سخنرانی

سخنرانی در جمع ائمه جمعه استان همدان و ... (تحول روحی ـ مقابله با مشکلات)

سخنرانی

‏زمان: صبح 11 آذر  1361 / 16 صفر 1403‏

‏مکان: تهران، حسینیه جماران‏

‏موضوع: تحول روحی ملت، ضرورت برنامه ریزی در مسائل کشور ـ مقاومت ملت در مقابل‏‎ ‎‏مشکلات‏

‏حضار: نوری، حسین (امام جمعه همدان) ـ ائمه جمعه و روحانیون استان همدان ـ روحانیون‏‎ ‎‏اصفهان ـ اعضای نهادهای اجرایی ـ اهالی جزیره خارک ـ اعضای شوراهای برنامه ریزی‏‎ ‎‏استانها و وزارتخانه ها ـ وزیر مشاور و سرپرست و کارکنان سازمان برنامه و بودجه ـ‏‎ ‎‏کارکنان مرکز اسناد انقلاب اسلامی ‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

تحول الهی ملت منشأ استقلال کشور 

‏     ‏‏اولاً، باید تشکر کنم از آقایان علمای استان همدان و از علمای اصفهان و از‏‎ ‎‏برادرهایی که از خارک آمده اند و از برادرهایی که از تمام کشور راجع به برنامه و اینها‏‎ ‎‏تشریف آورده اند که از نزدیک با هم ملاقات کنیم. و من امیدوارم که همۀ آقایان در هر‏‎ ‎‏جا که هستند، موفق باشند و مؤید به تأییدات خدای تبارک و تعالی.‏

‏     یک صحبت من با همۀ آقایان، مشترک بین همۀ آقایان و همۀ ملت و همۀ علمای‏‎ ‎‏سرتاسر کشور و همۀ رزمندگان و قشرهای دیگری که در هر جا هستند ‏‏[‏‏دارم،‏‏]‏‏ چه آنها‏‎ ‎‏که مشغول به یک خدمت دولتی یا مجلسی یا ملی هستند و چه آنها که مشغول به جهاد‏‎ ‎‏هستند در ‏‏[‏‏خط‏‏]‏‏ مقدم جبهه ها و در پشت جبهه ها و بالاخره، تمام خواهران و برادران‏‎ ‎‏کشور اسلامی ایران و آن این است که همانطوری که آقا فرمودند، خداوند تبارک و‏‎ ‎‏تعالی به ما عنایت فرمود و تفضل فرمود، تفضلی  که ما نمی توانیم از عهدۀ شکر او‏‎ ‎‏برآییم؛ یک تفضل در جنبۀ نفی که بحمدالله ، ملت ما با فضل الهی موفق شد که رژیم‏‎ ‎‏فاسدی که می رفت همۀ ایران را، همۀ جوانان ایران را فاسد کند، از چنگال ظلم آن و‏‎ ‎‏ابرقدرتهایی که دندان و چنگشان بر این مملکت مسلط شده بود، از ظلم آنها و از‏

صحیفه امامجلد 17صفحه 117
‏گرفتاریها، به برکت اسلام و به برکت ملت بزرگوار ایران رهایی یافتیم. ‏

‏     و یک جنبۀ مثبت ‏‏[‏‏این‏‏]‏‏ که تحولی  در ایران پیدا شد که نمی توانید شما در تاریخ نظیر‏‎ ‎‏این تحول را پیدا بکنید؛ تحولی که تمام قشرها را از آن وضعی که داشتند، از آن‏‎ ‎‏گرفتاریهایی که داشتند، چه گرفتاریهای اخلاقی و چه گرفتاریهای مادی و چه‏‎ ‎‏گرفتاریهای معنوی، متحول کرد به یک انسانهایی که برای خدا، برای اسلام، برای‏‎ ‎‏استقلال و آزادی، همه با هم کوشش می کنند. نمی تواند انسان تصور کند که چه انگیزه ای‏‎ ‎‏در تمام این کشور، در بچه های کوچک دو ـ سه ساله تا پیرمردهای مریض در بیمارستانها‏‎ ‎‏پیدا شد که همه از یک حالت طبیعی به یک حالت الهی برگشتند. شما الآن در هر جای‏‎ ‎‏این کشور که بروید، می بینید که توجه عمومی مردم، توجه توده های مردم به اسلام است.‏‎ ‎‏و هر  گرفتاری که برای دولت پیش بیاید، برای ارگانهایی که در دولت هستند، برای ارتش‏‎ ‎‏پیش بیاید، برای پاسدارها پیش بیاید، برای کمیته ها پیش بیاید و برای سایر رزمندگان،‏‎ ‎‏مردم به دنبال آنها و به حمایت آنها مهیا هستند و عمل می کنند. که اگر نبود این تحولی که‏‎ ‎‏خدای تبارک و تعالی نصیب کشور ما کرده است، اگر این تحول الهی نبود و این تجلی‏‎ ‎‏ایمان نبود، هرگز نمی توانست کسی باور کند که آن گرگهایی که بر این کشور تسلط پیدا‏‎ ‎‏کردند و با چنگ و دندان همه چیز این کشور را در تحت سلطۀ خود قرار داده بودند، آنها‏‎ ‎‏بیرون بروند. و نمی شد تصور کرد که همۀ قدرتهای بزرگ و آنهایی که دنبالۀ آنها هستند،‏‎ ‎‏چه در منطقه و چه در خارج منطقه، با هم دست به هم دادند از حیث تبلیغات، تسلیحات‏‎ ‎‏و قوای نظامیشان و همه بر ضد این ملت مظلومی که برای خدا قیام کرده است، کوشش‏‎ ‎‏می کنند. و خدای تبارک و تعالی مع ذلک، قدرتی به این ملت عنایت فرموده است که‏‎ ‎‏تمام توطئه های آنها را خنثی کرده است و می کند ان شاءالله . و این از اموری است که ما‏‎ ‎‏شکرگزاری او را نمی توانیم بحق بجا بیاوریم. لکن آن مقداری که برای ما میسور است‏‎ ‎‏در سپاسگزاری و شکرگزاری در این نعمت بزرگ، این است که اولاً: تقوا را پیشۀ خود‏‎ ‎‏کنیم و خدای تبارک و تعالی را در تمام امور حاضر و ناظر ببینیم در خلوت و جلوت، در‏‎ ‎‏حال جنگ و در حال صلح، در تهیدستی و در غنا، خدای تبارک و تعالی را حاضر ببینیم. ‏


