سخنرانی

سخنرانی در جمع مسئولان نظام (برکات ماه های رجب، شعبان و رمضان)

سخنرانی

‏زمان: صبح 7 خرداد 1362 / 15 شعبان 1403‏

‏مکان: تهران، حسینیه جماران‏

‏موضوع: برکات ماههای رجب، شعبان و رمضان‏

‏مناسبت: میلاد با سعادت حضرت حجت بن الحسن امام زمان(عج)‏

‏حضار: خامنه ای، سید علی (رئیس جمهور) ـ هاشمی رفسنجانی، اکبر (رئیس مجلس شورای‏‎ ‎‏اسلامی) ـ موسوی اردبیلی، سیدعبدالکریم (رئیس دیوانعالی کشور) ـ موسوی، میرحسین‏‎ ‎‏(نخست وزیر) ـ صانعی، یوسف (دادستان کل کشور) ـ موسوی تبریزی (دادستان کل‏‎ ‎‏انقلاب) ـ ظهیرنژاد، قاسمعلی (رئیس ستاد مشترک ارتش) ـ امامی کاشانی (رئیس دیوان‏‎ ‎‏عدالت اداری) ـ فلسفی، محمدتقی  و حکیم، سید محمدباقر ـ نمایندگان مجلس شورای‏‎ ‎‏اسلامی ـ اعضای هیأت دولت ـ جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ـ دادستانهای انقلاب‏‎ ‎‏اسلامی ارتش و مرکز ـ فرماندهان نظامی و انتظامی ـ وعاظ تهران ـ روحانیت مبارز تهران ـ‏‎ ‎‏نمایندگان امام در سازمان اوقاف و سرپرست این سازمان ـ رئیس شهربانی و فرمانده‏‎ ‎‏ژاندارمری کل کشور ـ اعضای شورایعالی و نمایندگان امام در سپاه پاسداران انقلاب‏‎ ‎‏اسلامی ـ مسئولان سیاسی عقیدتی نیروهای نظامی و انتظامی ـ مدیرعامل و شورای‏‎ ‎‏سرپرستی و مسئولان صدا و سیما ـ مسئولان کمیته های انقلاب اسلامی، جهاد سازندگی،‏‎ ‎‏بنیاد شهید، بنیاد پانزده خرداد، بنیاد مستضعفان، ستاد تبلیغات جنگ و خبرگزاری‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی، شهرداری، هلال احمر، کمیته امداد امام، ستاد برگزاری نماز جمعه،‏‎ ‎‏سازمان حج و زیارت، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، سازمان هواپیمایی کشوری ـ مدیر و‏‎ ‎‏شورای سردبیری روزنامه اطلاعات ـ استادان و دانشجویان اولین دوره دانشکده‏‎ ‎‏فرماندهی و ستاد نیروی زمینی ارتش ـ خبرنگاران داخلی و خارجی‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

مناجات شعبانیه، عظیم ترین منبع معارف الهی

‏     ‏‏متقابلاً این عید بزرگ عظیم اسلامی ـ مذهبی را به حضار محترم و اعاظم کشور و به‏‎ ‎‏سایر قشرهای مستضعف جهان، خصوصاً ملت عظیم الشأن ایران تبریک عرض می کنم.‏‎ ‎‏و امیدوارم که ان شاءالله با عنایات خاصه ولی عصر ـ ارواحنا له الفداء ـ این کشتی متلاطم‏

