سخنرانی

سخنرانی در جمع مسئولان بنیاد شهید و ... (اهمیت حفظ نظام ـ نقش روحانیت)

سخنرانی

‏زمان: قبل از ظهر 25 آبان 1360 / 19 محرّم 1402‏‎[1]‎

‏مکان: تهران، جماران‏

‏موضوع: اهمیت حفظ جمهوری اسلامی ـ نقش روحانیت در طول تاریخ ـ طرح خیانتبار سازش‏‎ ‎‏با اسرائیل ‏

‏حضار: مسئولان بنیاد شهید سراسر کشور ـ مجروحان و معلولان بیمارستانهای امام خمینی و شهید‏‎ ‎‏مصطفی خمینی ـ خانوادۀ شهدای شهرستان کرج‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

رحلت علامه طباطبایی ضایعه ای برای مسلمین

‏     ‏‏من قبلاً باید از این ضایعه ای که برای حوزه های علمیه و مسلمین حاصل شد ـ و آن‏‎ ‎‏رحلت مرحوم علامه طباطبایی است‏‎[2]‎‏ ـ اظهار تأسف کنم و به شما و ملت ایران و‏‎ ‎‏خصوص حوزه های علمیه، تسلیت عرض کنم. خداوند ایشان را با خدمتگزاران به اسلام‏‎ ‎‏و اولیای اسلام محشور فرماید و به بازماندگان ایشان و به متعلقین و شاگردان ایشان صبر‏‎ ‎‏عنایت فرماید. ‏

‏     آقای کروبی‏‎[3]‎‏ قبل از اینکه من بیایم اینجا با من ملاقات کردند و از متصدیان امور آن‏‎ ‎‏بنیادهای شهید در همۀ شهرستانها و از مأمورین دولتی که تماس با این مسائل دارند و‏‎ ‎‏خصوصاً از ملت بزرگ ایران که در این مسائل کوشا هستند، اظهار تشکر کردند و من هم‏‎ ‎‏از همه تشکر می کنم و امیدوارم که خداوند شما جوانهای عزیز را که در خدمت اسلام‏‎ ‎‏هستید و شما جوانهای معلول را که در خدمت اسلام صحت خودتان را از دست دادید و‏‎ ‎‏شهدای عزیز ما و بازماندگان شهدای عزیز ما را حفظ کند و به شما شفا عنایت کند و به ما‏‎ ‎‏و به همه، صبر در این امور. ‏


صحیفه امامجلد 15صفحه 363
‏     البته بنیاد شهید، یک بنیادی است که من تاکنون یک کلمه انتقاد از آن نشنیده ام و‏‎ ‎‏آقای کروبی خدمتگزار خوبی است برای شهدا و معلولین. امیدوارم که همۀ شماها موفق‏‎ ‎‏باشید که خدمت خودتان را افزون کنید و این شهدا را و این خانوادۀ شهدا را و این‏‎ ‎‏معلولین را و این بازماندگان شهدا را مثل عائلۀ خودتان محسوب کنید و در راه خدمت به‏‎ ‎‏آنها کوشش کنید که این خدمت بسیار ارجمندی است، بسیار بزرگی است. و مطمئن‏‎ ‎‏باشید که خداوند تبارک و تعالی به شما اجر در دو دنیا عنایت می فرماید. ‏

اهمیت حفظ جمهوری اسلامی

‏     ‏‏من در محضر شما آقایان و در محضر ملت، یک مطلب از مسائل داخلی باید عرض‏‎ ‎‏کنم و یک مطلب هم از مسائل منطقه: در مسائل داخلی، آنطور که احساس می شود و به‏‎ ‎‏من اطلاع داده شده است، یک جریانی در کار است که می خواهند با این جریان ایجاد‏‎ ‎‏اختلاف بین ملت بکنند. اینها که از هیچ راهی تاکنون نتوانسته اند توفیق پیدا بکنند،‏‎ ‎‏هرجور اقدامی کردند؛ اقدام نظامی کردند، هجمه به کشور ما کردند، جنگ ایجاد‏‎ ‎‏کردند، در داخل جنجالها و کارهایی راه انداختند، ترورها را کردند و انفجارات را انجام‏‎ ‎‏دادند و دیدند که با این ملت ما مستحکم تر شده است و از میدان خارج نمی شود و ـ البته‏‎ ‎‏هم باید خارج نشود؛ برای اینکه ملتی که برای خدا قیام کرده است و برای اسلام قیام‏‎ ‎‏کرده است و حکومت اسلامی را به دست آورده است با این مسائل کنار نخواهد رفت و‏‎ ‎‏این درّ گرانبهایی ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ که به او رسیده است، با چنگ و دندان حفظ خواهد کرد ـ بعد از‏‎ ‎‏اینکه از این راههای مختلف اینها مأیوس شدند و طرْفی نبستند، باز به آن مسئله ای‏‎ ‎‏[‏‏رسیدند‏‏]‏‏ که در همۀ دنیا مطرح است؛ که اختلاف ایجاد کنید تا بتوانید سلطه پیدا کنید و‏‎ ‎‏حکومت کنید، دوباره یک جریان اختلافی در ایران ـ یعنی، جریانی که با آن جریان‏‎ ‎‏می خواهند ایجاد اختلاف بکنند ـ به چشم می خورد.‏