صحیفه امامجلد 17صفحه 118
‏     همۀ عالم محضر خداست. هر چه واقع می شود در حضور خداست. هر خطراتی که‏‎ ‎‏در قلب ما واقع می شود در حضور خداست. ما باید به شکر نعمتی که خدای تبارک و‏‎ ‎‏تعالی، نعمتهای غیرمتناهی که به ما عنایت کرده است و به شکر این نعمتی که اخیراً به ما‏‎ ‎‏عنایت فرموده است، توجه به او داشته باشیم و تقوا را پیشه کنیم، و از خدای تبارک و‏‎ ‎‏تعالی بخواهیم که ما را به حال خودمان باز ندارد و عنایت خودش را از ما سلب نفرماید.‏

بیان وظیفه ائمۀ جمعه، جماعات و علماء بلاد

‏     ‏‏و یک کلمه به علمای اسلام و خصوصاً علمای ایران و آقایانی که از استان همدان‏‎ ‎‏تشریف آورده اند و از اصفهان و بالاخره تمام علما و ائمۀ جمعه و جماعاتی که در تمام‏‎ ‎‏کشور هستند و یا امام جمعه هستند یا مبلغ هستند و مشغول به خدمت هستند. مردم را‏‎ ‎‏دعوت کنید به تقوا. اول واجب است دعوت به تقوا. با همین عنوان، عربی اش را بگویید،‏‎ ‎‏فارسی اش را بگویید و مردم را دعوت کنید که متقی باشند. و در خطبۀ دوم هم احتیاط‏‎ ‎‏لازم است که مردم را دعوت کنند به تقوا. و این دلیل بر این است، که در این خطبه واجب‏‎ ‎‏فرموده است که مردم را به تقوا دعوت کنند، دلیل بر این است که عنایت حق تعالی به تقوا‏‎ ‎‏در درجۀ بالای از سایر عنایتهاست. و ما مردم را، شما آقایان علمایی که ائمۀ جماعت‏‎ ‎‏هستید، علمایی که ائمه جمعه هستید، علمایی که مبلغ هستید، در هر جا هستید مردم رابه‏‎ ‎‏تقوا و به توجه به خدای تبارک و تعالی دعوت کنید که این دعوت به تقوا و دعوت به‏‎ ‎‏توجه به خدا ـ که ان شاءالله ، مؤثر خواهد بود در همۀ نفوس ـ موجب این بشود که عنایت‏‎ ‎‏حق تعالی به ما ادامه پیدا کند و خداوند این نعمت را برای ما حفظ بفرماید. ‏

‏     و یک چیز دیگری که باز مربوط به علماست و مربوط به سایر ملت. و آن این است که‏‎ ‎‏علمای بلاد، ائمۀ جمعه و جماعات، مبلغین، مردم را دعوت کنند به حضور در صحنه.‏‎ ‎‏تاکنون هر چه برکات به این جمهوری اسلامی رسیده است و هر چه پیروزی نایل این‏‎ ‎‏ملت مظلوم ـ که در طول تاریخ مظلوم بود ـ عاید شده است، از حضور ملت و همۀ‏‎ ‎‏قشرهاست ‏‏[‏‏که‏‏]‏‏ در صحنه اند و از اینکه جمهوری اسلامی را از خود می دانند، چنانچه از‏

صحیفه امامجلد 17صفحه 119
‏خودشان است. اسلام اختصاص به شخصی دون شخصی ندارد. اسلام، اسلام همه است‏‎ ‎‏و جمهوری اسلامی خدمتگزار به همه است و مال همه است.‏