صحیفه امامجلد 17صفحه 455
‏انسانیت به ساحل نجات برسد و مستضعفان جهان بر مستکبران ظالم پیروز شوند. و امید‏‎ ‎‏است که حکومت بزرگ همگانی حضرت ـ سلام الله علیه ـ بزودی برقرار شود و چشم‏‎ ‎‏همۀ ما را و همۀ مسلمین جهان را به نور مبارکش روشن فرماید. این سه ماه رجب و شعبان‏‎ ‎‏و ماه مبارک رمضان، برکات بسیار نصیب انسان، انسانهایی که می توانند استفاده کنند از‏‎ ‎‏این برکات، شده است. البته مبدأ همه مبعث است و دنبال او تمام جهاتی که هست. در ماه‏‎ ‎‏رجب، مبعث بزرگ و ولادت مولا علی بن ابیطالب ـ سلام الله علیه ـ و بعض ائمۀ دیگر، و‏‎ ‎‏در ماه شعبان ولادت حضرت سیدالشهدا - سلام الله علیه ـ و ولادت حضرت صاحب ـ‏‎ ‎‏ارواحناله الفداء ـ و در ماه مبارک، نزول قرآن بر قلب مبارک پیغمبر اکرم بوده است. و‏‎ ‎‏شرافت این سه ماه در زبانها و در بیانها و در عقلها و در فکرها نمی گنجد. و از برکات این‏‎ ‎‏ماهها ادعیه ای است که وارد شده است در این ماهها. ما امروز در ماه شریف شعبان واقع‏‎ ‎‏هستیم، و مناجات شعبانیه از بزرگترین مناجات و از عظیمترین معارف الهی و از‏‎ ‎‏بزرگترین اموری است که آنهایی که اهلش هستند می توانند تا حدود ادراک خودشان‏‎ ‎‏استفاده کنند.‏

‏     عناوین مسائل الهی و مسائل عرفانی، عناوین سهلی است که هرکس گمان می کند که‏‎ ‎‏این عناوین را فهمیده است؛ و امور استدلالیۀ برهانیه هم در عین حالی که دقیق است،‏‎ ‎‏لیکن سهل الادراک است. بعد از قیام برهان و دنبال او رساندن حاصل این عناوین و‏‎ ‎‏نتیجۀ برهان به قلب مشکلتر است، که آنرا ایمان گفته می شود به آن، و چه بسا که اصحاب‏‎ ‎‏برهان به این مرتبۀ ایمان نرسیده باشند. این یک مسئله ای است که باید با تلقینات و تکرار‏‎ ‎‏و ریاضات به قلب رساند. شما ملاحظه می کنید که به حسب ضرورت یک کسی که مرده‏‎ ‎‏است، از او به انسان ضرری وارد نمی شود، لکن الاّ بعض اشخاص، دیگران، اگر چنانچه‏‎ ‎‏در یک قبرستانی باشند و کسی نباشد یا با یک مرده ای همجوار باشند در غسالخانه و تنها‏‎ ‎‏باشند می ترسند؛ برای اینکه، آن برهان و ضرورت عقلی به دل نرسیده است. آن معنایی‏‎ ‎‏که عقل ادراک کرده است ضرورت هم دارد، لکن به دل نرسیده است. لکن آنهایی که‏‎ ‎‏مثلاً مرده شور هستند و سر و کار دارند با مرده ها، از باب اینکه تکرار شده است این‏

صحیفه امامجلد 17صفحه 456
‏مطلب پیششان، به قلبشان رسیده است و آنها خوفی ندارند. در مسائل اسلامی هم و‏‎ ‎‏مسائل عقلی هم همین طور هست. چه مسائلی عقلی هست که با برهان، با برهان قوی‏‎ ‎‏ثابت است، لکن در انسان تأثیر نکرده است، برای اینکه، نتیجۀ برهان به عقل رسیده‏‎ ‎‏است، لکن به قلب وارد نشده است، ایمان به آن نیست، عقل او را ادراک کرده است،‏‎ ‎‏لکن قلب ایمان به او نیاورده است. ‏

ذوق عرفانی در درک اسرار معارف قرآن و مناجات ائمه (ع)

