بخش اول: مبانی اندیشه

‏‏فلسفه واقعى حج ‏

‏فلسفه واقعى حج ‏

‏درد جوامع اسلامى این است که هنوز فلسفه واقعى بسیارى از احکام الهى را درک نکرده اند؛ و حج با آنهمه راز و عظمتى که دارد هنوز به صورت یک عبادت خشک و یک حرکت بیحاصل و بى ثمر باقى مانده است.‏

‏یکى از وظایف بزرگ مسلمانان پى بردن به این واقعیت است که حج چیست و چرا براى همیشه باید بخشى از امکانات مادى و معنوى خود را براى برپایى آن صرف کنند. چیزى که تا به حال از ناحیه ناآگاهان و یا تحلیلگران مغرض و یا جیره خواران به عنوان فلسفه حج ترسیم شده است این است که حج یک عبادت دسته جمعى و یک سفر زیارتى- سیاحتى است. به حج چه که چگونه باید زیست و چطور باید مبارزه کرد وبا چه کیفیت در مقابل جهان سرمایه دارى و کمونیسم ایستاد! به حج چه که حقوق مسلمانان و محرومان را از ظالمین باید ستاند! به حج چه که باید براى فشارهاى روحى و جسمى مسلمانان چاره اندیشى نمود! به حج چه که مسلمانان باید به عنوان یک نیروى بزرگ و قدرت سوم جهان خودنمایى کنند! به حج چه که مسلمانان را علیه حکومتهاى وابسته بشوراند. بلکه حج همان سفر تفریحى براى دیدار از قبله و مدینه است و بس! و حال آنکه حج براى نزدیک شدن و اتصال انسان به صاحب خانه است. و حج تنها حرکات و اعمال و لفظها نیست و با کلام و لفظ و حرکت خشک، انسان به خدا نمى رسد. حج کانون معارف الهى است که از آن محتواى سیاست اسلام را در تمامى زوایاى زندگى باید جستجو نمود. حج پیام آور و ایجاد و بناى جامعه اى به دور از رذایل مادى و معنوى است. حج تجلى و تکرار‏

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.۱)صفحه 157


‏ ‏

‏همه صحنه هاى عشق آفرین زندگى یک انسان و یک جامعه متکامل در دنیاست. و مناسک حج مناسک زندگى است. و از آنجا که جامعه امت اسلامى، از هر نژاد و ملیتى، باید ابراهیمى شود تا به خیل امت محمد- صلى الله علیه و آله و سلم- پیوند خورد و یکى گردد و یدِ واحده شود، حج تنظیم و تمرین و تشکل این زندگى توحیدى است. حج عرصه نمایش و آیینه سنجش استعدادها و توان مادى و معنوى مسلمانان است. حج بِسان قرآن است که همه از آن بهره مند مى شوند، ولى اندیشمندان و غواصان و درد آشنایان امت اسلامى اگر دل به دریاى معارف آن بزنند و از نزدیک شدن و فرو رفتن در احکام و سیاستهاى اجتماعى آن نترسند، از صدف این دریا گوهرهاى هدایت و رشد و حکمت و آزادگى را بیشتر صید خواهند نمود و از زلال حکمت و معرفت آن تا ابد سیراب خواهند گشت.‏‏ 96‏

‏***‏

‎ ‎

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.۱)صفحه 158