سخنرانی

سخنرانی در جمع پرسنل شهربانی و دانشجویان خارج از کشور (مظلومیت ایران)

سخنرانی 

‏زمان: ظهر 2 شهریور 1360 / 23 شوال 1401 ‏

‏مکان: تهران، حسینیّۀ جماران‏

‏موضوع: ظلم قدرتها و مظلومیت ملت ایران ـ اتهامات واهی به نظام اسلامی ‏

‏حضار: موحدی کرمانی (نماینده امام در شهربانی) و پرسنل شهربانی، اعضای انجمنهای اسلامی،‏‎ ‎‏دانشجویان خارج از کشور‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

پیروزیهای بزرگ به همراه مظلومیت

‏     ‏‏از قرار مذکور از برادرهای خارج از کشور هم، از پاکستان و اندونزی و بعضی جاهای‏‎ ‎‏دیگر هم اینجا تشریف دارند. و امیدوارم که این سفری را که آنها کرده اند به طور‏‎ ‎‏شایسته، در مسائل ایران و گرفتاریهای ایران توجه کنند و کشورهای خودشان را مطلع‏‎ ‎‏کنند.‏

‏     ما در این انقلاب، پیروزیهای فوق تصور داشتیم و مظلومیتهایی زیاد. بزرگتر‏‎ ‎‏پیروزی، تحّول یک رژیم 2500 سالۀ مستکبر و ستمگر به یک رژیم اسلامی ‏‏[‏‏بود‏‏]‏‏ که‏‎ ‎‏در راه اسلام می خواهد قدم بردارد و ان شاءالله ، بر می دارد. و برای خاطر همین پیروزی‏‎ ‎‏عظیم که به دست ملت و برادرهای ارتشی و ژاندارمری و پاسبانهای شهربانی که همه‏‎ ‎‏متصل شده اند به ملت و این پیروزی را به دست آوردند، برای خاطر همین پیروزی که‏‎ ‎‏دنبالش قطع ایادی ستمکاران دنیا از ایران ‏‏[‏‏بود‏‏]‏‏ و امید آنکه از جهان باشد، ما مورد ظلم‏‎ ‎‏زیاد واقع شدیم؛ ظلم از طرف ابر قدرتها که منافع خودشان را از دست داده اند در ایران و‏‎ ‎‏از دست رفته؛ احتمال می دهند در سایر کشورهای اسلامی و کشورهای مستضعف ـ‏‎ ‎‏هست ـ از آنها خیلی بعید نبود؛ برای اینکه آنها از اسلام سیلی خورده اند و این سیلی را‏‎ ‎‏نمی توانند تحمل کنند. از این جهت، به مخالفت با ما برخاسته اند و به مخالفت با رژیم‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی که تمام مقصدش این است که احکام اسلام ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ در این کشور پیاده‏

صحیفه امامجلد 15صفحه 127
‏کند. این سیلی که خورده اند آنها، موجب این شد که از همۀ اطراف به ما هجوم بیاورند و‏‎ ‎‏ایادی خودشان را از داخل و خارج تجهیز کنند برای سرکوبی این جمهوری اسلامی؛‏‎ ‎‏یعنی، برای سرکوبی اسلام. آنها به حسب موازین خودشان، به خودشان حق می دهند که‏‎ ‎‏مخالفند. لکن ما از طرف برادرهای اسلامیمان هم و کسانی که دست پروردۀ دیگران‏‎ ‎‏هستند و آنها را ما برادر حساب می کنیم، از آنها مورد ظلم و ستم واقع شدیم؛ من جمله،‏‎ ‎‏تبلیغات دامنه داری که از طرف بعض روحانیینی ‏‏[‏‏می شود‏‏]‏‏ که به ظاهر روحانی و در‏‎ ‎‏واقع، اجیر دولتها در ممالک اسلامی ‏‏[‏‏هستند.‏‏]‏‏ بعضی از آنها، که شاید از رژیم شاه‏‎ ‎‏بهره برداری می کردند، در طول این مدتی که جمهوری اسلامی راه خودش را گرفته و‏‎ ‎‏پیش می رود، آنها ساکت ننشسته اند و با اسم «اسلام» با اسلام طرف شده اند، مقالات‏‎ ‎‏نوشته اند. آنهایی که برای بگین تبلیغ می کنند و برای صهیونیسم به نفع آنها، برای‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی ما و علیه ما تبلیغ می کنند با اسم «روحانیت اهل سنت»، در صورتی که‏‎ ‎‏روحانیون اهل سنت این قشر مزدور را از خودشان نباید حساب کنند. لکن ما مورد ظلم‏‎ ‎‏از طرف اینها هم واقع شدیم. البته این صحبتهایی که آنها می کنند و در خارج پخش‏‎ ‎‏می کنند، ارزشی آن قدر ندارد، حتی پیش آنهایی که آنها را وادار می کنند به این معانی.‏

