواهند بدهند به مردم. و چه بسا‏‎ ‎‏ارتشیهایی که برای خدا عمل می کنند، سربازهایی که برای خدا عمل می کنند، پاسدارانی‏‎ ‎‏که برای خدا خدمت می کنند، ارزش آنها از نماز هم بیشتر است. ارزش مسلسل آنها از‏‎ ‎‏قلم هم در آن وقت بیشتر خواهد شد. توجه کنید که آموزش بدهید و در ضمن آموزش‏‎ ‎‏تربیت کنید.‏

‏     ‏بِاسْمِ رَبِّکَ‏ اختصاص این اسم که ربّ است برای اینکه توجه به تربیت را بدهد به مردم‏‎ ‎‏که باید قرائت کنید. و با اسم ربّ برای تربیت بشر قرائت کنید. قلم به دست بگیرند برای‏‎ ‎‏تربیت بشر. آن قدری که بشر از قلمهای صحیح نفع برده است از چیزی دیگر نبرده است.‏‎ ‎‏و آن قدر که ضرر کشیده است، از چیزهای دیگر ضرر نبرده است. قلمها و بیانها با‏‎ ‎‏مغزهای مردم رابطه دارند. اگر قلمها و بیانها و علمها و تعلیمها و آموزشها برای خدا‏‎ ‎‏باشد، مغزها را الهی تربیت می کنند. و اگر بر خلاف این باشد، مغزها، مغزهای غرورمند،‏‎ ‎‏مغزهای طاغوتی از آن پیدا می شود. ‏

لزوم سوادآموزی اقشار بی سواد

‏     من از همۀ ملت ایران می خواهم که در این امر بزرگ و این امر حیاتی کمک کنند. در‏‎ ‎‏روستاها که آقایان می روند اقبال کنند کسانی که سواد ندارند، وارد بشوند برای‏‎ ‎‏سوادآموزی. ‏طَلَبُ الْعِلْمِ فَریضَةٌ‎[5]‎‏ خدای تبارک و تعالی به وسیله نبی اکرم فرموده است‏‎ ‎‏بنابراین حدیث، که طلب علم فریضه است. و در بعض از روایات ‏فَریضَةٌ عَلی کُلِّ مُسْلِمٍ وَ‎ ‎مُسْلِمَةٍ‎[6]‎‏ برای همه زنها و مردها فریضه است. با علم است که انسان می تواند تأمین سعادت‏‎ ‎‏دنیا و آخرت را بکند. با آموزش است که انسان می تواند تربیت کند جوانها را به طوری‏‎ ‎‏که مصالح دنیا و آخرت خودشان را خودشان حفظ کنند. اگر کشور ما علم را بیاموزد،‏‎ ‎


صحیفه امامجلد 13صفحه 451
‏ادب بیاموزد، جهتیابی علم و عمل را بیاموزد، هیچ قدرتی نمی تواند بر او حکومت کند.‏

جهالت مردم؛ گرفتاری بزرگ ما در طول تاریخ

‏     تمام گرفتاریهایی که ما در این طول مدت تاریخ داشتیم بهره برداری از جهالت مردم‏‎ ‎‏بوده است. جهالت مردم را آلت دست قرار دادند و بر خلاف مصالح خودشان تجهیز‏‎ ‎‏کردند. اگر علم داشتند؛ علم جهتدار داشتند، ممکن نبود که مخرّبین بتوانند آنها را به یک‏‎ ‎‏جهتی که بر خلاف آن مسیری است که مسیر خود ملت است تجهیز کنند. علم و سواد‏‎ ‎‏است با آن جهتی که باید به او توجه کرد، که می تواند ملت را از همۀ گرفتاریها نجات‏‎ ‎‏بدهد. و نمی توانند کسانی که می خواهند این نهضت را، این نهضت اسلامی را به خلل‏‎ ‎‏برسانند، و نمی توانند ببینند که اسلام در این مملکت پیاده دارد می شود. این علم است که‏‎ ‎‏می تواند جلوی این فسادها را بگیرد. اگر ملت ما علم را، آن علم جهتدار را یاد بگیرند،‏‎ ‎‏تربیت بشوند، در مقابل علم، در پهلویِ علم هم تربیت باشد؛ تربیت دینی، تربیت الهی،‏‎ ‎‏تربیت انسانی و هم علم، اگر این دو حربه در دست شما باشد، کسی نمی تواند به شما‏‎ ‎‏تعدّی کند، کسی نمی تواند استبداد را برگرداند. و اگر این علم نباشد مردم را توجیه‏‎ ‎‏می کنند به جایی که باز هم آن مسائل سابق برگردد، و آن استبداد سابق و آن وابستگیهای‏‎ ‎‏سابق.‏