‏     ‏‏و چه بسا مسائل عرفانی که در قرآن و این مناجاتهای ائمه اطهار سلام الله علیهم و‏‎ ‎‏همین مناجات شعبانیه مسائل عرفانی هست که اشخاص، فلاسفه، عرفا تا حدودی ممکن‏‎ ‎‏است ادراک کنند، بفهمند عناوین را، لکن آن ذوق عرفانی چون حاصل نشده است‏‎ ‎‏نمی توانند وجدان کنند. آیه شریفه در قرآن: ‏ثُمَّ دَنی فَتَدَلَّی فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَی‎[1]‎‏ خوب،‏‎ ‎‏مفسرین، فلاسفه در این باب صحبتها کردند، لکن آن ذوق عرفانی کم شده است. ‏اِلهی‎ ‎هَبْ لِی کَمالَ الاْنْقِطاعَ اِلَیْکَ وَ اَنِرْ اَبْصَارَ قُلُوبِنا بِضِیاء نَظَرِها اِلَیْکَ حَتّی تَخْرِقَ اَبْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ اِلَی‎ ‎مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصیرَ اَرواحَنا مُعَلَّقَهً بِعِزّ قُدْسِکَ اِلهی وَاجْعَلْنِی مِمَّنْ نادَیْتَهُ فَاجابَکَ وَ ناجَیْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِکَ‎[2]‎‎ ‎‏اینها عناوینشان را خیال می کند انسان، خوب، ما هم می دانیم. نه عارف و نه فیلسوف و نه‏‎ ‎‏دانشمند نمی توانند ذوب کنند چی هست مسئله. مسئلۀ ‏فَصَعِقَ لِجَلالِکَ‏ که مبدأش قرآن‏‎ ‎‏است: ‏و خَرَّ موسی صَعِقاً‎[3]‎‏، مسئله ای است که انسان گمان می کند که خوب افتاد غش کرد‏‎ ‎‏«صَعِقَ» یعنی غش کرد، اما این غش چی بوده است؟ غش حضرت موسی چی بوده‏‎ ‎‏است؟ این مسئله ای نیست که غیر موسی بفهمد. یا: دَنی فَتَدَلّی را، این مسئله ای نیست که‏

صحیفه امامجلد 17صفحه 457
‏غیر آن کسی که «دُنُوّ»‏‎[4]‎‏ پیدا کرده است بتواند فهم کند، ادراک کند، ذوب کند. یا همین‏‎ ‎‏جملاتی که در این مناجات بزرگ است و بعض جملات دیگری که در آن هست،‏‎ ‎‏مسائلی است که به حسب ظاهر سهل است و واقعاً ممتنع است. ریاضات بسیار می خواهد‏‎ ‎‏تا انسان بتواند بفهمد که ناجیته ‏‏[‏‏با فتح تا‏‏]‏‏ نه ناجیته ‏‏[‏‏با ضم تا‏‏]‏‏، «ناجَیتَه» این چی است؟‏‎ ‎‏خدا با آدم مناجات می کند، چی است مناجات؟ چه خواسته اند ائمه؟ این از دعاهایی‏‎ ‎‏است که من غیر از این دعا ندیدم که روایت شده است همۀ ائمه این دعا را، این مناجات‏‎ ‎‏را می خواندند، این دلیل بر بزرگی این مناجات است که همۀ ائمه این مناجات را‏‎ ‎‏می خواندند. چی بوده است این؟ بین آنها و خدای تبارک و تعالی چه مسائلی بوده‏‎ ‎‏است؟ ‏هَبْ لِی کَمالَ الاْنْقِطاعِ اِلَیْکَ‏ کمال انقطاع چی است؟ ‏وَ بِیَدِکَ لابِیَدِ غَیْرِکَ زِیادَتی وَ نَقْصِی وَ نَفْعِی‎ ‎وَ ضَرّی‎[5]‎‏؛ خوب، آدم به حسب ظاهر می گوید خوب، همه چیز با اوست. اما وجدان این‏‎ ‎‏مطلب که هیچ ضرری به ما نمی رسد الا به دست اوست، هیچ منفعتی نمی رسد الاّ به‏‎ ‎‏اوست، اوست ضارّ و نافع، اینها چیزهایی است که دست ماها از آن کوتاه است. و دعا‏‎ ‎‏کنید که خدای تبارک و تعالی به ما توفیق بدهد که در این ماه شریف و ماه شریف رمضان‏‎ ‎‏از این مسائل هم یک حظی ولو یک جلوۀ کوچکی در دلها و قلبهای ما واقع بشود، و‏‎ ‎‏لااقل مؤمن به این بشویم که قضیّۀ «صَعِقَ» چه قضیه ای است. مؤمن به این بشویم که‏‎ ‎‏مناجات خدا با انسان چی هست. مناجات را مؤمن بشویم به آن، انکار نکنیم، نگوییم‏‎ ‎‏اینها حرفهای درویشی است. همۀ این مسائل در قرآن هست به نحو لطیف و در کتب‏‎ ‎‏ادعیۀ مبارکۀ ما که از ناحیۀ ائمۀ هدی وارد شده است، همۀ این مسائل هست، نه به آن‏‎ ‎‏لطافت قرآن، لکن به نحو لطیف. آن هم و همۀ اشخاصی که بعدها این اصطلاحات را به‏‎ ‎‏کار برده اند فهمیده و نفهمیده از قرآن و حدیث گرفتند، و ممکن است که اصل مسندش‏‎ ‎‏هم درست ندانند؛ البته به حقیقت اش هم کم آدمی است که می تواند پی برد تا چه رسد به‏‎ ‎‏اینکه ذایقۀ روح بچشد این را. چشیدن ذایقه یک مسئلۀ فوق این مسائل است. ‏


