بخش اول: مبانی اندیشه

عظمت قرآن

‏عظمت قرآن ‏

‏بدان اى عزیز که عظمت هر کلام و کتابى یا به عظمت متکلّم و کاتب آن است، و یا به عظمت مطالب و مقاصد آن است، و یا به عظمت نتایج و ثمرات آن است، و یا به عظمت رسول و واسطه آن است، و یا به عظمت مُرسَلٌ الیه و حامل آن است، و یا به عظمت حافظ و نگاهبان آن است، و یا به عظمت شارح و مبیّن آن است، و یا به عظمت وقت ارسال و کیفیّت آن است. و بعض از این امور ذاتاً و جوهراً در عظمت دخیل است، و بعضى عَرَضاً و بالواسطه؛ و بعضى کاشف از عظمت است؛ و جمیع این امور که ذکر شد، در این صحیفه نورانیّه به وجه اعلى و اوفى موجود بلکه از مختصّات آن است، که کتاب دیگرى را در آن یا اصلًا شرکت نیست و یا به جمیع مراتب نیست.‏

‏اما عظمت متکلّم آن و منشى و صاحب آن: پس آن، عظیم مطلق است که جمیع عظمتهاى متصوّره در ملک و ملکوت و تمام ‏

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.۱)صفحه 85


‏ ‏

‏قدرتهاى نازل در غیب و شهادت رشحه اى از تجلّیات عظمت فعل آن ذات مقدّس است. و حق تعالى با تجلى به عظمت براى احدى ممکن نیست تجلى کند؛ و از پس هزاران حجب و سرادقات تجلى کند؛ چنانچه در حدیث است:‏

‏ان لله سبعین الف حجاب [من نور و ظلمة. لو کشفت، لا حرقت سبحات وجهه دونه ].‏‎[1]‎

‏و پیش اهل معرفت این کتاب شریف از حق تعالى به مبدئیّت جمیع شئون ذاتیّه و صفاتیّه و فعلیّه و به جمیع تجلّیات جمالیّه و جلالیّه صادر شده، و دیگر کتب سماویّه را این مرتبت و منزلت نیست.‏

‏و اما عظمت آن به واسطه محتویات و مقاصد و مطالب آن: پس آن، عقد فصلى على حدّه بلکه فصول و ابوابى و رساله و کتابى جداگانه لازم دارد تا شمّه اى از آن در رشته بیان و تحریر درآید. و ما به طریق اجمال در فصلى مستقل به کلّیّات آن اشاره مى کنیم؛ و در آن فصل ان شاءالله اشاره به عظمت آن از حیث نتایج و ثمرات مى نماییم.‏

‏و اما عظمت رسول وحى و واسطه ایصال: پس آن، جبرئیل امین و روح اعظم است که پس از خروج رسول اکرم- صلّى الله علیه و آله و سلّم- از جلباب بشریّت و توجّه دادن شطر قلب را به حضرت جبروت، متّصل به آن روح اعظم شود. و آن یکى از ارکان اربعه دار تحقق، بلکه اعظم ارکان و اشرف انواع آن است؛ چه که آن ذات شریف نورانى مَلَک موکَّل علم و حکمت و صاحب ارزاق معنویّه و اطعمه روحانیّه است. و از کتاب خدا و احادیث شریفه تعظیم جبرئیل و تقدّم او بر دیگر ملائکه استفاده شود.‏‎[2]‎

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.۱)صفحه 86


‏ ‏

‏و اما عظمت مرسلٌ الیه و متحمّل آن: پس آن، قلب تقىّ نقىّ احمدى احدى جمعى محمّدى است که حق تعالى به جمیع شئون ذاتیّه و صفاتیّه و اسمائیّه و افعالیه بر آن تجلّى نموده؛ و داراى ختم نبوت و ولایت مطلقه است؛ و اکرم بریّه و اعظم خلیقه و خلاصه کون و جوهره وجود و عصاره دار تحقّق و لبنه اخیره و صاحب برزخیّت کبرى و خلافت عظمى است.‏

‏و اما حافظ و نگاهبان آن: ذات مقدس حق- جل جلاله- است؛ چنانچه فرماید در کریمه مبارکه:‏‏ إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ.‏‎[3]‎

‏و اما شارح و مبیّن آن: ذوات مطهّره معصومین از رسول خدا تا حجت عصر- عجّل الله فرجه- که مفاتیح وجود و مخازن کبریا و معادن حکمت و وحى و اصول معارف و عوارف و صاحبان مقام جمع و تفصیلند.‏

‏و اما وقت وحى: لیلة القدر است، که اعظم لیالى و‏‏ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ‏‏ و نورانیترین ازمنه و فى الحقیقه وقت وصول ولىّ مطلق و رسول ختمى- صلّى الله علیه و آله- است.‏‏ 55‏

‏***‏

‎ ‎

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.۱)صفحه 87

  • ( 1).« همانا خدا را هفتاد هزار حجاب است از نور و ظلمت؛ اگر آن حجابها کنار روند سبحات روى او ماسوى راخواهد سوخت.» بحار الانوار؛ ج 55، ص 45.
  • ( 2). شعراء/ 193، نجم/ 5- 9، تکویر 19- 24؛ بحارالانوار؛ ج 56، ص 258،« کتاب السماء و العالم»،« ابواب الملائکة»، ... باب آخر فى وصف الملائکة المقربین، ح 23- 24.
  • ( 1).« همانا ما ذکر( قرآن) را فرو فرستادیم و هر آینه ما آن را محفوظ نگاه مى داریم.»( حجر/ 9).