بخش دوم: علل و زمینه های انقلاب اسلامی

شهادت طلبی رمز پیروزی

‏ ‏

‏شهادت طلبى رمز‏‏ ‏‏پیروزى‏‎ ‎

‏باید ببینیم که چه شد که اسلام در صدر اول با یک جمعیت کمى و‏‎ ‎‏با یک دست خالى، که هیچ ساز و برگ جنگى نداشتند، قریب نیم‏‎ ‎‏قرن گذشت و معموره را فتح کردند، و چه شد که مسلمین بعدها با‏‎ ‎‏اینکه جمعیتهایشان خیلى زیاد و ساز و برگ جنگى هم دارند و از‏‎ ‎‏حیث ذخایر هم غنى هستند و مع ذلک همه چیزشان را از دست‏‎ ‎‏داده اند. این چه شد که آنها آنطور، و ما اینطور؟ علت این است که‏‎ ‎‏در صدر اسلام افرادى که با رسول اکرم ـ صلى اللّه علیه و آله و‏‎ ‎‏سلم ـ بیعت کرده اند و افراد کمى بوده اند، لکن متعهد به مسلک‏‎ ‎‏خودشان و معتقد به اسلام و براى آنها مطرح نبود اینکه زندگى‏‎ ‎‏بکنند، ولو با هر ذلت و زحمت، اینها شهادت را براى خودشان‏‎ ‎

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.۱)صفحه 219


‏سعادت مى دانستند، و این روحیه که در آنها بود آنها را غلبه داد بر‏‎ ‎‏روم و ایران، دو امپراتورى بسیار بزرگ ـ که آن دو امپراتورى روم و‏‎ ‎‏ایران هر دو قویتر از حالاى این دو معموره است. و بعدها مسلمین‏‎ ‎‏کم کم آن قدرت ایمان را از دست دادند، و وارد شدند در شئون‏‎ ‎‏دنیا و دلبستگى به همین مادیات. و آنهایى هم که مى نشستند و‏‎ ‎‏صحبت مى کردند، و حالا هم که ما اجتماع مى کنیم و صحبت‏‎ ‎‏مى کنیم، بحثهاى عددى است؛ یک بحثهایى نیست که سازنده‏‎ ‎‏باشد. در این ممالک اسلامى، که ممالک بسیار وسیعى هستند و‏‎ ‎‏قدرتهایى هم دارند، وقتى که انسان ملاحظه مى کند مى بیند که‏‎ ‎‏مسئلۀ شعر و خطابه و فلسفه؛ و آنهایى که دیگر خیلى چیز هستند،‏‎ ‎‏عرفان و امثال اینها مطرح است؛ آن چیزى که در صدر اسلام رمز‏‎ ‎‏پیروزى بود اصلاً مطرح نمى شود. اگر آنکه در صدر اسلام در‏‎ ‎‏اصحاب رسول خدا ـ صلى اللّه علیه و آله و سلم ـ و لشکر اسلام‏‎ ‎‏بود، عشر او در این ممالک اسلامى بود، قدرتى بودند که بر تمام‏‎ ‎‏ابرقدرتها مقدّم بودند، لکن بکلى آن روحیۀ ایمان را از دست‏‎ ‎‏دادند و آن که خیلى مؤمن بود آن بود که مسجد برود، و از مسجد‏‎ ‎‏برگردد منزل و دعا بخواند. دیگر آن جهاتى که در صدر اسلام‏‎ ‎‏مطرح بود اصلاً در بین ممالک اسلامى مطرح نیست، الآن هم‏‎ ‎‏مطرح نیست.(154)‏

*  *  *

‎ ‎

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.۱)صفحه 220