صحیفه امامجلد 17صفحه 458
دفاع امریکا از جاسوسان و متجاوزین به جمهوری اسلامی

‏     ‏‏و من امیدوارم که خداوند تبارک و تعالی این ملتی که امروز قیام کرده است، نهضت‏‎ ‎‏کرده است و برای او قیام کرده است، و برای او نهضت کرده است، شرّ مفسدین و جبارین‏‎ ‎‏را از سرش کوتاه کند تا برسد به مسائلی که باید برسد. لکن تا این قدرتهای بزرگ به‏‎ ‎‏اریکۀ قدرت خودشان نشسته اند، این امری است که یک قدری به نظر مشکل می آید.‏‎ ‎‏نمی دانم که در بعضی از رادیوها که پخش کردند صحبت رئیس جمهور امریکا را‏‎ ‎‏ملاحظه کردید که ایشان از همۀ دنیا استمداد کردند برای اینکه، این بهایی هایی‏‎[6]‎‏ که در‏‎ ‎‏ایران هستند و مظلوم اند و جاسوس هم نیستند، و به جز مراسم مذهبی به کار دیگر اشتغال‏‎ ‎‏ندارند، و ایران برای همین که اینها مراسم مذهبیشان را بجا می آورند 22 نفرشان را‏‎ ‎‏محکوم به قتل کرده اند، ایشان از همۀ دنیا استمداد کرده که اینها که جاسوس نیستند، اینها‏‎ ‎‏یک مردمی هستند دخالت در هیچ کاری ندارند، و روی انساندوستی ایشان این مسائل را‏‎ ‎‏می گویند. اگر ایشان این مسائل را نمی گفت، گاهی اذهان ساده احتمال می دادند که خوب‏‎ ‎‏اینها هم یک مردمی هستند که ولو اعتقاداتشان فاسد است لکن مشغول کار خودشان‏‎ ‎‏هستند و مشغول عباداتی که به نظر خودشان عبادت است مثلا هستند، و حال آنکه در آن‏‎ ‎‏نظر هم نبودند. لکن بعد از اینکه آقای ریگان گفته اند، شهادت دادند به اینکه اینها جز‏‎ ‎‏مراسم مذهبی چیزی دیگری ندارند، باز هم ما می توانیم باور کنیم؟ از آن طرف وقتی که‏‎ ‎‏حزب توده را می گیرند شوروی صدایش بلند می شود که یک عدۀ مردم بیگناهی که با‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی هم موافق بودند، پشتیبان بودند، جمهوری اسلامی را هم اینها مثل‏‎ ‎‏دیگران همراهی کردند و حالا هم همین طور هستند، دولت ایران بیخودی آمده است‏‎ ‎‏اینها را گرفته است و حبس کرده است. از آن طرف هم آقای ریگان‏‎[7]‎‏ می گوید که این‏‎ ‎