‏     من عرض می کنم که هم علما این مطلب را همیشه به مردم گوشزد کنند و هم مبلغین‏‎ ‎‏گوشزد کنند که این حضور شما در صحنه و پشتیبانی شما از جمهوری اسلامی و از‏‎ ‎‏مجلس و از دولت و از قوّۀ قضائیه و از ارتش و از سپاه پاسداران و همه، این رمز پیروزی‏‎ ‎‏است که عاید شما شده است و به شکرانۀ نعمت پیروزی، مردم را دعوت کنید به اینکه در‏‎ ‎‏صحنه باشند و مردم دنبال این باشند که مشکلاتی که برای دولت یا برای مجلس یا برای‏‎ ‎‏ارتش پیش می آید، ننشینند و نگاه کنند و ناظر باشند؛ در صحنه باشند و فعالیت کنند. به‏‎ ‎‏فعالیت شماهاست که این جمهوری زنده مانده است و ان شاءالله ، با فعالیتهای شما هم‏‎ ‎‏زنده و شکوفا خواهد بود. ‏

‏     از جمله چیزهایی که باز تکلیف همۀ ماست و تکلیف آقایان است که مردم را به آن‏‎ ‎‏دعوت کنند و دنبالۀ حضور در صحنه است این است که مجلس خبرگانی که ما امروز در‏‎ ‎‏پیش داریم، اینطور نباشد که آقایان، دیگران کناره گیری کنند، سستی کنند؛ ملت را‏‎ ‎‏دعوت کنند، خودشان تشریف ببرند به پای صندوق رأی، رأی بدهند، ملت را دعوت‏‎ ‎‏کنند به رأی. منتها ملت و شما و هرکس آزاد است همیشه و به هرکس که می خواهد رأی‏‎ ‎‏می دهد، ولو آنکه آقایان و ـ فرض کنید که ـ علمای حوزۀ علمیۀ تهران یا قم آنها را‏‎ ‎‏معرفی نکرده باشند. شما الزامی ندارید به اینکه هر چه آنها معرفی کردند شما هم همان‏‎ ‎‏را معرفی کنید. البته آنها بررسی کرده اند، تخصص در این امر دارند، بررسی از امور‏‎ ‎‏کرده اند و با بررسی، این کار را انجام داده اند، لکن این اسباب این نمی شود که کسی الزام‏‎ ‎‏کند کسی را که تو باید به فلان رأی بدهی. آزاد هستید و رضای خدا را در نظر بگیرید، و‏‎ ‎‏توجه به خدا داشته باشید و پای صندوقها بعد از اینکه اعلام کردند، تشریف ببرید و رأی‏‎ ‎‏خودتان را بدهید. این رأی به اسلام است. همانطور که جمهوری اسلامی را شما رفتید و‏‎ ‎‏رأی دادید و تقریباً از صد کمی کمتر رأی دادید، اینجا هم امید است که به همین طورها‏‎ ‎‏باشد، ان شاءالله . ‏


صحیفه امامجلد 17صفحه 120
‏     و یک کلمه هم با بعضی از گروههایی است که اینجا تشریف دارند. اما از آنهایی که از‏‎ ‎‏جزیرۀ خارک آمده اند، باید من بسیار تشکر کنم. اینها آنطوری که امام جمعۀ محترمشان‏‎ ‎‏نقل کرد الآن برای من ـ قبل از اینکه من بیایم، نقل کرد ـ بچه و کوچک، زن و مرد دنبال‏‎ ‎‏این رفتند که این مواردی را که خرابکارها می خواهند خراب کنند، اینها دورش خاک‏‎ ‎‏بریزند تا نتوانند خراب کنند. این از همان تحولاتی است که در  ملت ما پیدا شده است که‏‎ ‎‏عرض کردم. شما گمان نکنید که اگر همۀ جزیره خارک را به باد فنا می دادند در زمان‏‎ ‎‏طاغوت، یکی پیدا می شد که بگوید: چرا، شاید هم مردم خوشحال می شدند که این شاه‏‎ ‎‏و ـ نمی دانم ـ شاه بازیهایی که بوده، بگذارید که به هم بخورد. امروز خدای تبارک و‏‎ ‎‏تعالی به واسطۀ اسلام که سایه افکنده است بر همه و سایۀ محبتش بر روی همۀ ملت‏‎ ‎‏است، به خاطر اوست که بزرگ و کوچک در صحنه اند و در آنجایی که احتمال این هم‏‎ ‎‏هست که یک وقت خرابکاری بشود، مع ذلک، می روند و این کارها را می کنند. و من‏‎ ‎‏بسیار متشکرم از آنها و دعا می کنم خداوند ان شاءالله ، آنها را حفظ کند. و خداوند توفیق‏‎ ‎‏عنایت کند که خدای تبارک و تعالی توفیقات خودش را از ما سلب نکند و توفیق عنایت‏‎ ‎‏کند که ما به خدمت مشغول باشیم.‏