‏     من بعض از آن جریانات را عرض می کنم و به ملت تنبه می دهم که بیدار باشند و‏‎ ‎‏یک وقت ـ خدای نخواسته ـ یک وقتی بیدار نشوند که کار از دست گذشته باشد. مِن‏

صحیفه امامجلد 15صفحه 364
‏جمله از جریانات، این است که به من کراراً اطلاع دادند که بعض جوانها و بعض بیخبرها‏‎ ‎‏یا اشخاصی که با طرح وارد شده اند و آنها را اغفال کرده اند: به بعض مراجع بزرگ اسلام‏‎ ‎‏اهانت می کنند. در شهرهای مختلف، این مطلب دیده می شود. و شما بدانید که این‏‎ ‎‏مطلب اهانت کردن به مراجع جز اینکه یک اختلافی در بین ملت ایجاد کند و جز اینکه‏‎ ‎‏یک مطلب برخلاف رضای خدایی واقع بشود، نتیجه ندارد. من از عموم ملت تقاضا‏‎ ‎‏می کنم که هر جا یک همچو مسائلی دیدند، این جوانها اگر گول خورده اند، آنها را‏‎ ‎‏نصیحت کنند و اگر کسی است که مخصوصاً از این گروههای اختلاف انداز در بین آنها‏‎ ‎‏وارد شده، شناسایی کنند و به مراکزی که باید اطلاع بدهند، اطلاع بدهند.‏

‏     امروز ما از روزهای قبل بیشتر احتیاج به همبستگی داریم. امروز ما مواجه با همۀ‏‎ ‎‏قدرتها هستیم و آنها در خارج و داخل دارند طرح ریزی می کنند؛ برای اینکه این انقلاب‏‎ ‎‏را بشکنند و این نهضت اسلامی و جمهوری اسلامی را شکست بدهند و نابود کنند. و این‏‎ ‎‏یک تکلیف الهی است برای همه که اهمّ تکلیفهایی است که خدا دارد؛ یعنی، حفظ‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر ـ ولو امام عصر باشد ـ اهمیتش بیشتر است؛ برای‏‎ ‎‏اینکه امام عصر هم خودش را فدا می کند برای اسلام. همۀ انبیا از صدر عالَم تا حالا که‏‎ ‎‏آمدند، برای کلمۀ حق و برای دین خدا مجاهده کردند و خودشان را فدا کردند.‏‎ ‎‏پیامبر اکرم آنهمه مشقات را کشید و اهل بیت معظم او آنهمه زحمات را متکفّل شدند و‏‎ ‎‏جانبازی ها را کردند؛ همه برای حفظ اسلام است. اسلام یک ودیعۀ الهی است پیش‏‎ ‎‏ملتها که این ودیعۀ الهی برای تربیت خود افراد و برای خدمت به خود افراد هست و حفظ‏‎ ‎‏این بر همه کس واجب عینی است؛ یعنی، همه مکلف هستیم حفظ کنیم تا آن وقتی که‏‎ ‎‏یک عده ای قائم بشوند برای حفظ او، که آن وقت تکلیف از دیگران برداشته می شود.‏‎ ‎‏امروز ایجاد اختلاف؛ هر اختلافی باشد، و کارهایی که اختلاف انگیز است؛ هر کاری‏‎ ‎‏باشد و با هر اسمی باشد، این مضر به اسلام است و مضر به انقلاب است.‏