صحیفه امامجلد 17صفحه 459
‏بهایی ها، بیچاره ها مردم آرامی، ساکتی مشغول عبادت خودشان هستند، جهات مذهبی‏‎ ‎‏خودشان را بجا می آورند و ایران برای خاطر همین که اینها اعتقادشان مخالف با اعتقاد‏‎ ‎‏آنهاست گرفتند. اگر اینها جاسوس نیستند شما صدایتان در نمی آمد. شما برای خاطر‏‎ ‎‏اینکه، اینها یک دسته ای هستند که به نفع شما هستند، والاّ ما شما را می شناسیم، امریکا را‏‎ ‎‏هم می شناسیم که انساندوستی اش گل نکرده است که حالا برای خاطر 22 نفر بهایی که‏‎ ‎‏در ایران به قول ایشان گرفتار شدند، برای انساندوستی یک وقت همچو صدا کرده و‏‎ ‎‏فریاد کرده و به همۀ عالم متشبّث شده است که به فریاد اینها برسید. مردم شما را‏‎ ‎‏می شناسند، شمایی که عراق را وادار کردید که هر روز به سر این کشور ما آن می آورد که‏‎ ‎‏مغول نیاورد، و به سر کشور خودشان را هم همین طور. عراق که یک دسته از علمای‏‎ ‎‏بزرگ آنجا را مثل آقای آیت الله آسید یوسف،‏‎[8]‎‏ که من او را می شناسم که چه مرد سالم‏‎ ‎‏و صحیحی است، برای خاطر ـ به نظر می آید ـ انتقام از مرحوم آیت الله حکیم، ایشان را با‏‎ ‎‏عدۀ کثیری از بچه ها و بزرگهای این فامیل را گرفته است، شما چنانچه انساندوست بودید‏‎ ‎‏یک کلمه خوب بود بگویید، اشارتاً بگویید که خوب چرا این کار را می کنید؟ یک کلمه‏‎ ‎‏در رسانه های گروهی شما اشکال کنند به اینکه این کارها در عراق و ایران چی هست که‏‎ ‎‏شما می کنید. شما دیدید که اینها چه کردند و رسیدید به اینکه پرونده های آنها را مطالعه‏‎ ‎‏کردید و می گویید؟ یا غیب می دانید؟ اگر دلیلی ما نداشتیم به اینکه اینها جاسوس امریکا‏‎ ‎‏هستند جز طرفداری ریگان از آنها و دلیلی نداشتیم که حزب توده جاسوس هستند جز‏‎ ‎‏طرفداری شوروی از آنها، کافی بود. لکن ما به شما بگوییم نه حزب توده را به واسطۀ‏‎ ‎‏حزب توده بودنش و نه بهایی را به واسطۀ بهایی بودنش این محاکم ما محاکمه کردند و‏‎ ‎‏حکم به حبس دادند. اینها مسائل دارند، حزب توده را خودشان آمدند همۀ حرفهایشان‏‎ ‎‏را زدند و سابقه دارند اینها. بهایی ها یک مذهب نیستند، یک حزب هستند، یک حزبی‏‎ ‎‏که در سابق، انگلستان پشتیبانی آنها را می کرد و حالا هم امریکا دارد پشتیبانی می کند،‏
صحیفه امامجلد 17صفحه 460
‏اینها هم جاسوس اند مثل آنها. اگر جاسوس نباشند، خوب بسیاری از مردم دیگر هم‏‎ ‎‏هستند که اینها انحرافات عقیدتی دارند، کمونیست هستند، چیزهای دیگر هستند، لکن‏‎ ‎‏محاکم ما به واسطۀ کمونیست بودن آنها یا انحراف عقیده داشتن آنها، آنها را نگرفتند و‏‎ ‎‏حبس بکنند. حزب توده هم مادامی که توطئه نکرده بود، مادامی که اشتغال به توطئه اش‏‎ ‎‏زیاد نشد ـ البته تحت نظر بودند اینها که اینها چه می کنند چون سابقه داشتند اینها ـ ولی‏‎ ‎‏مادامی که نزدیک نشد این توطئه شان به خیال خودشان، به خیال فاسد خودشان به ثمر‏‎ ‎‏برسد، آن وقت بود که پاسدارهای عزیز ما آنها را گرفتند و ان شاءالله به موقع خودش به‏‎ ‎‏جزای خودشان هم می رسند. ‏

‏     مسئله این است که طرفدار اینها، شما آقای ریگان هستید، و طرفدار آنها آقای فرض‏‎ ‎‏کنید شوروی هست، و این دلیل بر این است که اینها یک وضع خاصی دارند که آنها نفع‏‎ ‎‏به اینها می رسانند و اینها نفع به اینها می رسانند، نفع رساندن اینها غیر از این می تواند باشد‏‎ ‎‏که اخبار ما را به آنها بدهند، جاسوسی بکنند بین ملت ایران و دولت ایران با آنها. این‏‎ ‎‏گرفتاریهایی است که کشور ما امروز دارد با این ابرقدرت ها و این منحرفین. ‏

