بخش اول: مبانی اندیشه

‏‏نظر اسلام به تمام عالم است ‏

‏نظر اسلام به تمام عالم است ‏

‏اسلام اینطور نیست که یک مملکت داشته باشد به اسم ایران- مثلًا- یا به اسم عراق یا به اسم کذا، این جورها نیست؛ تمام عالَم تحت نظرش است. یعنى نظر اسلام به این بوده است که بشر بسازد، تمام بشر را. هیچ قوم و خویشى با یک قُطْرى دونِ قطرى ندارد. با شرق یا غرب، با شمال، جنوب، با جایى هیچ قوم و خویشى ندارد؛ یک دین الهى است. همان طورى که خداى تبارک و تعالى خداى همه است، نه خداى شرقیها و مسلمانها یا غربیها یا مسیحیها یا یهودیها، اینطور نیست، خداى همه است و نسبت به همه رازق است و- عرض مى کنم- خالق است و اینها، اسلام هم یک دینى است مال همه. یعنى آمده است که همه بشر را به این صورتى که مى خواهد درآورد، به یک صورت عادلانه درآورد. به صورتى که یک بشر به بشر دیگر یک قطره- به قدر یک سر سوزن تعدى نکند؛ یک بشر با بچه خودش تعدى نکند، با زن خودش تعدى نکند، یک زن با شوهر خودش تعدى نکند، دو تا برادر با هم تعدى نکنند، اینها با رفقاى دیگرشان تعدى نکنند. مى خواهد یک انسان عادل به تمام معنا که انسان باشد، هم عقلیتش عقلیتِ انسان باشد، هم نفسیتش نفسیتِ انسان باشد، هم ظاهرش ظاهرِ انسان و مؤدَّب به آداب انسانى باشد، مى خواهد این مطلب را اجرا بکند.‏‏ 84‏

‏***‏

‎ ‎

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.۱)صفحه 149