‏     لکن این برادرهای ما که از ممالک دیگر در اینجا حاضر هستند و آمده اند راجع به‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی تحقیقات بکنند، خوب است یک مقداری زیادتر بمانند و یک‏‎ ‎‏تحقیقاتی بیشتر بکنند. از اوّلی که این جمهوری اسلامی در ایران تحقق پیدا کرد تاکنون،‏‎ ‎‏اینها مطالعه کنند و ببینند که چه می گوید و چه می خواهد.‏

‏     آیا ملتی که از اول فریاد زده است که اسلام را می خواهیم و جمهوری اسلامی را‏‎ ‎‏می خواهیم و با فریاد «الله اکبر» و «لا اله الاّ الله » بدون اینکه ساز و برگ صحیحی داشته‏‎ ‎‏باشد غلبه کرده است بر آنهایی که به اسلام اعتقاد نداشته اند و بر ضد اسلام عمل‏‎ ‎‏می کرده اند، آیا باز سزاوار است که در بین مسلمین کسی پیدا بشود که مدّعی اسلام است‏‎ ‎‏و مدّعی روحانیت اسلامی، با یک همچو رژیمی که تمام همّش این است که اسلام را در‏‎ ‎‏این مملکت پیاده کند و در سایر ممالک تبلیغ کند با این باید مخالفت کرد؟‏


صحیفه امامجلد 15صفحه 128
تهمت رابطه با اسرائیل به ایران انقلابی

‏     ‏‏ما توقع نداریم از امثال سادات و صدام که سرسپردۀ کشورهای قدرتمند هستند و‏‎ ‎‏سرسپردۀ امریکا هستند و در مملکت اسلامی، پایگاه برای کفار و برای ستمگران و برای‏‎ ‎‏امریکا می سازند و اجازه می دهند که بسازند. ما از آنها توقع نداریم؛ برای اینکه آنها به‏‎ ‎‏اسلام اعتقادی ندارند و آنها نوکرند؛ نوکر امریکا هستند و هرچه او امر کند، عمل‏‎ ‎‏می کنند؛ چنانچه این هجومی که به کشور اسلامی کردند، بدون هیچ بهانه، به امر‏‎ ‎‏قدرتهای بزرگ و خصوص امریکا انجام گرفت. از آنها ما توقعی نداریم. البته آنها باید با‏‎ ‎‏طرق مختلف با ما مخالفت کنند و ما هم نشسته ایم اینجا که مخالفتهای آنها را خنثی کنیم‏‎ ‎‏و گوش کنیم. آنها برای یک کشوری که از اول با این طایفۀ صهیونیسم ملعون مخالفت‏‎ ‎‏کرده اند و ما که قبل از این انقلاب در زمان رژیم منحط پهلوی دائماً مخالفت کرده ایم با‏‎ ‎‏آن رژیم فاسد، آنها ما را متهم می کنند به اینکه ما از اسرائیل اسلحه می آوریم. ما اسرائیل‏‎ ‎‏را قابل آدم نمی دانیم تا اینکه با او یک ربطی داشته باشیم. ما بیش از بیست سال است که‏‎ ‎‏هرجا صحبت شده است، در هر جا اعلامیه پخش شده است، یکی از اموری که در رأس‏‎ ‎‏مسائل ما بوده است اسرائیل بوده است و ستمگری اسرائیل. در صورتی که بسیاری از‏‎ ‎‏سران ممالک اسلامی یک قدم همراه نبودند که مخالفت با اسرائیل کنند.‏

‏     همین صدامی که این بساط را درست کرد و با آن طور که می گویند، با نظر خودش‏‎ ‎‏برای نجات از این ننگی که بار آورده و حمله به ایران اسلامی کرده است و به شکست‏‎ ‎‏رسیده است، برای سرپوش ‏‏[‏‏گذاشتن‏‏]‏‏ روی این جنایت، اسرائیل را وادار می کند که یک‏‎ ‎‏مرکزی را که آنها دارند، آن مرکز را بمباران کنند تا یک وسیله ای بشود برای اینکه گفته‏‎ ‎‏بشود اسرائیل مخالف با صدام است، مخالف با دولت بعث عراق است. دنبال ‏‏[‏‏می کنند،‏‏]‏‎ ‎‏یک بهانه ای پیدا می کنند، یک بهانۀ پوچی پیدا می کنند که خیر، اسرائیل با صدام مخالف‏‎ ‎‏است، لکن با ماها پیوند دارد. این یک حرف پوچ بچه گانه است که به خیال خودشان،‏‎ ‎‏می خواهند ما را در بین ممالک اسلامی، طرفدار اسرائیل حساب کنند، در صورتی که ما‏‎ ‎‏از اوّلی که در این امور و در این نهضت وارد شدیم، یکی از مسائل مهم ما این بود که‏