انتقاد صحیح آری اما توطئه هرگز

‏     ‏‏از آن طرف هم در داخل کشور شیاطینی هستند که اینها هم یا کارگرند برای آنها یا‏‎ ‎‏نفهم اند، یا از جمهوری اسلامی بدشان می آید اصلاً، می گویند یک چیز دیگر باشد، یا‏‎ ‎‏اگر واقعاً متعهد هستند جمهوری اسلامی را هم قبول دارند، همه چیز را هم با شما آقایان‏‎ ‎‏مشترک هستند، لکن از ساده لوحیشان استفاده می شود و از آنها کار کشیده می شود. من‏‎ ‎‏که یک وقت می گویم که مثلاً اینطور صحبتها نباید بشود، اینطور حرفها نباید در کجا گفته‏‎ ‎‏بشود، نمی گویم که اختناق است؛ هر چه می خواهند بگویند و هر چه می خواهند انتقاد‏‎ ‎‏کنند، انتقاد غیر توطئه است. لحن توطئه با لحن انتقاد فرق دارد. انتقاد از اموری است که‏‎ ‎‏سازنده است. مباحثۀ علمی همان طوری که علوم اسلامی بی مباحثه نمی رسد به مقصد،‏‎ ‎‏امور سیاسی هم بی مباحثه نمی رسد به مقصد؛ مباحثه می خواهد، اشکال می خواهد، رد‏

صحیفه امامجلد 17صفحه 461
‏و بدل می خواهد، این را هیچ کس جلویش را نمی گیرد. لکن یک وقت لحن، لحن انتقاد‏‎ ‎‏نیست، لحن، لحن تضعیف جمهوری اسلامی است، ولو اینکه دیکته کردند به او دادند،‏‎ ‎‏نفهمد که اینطوری است، لحن، این لحن است، ما با این لحن مخالفیم؛ این لحن، آزاد‏‎ ‎‏نیست. توطئه آزاد نیست، انتقاد آزاد است. بنویسند، بگویند، انتقاد کنند، اما توطئه کردن‏‎ ‎‏و دنبال این باشند که تضعیف کنند جمهوری اسلامی را، تضعیف کنند ارگانهای این‏‎ ‎‏جمهوری را، آن است که دست در کار است، و ماورای او دستهایی است که گرداننده‏‎ ‎‏هستند. این دولت دارد با تمام توانی که دارد، در یک وقتی که هرکس باشد ناتوان است،‏‎ ‎‏در یک همچو وضعیتی که ما داریم، هر کس که بخواهد یک عمل مثبتی انجام بدهد با‏‎ ‎‏توانایی زیاد نمی تواند انجام بدهد، دولتی که تمام توان خودش را دارد برای این ملت‏‎ ‎‏صرف می کند و زحمت می کشد، آن وقت در مقابلش بیایند، یک وقت نخست وزیرش‏‎ ‎‏را متهم کنند که چه هست، یک وقت وزیر کذایش را. اینها اگر چنانچه واقعاً انتقاد‏‎ ‎‏سازنده داشتند خوب، انتقاد کنند، بگویند فلان جا کج است فلان جا راست، اما همۀ‏‎ ‎‏مسائل را کنار گذاشتن، کارهایی که این دولت بیچاره کرده است کنار گذاشتن، کارهایی‏‎ ‎‏که مجلس کرده است کنار گذاشتن، نادیده حساب کردن که اینها هیچ، برای این ملت تا‏‎ ‎‏حالا هیچ انجام نگرفته است و الآن مثل زمان سابق همه چیز ما وابسته تر شده است،‏‎ ‎‏خوب، اینها معلوم است یک دستی پشتش هست که مردم را هُل بدهد و از صحنه بیرون‏‎ ‎‏کند، و به جای او آنهایی که باید بیایند بیایند، ما بااین مخالف هستیم، هر مسلمانی با این‏‎ ‎‏مخالف است، هر روحانی ای با این مخالف است، هر انسانی با این مخالف است. آقا‏‎ ‎‏مردم زحمت کشیدند، جوان دادند، همۀ چیز دادند در راه اسلام، اسلامی که حالا با خون‏‎ ‎‏این مردم، با شهادت این جوانهای عزیز رسیده است به آنجایی که می خواهد حالا یک‏‎ ‎‏رشدی بکند و محکم کند پلی خودش را، و بحمدالله شده است، شما حالا از سر گرفتید و‏‎ ‎‏می خواهید هی یکی یکی تضعیف کنید، آن توطئه گر هست، و آن چه هست و آن‏‎ ‎‏کمونیست هست و آن سرمایه دار است و همین حرفهای مزخرف که هی گفته می شود.‏‎ ‎‏اگر انتقاد صحیح دارید خوب بگویید، بنویسید، و امضا کنید که این من می گویم اینجا و‏
صحیفه امامجلد 17صفحه 462
‏آنجا درست نیست، ولو اینکه دولت خیلی کار کرده لکن اینجا ناقص است. اگر یک‏‎ ‎‏وقت هم دیدید که فلان دادگاه عمداً خلاف کرده است، فلان دولت، فلان وزیر عمداً‏‎ ‎‏خلاف کردند، شما با یک دلیلی ثابت کنید این معنا را. از آن دولت، از او بازخواست‏‎ ‎‏می شود. اما انسان بنشیند و بی امضا هی بنویسد و منتشر کند و هی تهمت بزند و منتشر‏‎ ‎‏کند، چرا بی امضاست؟ اگر راست می گویید خوب امضا کنید. نباید انسان متوجه بشود به‏‎ ‎‏اینکه حالا از باب اینکه یک دسته ای یک به خیال آقایان، به خیال اینها یک چیزی‏‎ ‎‏گیرشان آمده است، والاّ جز زحمت چی هست برایشان؟ این روحانیت قم جز زحمت،‏‎ ‎‏این مدرسین محترم قم الآن جز زحمت و وقت صرف کردن که باید در امور علمی‏‎ ‎‏صرف بکنند، حالا آمدند در اموری که باید صرف بشود صرف می کنند، چی هست‏‎ ‎‏برایشان؟ چه چیزی به آنها دادند؟ این «روحانیت مبارز تهران» جز اینکه زحمت دارند‏‎ ‎‏می کشند و دارند خون دل می خورند چی به آنها رسیده است؟ ‏