‏     و از همین رشته است اینکه باز یک جریانی در کار است که نسبت به علمای بلاد،‏‎ ‎‏نسبت به اهل علم، نسبت به ائمۀ جماعات اهانت بکنند. و این یک چیزی است که،‏

صحیفه امامجلد 15صفحه 365
‏جریانی است که چنانچه ـ خدای نخواسته ـ این جریان به توفیق خودش، که به خیال‏‎ ‎‏خودش این است که روحانیت را از مردم بگیرد، اگر این امر به توفیق خودشان برسد،‏‎ ‎‏شما مطمئن باشید که شکست خواهیم خورد؛ برای اینکه، روحانیون در همۀ بلاد، حافظ‏‎ ‎‏اسلامند و حافظ مقاصد اسلامی هستند و از اول هم بوده اند.‏

مجاهدات روحانیون در مبارزه با استعمار 

‏     ‏‏اگر روحانیون نبودند، ما الآن از اسلام اطلاعی نداشتیم. این مجاهدت روحانیون‏‎ ‎‏است که از خود شما هستند؛ مجاهدت آنهاست که برای ما اسلام را تاکنون نگه داشته‏‎ ‎‏است. و در هر مسئله و گرفتاری که برای اسلام پیش می آمده، باز پیشقدم همینها بودند و‏‎ ‎‏همینها بودند که قیام می کردند؛ حالا یا موفق می شدند یا سرکوب می شدند. در همین‏‎ ‎‏مدتی که من اطلاع دارم و من شاهد بودم، قیامهای مختلفی بر ضد رضاخان و محمدرضا‏‎ ‎‏شد. و این قیامها همه، مبدأش روحانیون بودند؛ از آنجا شروع می شد، لکن چون ملت‏‎ ‎‏باز درست مجتمع با هم نشده بودند، موفق نمی شدند یا کم موفق می شدند. اگر شما ـ اگر‏‎ ‎‏ملت ما ـ این طایفه را حفظ نکنید، بدانید که سرنوشت شما سرنوشت زمان مشروطه‏‎ ‎‏خواهد شد که روحانیون این کار را درست کردند و دست استبداد را کوتاه کردند، لکن‏‎ ‎‏دوباره به واسطۀ اینکه ملت مجتمع نبود و با روحانیت آنطور سازش، اطاعت محکم‏‎ ‎‏نداشت، مشروطه را آنها بپا کردند و دیگران آمدند و مشروطه را همان استبداد غلیظتر با‏‎ ‎‏اسم مشروطه ‏‏[‏‏کردند.‏‏]‏‏ یک اسم بی مسمایی بود و گفته می شد که ما مجلس داریم و‏‎ ‎‏مشروطه داریم و مشروطه خواه هستیم، لکن استبداد ـ به تمام معنای خودش، به تمام‏‎ ‎‏کلمۀ خودش ـ بر ما حکومت می کرد، چه در زمان قاجار ـ که من یادم است ـ و چه بعد از‏‎ ‎‏او زمان رضاخان ـ که بدترین زمانها بر این ملت گذشت ـ و چه زمان محمدرضا. اگر شما‏‎ ‎‏توجه به این نکنید که روحانیت را اینها می خواهند از صحنه بیرون کنند و در پیش ملت،‏‎ ‎‏روحانیت را بد نمایش بدهند... .‏

‏     همین امروز صبح که اینجا، من قبل از اینکه بیایم خدمت شماها، یکی از علمای‏

صحیفه امامجلد 15صفحه 366
‏اصفهان آمد، شکایت زیاد از اینکه با روحانیون رفتار بد می شود. چه آن مطلب درست‏‎ ‎‏به عرض ایشان رسیده بود یا نادرست، من کلی مطلب را می گویم که جریانی است که‏‎ ‎‏روحانیت را کنار بگذارند. شما دیدید که در زمان قبل از این جمهوریهای اخیر، اوایل‏‎ ‎‏امر، یک جریانی بود که این روحانیتها، روحانیون شاخص را پیش ملت رسوا کنند با‏‎ ‎‏دروغ و حیله. آقای بهشتی ـ رحمه الله ـ که یک نفر آدمی بود که مجاهد برای اسلام بود،‏‎ ‎‏به درد می خورد، فعال بود، دانشمند بود، مدیر بود، مدبر بود، دیدید که در صحنۀ کشور‏‎ ‎‏چه فضاحتها در آوردند اشرار و مردم را ‏‏[‏‏از او‏‏]‏‏ منحرف کردند. مردم یک وقت بیدار‏‎ ‎‏شدند که بهشتی ای در کار نبود. من خوف این را دارم که ـ خدای نخواسته ـ ملت ما‏‎ ‎‏یک وقت بیدار بشود که روحانیت کنار رفته است و سلطۀ اجانب بر این مملکت بازگشته‏‎ ‎‏است و آن وقت تأسفها فایده نداشته ‏‏[‏‏باشد‏‏]‏‏؛ همان طوری که در زمان امام حسین ـ‏‎ ‎‏سلام الله علیه ـ آنطور درست کرده بودند چهرۀ پسر پیغمبر را که مردم کوفه ای که پدر او‏‎ ‎‏را دیده بودند، مجاهدات او را دیده بودند، همین مردم کوفه برای کشتن پسر پیغمبر‏‎ ‎‏مسابقه می کردند و مردم کوفه یک وقت متوجه شدند که امام حسین دیگر نبود. ‏

