سخنرانی

سخنرانی در جمع اعضای شورای سرپرستی صدا و سیما (لزوم اصلاح برنامه ها)

سخنرانی

‏زمان: صبح 17 دی 1362 / 3 ربیع الثانی 1404 ‏

‏مکان: تهران، جماران‏

‏موضوع: نقش صدا و سیما در ترویج اسلام و چهرۀ ایران، و لزوم اصلاح برنامه های آن ‏

‏حضار: اعضای شورای سرپرستی صدا و سیما‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

لزوم توجه به کیفیت و محتوای برنامه های صدا و سیما 

‏     ‏‏من از اولی که انقلاب پیروز شد و این امور به آقایان واگذار شد، راجع به صدا و‏‎ ‎‏سیمای جمهوری اسلامی خیلی پافشاری داشتم که مسائلی که آنجا طرح می شود، و‏‎ ‎‏وضع آنجا یک وضعی باشد که خودش مروّج اسلام باشد. اول هم بدتر شلوغ بود، خیلی‏‎ ‎‏خیلی ناگوار بود. زمانی که قطب زاده‏‎[1]‎‏ هم بود به ایشان من سفارش کردم که شما این‏‎ ‎‏موسیقی ها را بردارید، این چیزهایی که نمی توانید جدا کنید از هم، اصلش آن را‏‎ ‎‏نگذارید. ما یک کار حرامی را بکنیم که یک چیزی را می خواهیم نشان بدهیم، این‏‎ ‎‏صحیح نیست، ایشان یا نتوانست یا نخواست، نشد. بعدش هم که اشخاص آمدند مکرر‏‎ ‎‏گفتند، که به ایشان هم گفتم که باید اینطور باشد که این یک نمایشی از جمهوری اسلامی‏‎ ‎‏است، هم محتوای آن و هم کیفیت، در محتوا هم نواقصی بود، خیلی بهتر شده است،‏‎ ‎‏لکن باز  هم اصل اینطور ‏‏[‏‏مطلوب‏‏]‏‏ نیست که نیست، مثلاً بعض امور که لازم است گفته‏‎ ‎‏بشود یا کم گفته می شود، یا گفته نمی شود. بعض امور که چندان لزومی ندارد خیلی تکرار‏‎ ‎‏می شود، این باید یک جوری باشد که این وضع ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ نداشته باشد. و همین طور بعضی از‏‎ ‎‏آنهایی که مثلاً تئاترهایش مبتذل است خیلی، تئاترهای تعزیه ای! من هر وقت باز می کنم‏‎ ‎‏ناراحت می شوم که اینها خیلی مبتذل درست کرده اند، تئاترهای متعارفشان اکثراً خوب‏‎ ‎‏است. امّا اینهایی که به صورت تعزیه ای درمی آورند اکثراً یک چیز مبتذلی است،‏

صحیفه امامجلد 18صفحه 287
‏خلاصه انسان مشمئز می شود از آن، حالا ممکن است در بین مردم یک عده ای باشند که‏‎ ‎‏او را بخواهند، اما حالا من برداشت خودم است، این را نمایش دادن ‏‏[‏‏در‏‏]‏‏ آن وقت که‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی این وضع را دارد یک قدری سبک است برای جمهوری اسلامی،‏‎ ‎‏مسائل اساسی باید در آنجا گفته بشود. «اخبار» درست جمع آوری نمی شود از جهان.‏‎ ‎‏اخبار مثلاً تکراری زیاد است؛ عمرشان را صرف می کنند به همین تکرارهایی که کی‏‎ ‎‏باکی صحبت کرد، و کی با کی حرف زد و چی گفته این خیلی کوچک می کند اینها را باید‏‎ ‎‏یک قدری ـ حالا که آقایان هستید ـ اینها را باید ان شاءالله که به تدریج درست‏‎ ‎‏[‏‏بکنید‏‏]‏‏این راجع به این جهتش.‏

