بخش دوم: علل و زمینه های انقلاب اسلامی

قیام ملت

‏ ‏

قیام ملت

‏من دولتهاى عربى را بیش از پانزده سال است که نصیحت کردم که‏‎ ‎‏با هم متحد بشوند و «قدس» را نجات بدهند، و هیچ ابداً در آنها‏‎ ‎‏اثر نکرد؛ براى اینکه در فکر این مسائل نیستند. آنها اگر صحبتى‏‎ ‎‏هم از این مسائل بکنند، همان صحبتهایى است که شاه سابق ما‏‎ ‎‏راجع به پیشرفتها مى کرد و راجع به «تمدن بزرگ» مى کرد! اینها‏‎ ‎‏هیچ یک به فکر امتها نیستند؛ امتها خودشان باید به فکر خودشان‏‎ ‎‏باشند. اگر ما بنا بود که بنشینیم تا براى ما دولتها کار بکنند، حالا باز‏‎ ‎‏همان عقب ماندگى را داشتیم و باز شاه سابق بر ما حکومت‏‎ ‎‏مى کرد. ما به قوّت ایمان که در شَعْب ما حاصل شد ـ با آن قوّت‏‎ ‎‏ایمان با این ابرقدرتها مخالفت کردیم و بحمداللّه پیروز شدیم و‏‎ ‎‏دست آنها را کوتاه کردیم. شما اگر بخواهید به مشکلات خودتان‏‎ ‎‏پیروز بشوید، اگر بخواهید قدس را نجات بدهید، اگر بخواهید‏‎ ‎‏فلسطین را نجات بدهید، اگر بخواهید مصر را نجات بدهید و‏‎ ‎‏سایر ممالک عربى را نجات بدهید از دست این عمال، از دست‏‎ ‎‏اجانب، ملتها باید قیام بکنند؛ باید ملتها این کار را انجام بدهند؛‏‎ ‎‏ننشینند که دولتها بر این مسائل وارد بشوند. آنها روى مسائلى که‏‎ ‎‏براى خودشان صرفه دارد عمل مى کنند.‏

‏     ملتها باید قیام کنند؛ و ملتها باید «رمز» را بفهمند که رمز‏‎ ‎‏پیروزى این است که «شهادت» را آرزو بکنند و به حیات، حیات‏‎ ‎‏مادى، دنیایى، حیوانى، ارزش قائل نباشند. این رمز است که ملتها‏‎ ‎‏را مى تواند پیش ببرد، این رمزى است که قرآن آورده است و‏‎ ‎‏ملتهاى عرب را، در صورتى که در کمال ضعف بودند، بر دولتهاى‏‎ ‎‏بزرگ سلطه داد. قرآن انسان ساخت؛ یک انسان الهى ساخت که با‏‎ ‎‏آن قدرت الهى پیشبرد کرد، و کمتر از نیم قرن بر امپراتوریها غلبه‏‎ ‎‏کرد. باید این رمز را پیدا کرد: باید تابع قرآن شد. باید «انسان‏‎ ‎

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.۱)صفحه 218


‏ ‏

‏قرآنى» ایجاد کرد. ملتها باید «صورت قرآن» بشوند تا بتوانند پیش‏‎ ‎‏ببرند. اگر بخواهند خودشان با دسته بندیهاى سیاسى، با‏‎ ‎‏اجتماعات عادى، با اجتماعات جمعیتهاى صورى بخواهند پیش‏‎ ‎‏ببرند، تا آخر هم نخواهند برد. باید همه مجتمع بشوند و یک‏‎ ‎‏انسان الهى بشوند، یک انسانى بشوند که براى خدا جهاد بکنند.‏‎ ‎‏اگر همچو شد پیش خواهند برد. و من توصیه مى کنم به همۀ اقشار‏‎ ‎‏انسانى و به همۀ اقشار مسلمین و به همۀ اقشار عرب که اگر‏‎ ‎‏بخواهند اینها غلبه کنند بر مشکلاتشان، باید تربیت اسلامى‏‎ ‎‏بشوند؛ باید روى نقشۀ اسلام حرکت کنند؛ قرآن هادى آنها باشد،‏‎ ‎‏«امام» آنها باشد. اگر اینطور بشود غلبه خواهند کرد بر همۀ امور، و‏‎ ‎‏اگر اینطور نباشد و بخواهند روى موازین عادى و روى موازین‏‎ ‎‏ـ عرض مى کنم که ـ سیاسى و اینها بخواهند پیش ببرند، دولتها‏‎ ‎‏همیشه مقدمند بر اینها، و ‏‏[‏‏ملتها‏‏]‏‏ ‏‏هم پیش نخواهند برد.(153)‏

*  *  *

‎ ‎

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.۱)صفحه 219