صحیفه امامجلد 15صفحه 129
‏اسرائیل باید از بین برود و آنها نمی توانند که یک همچو مطلب فاسدی را به کرسی‏‎ ‎‏بنشانند. لکن این برادرهایی که از خارج کشور آمده اند اینجا، بررسی کنند این مسائل را،‏‎ ‎‏ببینند که ما با سلاح اسرائیل می خواهیم جنگ بکنیم یا با سلاح ایمان جنگ می کنیم.‏

‏     ما امروز کشورمان یک کشور اسلامی است و منسجم و همۀ قوای مسلحۀ ما با هم‏‎ ‎‏منسجم و با ملت هم منسجم. شما الآن این برادرهای شهربانی مارا می بینید که در بین‏‎ ‎‏روحانیینی که با آنها در تماس هستند، آمده اند اینجا و زیر یک سقف ـ روحانیین و‏‎ ‎‏شهربانی ـ مجتمع شده اند و خدمتگزاری خودشان را به اسلام و به کشور اسلامی اعلام‏‎ ‎‏می کنند و البته هم در همین راه هستند. و من از خدای تبارک و تعالی، توفیق همۀ قوای‏‎ ‎‏مسلح را می خواهم و خصوص شهربانی که خدمتگزار در شهرهاست و البته باید بیشتر از‏‎ ‎‏این خدمت کند و من امیدوارم که موفق بشود. ‏

پشتیبانی امریکا از منافقین

‏     ‏‏و این گرفتاریهای جزئی که در سطح کشور است و در بین شهرهاست و این دزدهایی‏‎ ‎‏که طرفداری آنها را امریکا می کند و اعلام می کند که باید امریکا طرفدار این منافقین‏‎ ‎‏باشد، اینها ان شاءالله ، بزودی شرشان از ایران کنده بشود. و هیچ اینها قابل ذکر نیست؛ اینها‏‎ ‎‏یک دزدهایی هستند که گاهی یک جایی یک چیزی منفجر می کنند. کاری که یک‏‎ ‎‏دزدی می کند، اینها هم او را می کنند؛ هیاهوشان خیلی است، صحبت خیلی می کنند، ولی‏‎ ‎‏واقعیتی اینها ندارند. البته ما بسیار متأثریم از این جوانهایی که از اینها گول خورده اند و‏‎ ‎‏خودشان و عایلۀ خودشان و زندگی خودشان را برای اینهایی که امریکا اعلام می کند که‏‎ ‎‏طرفداری از اینها لازم است، تباه می کنند.‏

‏     ما برای این متأثر هستیم و از آنها باز می خواهیم که دست از این امریکاییهایی که با‏‎ ‎‏صورتهای مختلف در کشور ما ظاهر می شوند وشده اند، بردارید و بیایید وارد اسلام‏‎ ‎‏بشوید که ضد هر قدرت فاسد است اینها مدعی‏‏[‏‏اند،‏‏]‏‏ از اول ادعای این را می کردند که‏‎ ‎‏ما مسلمان هستیم و برای اسلام کذا. و من هم از آن اول فهمیدم که دروغ می گویند و بعد‏

صحیفه امامجلد 15صفحه 130
‏هم ‏‏[‏‏می گویند که‏‏]‏‏ ما مخالف با امپریالیسم هستیم، مخالف با امریکا هستیم، اینها. این هم‏‎ ‎‏معلوم بود دروغش، لکن امریکا فاش کرد این مطلب را؛ اعلام کرد، کاخ سفید اعلام کرد‏‎ ‎‏که از این منافقین باید پشتیبانی کرد و این آدمهایی که می گفتند که ما مخالفیم با این‏‎ ‎‏کشورهای ستمگر، در کشورهای ستمگر رفته اند و با اسلام می خواهند مخالفت کنند، با‏‎ ‎‏ملت خودشان می خواهند مخالفت کنند، لکن اینها هیچ دیگر عنوانی ندارند در این‏‎ ‎‏کشور. حرف می زنند، مقاله می نویسند، لکن در اینجا هیچ جای پایی ندارند. اگر داشتند،‏‎ ‎‏اگر از این مملکت یک عشر راه هم می داشتند، می ماندند اینجا، لکن این طور نیست و‏‎ ‎‏اینها راهی دیگر برای اینکه بیایند در این کشور ندارند، و همان جاها باید مقاله بنویسند و‏‎ ‎‏هیاهو بکنند و با اربابهای خودشان بست و بند کنند، به خیال اینکه کاری ازشان می آید ـ و‏‎ ‎‏کاری ازشان نمی آید.‏