اهمیت برنامه ریزی در مسائل کشور

‏     ‏‏و یک کلمه هم با این گروههایی که در برنامه هستند، عرض می کنم. مسئلۀ برنامه از‏‎ ‎‏مهمات یک کشور است. و چنانچه بدون برنامه، یک کشوری بخواهد اداره بشود،‏‎ ‎‏نمی شود اداره بشود، باید برنامه باشد. برنامه ریزیها را باید با کمال دقت، اشخاصی که‏‎ ‎‏تخصص دارند، اشخاصی که توجه به مسائل سیاسی و مسائل اجتماعی و مسائل اسلامی‏‎ ‎‏دارند، اینها باید با کمال دقت بررسی کنند و متحداً با هم برنامه ریزی کنند و برای کشور‏‎ ‎‏راه برنامه ریزی، راهی باز می کند برای پیشبرد مقاصد کشور. لکن یک نکته را عرض کنم‏‎ ‎‏و آن اینکه اگر برنامه ریزی را بدون نظارت روحانیون بکنند ـ یعنی، متخصصینی که از‏‎ ‎‏روحانیون هستند ـ این موجب این می شود که برنامه را که ریختید ببرید مجلس، مجلس‏

صحیفه امامجلد 17صفحه 121
‏رد کند؛ آنها قبول کردند، ببرید در کمیسیونی که تخصص در این امر دارند، آنها رد کنند.‏‎ ‎‏از اینجا بگذرد، ببرید در شورای نگهبان، آنجا رد کنند. این اسباب این می شود که کارها‏‎ ‎‏معطل بماند. شما در این اجتماعاتی که می خواهید بکنید، روحانیونی که در این امر‏‎ ‎‏تخصص دارند، آنها را دعوت کنید که نظارت کنند که یک وقت ـ خدای نخواسته ـ‏‎ ‎‏برخلاف اسلام چیزی واقع نشود، که اگر برخلاف اسلام واقع بشود، جز اینکه شما‏‎ ‎‏زحمتتان هدر رفته است، کاری نکرده اید؛ برای اینکه بالاخره وقتی رسید به شورای‏‎ ‎‏نگهبان، شورای نگهبان رد می کند. آنوقت شما مدتها زحمت کشیده اید زحمتتان از بین‏‎ ‎‏رفته است، دوباره از سر باید شروع کنید. این را از اول یک کسی که تخصص داشته باشد‏‎ ‎‏در امور اسلامی و بینایی و توجه به مسائل کشور و به گرفتاریهایی که امروز ما در کشور‏‎ ‎‏داریم، توجه به این مسائل روی همرفته داشته باشد، آن هم حاضر باشد و با شما کمک‏‎ ‎‏کند و نظارت کند تا اینکه مسائل مطابق ارزشهای اسلامی باشد. وقتی مطابق شد، دیگر‏‎ ‎‏آسان می شود؛ مجلس که برود مجلس قبول می کند و شورای نگهبان هم که برود،‏‎ ‎‏شورای نگهبان هم قبول می کند. این اسباب تند شدن کار می شود. آنطور، اسباب این‏‎ ‎‏می شود که کارها‏‏[‏‏به‏‏]‏‏ تعویق بیفتد. و در حالی که برنامه لازم داریم و محتاج است کشور‏‎ ‎‏ما به برنامه، چندین  ماهی دست به دست برود، از این کانال رد بشود، آن کانال رد کنند تا‏‎ ‎‏آخر هم به نتیجه نرسد. و اما اگر متخصصین در اصل برنامه ریزی، متخصصین در امور‏‎ ‎‏اسلامی، اینها با هم مجتمع بشوند و برنامه را درست بکنند که مطابق ارزشهای اسلامی‏‎ ‎‏باشد، آنوقت دیگر بزودی کار تمام می شود و بهتر هم خواهد شد. و من امیدوارم که‏‎ ‎‏ان شاءالله ، این کار را جدیت کنید که بشود. و عمده این است که همانطور که اول عرض‏‎ ‎‏کردم، تقوا داشته باشید. تقوا برای همه لازم است و برای کسانی که متصدی امور کشور‏‎ ‎‏هستند، لازمتر است. ‏

‏     آنهایی که متصدی امور نیستند، تقوا یک امری است که برای شخص خودشان و‏‎ ‎‏احیاناً هم برای یک عده ای که با او تماس دارند، مؤثر است، و خلاف تقوا برای شخص‏‎ ‎‏خود آن آدم و برای اشخاصی که با او معاشر هستند، گاهی سرایت می کند و مؤثر‏

