بخش سوم : جلوه های عینی تفکر امام در اداره جامعه

‏‏باور به توانایى، قدرت مى آورد‏

‏باور به توانایى، قدرت مى آورد‏

‏شما در این مدتى که انقلاب کردید و قیام کردید خودتان باورتان آمد و به دولتهاى مستضعف و ملتهاى مستضعف هم باوراندید که مى شود در مقابل امریکاى جهانخوار و شوروى جهانخوار ایستادگى کرد. شما دو سال است که قیام مردانه کردید و در مقابل آنها ایستادید و همه آنها را دستشان را از کشور خودتان قطع کردید و دیدید که یک مطلبى است امکان دارد و شما خودتان مى توانید در عین حالى که قدرت نظامیتان مثل آنها نیست و قدرت صنعتیتان مثل آنها نیست، لکن مى توانید ایستادگى کنید. و یک ملت وقتى که یک مطلب را باور کرد که مى تواند انجام بدهد، انجام خواهد داد. اساس، باور این دو مطلب است؛ باور ضعف و سستى و ناتوانى و باور قدرت و قوه و توانایى. اگر ملت این باور را داشته باشد که ما مى توانیم در مقابل قدرتهاى بزرگ بایستیم، این باور اسباب این مى شود که توانایى پیدا مى کنند و در مقابل قدرتهاى بزرگ ایستادگى مى کنند.‏

‏این پیروزى که شما به دست آوردید، براى اینکه باورتان آمده بود که مى توانید؛ باورتان آمده بود که امریکا نمى تواند به شما‏

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.2)صفحه 560


‏ ‏

‏تحمیل بکند. این باور اسباب این شد که آن کار بزرگ معجزه آسا را شماها انجام دادید و چنانچه شما ملاحظه مى کنید که در این دو سال در کشور ما صنعتهاى زیادى که آنها انجام مى دادند، خودشان انجام مى دهند و باورتان باشد که خود ما هم مى توانیم، صنعتى داشته باشیم و مى توانیم ابتکارى داشته باشیم. همین باورِ توانایى، شما را توانا مى کند. اساس این باور است که آنها از ما گرفته بودند. آنهاما را از همه چیز تهى کرده بودند، به طورى که افکار ما، باورهاى ما، همه وابستگى داشت.‏‏ 490‏

‏***‏

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.2)صفحه 561