سخنرانی

سخنرانی در جمع اعضای هیأت دولت (تصفیه و پاکسازی مراکز دولتی)

سخنرانی 

‏زمان: 10 صبح 31 مرداد 1360 / 21 شوال 1401 ‏

‏مکان: تهران، جماران‏

‏موضوع: وظیفۀ دولتمردان در نظام اسلامی و لزوم تصفیه و پاکسازی مراکز دولتی از افراد‏‎ ‎‏ناصالح ‏

‏حضار: رجایی، محمدعلی (رئیس جمهور) ـ باهنر، محمدجواد (نخست وزیر) و اعضای هیأت‏‎ ‎‏دولت‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

‏[‏‏در این دیدار ابتدا آقایان رجایی و باهنر گزارشی از وضعیت دولت و امور جاری کشور ارائه کردند؛‏‎ ‎‏آنگاه امام خمینی فرمودند:‏‏]‏

‎     ‎‏مطالبی که جنابعالی و آقای نخست وزیر گفتند همه اش مطالب صحیح است و من هم‏‎ ‎‏امیدوارم ان شاءالله که موفق بشوید در این مأموریت. لکن مردم به جای برنامه دادن، عمل‏‎ ‎‏می خواهند. هیچ دیگر شماها عذری ندارید و ما هیچ کدام دیگر عذری نداریم.‏

مقایسه دولتمردان در رژیمهای گذشته و حال

‏     ‏‏در طول این مدت هی عذرهایی بود و واقعاً هم عذر بود. مردم دیْن خودشان را به‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی تا کنون ادا کردند، به تکلیف خودشان مردم عمل کردند، اشکال در‏‎ ‎‏ماهاست، باید ماها جواب مردم را بدهیم. مردم به آقای رئیس جمهور به آن شور و به آن‏‎ ‎‏طور رأی دادند و به حق هم رأی دادند؛ برای اینکه آقای رئیس جمهور را از خودشان‏‎ ‎‏می دانند، کسی نیست که ‏‏[‏‏خودش را بگیرد‏‏]‏‏.‏

‏     من خیلی از حکومتها را یادم هست، حکومت یک خمین که یک قصبه بود،‏‎ ‎‏حکومت ولایت ثلاث که مرکزش، مبدأش گلپایگان بود، این حکومتها وقتی که راه‏‎ ‎‏می افتند، جلوشان یک کسی بود که یک عصایی هم دستش بود و اشخاصی هم اطراف‏‎ ‎‏و هرجا می رفتند آن طور یال و کوپال داشتند، لکن در عمل همه اش ظلم بود، همه اش‏

صحیفه امامجلد 15صفحه 120
‏تعدی به مردم، یال و کوپالها را درست می کردند برای اذیت مردم. من بچه بودم که‏‎ ‎‏حکومت گلپایگان یک نفر آدم شر هم بود، یکی از بالاترین افراد در بین تجّار و از‏‎ ‎‏متدین ترین افرادی که سراغ داشتم، این را از توی اتاقی که نشسته بودند وقتی که‏‎ ‎‏حکومت با آنها با خشونت صحبت می کرد و ما بیرون بودیم، نمی دانم حالا آنجا صحبت‏‎ ‎‏چه بود، ایشان می دیدند، کشیدند آن مرد محترم را آوردند توی حیاط پایش را بستند به‏‎ ‎‏چوب و کتک زدند به او، وضع این طور بود. وضع زمان بعد هم که به آن طور نبود به طور‏‎ ‎‏بدتر بود.‏