تکذیب نسبت نابجا به فرزند امام

‏     ‏‏راجع به افراد که در آنجا هستند، باید یک افرادی باشند که امین باشند، واقعاً اینطور‏‎ ‎‏نباشد که مثلاً یک حرفهایی بروند در خارج بزنند که بر خلاف امانت است، مثلاً یک‏‎ ‎‏آقایی آمد اینجا راجع به اینکه سابقاً آقایان یک عده ای بودند که در صدا و سیما بودند‏‎ ‎‏بعد هم من از باب اینکه دیدم با قانون اساسی مخالفت کردند، و یک وضعی پیش‏‎ ‎‏آوردند که به هم بخورد آنجا، ـ نمی گویم متعمّد بودند اما وضع اینطور پیش آمد ـ که‏‎ ‎‏دنبال او من گفتم، به آقایان گفتم اینها را معزولشان کنید شما گفتید که نه خوب نیست‏‎ ‎‏معزول کنیم، خوب است که اینها استعفا بدهند. بنابراین شد که استعفا بدهند بعد یک‏‎ ‎‏آقایی آمد به من گفت که برای چه شما گفتید استعفا بدهید، من هیچ یادم نبود، گفتم من‏‎ ‎‏یادم نیست، و گفتم نه گفتم یادم نیست حالا چه گفتم به او، از قراری که شنیدم بعد آن‏‎ ‎‏آقاها رفتند بیرون، در حزب و در جاهایی حتی، ـ به من اینجور گفتند من صحت و‏‎ ‎‏سقم‏‏[‏‏ش را‏‏]‏‏ نمی دانم ـ تلفن به اطراف: که «احمد»‏‎[2]‎‏ دروغ گفته به ما، از قول فلانی! شما‏‎ ‎‏ببینید منزل ما را اینطور معرفی کردند که احمد در اینجا از قول من دروغ می گوید، آن هم‏‎ ‎‏یک همچنین دروغی، دروغی که شما مطلع می شوید از واقعش، آقای خامنه ای مطلع‏

صحیفه امامجلد 18صفحه 288
‏می شود، ـ عرض می کنم ـ مردم همه مطلع می شوند، خوب این روی  چه اساس بوده؟‏‎ ‎‏روی این اساس بوده است که احمد را بکوبند، احمد که کاره ای نیست، روی این اساس‏‎ ‎‏بوده است که اینجا را سبک کنند با یک چنین مسائلی. خوب، نمی دانم وضع چی است،‏‎ ‎‏اشتباه بوده است چه بوده است؟ من مترقّبم که آقایان در امور با تفکر صحبت کنند. این‏‎ ‎‏طور نباشد که مثلاً فرض کنید در باطن ذاتشان یک چیزی باشد، یک ناراحتی باشد، آن‏‎ ‎‏وقت یک دفعه بگویند که احمد از ‏‏[‏‏قول‏‏]‏‏ خمینی دروغی آمده به ما نقل کرده، و حال‏‎ ‎‏آنکه مسئله اینطور نبوده. شما مطلعید، آقای رئیس جمهور مطلعند، عرض می کنم که‏‎ ‎‏ایشان مطلعند که من گفتم اینها را عزل کنید، البته نگفتم استعفا بدهند، گفتم اینها را عزل‏‎ ‎‏کنید برای اینکه خلاف قانون کردند، و وضع آنجا را چنین بوده است که به هم می خورده‏‎ ‎‏است. بعد آقایان گفتند نه این خوب نیست و آقای اردبیلی‏‎[3]‎‏ گفتند که این خوب نیست،‏‎ ‎‏آقایان استعفا بدهند، من هم گفتم خوب اینطور بهتر است.‏

لزوم حفظ موازین اسلامی و آبروی افراد در صدا و سیما

‏     ‏‏البته من از آقایانی که در صدا و سیما هستند این توقع را دارم که مسائل را روی مسائل‏‎ ‎‏شخصی هیچ وقت نبرند. مسائل، روی مسائلِ مصلحت دولتی خودمان، مصلحت کشور‏‎ ‎‏خودمان باشد، یک کسی را من ازش ناراحت هستم، حالا بیایم در صدا و سیما مثلاً چه‏‎ ‎‏بکنم، که این چطور است! این با مصلحت کشور مخالف است. ما باید مسائل را اسلامی با‏‎ ‎‏آن برخورد بکنیم، اخلاق اسلامی داشته باشیم. و یک وقت خدای نخواسته درصدد‏‎ ‎‏کوبیدن یک کسی، درصدد بزرگ کردن بی جای کسی، کوچک کردن بی جای کسی،‏‎ ‎‏درصدد این مسائل نباید باشیم، ما باید نظرمان بالاتر از این معانی باشد. کسانی که متکفل‏‎ ‎‏صدا و سیما هستند، اینها امانت دار کشور اسلامی هستند. این با جاهای دیگر فرق دارد، با‏‎ ‎‏یک وزارتخانه  فرق می کند. اینها مسائلی هستند که یک وقت می بینید پخش می شود،‏‎ ‎‏در تمام دنیا پخش می شود، مسئله به دست آنها می رسد، هزار جور بساط درست‏