‏     من خوف این را دارم که شما ملت بزرگ ایران، که برای خدا قیام کردید و برای خدا‏‎ ‎‏جوانهایتان را دادید و برای خدا زحمات طاقت فرسا کشیدید و همه چیزتان را فدای‏‎ ‎‏اسلام کردید، با این جریانی که به نظر می آید که دارد پیش می رود، یک وقتی متوجه‏‎ ‎‏بشوید که ـ خدای نخواسته ـ با انعزال این مردم، اینهایی که خدمتگزار هستند، یک‏‎ ‎‏حکومت قلدری با اسم «اسلام»، با اسم «جمهوری اسلامی»، با اسم «خدمتگزار به‏‎ ‎‏اسلام» بیاید و همۀ زحمتهای شما و خونهایی ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ که دادید، هدر ببرد. رضاخان هم اول‏‎ ‎‏که آمد، در همین سینه زنی ها می رفت سینه می زد، در تکیه ها می رفت دور تکیه ها‏‎ ‎‏می گردید و شمع روشن می کرد. آن وقت که پایش محکم شد، تمام آثار اسلام را این‏‎ ‎‏نانجیب می خواست از بین ببرد. در سرتاسر ایران، مجلس روضۀ آشکار، یکی نبود. اگر‏‎ ‎‏یک مجلسی بود، نصف شب بود، قبل از اذان صبح بود. شما خوف این را داشته باشید که‏‎ ‎‏اگر تشکر این نعمتی که خداوند به شما داده ـ و آن اسلام است و تشکرش به وحدت‏

صحیفه امامجلد 15صفحه 367
‏کلمه است و تشکرش به احترام به اولیای اسلام است ـ این تشکر را به جا نیاورید،‏‎ ‎‏خداوند عنایتش را برگرداند و ـ خدای نخواسته ـ ما را برگرداند به سالهایی که قبلاً بود و‏‎ ‎‏تلخیهایش در کام ما هست. این یک رشته ای است که من به همۀ ایران تکلیف خودم را‏‎ ‎‏ادا می کنم و عرض می کنم که بیدار باشید که دارند یک دسته ای که یا بازی خورده اند و‏‎ ‎‏متوجه نیستند و یا در بین آنها از همین منافقین و از همین گروههای منحرف وارد شده اند‏‎ ‎‏و می خواهند شما را از هم جدا کنند! دسته های مختلف ایجاد کنند! طرفدارهای آن‏‎ ‎‏مرجع، طرفدارهای آن مرجع و طرفدارهای آن ملاّ و طرفدارهای آن ملاّ درست کنند! و‏‎ ‎‏کم کم ملاّها را کنار بگذارند و این پیروزی ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ که برای شما حاصل شده است از دست‏‎ ‎‏شما بگیرند! این یک رشته است که عرض کردم.‏

