بخش سوم : جلوه های عینی تفکر امام در اداره جامعه

‏‏استقامت در مبارزه ‏

‏شیوه هاى مبارزه ‏

‏استقامت در مبارزه ‏

‏انبیا در تبلیغاتشان ابتدائاً یک بودند. موسى- علیه السلام- یک نفر بود؛ رسول اکرم- صلى الله علیه و آله و سلم- اول که مأمور شد، خودش- تنها- مأمور شد:‏ ‏قُمْ فَأَنْذِرْ‏‏؛ نهضت کن و مردم را دعوت کن. دعوت، ابتدائاً از خود حضرت شروع شد. آن روز که اعلام نبوت فرمود، یک زن و یک بچه به او ایمان آورد؛ لکن استقامت- که لازمه رهبرى انبیاى گرام است- به طور کامل در رسول اکرم بود:‏ ‏وَ اسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ ‏‏؛ نهضت کن و استقامت کن.‏

‏این دو خاصیت در پیشبرد مقاصد بزرگ پیغمبر اسلام دخالت داشت: قیام و استقامت. این استقامت موجب شد که با اینکه هیچ در دست نداشت و تمام قواى قدرتمندان برخلاف او بود- به طورى که در مکه نمى توانست به طور علن دعوت کند- لکن مأیوس نمى شد از اینکه نمى تواند علناً مردم را دعوت کند. مأیوس نبود. دعوت زیرزمینى بود. یکى یکیها را به خود جذب کرد، تا وقتى که تشریف بردند به مدینه، مأمور شدند که مردم را دعوت کنند به قیام:‏

‏قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لله ‏‏؛ در اینجا دعوت به قیام است. دعوت جمع به قیام جمع است؛ و مهم قیامِ لله، براى خدا.‏‏ 480‏

‏***‏

‎ ‎

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.2)صفحه 554