بخش دوم: علل و زمینه های انقلاب اسلامی

انحراف اذهان از مسائل واقعی

انحراف اذهان از مسائل واقعى

‏دستگاههایى که براى آموزش است، براى پرورش است، تبدیلش‏‎ ‎‏کرده بودند به دستگاههایى که ضد او باشد. آموزشهایى که براى‏‎ ‎‏انسان مفید است، براى یک جامعه و کشورى مفید است، آنها‏‎ ‎‏حذف مى شد و به جاى او، آموزشهایى که مخالف مسیر ملت‏‎ ‎‏بود، روى شهوات خود فرد بود، لکن با مسیر ملت مخالفت‏‎ ‎‏داشت، با مصالح کشور مخالفت داشت؛ آنها را مى آوردند.‏

‏     مقالاتى که مربوط به سرنوشت ملت بود امکان نداشت در‏‎ ‎‏روزنامه ها نوشته بشود یا رادیوها خوانده بشود. مقالاتى که‏‎ ‎‏مخالف مسیر ملت بود، مخالف مصالح جامعه بود، اینها رایج بود‏‎ ‎‏ـ و مجلاتى که باید تربیت کند نسل جوان را، مبدّل شده بود به آن‏‎ ‎‏تربیتى که همه ملاحظه کردید که مجلات ما چه وضع‏‎ ‎‏افتضاح آمیزى داشت. همه براى این بود که جوانها را از مسیرى که‏‎ ‎‏دارند و مسیر انسانى که باید اینها بروند منحرف کنند به یک مسیر‏‎ ‎‏دیگرى، و استفاده کنند. استفاده همچو بکنند که تمام مصالح یک‏‎ ‎‏کشور را از بین ببرند، همه چیز را به تباهى بکشند، همۀ مخازن ما‏‎ ‎‏را به اجنبى بدهند؛ و کسى نباشد که «چرا» بگوید؛ براى اینکه‏‎ ‎‏توجه مردم را از آن چیزى که مربوط به زندگیشان است منحرف‏‎ ‎‏کردند.(146)‏

*  *  *

‎ ‎

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.۱)صفحه 210