صحیفه امامجلد 18صفحه 289
‏می کنند. باید به این خیلی توجه بشود که موازینْ اسلامی باشد.‏

‏     باز هم این را تکرار می کنم که موسیقی ها باز کمی هست، باید اشخاصی که مطلعند‏‎ ‎‏اینها موسیقی هستند مشاهده کنند ببینند اگر یک چیزی را می بینند موسیقی اش را‏‎ ‎‏نمی توانید رد کنید، اصلش را رد کنید.‏

‏[‏‏آقای محمد هاشمی ‏‏]‏‏مدیر عامل صدا و سیما‏‏]‏‏: منظور غنا است؟‏‏]‏

‎     ‎‏همان را می گویم ‏‏[‏‏اگر‏‏]‏‏موسیقیِ حرام باشد.‏

‏     آن چیزهایی که راجع به جنگ است اینها چیزی نیستند.‏

‏[‏‏آقای محمد هاشمی: سرودها؟‏‏]‏

‎     ‎‏بله، این ها چیزی نیستند، اما گاهی هم هست که غناست.‏

‏[‏‏آقای هاشمی: شما موارد خاصی که به نظرتان‏‏]‏‏هست‏‏]‏‏، اگر موارد خاصی را ‏‏[‏‏در نظر دارید‏‏]‏‏ معیّن‏‎ ‎‏کنید‏‏]‏

‎     ‎‏من نمی توانم بگویم، من که نمی توانم بنشینم پای رادیو ببینیم چی می گوید،‏‎ ‎‏اینجایش چطور است. این را باید خود شما آقایان، اشخاصی که مطلعند از آن، جدا کنند‏‎ ‎‏از هم، لابد می توانند این را، وقتی هم که چیزی را می خواهند ‏‏[‏‏به پخش‏‏]‏‏بدهند،‏‎ ‎‏می توانند این را جداش کنند، اگر هم نتوانستند اصلش را کنار بگذارند...‏

لزوم اصلاح تئاترهای مذهبی

‏     ‏‏تئاترهایشان، نمایشنامه هایشان، اینها را باید خیلی مواظب باشید که مبتذل نباشد.‏‎ ‎‏گاهی سازنده است، واقعاً خوب است خیلی، غالباً من از این تئاترهایی که در ایران‏‎ ‎‏خودشان تهیه می کنند به نظرم می آید خوب است، لکن آن قسمش من نمی دانم چه‏‎ ‎‏جوری است که همان قسمی که تعزیه می گیرند و چه می کنند، ثناخوانی می کنند و چه‏‎ ‎‏می کنند، آنها به نظر من خیلی مبتذلند. حالا اگر دیگران بپسندند من حرفی ندارم اما به‏‎ ‎‏نظرم اینجوری می آید.‏

‏     علی أیِّ حال کلیِ مطلب این است که ‏‏[‏‏صدا و سیما‏‏]‏‏ یک بنگاهی است که سر و‏