صحیفه امامجلد 17صفحه 122
‏می شود. اما متصدیان امور به حسب تصدی که دارند، اگرـ خدای نخواسته ـ تقوا نداشته‏‎ ‎‏باشند، یک وقت می بینید که اینهایی که در رأس امورند، اگر تقوا نداشته باشند، این به‏‎ ‎‏همۀ کشور سرایت می کند، همۀ کشور را یک وقت ـ خدای نخواسته ـ به باد می دهد و‏‎ ‎‏لهذا، برای آنها اهمیت تقوا بسیار بیشتر است تا برای اشخاص. آنها، هم برای خودشان‏‎ ‎‏خوب است، هم برای دوستانشان خوب است و هم برای کشورشان خوب است، برای‏‎ ‎‏تمام کشور. اگر با بی نظری و حسن نظر و تقوا در همه جا عمل بشود، اختلافاتی پیش‏‎ ‎‏نمی آید. همۀ این اختلافات که می بینید گاهی پیش می آید، همانطوری که اختلافاتی که‏‎ ‎‏در دولتهای بزرگ پیش می آید، برای این ‏‏[‏‏است‏‏]‏‏ که تقوا ندارند؛ تقوای سیاسی ندارند،‏‎ ‎‏تقوای اجتماعی  ندارند، تقوای شخصی و اخلاقی ندارند. این اسباب این می شود که این‏‎ ‎‏می خواهد او را بچاپد، او هم می خواهد این را بچاپد. این موجب این می شود که دعوا‏‎ ‎‏بشود. اما اگر تقوا در کار بود و اگر چنانچه هر کسی روی مرز خودش عمل می کرد،‏‎ ‎‏اینهمه جنگ و  جدال پیش نمی آمد.‏

خدمت واقعی در پرتو تقوا و حسن نیت

‏     ‏‏حالا ما در کشور خودمان که بحمدالله ، مردمش رو به تقوا و رو به اسلام و رو به احکام‏‎ ‎‏قرآن و اسلام هستند و دارند از آن راه می روند و آن سیر را می کنند. برای ما، برای خود‏‎ ‎‏ما، این مسئله لازم است که آنهایی که متصدی امور این کشور هستند، چه دولت، چه قوۀ‏‎ ‎‏قضائیه و چه مجلس، اینهایی که متصدی راه انداختن کار این ملت هستند و آنهایی که در‏‎ ‎‏جبهه ها هستند و مشغول جنگ یا تهیۀ جنگ هستند؛ همۀ مردم و خصوصاً اینها، اینها‏‎ ‎‏چنانچه بخواهند این کشور پیش برود، اختلافات ‏‏[‏‏باید‏‏]‏‏ از بین برود، اختلافاتی که همه‏‎ ‎‏می دانیم که اگر ـ خدای نخواسته ـ پیش بیاید، ملت را به تباهی خواهد کشید. اگر‏‎ ‎‏اختلافات در سران قوم پیش بیاید، سرایت خواهد کردو یک وقت می بینیم که دسته‏‎ ‎‏دسته شدند و هر کسی یک طبلی می زند. اگر شما بخواهید به اسلام خدمت کرده باشید،‏‎ ‎‏بخواهید به قرآن مجید خدمت کرده باشید، بخواهید که در پیشگاه خدا روسفید باشید،‏

صحیفه امامجلد 17صفحه 123
‏بخواهید که فردا که از اینجا به آن در می روید روسفید بروید، باید اینطور باشد که‏‎ ‎‏کارهایی را که انجام می دهید، بی غرض و بی مرض و با تقوا و با حسن نیت باشد. اشکال‏‎ ‎‏خیلی خوب است، در مجلس ـ مثلاً ـ خوب، باید یک مطلب رد و بدل بشود، اشکال‏‎ ‎‏بشود، لکن اشکال طلبگی. دو تا طلبه وقتی که با هم می نشینند و ـ عرض می کنم که ـ‏‎ ‎‏صحبت می کنند، گاهی می رسد به فریاد؛ این فریاد می زند سر او، او فریاد می زند سر او‏‎ ‎‏برای مطلب، اما همه دنبال اینند که حق را پیدا کنند. بعد هم  که مباحثه تمام شد، دو تا‏‎ ‎‏رفیق هستند؛ می روند با هم می نشینند و چای می خورند. اینجور اشکال، اشکال سازنده‏‎ ‎‏است. اشکال مدرسه ای، اشکال طلبگی، اشکال سازنده است. طلبه ها آزاد در پای درس‏‎ ‎‏مراجع خودشان می نشینند، آزاد صحبت می کنند؛ اینطور نیست که حق صحبت دادن به‏‎ ‎‏این ندهند، به آن ندهند. به همه هم مساوی حق می دهند. یک بچه ای هم برود، بچه‏‎ ‎‏طلبه ای هم برود، وقتی اشکال بکند گوش به او می دهند، جوابش را می دهند. این اشکال‏‎ ‎‏سازنده است. هر دو می خواهند حق را پیدا بکنند. شما هم همین طور است، ملت ما هم‏‎ ‎‏باید همه همین جور باشند. اگر بخواهند تربیت اسلامی داشته باشند، باید توجه کنند؛‏‎ ‎‏گوششان به این باشد که اسلام چه فرموده، ما هم دنبال آن باشیم. اگر آراء خودشان را،‏‎ ‎‏اغراض خودشان را ـ خدای نخواسته ـ در پیش بیاورند، هم خودشان تباه می شوند و هم‏‎ ‎‏دیگران را تباه می کنند.  برنامه ریزی اش همین طور است و وزارتخانه هایش همین طور‏‎ ‎‏است و مجلسش همین طور است، ارتش و قوای مسلحش همین طور است، سایر ملتش‏‎ ‎‏هم همین طور است، قوۀ قضایی اش هم همین طور است و خصوصاً در قوۀ قضاییه از‏‎ ‎‏جاهای دیگر اهمیتش بیشتر است؛ برای اینکه قوۀ قضائیه سروکار با همه چیز مردم دارد.‏‎ ‎‏اینها باید با توجه به خدای تبارک و تعالی و حسن نیت و توجه به مسائل اسلامی ـچنانچه‏‎ ‎‏دارند ـ با اینطور مشی کنند و همین طور سایر برادرهایی که در این کشور هستند.‏