خوف ایجاد اختلاف بین گروههای متعهد

‏     ‏‏یک رشتۀ دیگری که باز ـ فی الجمله ـ به من اطلاع دادند، بعضی اختلافاتی است که‏‎ ‎‏بین گروههای متعهد است، گروههایی که متعهد به اسلام هستند، خدمتگزار به اسلام‏‎ ‎‏هستند. در بعضی از بلاد، همین گروه ها با بعض گروههای دیگری که آنها هم متعهد به‏‎ ‎‏اسلام و خدمتگزار هستند، ایجاد اختلاف دارند می کنند. من به این گروهها، هر جا‏‎ ‎‏هرکس هست، تمام گروهها، این تنبه را می دهم که توجه داشته باشید که دست جنایتکار‏‎ ‎‏خارجیها از هر راهی می خواهند اختلاف ایجاد کنند. اگر شما برای اسلام می خواهید‏‎ ‎‏خدمت بکنید، همه با هم یک صدا باشید تا بتوانید خدمت بکنید. اگر هر کدام بخواهید‏‎ ‎‏یک صدای علی_' حده داشته باشید و یک بساط علی_' حده ای داشته باشید، آن هم با هم به‏‎ ‎‏خلاف برخیزید، اختلاف با هم بکنید، مطمئن باشید که این اختلاف بین گروههای‏‎ ‎‏متعهد با اینکه حسن نیت دارند، به جایی می رسد که یک وقت ـ خدای نخواسته ـ بین دو‏‎ ‎‏گروه متعهد در سرتاسر کشور مخالفت بیفتد و یک وقت منتهی بشود به جنگ مسلحانه و‏‎ ‎‏دشمنهای شما از خدا می خواهند که بین شما یک همچو چیزهایی واقع بشود. و من البته‏‎ ‎‏اطمینان دارم که شما هوشیارتر از این هستید که یک همچو مسائلی پیدا بشود، لکن من‏

صحیفه امامجلد 15صفحه 368
‏تذکر را لازم می دانم که بدهم. تمام اموری که از او بوی نفاق و بوی اختلاف می آید باید‏‎ ‎‏کنار گذاشت.‏

‏     شما الآن از تمام اطراف دنیا هدف هستید؛ یعنی، این انقلاب اسلامی ایران همچو در‏‎ ‎‏دنیا چهره پیدا کرده است که همۀ قدرتهای بزرگ را به وحشت انداخته است که مبادا این‏‎ ‎‏انقلاب به آن چهرۀ واقعی که دارد، همه جا توجه به آن بکنند و یک وقت ابرقدرتها‏‎ ‎‏ببینند که ممالک اسلامی و ممالک دیگر هم از دست آنها رفت. از این جهت، کوشش‏‎ ‎‏می کنند، به همۀ قوا کوشش می کنند که اینجا، که هستۀ مرکزی این انقلاب و نهضت‏‎ ‎‏اسلامی است، اینجا را بکوبند. کوبیدن، بهترین کوبیدنها آن است که از داخل، این مسئله‏‎ ‎‏واقع بشود: اختلاف داخلی، خودمان توی سر خودمان بزنیم.‏

‏     بیدار باشید شما و همه و همۀ مسلمانها که مبادا یک همچو اغفالی بکنند ما را و غفلتی‏‎ ‎‏بکنند؛ با یک صورت مناسبی بیایند جوانها را بازی بدهند که این جمهوری اسلامی هم‏‎ ‎‏مثل زمان محمدرضا شاه، بلکه بدتر ‏‏[‏‏شده است؛‏‏]‏‏ آخوندها هم که جز فساد، کاری انجام‏‎ ‎‏نمی دهند! از این حرفهایی که بازی بدهند جوانها را. این راجع به مسائل داخل که اهمیت‏‎ ‎‏دارد.‏

اخطار نسبت به طرح فهد

‏     ‏‏در مسائل منطقه، مهمترین چیزی که الآن مورد صحبت است، این طرحهایی است که‏‎ ‎‏به دست امریکا و صهیونیست و بعض نوکرهای آنها ریخته شده است و این طرحهایی‏‎ ‎‏است که دولتهای اسلامی می خواهند، دولتهای عرب می خواهند این طرح را طرح‏‎ ‎‏بکنند و تحمیل بکنند بر همه. این طرح هیچ نقطۀ مثبت ندارد. آنهایی که گمان کرده اند‏‎ ‎‏نقطه های مثبتی در این طرح هست، یا توجه به مسائل ندارند یا طور دیگری است. نقطۀ‏‎ ‎‏مثبت در این طرحها هیچ نیست. کشور ما، ملت ما که اینهمه شهدا داده است و اینهمه‏‎ ‎‏معلولینی که الآن بسیاری شان در اینجا هستند ـ و خداوند آنها را شفا بدهد ـ تقدیم کرده‏‎ ‎‏است، برای اسلام است و ما اسلام را منحصر به ایران نمی دانیم. اسلام، همه جا اسلام‏