صحیفه امامجلد 18صفحه 290
‏کارش با دنیاست، نه با ما، نه با ایران؛ یعنی می تواند ایران را معرفی کند یک معرفی خوب‏‎ ‎‏به دنیا، و می تواند معرفی کند معرفی بد به دنیا، این می تواند بهانه دست خارج بدهد،‏‎ ‎‏می تواند بهانه های خارج را سلب بکند. این کاره است، یک چیزی که این کاره است آن‏‎ ‎‏وقت هم در ایران شما می دانید همه دارند، رادیو همه دارند، دیگر نمی شود گفت یک‏‎ ‎‏خانه فقیر هست ندارد، پیشتر گوش نمی کردند من خودم هم گوش نمی کردم. الآن هم‏‎ ‎‏علما گوش می کنند، هم طلبه ها گوش می کنند، هم فقرا گوش می کنند، هم دهاتی ها گوش‏‎ ‎‏می کنند، و هرجا هم سیمای جمهوری باشد آنجا هم همینطور است. خوب علاوه اینها‏‎ ‎‏در خارج می رود، پخش می شود در خارج، و ما باید فکری بکنیم که مبادا خدای‏‎ ‎‏نخواسته ما با دست خودمان برای دیگران بهانه درست کنیم، ما باید کوشش بکنیم اتکال‏‎ ‎‏به خدا بکنیم و دیگر هرچه هم شد ما مقصر نباشیم. عمده این است که ما فردا می رویم‏‎ ‎‏پیش خدا مقصر نباشیم. نتوانستیم، غیر از نخواستیم است. اشتباه کردیم، غیر از این است‏‎ ‎‏که عمداً کردیم. این را باید جوری کنیم همچو باشد که وقتی آنجا می رویم رویمان سفید‏‎ ‎‏باشد، ولو اینجا شکست بخوریم. شکست اینجا مهم نیست. به نظر من این چیزی نیست.‏

‏[‏‏آقای هاشمی: ان شاءالله اینجا هم شکست نمی خوریم‏‏]‏

متکی نبودن انقلاب به اشخاص 

‏     ‏‏شکست توی کار نیست ان شاءالله ، اما گرچه من می گویم مسئله این حرفها نیست،‏‎ ‎‏مسئله گذشته از این حرفها، و من به شما عرض بکنم گاهی وقتها بعضی از نزدیکان،‏‎ ‎‏دورها، اظهار نگرانی می کنند که اگر تو نباشی چه می شود. گفتم قضیه روی غلتکش‏‎ ‎‏افتاد، این دیگر تابع نیست که کی باشد کی نباشد. اینها همانطور که آنها خیال می کردند که‏‎ ‎‏اگر حزب جمهوری را چیز بکنند و این آقایان به این عزیزی را ببرند این به هم می خورد‏‎ ‎‏تمام می شود، گفته بودند این را که یکی دو تا مانده این دو تا هم بروند، تمام است. خوب‏‎ ‎‏این از بی عقلی شان است، یا اینکه تشخیصشان غلط است، یا خیر عمداً می خواهند‏

صحیفه امامجلد 18صفحه 291
‏بگویند برای اینکه تشویق کنند که آنها را هم بکشند. در هر صورت نه، این روی کار‏‎ ‎‏خودش افتاده است، رو غلتکش افتاده است و به دنیا معرفی شده است. دنیا هم حساب‏‎ ‎‏رویش باز کرده است، الآن دنیا روی ایران یک حساب خاصی، اصلاً حساب فحش باز‏‎ ‎‏کردن خودش مسئله است، چرا به جاهای دیگر فحش نمی دهند اینقدر همین فقط ایران‏‎ ‎‏است که چیز می کند ایران است که ترور می کند. یک جاهای دیگر نیستند، هی در رأس‏‎ ‎‏همه ایران است هرجا هرچه واقع می شود ایران کرده، این برای این است که الآن وحشت‏‎ ‎‏افتاده اند که مبادا اینی که می گویند اینها که ما اسلام را می خواهیم، واقع بشود. مبادا در‏‎ ‎‏کشورهای دیگر هم برود این اسلام اینها می ترسند از این اسلام این اسلامی که قلدرها را‏‎ ‎‏از بین می برد، عرض می کنم فاسدها را از بین می برد. عیاشی ها را می خواهد از بین ببرد.‏‎ ‎‏شراب خوری ها را می خواهد از بین ببرد. خوب اینها ازش می ترسند یا بسیاری از اینها‏‎ ‎‏آن سرانشان اینکاره هستند، خوب می خواهند این اسلام نرود جای دیگر این در ایران‏‎ ‎‏ولو هست در خودش خفه بشود. همینجا باشد ما هم ان شاءالله دنبال این هستیم، ما که‏‎ ‎‏نمی خواهیم لشکرکشی کنیم به جایی، همه عالم می دانند. و لو اینکه نمی گویند که صدام‏‎ ‎‏به ما تعدی کرده، می گویند که نه، ایران، خوب حالا می خواهد صلح کند چه بکند ـ‏‎ ‎‏چطور صلح کند، کی می خواهد صلح کند کسی که الآن رفته با کردها می خواهد بسازد که‏‎ ‎‏به ایران چه بکند. در صورتی که دروغ می گوید به کردها، این با کردها ساختن، نمی سازد‏‎ ‎‏می خواهد الآن کلاه سر کردها بگذارد، کردها را وارد کند در یک عملی که پدرشان را ما‏‎ ‎‏درآوریم، بعد هم خودش پدرشان را درآورد. این می خواهد یک همچو کاری بکند، و‏‎ ‎‏کردها باید متوجه باشند که اینطور نیست که صدام با کردها چیز شده است و می خواهد‏‎ ‎‏همه اش چه باشد و فلان. و می رود با فقرا می نشیند، پریشب رادیو بغداد می گفت که ببینید‏‎ ‎‏این رهبر عزیز ما که در دنیا اینقدر چطور است، الآن می رود می نشیند توی این چیزهای‏‎ ‎‏دهات با این فقرا می نشیند ناهار می خورد، با هم صحبت می کنند هیچ کس هم نگهدار او‏‎ ‎‏نیست، نگهبان هم اصلاً ندارد. خوب اینها حرف هست که می زنند ما می دانیم خودشان‏‎ ‎‏هم می دانند...‏