تضعیف جمهوری اسلامی، یعنی تضعیف اسلام

‏     ‏‏این دادگاهها و این دادسراها و این قضات و این مجلس و این شورای نگهبان و این‏‎ ‎‏همه، تا برسیم به آن پاسدارها و پاسبانها که جان عزیزشان را دارند فدای شماها می کنند و‏‎ ‎‏فدای اسلام می کنند و فدای مسلمین می کنند، آن وقت سزاوار است که انسان تضعیف‏‎ ‎‏کند اینها را؟ با تضعیف دولت آنها را تضعیف کند؟ چیزهایی بگوید آنجا هم منتشر‏‎ ‎‏بکنند که مردم تضعیف بشوند؟ اینها است که انسان را به صدا درمی آورد و می گوید که‏‎ ‎‏آقا، بنشینید سرجایتان، بس است، دیگر نمی شود آن ترتیب برگردد. و اما خیر، فلانی‏‎ ‎‏باانتقاد مخالف است، نخیر، انتقاد بکنید توطئه نکنید. من با توطئه مخالفم، همه هم‏‎ ‎‏مخالف اند. ما با تضعیف جمهوری اسلامی، تضعیف جمهوری اسلامی، یعنی تضعیف‏‎ ‎‏اسلام، ما با این مخالفیم؛ کدام مسلمان است که مخالف نیست با این؟ ‏

اتکال بر خداوند و خوف نداشتن در امور

‏     ‏‏در هر صورت ان شاءالله امیدوارم که خداوند این عید را بر همۀ شماها مبارک کند. و با‏