عزت و اقتدار در پرتو استقلال 

‏     ‏‏اگر ما مشی مان را اینطور قرار بدهیم، مطمئن باشید که آسیبی به ماها نمی رسد. آن‏

صحیفه امامجلد 17صفحه 124
‏روز آسیب به ما می رسد که از باطن  بگندیم؛ افراد باطنشان بگندد و این گند هم سرایت‏‎ ‎‏کند و یک دسته ای را از بین ببرد و متعفن کند. آن دسته، دستۀ دیگر را، آن دسته، دستۀ‏‎ ‎‏دیگر را. آنوقت است که کودتا می شود و از بین می روید، آنوقت است که ممالک بزرگ‏‎ ‎‏به شما طمع می کنند و با دست خودتان شما را از بین می برند. غالب آن جاهایی که این‏‎ ‎‏دولتهای بزرگ و این قدرتهای فاسد غلبه کرده اند بر مردم، با دست خود مردم به مردم‏‎ ‎‏غلبه کرده اند. کم اتفاق می افتد که یک دولتی بیاید، بریزد و خودش بخواهد کاری را‏‎ ‎‏انجام بدهد. همیشه نشسته اند آنجا توطئه می کنند، آدم تراشی می کنند در خود ملت. اگر‏‎ ‎‏توانستند از خود ملت یک بساطی درست می کنند و ملت را از بین می برند، کشورها را از‏‎ ‎‏بین می برند. باید ما که یک کشوری هستیم توجه به خدا می خواهیم داشته باشیم،‏‎ ‎‏می خواهیم خودمان مستقل باشیم، می خواهیم خودمان همین کار فقیرانه ای که داریم،‏‎ ‎‏مال خودمان باشد، ما نمی خواهیم که همه چیزهای بزرگ را داشته باشیم و اسیر باشیم. ما‏‎ ‎‏البته اگر الآن هم تسلیم هر کدام از قدرتها بشویم، هر چه بخواهیم به ما می دهند. الآن هم‏‎ ‎‏اگر شما دولتتان، ملتتان تسلیم بشوید به امریکا، سرشار همه چیز به شما می دهند. اما چی؟‏‎ ‎‏همان چیزی را می دهند که به حیواناتشان می دهند، همان چیزی را می دهند که به‏‎ ‎‏اسب هایشان می دهند، همان چیزی را می دهند که به نوکرهایشان می دهند. اما اگر ما‏‎ ‎‏بایستیم و بگوییم نه، ما نه شرقی هستیم و نه غربی؛ نه این را می خواهیم، نه آن را‏‎ ‎‏می خواهیم و با هیچ کس هم دعوا نداریم، هر کس با ‏‏[‏‏ما‏‎ ‎‏]‏‏مصالحه دارد و حاضر است که‏‎ ‎‏ما با استقلال خودمان زندگی کنیم، ما با او هم روابط داریم و هر کس این معنا را ندارد، ما‏‎ ‎‏نمی خواهیم روابط داشته باشیم. ‏

‏     بالاخره، اساس یک کشوری با اتحاد مردمش ‏‏[‏‏محکم‏‏]‏‏ می شود. استقلال یک‏‎ ‎‏کشوری اگر بخواهد حفظ بشود، باید مردم احساس کنند که ما استقلال می خواهیم.‏‎ ‎‏آزادی یک کشوری باید مردم احساس کنند که ما آزادی می خواهیم، تنفر ‏‏[‏‏داشته‏‎ ‎‏باشند‏‏]‏‏ از اینکه ما در تحت رهبری و ـ نمی دانم ـ در تحت ذلت کشورهای دیگر باشیم‏‎ ‎‏برای شکممان. باید ملت این را احساس کند که ما عروسک خارجی را نمی خواهیم که به‏

