بخش اول: مبانی اندیشه

‏‏ابعاد وجودى حضرت على (ع)‏

‏ابعاد وجودى حضرت على (ع)‏

‏امروز که روز عید غدیر است و از بزرگترین اعیاد مذهبى است، این عید، عیدى است که مال مستضعفان است، عید محرومان است، عید مظلومان جهان است، عیدى است که خداى تبارک و تعالى به وسیله رسول اکرم- صلى الله علیه و آله و سلم- براى اجراى مقاصد الهى و ادامه تبلیغات و ادامه راه انبیا، حضرت امیر- سلام الله علیه- را منصوب فرمودند. باید ما تأسف بخوریم از این ‏

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.۱)صفحه 126


‏ ‏

‏که نگذاشتند دست هاى خائن، براى جنگ هایى که در زمان تصدى ایشان به امور بود، آن جنگها و جنگ افروزها نگذاشتند که چهره این مرد بزرگ در ابعاد مختلفى که دارد نمایان بشود. این بزرگوار شخصیتى است که داراى ابعاد بسیار است و مظهر اسم جمع الهى است که داراى تمام اسماء و صفات است. تمام اسماء و صفات الهى در ظهور و در بروز در دنیا و در عالم، با واسطه رسول اکرم در این شخصیت ظهور کرده است. و ابعادى که از او مخفى است، بیشتر از آن ابعادى است که از او ظاهر است. همین ابعادى هم که دست بشر به آن رسیده است و مى رسد، در یک مردى، در یک شخصیتى جمع شده است، جهات متناقض، جهات متضاد. انسانى که در حال این که زاهد و بزرگترین زاهد است، جنگجو و بزرگترین جنگجوست در دفاع از اسلام. اینها در افراد عادى جمع نمى شود، آن که زاهد است، به حسب افراد عادى، جنگجو نیست، آن که جنگجوست زاهد نیست. در عین حالى که در معیشت آن طور زهد مى کردند و آن طور در خوراک و در آن طور چیزها به حداقل قناعت مى کردند، قدرت بازو داشتند، آن قدرت بازو را، و این هم جزء امورى است که جمعش، جمع متضادین است. در عین حالى که داراى علوم متعدده و داراى علوم معنویه و روحانیه و سایر علوم اسلامى است، در عین حال مى بینیم که در هر رشته اى، مردمى که اهل آن رشته اند او را از خودشان مى دانند، پهلوان ها حضرت امیر را از خودشان مى دانند، فلاسفه حضرت امیر را از خودشان مى دانند، عرفا حضرت امیر را از خودشان مى دانند، فقها حضرت امیر را از خودشان مى دانند، هر قشرى که اهل یک رشته است، حضرت امیر را از خودش مى داند. و حضرت امیر از همه است، داراى همه اوصاف است و داراى همه ‏

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.۱)صفحه 127


‏ ‏

‏کمالات.‏

‏بعضى کمالات حضرت که شاید یک قدرى مخفى مانده باشد از ادعیه حضرت معلوم مى شود. دعاى کمیل یک دعاى عجیبى است، بسیار عجیب. بعض فقرات دعاى کمیل از بشر عادى نمى تواند صادر بشود. الهى وَ سَیِّدى وَ مَولاىَ و ربى صَبَرْتُ عَلى عَذابِکَ فَکَیْفَ اصْبِرُ عَلى فِراقِکَ کى مى تواند اینطور بگوید؟ کى این طور عشق به جمال خدا دارد که از جهنم نمى ترسد لکن مى ترسد که وقتى در جهنم برود، نازل شده از مقام خودش و به مرتبه اى برسد که محروم بشود از عشق او؟ از فراق، حضرت امیر مى نالد، از فراق حضرتِ حق تعالى ناله مى زند. این عشقى است که در باطن قلب او گداخته شده همیشه، و تمام اعمالى که از او صادر مى شود، از این عشق صادر مى شود، از این عشق به خدا صادر مى شود. ارزش اعمال روى این عشق و محبتى است که به حق تعالى هست، روى این فنا و توحیدى است که در انسان هست، و این سبب شده است که ‏

‏ضربة على یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین.‏‎[1]‎

‏فرضاً که این ضربت را کس دیگر از دفاع اسلام زده بود اما از روى این عشق نبود، کارش هم اسباب این شده بود که اسلام ترویج پیدا کند، لکن چون مبدأ، مبدأ عشقى نبود،‏

‏«افضل من عباده ثقلین»‏

‏نخواهد شد. انگیزه اعمال، انگیزه روحانیت اوست نه صورت او. شمشیر زدن، یک دست پایین آوردن است و یک کافر را کشتن، این دست پایین آوردن و کافر را کشتن، از خیلى اشخاص ممکن است صادر بشود، لکن گاهى اصلًا اجر ندارد و اصلًا فضیلت ندارد و گاهى فضیلت دارد تا برسد به آن جایى که ‏

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.۱)صفحه 128


‏ ‏

‏افضل من عبادة الثقلین ‏

‏. این روى آن عشق و توحیدى است که در قلب او هست، روى آن است که دست، دست او نیست، چشم، چشم او نیست، یدالله است، عین الله است. اینها را ما با لَقْلَقه لسان مى گوییم و نمى توانیم تصورش را بکنیم، البته تصدیقش کردیم به اینکه اینطور است، اما تصورش را نمى توانیم بکنیم که چه جور است وضعیت.‏‏ 68‏

‏***‏

‎ ‎

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.۱)صفحه 129

  • ( 1).« ضربت على( ع) در روز خندق برتر از عبادت جن و انس است.» المستدرک؛ ج 3، ص 34؛ بحارالانوار؛ ج 39، ص 1- 2.