بخش اول: مبانی اندیشه

تشکیل حکومت براى نجات مظلومین ‏

‏تشکیل حکومت براى نجات مظلومین ‏

‏استعمارگران به دست عمال سیاسى خود، که بر مردم مسلط شده اند، نظامات اقتصادى ظالمانه اى را تحمیل کرده اند؛ و بر اثر آن مردم به دو دسته تقسیم شده اند: ظالم و مظلوم. در یک طرف، صدها میلیون مسلمان گرسنه و محروم از بهداشت و فرهنگ قرار گرفته است و در طرف دیگر، اقلیتهایى از افراد ثروتمند و صاحب قدرت سیاسى، که عیاش و هرزه گرد و فاسدند. مردم گرسنه و‏

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.۱)صفحه 168


‏ ‏

‏محروم کوشش مى کنند که خود را از ظلم حکام غارتگر نجات بدهند تا زندگى بهترى پیدا کنند، و این کوشش ادامه دارد؛ لکن اقلیتهاى حاکم و دستگاههاى حکومتى جائر مانع آنهاست. ما وظیفه داریم مردم مظلوم و محروم را نجات دهیم. ما وظیفه داریم پشتیبان مظلومین و دشمن ظالمین باشیم. همین وظیفه است که امیرالمؤمنین (ع) در وصیت معروف به دو فرزند بزرگوارش تذکر مى دهد و مى فرماید:‏

‏و کونا للظالم خصما و للمظلوم عونا‏

‏. (دشمن ستمگر و یاور و پشتیبان ستمدیده باشید.)‏‎[1]‎

‏علماى اسلام موظفند با انحصارطلبى و استفاده هاى نامشروع ستمگران مبارزه کنند؛ و نگذارند عده کثیرى گرسنه و محروم باشند، و در کنار آنها ستمگران غارتگر و حرامخوار در ناز و نعمت به سر ببرند. امیرالمؤمنین (ع) مى فرماید: من حکومت را به این علت قبول کردم که خداوند تبارک و تعالى از علماى اسلام تعهد گرفته و آنها را ملزم کرده که در مقابل پرخورى و غارتگرى ستمگران و گرسنگى و محرومیت ستمدیدگان ساکت ننشینند و بیکار نایستند:‏

‏أما و الذى فلق الحبة و برأ النسمة، لو لا حضور الحاضر و قیام الحجة بوجود الناصر و ما اخذ الله على العلماء أن لا یقاروا على کظة ظالم و لا سغب مظلوم لألقیت حبلها على غاربها و لسقیت آخرها بکأس أولها؛ و لألفیتم دنیاکم هذه ازهد عندى من عفطة عنز.‏‎[2]‎

‏سوگند به آنکه بذر را بشکافت و جان را بیافرید، اگر حضور یافتن بیعت کنندگان نبود و حجت بر لزوم تصدى من با وجود یافتن نیروى مددکار تمام نمى شد، و اگر نبود که خدا از‏

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.۱)صفحه 169


‏ ‏

‏علماى اسلام پیمان گرفته که بر پرخورى و غارتگرى ستمگران و گرسنگى جانکاه و محرومیت ستمدیدگان خاموش نمانند، زمام حکومت را رها مى ساختم و از پى آن نمى گشتم. و مى دیدید که این دنیاتان و مقام دنیایى تان در نظرم از نَمى که از عطسه بزى بیرون مى پرد، ناچیزتر است.‏

‏امروز چطور مى توانیم ساکت و بیکار بنشینیم و ببینیم عده اى خائن و حرامخوار و عامل بیگانه به کمک اجانب و به زور سرنیزه ثروت و دسترنج صدها میلیون مسلمان را تصاحب کرده اند و نمى گذارند از حداقل نعمتها استفاده کنند؟ وظیفه علماى اسلام و همه مسلمانان است که به این وضع ظالمانه خاتمه بدهند؛ و در این راه، که راه سعادت صدها میلیون انسان است، حکومتهاى ظالم را سرنگون کنند، و حکومت اسلامى تشکیل دهند.‏‏ 105‏

‏***‏

‎ ‎

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.۱)صفحه 170

  • ( 1). نهج البلاغه؛ ص 977، نامه 47.
  • ( 2). نهج البلاغه؛ ص 52، خطبه 3.( ص 48- 50 صبحى صالح).