‏     حالا بحمدالله هی گفته می شود که خوب، چه شده است، چه شده است؟ اینها‏‎ ‎‏نمی دانند چه شده است و یا می دانند و می خواهند شیطنت کنند، اینها رئیس جمهورشان‏‎ ‎‏این آقاست و نخست وزیرشان این آقا و وزیر کشورشان آن آقا، سایر وزراشان این آقا،‏‎ ‎‏نه آن بساط حکومت حتی خمین را دارند تا برسد به آنجایی که «عین الدوله»‏‎[1]‎‏ چه‏‎ ‎‏می کرد ـ فرض کنید که ـ دیگران چه بساطی داشتند. خوب، این یک کاری شده است که‏‎ ‎‏امثال «عین الدوله»هایی که در هر محلی بودند مردم را کباب می کردند و آن همه ظلم‏‎ ‎‏می کردند و حکومتهای اینها اجاره ای بود؛ یعنی، در تهران آن که رأس بود آن خراسان‏‎ ‎‏را به یک کسی تیول می کرد و اصفهان را به یک کسی، این به حسب اختلاف سعه از آنها‏‎ ‎‏پول می گرفت و این دیگر مختار بود برود آنجا که کسی که ـ مثلاً ـ آن وقت بیست هزار‏‎ ‎‏تومان می داد و بیست هزار تومان آن وقت دو سه میلیون حالا بود، این باید برود بیست‏‎ ‎‏هزار تومان این آقا را بدهد، یک بیست هزار تومان هم برای خودش تهیه کند. دیگر هر‏‎ ‎‏چه مردم می خواستند که شکایت کنند بنابراین بود که دیگر به شکایتها گوش ندهند. آن‏‎ ‎‏حاکم بیست هزار تومان را آنجا بدهد برود آنجا فعال مایشاء.‏‎[2]‎‏ هر چه مردم شکایت‏‎ ‎‏کنند، دیگر مردم هم مأیوس شدند که شکایت بکنند و شکایت هم نمی کردند مردم.‏


صحیفه امامجلد 15صفحه 121
قدردانی از فداکاریهای مردم با خدمت به آنان

‏     ‏‏حالا وضع این طور شده است که یک وضع اسلامی است؛ یعنی، از خود مردم اند و‏‎ ‎‏از خود جامعه برخاسته اند و برای خود جامعه می خواهند عمل بکنند و همه شان هم‏‎ ‎‏بحمدالله مسلمان و متعهد و بنای براین هم دارند که خدمت بکنند. خوب، این حرفها همه‏‎ ‎‏درست، اما در مقام عمل باید یک عمل مثبت نشان داده بشود. این مردم زحمت کشیدند‏‎ ‎‏در این مدت، البته مردم زحمت کشیدند، غالباً هم فداکاری کردند و این قدر هم توقع‏‎ ‎‏ندارند که چه بشود، اما خوب اسلام از ما توقع دارد و ما باید ادا کنیم این دین را. مردم‏‎ ‎‏جانشان را، بچه هایشان را، جوانهایشان را فدا کردند و مع ذلک، خوب به شما رأی‏‎ ‎‏دادند، وکلایشان به آقایان وزرا، خودشان به ایشان، اینها کار خودشان را کردند و انصافاً‏‎ ‎‏از اول انقلاب تا حالا آن که کار خودش را صد در صد صحیح انجام داد ملت بود، صد‏‎ ‎‏در صد کار خودش را خوب انجام داد؛ یعنی، در همه مشکلات با دولت موافقت کرد. در‏‎ ‎‏کجا شما سراغ دارید که جنگ در یک طرف بشود و از آن طرف مملکت خود مردم پا‏‎ ‎‏بشوند بروند کمک کنند، پا بشوند در پشت جبهه وسایل فراهم کنند. اینها یک‏‎ ‎‏نمونه هایی است که مال اسلام است، مردم چون متعهد بودند و مسلم بودند و عقاید‏‎ ‎‏اسلامی داشتند، خودشان را موظف می دانستند که کشورشان را حفظ کنند و کمک کنند‏‎ ‎‏به آقایان. حالا نوبت آقایان است که در مقابل این همه زحمتی که آنها کشیدند و محبتی‏‎ ‎‏که آنها کردند و فداکاری که آنها کردند حالا نوبت آقایان است که من نمی گویم جبران ـ‏‎ ‎‏آنها نکردند برای اینکه یک چیزی بگیرند از شما ـ اما وجدان اقتضای این را می کند که‏‎ ‎‏در همه جا کارها به نفع مملکت ‏‏[‏‏باشد‏‏]‏‏ و به نفع اسلام و به نفع این جمعیت ها و خصوصاً‏‎ ‎‏این مستمندهایی که در همه کشور هستند. باید همه دست به هم بدهید و این طور نباشد‏‎ ‎‏که ـ مثلاً ـ آقای رئیس جمهور کنار بنشیند و محول کند به دولت و نیست هم این طور، من‏‎ ‎‏می دانم الآن این طور نیست. آقای رئیس جمهور هم از خود ملت است و مملکت‏‎ ‎‏خودش هست و برای خودش کار می کند. همۀ وزارتخانه ها هم هر چه می توانند وقتی‏‎ ‎‏دیدند لازم است که یکدیگر کمک کنند به اوضاع، به همدیگر کمک کنند، اجنبی‏