صحیفه امامجلد 15صفحه 369
‏است. مصر هم همین اسلام است و سودان هم همین اسلام است و عراق هم همین اسلام‏‎ ‎‏است و حجاز همین اسلام است و سوریه و سایر جاها ‏‏[‏‏هم همین.‏‏]‏‏ ما نمی توانیم حساب‏‎ ‎‏خودمان را از حساب سایر مسلمین جدا کنیم. ما با اینهمه خسارتی که بر ما وارد شده است‏‎ ‎‏و اینهمه شهید که دادیم و معلول که دادیم و آواره که پیدا کردیم، همۀ اینها برای اسلام‏‎ ‎‏بوده. ایران هم از باب اینکه یک کشور اسلامی است، ما این زحمات را برایش کشیدیم.‏

‏     ما نمی توانیم که اعراب را و مقدرات اعراب را از خودمان جدا بدانیم، مقدرات سایر‏‎ ‎‏کشورها را از خودمان جدا بدانیم. همه جا اسلام است و همۀ مسلمین ـ که ما هم ‏‏[‏‏از‏‏]‏‎ ‎‏جملۀ آنها هستیم ـ موظفیم که اسلام را در هر جا حفظ کنیم. ما مکلف هستیم که آن‏‎ ‎‏مقداری که می توانیم، هدایت کنیم این کشورهای اسلامی را که امروز در فکر این طرح‏‎ ‎‏بسیار بسیار مضر هستند و می خواهند آن طرح را تصویب کنند. ما باید به ملتهای مسلمین‏‎ ‎‏و اسلام و به کشورهای اسلامی تذکر بدهیم. من اعلام خطر می کنم برای این مسئله و‏‎ ‎‏برای اسلام به واسطۀ این طرح!‏

‏     آنهایی که این طرح را داده اند، یا جاهلند و یا تحت تأثیر امریکا و صهیونیسم واقع‏‎ ‎‏شده اند. آنهایی که در این طرح نقطۀ مثبت قائل هستند، آنها هم همین طور. اگر هیچ‏‎ ‎‏نقطه ای در این نبود جز اینکه اسرائیل به رسمیت شناخته بشود ـ یکی از موارد این‏‎ ‎‏پیشنهادها این است که اسرائیل به رسمیت شناخته بشود و تأمین داده بشود به اسرائیل ـ‏‎ ‎‏اگر هیچ نبود الاّ این و تمام نقاط دیگر نقاط مثبت بودند، آن نقاط مثبت همه برخلاف‏‎ ‎‏بود. معنای اینکه «تأمین داده بشود به اسرائیل» این است که این اسرائیلی که سالهای‏‎ ‎‏طولانی است زمینهای مسلمین را غصب کرده اند و کشتار دسته جمعی در فلسطین و در‏‎ ‎‏لبنان و در جاهای دیگر ایجاد کرده اند، مسلمین را بی خانمان کرده اند و اعراض و نفوس‏‎ ‎‏مسلمین را در خطر، معرض خطر قرار داده اند، و دستخوش مقاصد فاسدشان کرده اند،‏‎ ‎‏حالا همۀ مسلمانها این را تأمینش بدهند! یعنی اینکه اگر یک کسی خواست تعرض بکند‏‎ ‎‏به این غاصب، به این دولتی که دولت غاصب جانی است، همۀ مسلمانها و همۀ دولتهای‏‎ ‎‏منطقه موظفند که با او مخالفت کنند برای حفظ اسرائیل! اسرائیلی که خون مسلمین را‏

صحیفه امامجلد 15صفحه 370
‏مکیده است و فلسطین را و قدس را آنطور کرده است و لبنان را به آن صورت درآورده‏‎ ‎‏است و مسلمین را قتل و غارت کرده است، حالا همه موظفیم که برای خاطر اینکه یک‏‎ ‎‏دستمزدی به او بدهیم، همه حافظ او باشیم! همه تأمین کنیم او را! آن کسی ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ که از اول‏‎ ‎‏که وارد شده است در قدس و فلسطین، همۀ کارهایش غاصبانه بوده است، حالا ما به‏‎ ‎‏رسمیت بشناسیم! یعنی مملکتهای عرب، این رژیم فاسد، فاسق، کافر را به رسمیت‏‎ ‎‏بشناسند! دستمزد بدهند به اسرائیل بعد از آنهمه جنایات! اگر نقطۀ مثبتی که بعضیها‏‎ ‎‏می گویند، این است که یکی از مواد این است که اسرائیل خارج بشود تا جنگ کذا، تا آن‏‎ ‎‏حدودی که در جنگ کذاست، این از نقاط منفی این است. این معنایش این است که‏‎ ‎‏اسرائیل اینهمه جاها را که گرفته است مالِ خودش؛ حالا یک چندجا را رها کند! مثل این‏‎ ‎‏است که ما بیاییم با عراق مصالحه کنیم که خوزستان یک مقدارش مال ما، یک‏‎ ‎‏مقداری اش مال شما! این از نقاط منفی اوست و سایر نقاط تمام در خدمت اسرائیل است‏‎ ‎‏و می خواهد اسرائیل را حاکم کند بر اعراب.‏