‏     و من از همۀ ملت ایران خواستار هستم که با هوشیاری توجه کنند به این‏‎ ‎‏خرابکاری هایی که اینها می کنند و پند بگیرند از آن مادری که پسر خودش را آورد و‏‎ ‎‏محاکمه کرد که آن یکی از نمونه های اسلام است و دیگران هم این طور باشند. نصیحت‏‎ ‎‏کنند اول اولاد خودشان، برادرهای خودشان، فرزندان خودشان را و اگر نپذیرفتند، آنها‏‎ ‎‏را معرفی کنند تا به وظیفۀ اسلامی خودشان و به وظیفۀ ایمانی و ملّی خودشان، عمل کرده‏‎ ‎‏باشند.‏

‏     و من از تمام قوای مسلح خواستارم که انسجامشان ـ همان طوری که تا کنون بوده است‏‎ ‎‏ـ از حالا به بعد هم منسجم تر بشوند و مخصوصاً شهربانی در شهرهایی که هست، در‏‎ ‎‏تمام کشور، قدرت خودش را زیاد کند و پرسنل خودش را قوی کند، با این اشراری که‏‎ ‎‏دزدند و مردم را گاهی می کشند و روحانیون را گاهی می کشند، با اینها مقابله کنند و اینها‏‎ ‎‏را بفهمند کجا هستند و بررسی کنند و ان شاءالله ، شرّ اینها را از این کشور بکنند، گرچه‏‎ ‎‏اینها چیزی نیستند که ذکری از آنها بشود.‏

‏     بحمدالله ، الآن کشور ما تمام ارگانهایی که ‏‏[‏‏اسلام‏‏]‏‏ باید درش تحقق پیدا بکند، پیدا‏‎ ‎‏کرده است و تمام ارگانها باهم منسجم هستند و آن چیزی را که دیگران می خواستند که‏

صحیفه امامجلد 15صفحه 131
‏بین سران این کشور اختلاف ایجاد کنند و دولت را با مجلس مقابل کنند، قوۀ قضایی را با‏‎ ‎‏دیگران، آنها نتوانسته اند. و امروز تمام ارگانهای دولتی باهم منسجم و مقصد اسلام و‏‎ ‎‏تمام قوای مسلح باهم منسجم و مقصد اسلام و ایران و تمام ملت با آنها همراه و همفکر و‏‎ ‎‏یک همچو ملتی که تمام ارگانهایش با هم منسجم هستند، این دیگر آسیب بردار نیست.‏

‏     و من امیدوارم که توجه همۀ افراد ملت ما ‏‏[‏‏به‏‏]‏‏ این معنا باشد که تا وحدت خودشان را‏‎ ‎‏حفظ کنند، آسیب نخواهند دید و دشمنان شما دنبال این هستند که اختلاف ایجاد کنند و‏‎ ‎‏نتوانسته اند و ان شاءالله ، نمی توانند. ‏

‏     و این یک مشت جوان گولخورده ان شاءالله ، بیدار می شوند و به دامن اسلام و ملت‏‎ ‎‏برمی گردند. و حالا که خیانت سران خودشان را به کشور فهمیده اند و امریکایی بودن‏‎ ‎‏آنها ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ بصراحت فهمیده اند، دیگر عذری ندارند که آنها را طرفدار اسلام یا طرفدار‏‎ ‎‏ملت بدانند. اینها باید برگردند به دامن اسلام و راه توبه باز است. اگر خود آنها پیشقدم‏‎ ‎‏بشوند و بیایند، قبل از اینکه آنها را بگیرند به دامن اسلام برگردند، توبۀ آنها قبول است و‏‎ ‎‏من امیدوارم که این امر تحقق پیدا بکند و آن سرانی که در خارج هستند و فاسد هستند،‏‎ ‎‏چنانچه آنها هم توجه بکنند و راه خطای خودشان را بفهمند، باز راه توبه هست، گرچه‏‎ ‎‏می دانم که آنها توبه نمی کنند. و من از خدای تبارک و تعالی، سلامت و سعادت همۀ‏‎ ‎‏کشورهای اسلامی و سعادت همۀ قوای مسلح اسلام و ایران و سلامت همۀ برادران را از‏‎ ‎‏خدای تبارک و تعالی خواستارم. و امیدوارم که پرسنل شهربانی هم باتوجهی که از طرف‏‎ ‎‏روحانیون به آنها هست، تمام نقیصه ها را رفع کنند و ایران را برای خودشان به طور‏‎ ‎‏شایسته تقویت کنند تا طمع دیگران ببُرد از این کشور و ان شاءالله ، کشور مستقل و آزاد‏‎ ‎‏برای خود شما باشد.‏

‏والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته‏

صحیفه امامجلد 15صفحه 132