صحیفه امامجلد 18صفحه 292
صدور انقلاب با سخن و عمل 

‏     ‏‏و دنیا هم کم کم توجه به این پیدا کرده اند، این فقرای دنیا یعنی مظلومین دنیا ‏‏[‏‏توجه‏‏]‏‎ ‎‏پیدا کرده اند که این کاری که ایران کرده یک راهی باز می شود برای اینکه همه جا ‏‏[‏‏بیدار‏‏]‏‎ ‎‏بشود. ما می خواهیم اینطوری انقلابمان را صادر کنیم نه جنگی با کسی داریم، نه‏‎ ‎‏می خواهیم لشکرکشی کنیم، ما می خواهیم با صحبت و با کار خوب که در اینجا انجام‏‎ ‎‏می دهیم، به دنیا بفهمانیم که اسلام وضعش اینجوری است. و اسلام برای همه مظلومها‏‎ ‎‏خوب است. این صدور پیدا می کند به همه، الآن خیلی جاها اینها که اظهار ندامت‏‎ ‎‏می کنند و می خواهند حدود شرعیه را جاری کنند و اینها... واقعاً می خواهد اسلام جاری‏‎ ‎‏بشود؟ اینطوری است این، این نمی فهمد خودش هم، دنیا می شناسد این را، این‏‎ ‎‏می خواهد اسلام جاری بشود؟ یا خیر می خواهد کلاه سر مردم بگذارد، که خیر ما هم‏‎ ‎‏مثل آنها هستیم می خواهد این اسلام نباشد یک اسلامی خودشان درست کنند هر طور‏‎ ‎‏که دلشان می خواهد درست کنند آن طوری که امریکاپسند است. باشد از این جهت ما‏‎ ‎‏باید خیلی توجه به این داشته باشیم که همه چیزمان واقعاً اسلامی باشد، و اتّکالمان هم‏‎ ‎‏واقعاً به خدا باشد. یعنی قلبهایمان! اینطور کنیم که به خدا متصل بشود و اگر اینطور شد‏‎ ‎‏دیگر باکی نداریم. بالاخره مردن هست یک وقت هم اگر فرض کنید که همه ریختند‏‎ ‎‏سرمان کشتند... چیزی نمی شود، مهم نیست حالا. ان شاءالله خداوند همه را تأیید کند.‏‎ ‎‏همه موفق باشند. و ان شاءالله که همه مان موفق باشیم که به این قشر ضعیف بیچاره ای که‏‎ ‎‏درزیر لگد این قلدرها پایمال شدند در طول تاریخ به اینها یک خدمتی بشود. بلکه اینها‏‎ ‎‏به نوایی برسند ان شاءالله . و خداوند ان شاءالله حفظ کند شما را و سلامت باشید.‏

‎ ‎

صحیفه امامجلد 18صفحه 293

  • ـ صادق قطب زاده، سرپرست پیشین صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران.
  • ـ آقای سید احمد خمینی، فرزند امام خمینی.
  • ـ آقای سید عبدالکریم موسوی اردبیلی.