‏     و من اخطار می کنم بر ملتهای اسلامی و خصوصاً ملتهای عرب و بر ارتشهای اسلامی‏‎ ‎‏و ارتشهای دولتهای عربی که گذشتن این طرح در یک جای سربسته بدون توجه ملتها‏‎ ‎‏جز اینکه شما را به اسارت اسرائیل درآورد و تا آخر عمر نوکر اسرائیل باشید و دست‏‎ ‎‏بسته و چشم بسته به اختیار اسرائیل و امریکا درآیید، هیچ چیز دیگری نیست. برای‏‎ ‎‏ملتهای اسلامی و برای عرب، هیچ ننگی بالاتر از این نیست که تسلیم این طرح فاسد‏‎ ‎‏خراب صد در صد مخالف با اسلام بشود. ننگ عرب است که قبول کند این آقایی‏‎ ‎‏اسرائیل را. من به همه اخطار می کنم که اگر این طرح بگذرد، فردا اسرائیل مکه و مدینه را‏‎ ‎‏از چنگ شما بیرون می آورد.‏

خیانت به اسلام و مسلمین در سازش با اسرائیل 

‏     ‏‏بیدار باشند ملتها و بیدار کنند دولتها را و مخالفت کنند با این طرح کافر فاجر! این‏‎ ‎‏طرح را که می خواهند بریزند، امریکا چنگ و دندان نشان داده؛ برای اینکه تسلیم کند‏

صحیفه امامجلد 15صفحه 371
‏اینها را. کماندوهای خودش را پیاده کرده است در منطقه و لشکرهای خودش را در‏‎ ‎‏منطقه پیاده کرده است. مانورها را، نمایشگرها را آورده است نمایش بدهند؛ بترسانند‏‎ ‎‏اهل منطقه را. اگر دولتها بترسند، ملتها زنده باشند و نترسند.اگر ما همه از بین برویم، بهتر‏‎ ‎‏است ‏‏[‏‏از‏‏]‏‏ اینکه ذلیل باشیم زیر دست صهیونیسم و زیر دست امریکا. و این یک قدم‏‎ ‎‏بلندی است که به دستور امریکا این قدم بلند برداشته شده است برای ذلت عرب و ذلت‏‎ ‎‏مسلمین. ننگ بر آن اعرابی که برای خاطر سلطۀ کمی که به کشوری پیدا کنند و برای‏‎ ‎‏خاطر استفاده هایی که پیدا کنند تن به یک همچو ذلتی بدهند! و ننگ بر همۀ ما چنانچه‏‎ ‎‏ساکت بنشینیم!‏

