بخش اول: مبانی اندیشه

‏‏لزوم حکومت براى اجراى قانون‏

‏ضرورت تشکیل حکومت اسلامى ‏

‏لزوم حکومت براى اجراى قانون‏

‏مجموعه قانون براى اصلاح جامعه کافى نیست. براى اینکه قانون ‏

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.۱)صفحه 159


‏مایه اصلاح و سعادت بشر شود، به قوه اجراییه و مجرى احتیاج دارد. به همین جهت، خداوند متعال در کنار فرستادن یک مجموعه قانون، یعنى احکام شرع، یک حکومت و دستگاه اجرا و اداره مستقر کرده است. رسول اکرم (ص) در رأس تشکیلات اجرایى و ادارى جامعه مسلمانان قرار داشت. علاوه بر ابلاغ وحى و بیان و تفسیر عقاید و احکام و نظامات اسلام، به اجراى احکام و برقرارى نظامات اسلام همت گماشته بود تا دولت اسلام را به وجود آورد. در آن زمان، مثلًا به بیان قانون جزا اکتفا نمى کرد، بلکه در ضمن به اجراى آن مى پرداخت: دست مى برید، حد مى زد و رجم مى کرد. پس از رسول اکرم (ص) خلیفه همین وظیفه و مقام را دارد. رسول اکرم (ص) که خلیفه تعیین کرد فقط براى بیان عقاید و احکام نبود؛ بلکه همچنین براى اجراى احکام و تنفیذ قوانین بود. وظیفه اجراى احکام و برقرارى نظامات اسلام بود که تعیین خلیفه را تا حدى مهم گردانیده بود که بدون آن پیغمبر اکرم (ص)‏ ‏ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ ‏ ‏ رسالت خویش را به اتمام نمى رسانید. زیرا مسلمانان پس از رسول اکرم (ص) نیز به کسى احتیاج داشتند که اجراى قوانین کند؛ نظامات اسلام را در جامعه برقرار گرداند تا سعادت دنیا و آخرتشان تأمین شود.‏

‏اصولًا قانون و نظامات اجتماعى مجرى لازم دارد. در همه کشورهاى عالم و همیشه اینطور است که قانونگذارى به تنهایى فایده ندارد. قانونگذارى به تنهایى سعادت بشر را تأمین نمى کند. پس از تشریح قانون بایستى قوه مجریه اى به وجود آید. قوه مجریه است که قوانین و احکام دادگاهها را اجرا مى کند؛ و ثمره قوانین و احکام عادلانه دادگاهها را عاید مردم مى سازد. به همین جهت، اسلام همان طور که قانونگذارى کرده، قوه مجریه هم قرار داده ‏

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.۱)صفحه 160


‏ ‏

‏است. «ولىّ امر» متصدى قوه مجریه هم هست.‏‏ 99‏

‏***‏

‎ ‎

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.۱)صفحه 161