صحیفه امامجلد 17صفحه 125
‏ما عروسک بدهید و ما خودمان را تسلیم کنیم. ما این زرق و برق خارجی که برایمان‏‎ ‎‏بیاید، نمی خواهیم. ما می خواهیم مستقل باشیم؛ خودمان درست کنیم. اگر این را ملت‏‎ ‎‏احساس کرد، هیچ وقت این آزادی و این استقلال را از دست  نمی تواند بدهد، هیچ وقت‏‎ ‎‏بر آن طمع نمی کنند. همۀ طمعها ‏‏[‏‏برای‏‏]‏‏ این است که توجه کنند، این را با او دعوا بدهند؛‏‎ ‎‏این قاضی را با آن قاضی، این حاکم را با آن حاکم، آن استاندار را با آن استاندار، مردم را‏‎ ‎‏با آنها، امام جمعه ها را با مردم، مردم را با امام جمعه ها، از این حرفها. اگر این مسائل پیش‏‎ ‎‏بیاید، بترسید که به زودی ـ خدای نخواسته ـ عنایات خدا از ما سلب بشود و ما برگردیم به‏‎ ‎‏همان حال فضاحتی که آنوقت بود، به حالی که جوانهای ما را می بردند تا بکلی تباه کنند،‏‎ ‎‏می بردند تا تمام حیثیت انسانی را از آنها بگیرند. و اگر ان شاءالله ، همین طوری که شما‏‎ ‎‏بیدار هستید، همین طوری که توجه به مسائل دارید، همین طوری که توجه به امور الهی‏‎ ‎‏دارید، همین طوری که توجه دارید که دشمنهایتان کی هستند، توجه دارید که‏‎ ‎‏دوستهایتان کی هستند، اگر اینطور پیش بروید، بدون اینکه جنگی باشد و بدون اینکه‏‎ ‎‏نزاعی باشد، کسی بر شما ‏‏[‏‏غلبه‏‎ ‎‏]‏‏نمی کند. ‏

ایستادگی ملت در مقابل مشکلات و سختیها

‏     ‏‏این هم که می بینید یک گوشۀ کشور ما ـ فرض کنید ـ جنگ واقع شد و دو سال هم‏‎ ‎‏هست و آنهمه هم به ما و خودشان ضرر زده اند، برای این ‏‏[‏‏است‏‏]‏‏ که یک دیوانه ای پیدا‏‎ ‎‏کرده اند، یک نفر آدم که نفهمید چه می کند. الآن هم آنطوری که در روزنامه ها بوده‏‎ ‎‏ـ من نمی دانم صحت و سقمش را ـ الآن هم می گویند که این آدم به واسطۀ اینکه‏‎ ‎‏شکست خورده و باید فرار کند، بنا دارد که مخازن خودشان را از بین ببرد و از این آدم‏‎ ‎‏بعید ندانید شما. اما اشخاص متفکر، اشخاص متوجه ـ فرض کنید ـ که همین دولتهای‏‎ ‎‏ابرقدرتی که ملتفت مسائل هستند، آنها هیچ وقت خودشان نمی آیند در میدان. آنها‏‎ ‎‏همیشه این حیوانات را وا می دارند که بریزند به جان هم اینها و از بین ببرند اینها را. و ما‏‎ ‎‏باید ایستادگی کنیم و این توجه را داشته باشیم که شما خیال نکنید که جنگ است و ما‏

صحیفه امامجلد 17صفحه 126
‏سختی جنگ داریم. آقا، شما هر کدامتان ادراک کرده باشید، این جنگی که در دنیا پیدا‏‎ ‎‏شد، جنگ ثانی، این جنگ دوم ـ جنگ اولش را هم من یادم هست، اما این جنگ‏‎ ‎‏دومی که بسیاری از شما یادتان هست ـ این جنگ با اینکه به ما هیچ ارتباط نداشت، ما‏‎ ‎‏داخل جنگ نبودیم، ما هیچی، کنار بودیم، در عین حال به واسطۀ همین جنگ، ایران‏‎ ‎‏قحطی شد؛ در ایران نان پیدا نمی شد، یک چیزی بود سیاه، مثل این عبای من سیاه بود،‏‎ ‎‏یک چیز اینطور قلمبه ای بود، می دادند مردم. یک دانه نان سنگکی شما در تهران پیدا‏‎ ‎‏نمی کردید. در قم که ما بودیم، تمام دکانها بسته شده بود و هیچ پیدا نمی شد. امروز‏‎ ‎‏بحمدالله ، نعمت فراوان است. می گویید گرانی است، شما یک توجهی به سایر جاها‏‎ ‎‏بکنید. کجا گرانی نیست؟ قبول دارم که باید گرانی را جلویش را بگیرند. قبول دارم که‏‎ ‎‏باید زحمت بکشند. اما یک دولتی است که با تمام کوشش دارد زحمت می کشد و‏‎ ‎‏خدمت می کند. حالا یک دسته فاسق غرغر می کنند؛ برای اینکه حکومت دست آنها‏‎ ‎‏نیفتاده است و دست یک آدمهای صحیحی افتاده است. خوب، آنها حسابشان علی حده‏‎ ‎‏است. ملت ما که حسابش این نیست. ملت ما حسابش این است که ببینید که این دولت‏‎ ‎‏کارش موازین اسلامی دارد، می بیند دارد. البته اگر یک اعوجاجی هم پیدا بشود، مجلس‏‎ ‎‏رفع می کند. اگر اعوجاجی در مجلس هم پیدا بشود، شورای نگهبان دیگر اغماض‏‎ ‎‏نخواهد کرد.‏