‏     و چنانچه دولتها هم، دولتهای بی توجه به مسائل یا متعمد در اینکه خیانت به اسلام‏‎ ‎‏بکنند و به ملت عرب بکنند و به مسلمین بکنند، این طرح را بگذرانند، هیچ ارزشی‏‎ ‎‏ندارد؛ برای اینکه ملتها با این مخالفند. هیچ ملتی از ملتهای اسلامی نیست که موافق با این‏‎ ‎‏باشد که نوکر اسرائیل باشد و ذلیل اسرائیل و ذلیل امریکا باشد. اگر فرضاً هم این دولتها‏‎ ‎‏بگذرانند این را، ارزش یک پشیز ندارد این گذراندنها، و مسلمانها و ملتها با این مخالفند.‏‎ ‎‏باید این دولتها این مطلب را از سر خودشان بیرون کنند که همان طور که سابق می کردند‏‎ ‎‏حالا باید بکنند؛ یعنی، خودشان را قیم بدانند نسبت به ملتها. یک نفر شیخ یا یک نفر‏‎ ‎‏رئیس جمهور یا یک نفر مَلِک ـ به اصطلاح خودشان ـ چه حقی دارد که بر یک مملکت‏‎ ‎‏حکومت کند و یک مملکتی را بخواهد به مصالح اسرائیل فدا کند؟! باید حکومتها بیدار‏‎ ‎‏بشوند! با گذراندن این طرح، گور خودشان را می کَنند. نباید دیگر از این به بعد، این فکر‏‎ ‎‏بیاید در سر این حکومتها که کار با ماست و به ملتها مربوط نیست. شما در مقابل ملت‏‎ ‎‏هیچ کاره اید. ملتها هستند که باید کارها به تصویب آنها برسد. البته ما هم گرفتار یک‏‎ ‎‏همچو مسئله ای بودیم در زمان رضاخان، در زمان محمدرضا خان. همین مسئله بود که به‏‎ ‎‏ملت کار نداشتند. ملت چکاره است؟ آنها ملت را هیچ کاره می دانستند. هر چه هست‏‎ ‎‏اعلیحضرت است. غیر اعلیحضرت خبری نیست. لکن ملت ایران شکست این را و‏‎ ‎‏فهماند که هر چه هست ملت است و حکومتها باید بر طبق امیال ملت عمل بکنند، بر طبق‏

صحیفه امامجلد 15صفحه 372
‏مصالح ملت عمل بکنند. و حکومت ما و مجلس ما و همۀ ارگانهای لشکری و کشوری ما‏‎ ‎‏الآن همین طور هستند؛ خدمتگزار ملت هستند، هیچ یک از آنها نیست که این فکر در‏‎ ‎‏کله اش بیاید که بخواهد یک حکومتی بکند، تحمیلی به ملت بکند. ملتهای دیگر هم باید‏‎ ‎‏همین کار را بکنند؛ چاره ای ندارند، جز اینکه در مقابل این قرارداد و طرح فاسد قیام‏‎ ‎‏کنند، نهضت کنند، جان بدهند تا این طرح را نگذارند عملی بشود. بر فرض اینکه آنها‏‎ ‎‏این طرح را تصویب کنند، مخالفت کنند و بدانند که با مخالفت ملت نمی شود این طرح‏‎ ‎‏درست بشود.‏

‏     من از خدای تبارک و تعالی بیداری همۀ ملتهای اسلام را، بیداری همۀ دولتها را،‏‎ ‎‏بیداری همۀ جوانها را ‏‏[‏‏می خواهم.‏‏]‏‏ من این پیامی که دارم به مدارس کشورها هم هست،‏‎ ‎‏به دانشگاهها، به همه جا.‏

‏     این جوانهای دانشگاهی، این نویسنده ها، این گوینده ها، این علما، این ارتشیها؛ همۀ‏‎ ‎‏اینها با این طرح خبیث که اسارت ملت عرب را و اسارت اسلام را ثبت می کند ـ به خیال‏‎ ‎‏خودشان ـ و به دست اسرائیل می دهد، مخالفت کنند. هر کس مخالفت نکند، خائن به‏‎ ‎‏اسلام است. و بدانید که ملتها اگر با یک چیزی مخالفت کردند، دولتها نمی توانند اجرا‏‎ ‎‏بکنند. امروز مثل سابق نیست که یک دولتی بیاید هر غلطی می خواهد بکند. خیر، باید‏‎ ‎‏موافق امیال صحیحۀ ملت عمل بکند؛ نوکر ملت باید باشد، نه آقای ملت. او کاخ طلا‏‎ ‎‏درست نکند با پول ملت و ملتش ضعیفترین و فقیرترین ملتها باشد. ان شاءالله ، خداوند به‏‎ ‎‏همۀ ما و به همۀ شما و به همۀ ملتهای اسلام یک روشنایی عنایت کند، یک نور هدایتی‏‎ ‎‏عنایت کند که همۀ ما در خدمت اسلام و در خدمت خدای تبارک و تعالی و اطاعت‏‎ ‎‏رسول خدا باشیم. ‏

‏والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته‏

‎ ‎

صحیفه امامجلد 15صفحه 373

  • ـ در صحیفۀ نور، ذیل تاریخ 26 / 8 / 60 درج شده است.
  • ـ آقای سید محمد حسین طباطبایی، مفسر قرآن و فیلسوف شناخته شده جهان اسلام.
  • ـآقای مهدی کروبی، سرپرست بنیاد شهید انقلاب اسلامی.