بخش دوم: علل و زمینه های انقلاب اسلامی

قدرت روحی انسان، اساس پیروزی

قدرت روحى‎ ‎انسان، اساس‎ ‎پیروزى

‎ ‎

‏اساس همۀ شکستها و پیروزیها از خود آدم شروع مى شود. انسان‏‎ ‎‏اساس پیروزى است و اساس شکست است. باور انسان اساس‏‎ ‎

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.۱)صفحه 232

‎ ‎

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏تمام امور است. غربیان و در سابق انگلستان و بعد از او‏‎ ‎‏امریکا و سایر کشورهاى قدرتمند دنبال این بودند که با تبلیغات‏‎ ‎‏دامنه دار خودشان به ممالک ضعیف بباورانند که ناتوان اند،‏‎ ‎‏بباورانند که اینها نمى توانند هیچ کارى انجام بدهند؛ اینها باید در‏‎ ‎‏صنعت، در نظام، در ادارۀ کشورها، دستشان به طرف قدرتهاى‏‎ ‎‏بزرگ از شرق و غرب دراز باشد. آنهایى که مى خواستند مخازن‏‎ ‎‏این کشورهاى ضعیف را ببرند، نقشه هاى درست فکر کردۀ آنها‏‎ ‎‏این بود که مردم این کشور را، ملت این کشورها را، باورشان‏‎ ‎‏بیاورند که خودشان ناتوانند؛ ناتوانى را به خورد کشورهاى‏‎ ‎‏مستضعف بدهند و خود مردم باور ‏‏[‏‏کنند‏‏]‏‏ که ما نمى توانیم‏‎ ‎‏صنعتى را خودمان ایجاد کنیم و نمى توانیم لشکرى را خودمان‏‎ ‎‏اداره کنیم و نمى توانیم ادارۀ مملکت خودمان را بکنیم. این باور که‏‎ ‎‏به وسیلۀ تبلیغات غربزدگان در این ممالک پیاده شد، این کشورها‏‎ ‎‏را به تباهى و عقب ماندگى کشاند. هر کارى را که انسان باورش این‏‎ ‎‏است که ضعیف است نسبت به آن کار، نمى تواند آن کار را انجام‏‎ ‎‏بدهد. هر قدر، قدرت ارتشى زیاد باشد، لکن قدرت روحى‏‎ ‎‏نداشته باشد و باورش آمده باشد که در مقابل فلان قدرت و فلان‏‎ ‎‏قدرت نمى تواند ایستادگى کند، این ارتش محکوم به شکست‏‎ ‎‏است و هر کشورى که اعتقادش این باشد که نمى تواند خودش‏‎ ‎‏صنعتى را ایجاد کند این ملت محکوم به این است که تا آخر نتواند‏‎ ‎‏و این اساس نقشه هایى بوده است که براى ملل ضعیف دنیا‏‎ ‎‏قدرتهاى بزرگ کشیده اند و قلمفرسایانى که در راه آنها قلمفرسایى‏‎ ‎‏مى کردند و غربزدگانى که وابسته به آنها بودند، این مطلب را به‏‎ ‎‏طور وسیع تبلیغ کردند، به طورى که این ممالک باورشان آمده بود‏‎ ‎‏که هیچ کارى از آنها ساخته نیست و هیچ امرى از امور کشورى و‏‎ ‎

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.۱)صفحه 233


‏لشکرى و صنعت و سایر امورى که در تمدن بشر دخالت دارد از‏‎ ‎‏عهدۀ اینها ساخته نیست و باید از غرب و از قدرتهاى بزرگ اینها‏‎ ‎‏تبعیت کنند، لشکرشان مستشار لازم دارد و کشورشان مدبّر. این‏‎ ‎‏باور مادامى که در کشورهاى جهان و کشورهاى مستضعف هست،‏‎ ‎‏براى خاطر همین باور تا آخر مبتلا و وابسته هستند.‏

‏شما چنانچه باورتان آمده باشد که نمى توانید صنعت درست‏‎ ‎‏بکنید و نمى توانید صنایع بزرگ و کوچک را و چیزهایى که احتیاج‏‎ ‎‏به غرب بوده است خودتان آنها را درست بکنید، تا این باور‏‎ ‎‏هست، نمى توانید که انجام بدهید. اول باید خودتان را درست‏‎ ‎‏کنید؛ اول باید باورتان بیاید که ما هم انسانیم، ما هم قدرت تفکر‏‎ ‎‏داریم، ما هم قدرت صنعت داریم. این قدرت در همۀ افراد بشر‏‎ ‎‏بقوه هست. اگر این باور براى شما پیدا شد ‏‏[‏‏موفق خواهید بود‏‏]‏‏.‏‎ ‎‏با این تجربه اى که در این دو سال شماها کردید، دیدید که آن‏‎ ‎‏حرفهایى که گفته مى شده است تبلیغات بوده است و مسائل آن‏‎ ‎‏طور نبوده است. این تبلیغات بوده است که در مقابل قدرتهاى‏‎ ‎‏بزرگ نمى شود نفس کشید و باید تسلیم قدرتهاى بزرگ شد.(163)‏

*  *  *

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.۱)صفحه 234