صحیفه امامجلد 15صفحه 122
‏نیستند از هم که او بخواهد کار او را بشکند، او بخواهد کار او را بشکند یا کمک به او‏‎ ‎‏نکند. مردم هم حاضرند که وقتی یک مشکلی را دیدند برای هر یک از شما مردم‏‎ ‎‏حاضرند به اینکه عمل بکنند. نوبت، نوبت شماست که باید این دین را به این مردمی که‏‎ ‎‏شما را نشاندند سر این مسند، دین خودتان را عمل بکنید، ادا کنید به مردم.‏

اصلاح و تصفیه وزارتخانه و سفارتخانه ها از افراد ناصالح

‏     ‏‏و یکی از مسائل مهم، قضیۀ افرادی است که در وزارتخانه ها هست، افرادی که ممکن‏‎ ‎‏است باشد، هست البته، که اینها علاوه بر اینکه خدمت نمی کنند، کارشکنی هم می کنند،‏‎ ‎‏هست الآن این. یک دسته ای هستند که اینها فقط برای اینکه یک چیزی گیرشان بیاید و‏‎ ‎‏یک حقوقی گیرشان بیاید و یک قدری نق بزنند و یک قدری هم کارشکنی بکنند، پا‏‎ ‎‏بشوند بروند منزلشان. اینها باید شناسایی بشود درست و این افراد کنار گذاشته بشود و هر‏‎ ‎‏طوری دیگر که البته صلاح می دانید به طور تدریج.‏

‏     البته سفارتخانه ها کار مهمی است. سفارتخانه ها از اول که جمهوری اسلامی بپا شد‏‎ ‎‏من از آن روز اول به وزرای خارجه که شدند یکی بعد از دیگری این مطلب را هی‏‎ ‎‏گفته ام که این سفارتخانه ها باید تصفیه بشود، باید درست بشود، آنها. کسانی که رفته اند و‏‎ ‎‏دیدند و آمدند، آنها می گویند که اینها همان بساط سابق را دارند، در چند وقت پیش از‏‎ ‎‏این، یکی آمده بود گفته بود همان بساط سابق را دارند، گاهی فرق مختصری کرده. این‏‎ ‎‏سفارتخانه ها آبروی کشور اسلامی ماست. اگر آنجا بد باشد، مردم آنها را، آن مردم‏‎ ‎‏خارج آنها را نگاه می کنند، وقتی دیدند که یک سفارتخانه ای بر وفق دولت اسلامی‏‎ ‎‏نیست، بر وفق اسلام نیست، وضعش همان وضع طاغوتی است، از آن قیاس می کنند که‏‎ ‎‏خوب داخل هم همین است، فرق نمی کند. یکی از مهمات این است ـ که البته با آقای‏‎ ‎‏وزیر خارجه است ـ که این کارها را انجام بدهند و جدیت کنند در این امر. قضیۀ وزارت‏‎ ‎‏ارشاد که از مهمات است، در وزارت ارشاد، باید ارشاد بکنند مردم را، باید تبلیغ بکنند‏‎ ‎‏اسلام را، باید عمل بکنند به مسائلی که اسلام را ترویج می کند، تبلیغ، و همۀ وزارتخانه ها.‏