‏     بنابراین، مشکلات جنگ که در دنیا اگر یک جایی واقع بشود، مردم، هم را‏‎ ‎‏می خورند. در ایران، با این مشکلات جنگ، ارز شما بالا رفته است؛ ارزی که در اول‏‎ ‎‏جنگ کم بوده است، حالا بهتر از آنوقت شده است؛ ارزی که در بین جنگ یک وقت‏‎ ‎‏پایین آمد، الآن بالا رفته است. و این دیگر چی است؟ برای این است که دولت ما یک‏‎ ‎‏دولت دانشمندی است و خدمت دارد می کند. سایر ارگانها هم همه خدمت دارند‏‎ ‎‏می کنند. البته در هر جا دو نفر آدم هم که پیش قاضی می روند، یکیشان ناراضی‏‎ ‎‏درمی آید و این حکم به عدل هم ناراضی درست می کند. اما این را نباید پای حساب‏‎ ‎‏آورد. ما باید توجه کنیم به اینکه گرفتاری در حال جنگ و انقلاب  ‏‏[‏‏است‏‏]‏‏ خود انقلاب‏

صحیفه امامجلد 17صفحه 127
‏در هر جا واقع شده است، در بعضی جاها، بیشتر از چند میلیون آدم کشته شده در‏‎ ‎‏انقلابشان. اینجا انقلاب شده است. انقلاب هم البته ما ضایعات داشتیم، اما نه ضایعات‏‎ ‎‏انقلاب، کم بود ضایعات در اینجا. الآن هم بحمدالله ، همه جا امن و امان است. یک‏‎ ‎‏جنگ بین یک دیوانه و عاقل هم در سرحدات هست. این هم که بیرونش کردند تمام شد‏‎ ‎‏و  تمام می شود، ان شاءالله . باید هر کس که غر به گوشش می خوانند، جوابش را بدهد که‏‎ ‎‏آقا کجا کجا گرانی نیست؟ خوب، البته، یک مملکت اینطوری است. اگر شما پیدا‏‎ ‎‏کرده ای یک جایی که نعمت اینطوری که الآن هست در ایران! البته یک چیزهایی که‏‎ ‎‏اساسی نیست، فرض کنید سیگار کم است. حالا هم که سیگار زیاد شده ـ فرض کنید ـ‏‎ ‎‏یک چیزهای تجملی نیست. شما تجملی را می خواهید چه کنید؟ تجملی همانها بود که‏‎ ‎‏آنها وارد می کردند و شما را اسیر می کردند، ارز شما را از بین می بردند. اما آنهایی که‏‎ ‎‏اساس زندگی است نان است و ـ نمی دانم ـ گوشت است و اینها هست. حالا گران است ـ‏‎ ‎‏من هم قبول دارم گران است ـ اما نباید ما وقتی که یک جنسی گران شد، در حالی که‏‎ ‎‏خوب بود اصلش به حسب قاعدۀ دنیا، قحطی باشد؛ پیدا نشود ـ اصلاً گوشت، من خودم‏‎ ‎‏با این چشمهایم دیدم که یک اسبی که مرده بود، یک عده ریختند سرش و گوشتش را‏‎ ‎‏بردند. من خودم این را دیدم ـ امروز گوشت هست، منتها گران است. من هم قبول دارم،‏‎ ‎‏اما در صدد هستند که درست کنند. و من به شما نوید می دهم که ان شاءالله ، کشور شما‏‎ ‎‏کشور صحیح خوب بشود، به شرط اینکه متعهد به اسلام باشید و متوجه باشید به اینکه‏‎ ‎‏خدای تبارک  و تعالی عنایت به ما کرد. و ما حفظش باید بکنیم؛ ناشکری نکنید. من‏‎ ‎‏می ترسم ـ خدای نخواسته ـ از اینکه اگر ناسپاسی خدای تبارک و تعالی از ما دید، با اینکه‏‎ ‎‏اینهمه نعمت به ما عنایت کرده است، اگر ناسپاسی ببیند ـ خدای نخواسته ـ عنایتش را کم‏‎ ‎‏بکند و ما تباه بشویم. شکر نعمت خدا بکنید. توجه به خدا داشته باشید. ان شاءالله ، همه‏‎ ‎‏موفق خواهید شد و همه پیشبرد خواهید کرد و مملکت شما یک مملکت نمونه خواهد‏‎ ‎‏شد. و همه تان سلامت و سعادت داشته باشید.‏

‏والسلام علیکم ورحمة الله و برکاته‏

‎ ‎

صحیفه امامجلد 17صفحه 128