‏     شما سوادآموزان در تمام کشور بدانید که یک خدمتی دارید به این انسان می کنید که‏‎ ‎‏بالاترین خدمتهاست. و روستاییان و سایر قشرهای بیسواد بدانند که این خدمت، خدمتی‏‎ ‎‏است که باید آنها به جان ودل قبول کنند. و این طور که گمان کنند ما نمی توانیم، این طور‏‎ ‎‏نیست. هر انسانی می تواند سوادآموزی کند و می تواند انسان بشود. علم از مَهْد تا لَحَد‏‎ ‎‏است.‏‎[7]‎‏ از بچگی تا نزدیک مردن. دنیا باید با علم و با علم جهتدار اداره بشود. پیرمرد و‏‎ ‎‏پیرزن هم می توانند آموزش ببینند، می توانند تحصیل کنند، مأیوس از خودشان نباشند.‏‎ ‎‏جوانها، پیرها، بچه ها، روستاییها، شهریها همه باید کمک کنند و این امر مهمی ‏‏[‏‏است‏‏]‏‎ ‎


صحیفه امامجلد 13صفحه 452
‏که تمدن شما، اسلام شما، انسانیت شما و همه چیز شما تابع اوست و بسته به اوست،‏‎ ‎‏تربیت کنید اینها را. و همه چیز بسته به اوست. همه باید کمک کنند، و همه با هم ـ ان‏‎ ‎‏شاءالله ـ سال دیگر اگر من باشم ببینم که سوادآموزی به طور چشمگیری پیش رفته است.‏‎ ‎‏و اگر نباشم، خود شما ببینید. خداوند ـ ان شاءالله ـ به همۀ شما توفیق بدهد و به همۀ ملت‏‎ ‎‏ما توفیق بدهد که هم علم را یاد بگیرند و هم جهت علم را و هم مسلسل را برای آرامش‏‎ ‎‏دنیا به دست بگیرند و هم تربیت نظامی را.‏

‏والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته‏

‎ ‎

صحیفه امامجلد 13صفحه 453

  • - تنگ.
  • ـ اشاره است به آیه شریفۀ 60 از سورۀ مبارکۀ انفال: «وَأَعِدُّواْ لَهُمْ ما اسْتَطَعْتُمْ من قُوَّةٍ وَمِن ربَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللّه ِ وَعَدُوَّکُمْ وَآخَرِینَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللّه ُ یَعْلَمُهُمْ». و شما ای مؤمنان در مقام مبارزه با آن کافران، خود را مهیا کنید وتا آن حدّ که بتوانید از تسلیحات و آلات جنگی و اسبان سواری برای تهدید و تخویف دشمنان خدا و دشمنان خودتان کاملاً فراهم سازید و بر قوم دیگری که شما بر دشمنی آنان مطلع نیستید و خدا به مکر ودشمنی آنان آگاه است نیز مهیّا باشید.
  • ـ سورۀ علق، آیۀ 1: «بخوان به نام پروردگارت».
  • - سورۀ حدید، آیۀ 25: «وَأَنزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ» و آهن را که در آن هم سختی و هم منافع بسیار برای مردم است فرو فرستادیم.
  • - «فراگیری دانش واجب است».
  • - بحار الأنوار، ج1، ص177، ح54، «فراگیری دانش، واجب است بر هر مرد و زن مسلمان».
  • ـ «اُطْلُبُوا الْعِلْمَ مِنَ الْمَهْدِ اِلَی اللَحَدِ» ز گهواره تا گور دانش بجوی.