صحیفه امامجلد 15صفحه 123
‏وزارت کشور از وزارتخانه های بسیار وسیع است و بحمد الله در رأسش هم آقای‏‎ ‎‏مهدوی‏‎[3]‎‏ واقع شدند که خوب ما از سابق ایشان را ارادت داشتیم و حالا هم ارادت‏‎ ‎‏داریم و بعدها هم ارادت خواهیم داشت به ایشان. و ایشان هم باید یک قدری با فعالیت‏‎ ‎‏دیگری و زیادتری و الآن دیگر کسی نیست که شما عذر بیاورید که من می خواستم بکنم‏‎ ‎‏و فلانی نگذاشت. سابق عذر می آوردند که ما وزیر خارجه نتوانستیم درست کنیم و واقعاً‏‎ ‎‏هم این هم یکی از مصبیتها بود که خوب تا آخر وزارت خارجه درست نشد و سایر کارها‏‎ ‎‏هم هی کارشکنی می شد.‏

‏     الآن این مسائل بحمدالله نیست. اختیار دست خود شماهاست و شماها باید برای این‏‎ ‎‏ملت خدمت کنید و خودتان را خدمتگزار مردم بدانید. اگر در ذهنتان بیاورید که من‏‎ ‎‏وزیرم و باید مردم از من ‏‏[‏‏اطاعت‏‏]‏‏ بکنند بدانید اصلاح نشدید. در ذهنتان حتی خلجان‏‎ ‎‏بکند، آقای رئیس جمهور در ذهنش خلجان بکند که من شخص اول مملکت هستم و‏‎ ‎‏چه و کذا، این اصلاح نشده است. خلجانش هم از شیطان است. این خلجانش هم، او‏‎ ‎‏عمل نمی کند اما در ذهنش این خلجان را هم بیرون کند. و همین طور هر یک شماها‏‎ ‎‏خدمتگزار این مملکت هستید، خدمتگزار این ملت هستید و برای این ملت هم شکرانۀ‏‎ ‎‏اینکه این دست تعدی متعدیها قطع شد و رژیم منحوس شاهنشاهی که از اول غلط بوده‏‎ ‎‏از بین رفت و مملکت دست شماها افتاد که از خود مردم هستید و با خود مردم هستید،‏‎ ‎‏مهم این است که در مقام عمل هم وزارتخانه ها را درست تصفیه کنید. ببینید افرادی که‏‎ ‎‏واقعاً می خواهند نگذارند کارها انجام بگیرد، می خواهند مردم را ناراضی کنند ـ هستند‏‎ ‎‏البته اشخاصی که بنایشان بر این است که ناراضی کنند ـ اینها را باید تصفیه بکنید و‏‎ ‎‏بخواهید هم که در هر عملی رضایت همۀ مردم را به دست بیاورید این امکان ندارد.‏‎ ‎‏بالاخره در هر عملی اگر تصفیه باشد، یک دستۀ تصفیه شده مخالف می شوند، یک‏‎ ‎‏دسته رفقای تصفیه شده مخالف می شوند، شما همان نظرتان به این باشد که تکلیف‏

صحیفه امامجلد 15صفحه 124
‏شرعی الهی خودتان را که مقامی را دارید و باید با این مقام خدمت کنید. این آلت است‏‎ ‎‏برای خدمت به مردم، خودش چیزی نیست، اگر خدمت به مردم کردید، مقام برای شما‏‎ ‎‏صلاحیت دارد و خوب است و اگر نشد مقام چیزی نیست. من دعا می کنم ان شاءالله ،‏‎ ‎‏خداوند شماها را موفق کند، مؤید کند و کابینه ای که بحمدالله شاید در طول تاریخ ما‏‎ ‎‏همچو کابینه ای به این صحت و به این خوبی و با این چهره های نورانی نداشتیم حالا‏‎ ‎‏ان شاءالله ، نور افشانی کنند و مردم را هم برسند بهشان و خصوصاً طبقۀ مستضعفین را که‏‎ ‎‏باید به آنها رسیدگی بشود، در هر امری از امور رسیدگی بشود، با حفظ موازین اسلامی و‏‎ ‎‏شرعی به همۀ امور رسیدگی بشود. ‏

‏والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته‏

‎ ‎

صحیفه امامجلد 15صفحه 125

  • ـ عبدالمجید میرزا عین الدوله از شاهزادگان قاجاری که مدتی در زمان مظفرالدین شاه قاجار به مقام صدراعظمی رسید و بسیار شخص مستبدّی بود.
  • ـ هر چه بخواهد می کند.
  • ـ آقای محمدرضا مهدوی کنی، وزیر کشور کابینۀ شهید باهنر.