صحیفه امامجلد 17صفحه 463
‏دلگرمی به اینکه خدای تبارک و تعالی عنایت دارد به این کشور، این کشوری است که‏‎ ‎‏نمونه است در اینکه متعهد به اسلام است، این کشوری است که دولت و ملتش، مجلس و‏‎ ‎‏روحانیت اش همه دست به هم داده اند که اسلام را در اینجا و ان شاءالله در همۀ جا پیاده‏‎ ‎‏کنند. خدای تبارک و تعالی مطمئن باشید که عنایت دارد، و ولی عصر ـ سلام الله علیه و‏‎ ‎‏ارواحناله الفداء ـ عنایت به این جامعه دارد، و با اتّکال به خدای تبارک و تعالی و عنایت‏‎ ‎‏ارواح مقدسه نباید ما به خودمان هیچ خوفی راه بدهیم و خوفی هم نداریم. من کراراً این‏‎ ‎‏را عرض کرده ام که خوف آن دارد که برای آن عالم یک چیزی قائل نیست. این‏‎ ‎‏جوانهای ما که می آیند و می گویند ما می خواهیم شهید بشویم، اینها خوف دارند از‏‎ ‎‏مردن؟ اینهایی که قسم می دهند انسان را که ما شهادت نصیبمان بکنید، خدا بکند، اینها‏‎ ‎‏خوف دارند از شهادت؟ از مردن خوف دارند؟ اینهایی که مشغول خدمت هستند و هر‏‎ ‎‏آن محتمل است که خدای نخواسته مورد اصابۀ چیزهایی بشوند، اینها خوف ندارند،‏‎ ‎‏اینها مشغول خدمت هستند. خوف آن دارد که آن طرف را قبول ندارد. آن که فهمیده‏‎ ‎‏است که یک طرف دیگری هم هست، فهمیده است که این دنیا معبر است برای آن عالم،‏‎ ‎‏آن دیگر خوفی ندارد،آرزویش این است که به مقصدش برسد. ‏اِلهی هَبْ لِی کَمالَ الاْنْقِطاعِ‎ ‎اِلَیْکَ وَ اَنِرْ أبْصارَ قُلُوبِنا بِضِیاء نَظَرِها اِلَیْکَ حَتّی تَخْرِقَ اَبْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ اِلَی مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصیرَ‎ ‎اَرواحُنا مُعَلَّقَهً بِعِزّ قُدْسِکَ.

‏     ‏‏خداوند ان شاءالله اسلام را پیروز کند، و لشکریان اسلام پیروز بشوند و دست اشرار از‏‎ ‎‏این کشور کوتاه بشود. ‏

‏والسلام علیکم و رحمة الله ‏

‎ ‎

صحیفه امامجلد 17صفحه 464

  • ـ سورۀ نجم، آیات 8 و9: «سپس نزدیک شد و بسیار نزدیک شد به قدر دو کمان، یا نزدیکتر».
  • - «خدایا کمال انقطاع به خودت را به من ببخش و دل و دیدۀ ما را نورانی کن به تابش نظر خود به آن، تا دیده های دل پرده های نور را بدَرد و به سرچشمه عظمت برسد و ارواح ما به عزّ قدس تو آویخته گردد. خداوندا، از آنانم قرار ده که چون ندا در دهی پاسخ تو را گوید و چون به او توجه کنی، از جلال و عظمت تو بیهوش گردد و نعره بزند.» مفاتیح الجنان، اعمال مشترکۀ ماه شعبان.
  • ـ سورۀ اعراف، آیۀ 143: «کوه را خُرد کرد و موسی بیهوش بیفتاد».
  • ـ نزدیکی.
  • ـ «و بدست تُست نه بدست غیر تو؛ زیادت و نقص و نفع و ضررِ من». مفاتیح الجنان، اعمال مشترکۀ ماه شعبان.
  • ـ فرقه بهایی، فرقه ضاله ای که از دوران قاجار ناصرالدین شاه توسط فرد گمراهی به نام سید علی محمد شیرازی بین عده ای از عوام رواج یافت و بعد از اعدام وی، این فرقه به حیات اجتماعی ـ سیاسی خود ادامه داد و تاریخ آن خدمتگزاری این فرقه به عوامل استعمار و استکبار جهانی است.
  • ـ رونالد ریگان، رئیس جمهور پیشین امریکا از حزب جمهوریخواه.
  • ـ آقای سید یوسف حکیم، فرزند آقای حاج سید محسن حکیم از مراجع تقلید عراق.