بخش اول: مبانی اندیشه

کتاب الله و سرگذشت آن در تاریخ ‏

‏قرآن ‏

‏کتاب الله و سرگذشت آن در تاریخ ‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم ‏

‏ ‏

‏قالَ رسولُ الله- صلَّى الله علیه و آله و سلَّم:‏

‏انى تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتى اهل بیتى؛ فإنهما لن یفترقا حتى یردا على الحوض.‏‎[1]‎

‏الحمدُلله و سُبحانَکَ؛ اللهمَّ صلِّ على محمدٍ و آلهِ مظاهر جمالِک و جلالِک و خزائنِ اسرارِ کتابِکَ الذى تجلّى فیه الأَحدیّةُ بِجمیعِ أسمائکَ حتّى المُسْتَأْثَرِ منها الّذى لایَعْلَمُهُ غَیرُک؛ و اللَّعنُ على ظالِمیهم اصلِ الشَجَرةِ الخَبیثةِ.‏‎[2]‎

‏و بعد، اینجانب مناسب مى دانم که شمه اى کوتاه و قاصر در باب «ثقلین» تذکر دهم؛ نه از حیث مقامات غیبى و معنوى و عرفانى، که قلم مثل منى عاجز است از جسارت در مرتبه اى که ‏

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.۱)صفحه 81


‏ ‏

‏عرفان آن بر تمام دایره وجود، از ملک تا ملکوت اعلى و از آنجا تا لاهوت و آنچه در فهم من و تو ناید، سنگین و تحمل آن فوق طاقت، اگر نگویم ممتنع است؛ و نه از آنچه بر بشریت گذشته است، از مهجور بودن از حقایق مقام والاى «ثقل اکبر» و «ثقل کبیر» که از هر چیز اکبر است جز ثقل اکبر که اکبر مطلق است؛ و نه از آنچه گذشته است بر این دو ثقل از دشمنان خدا و طاغوتیان بازیگر که شمارش آن براى مثل منى میسر نیست با قصور اطلاع و وقت محدود؛ بلکه مناسب دیدم اشاره اى گذرا و بسیار کوتاه از آنچه بر این دو ثقل گذشته است بنمایم.‏

‏شاید جمله ‏

‏لن یفترقا حتى یردا على الحوض ‏

‏اشاره باشد بر اینکه بعد از وجود مقدس رسول الله- صلى الله علیه و آله و سلم- هرچه بر یکى از این دو گذشته است بر دیگرى گذشته است و مهجوریت هر یک مهجوریت دیگرى است، تا آنگاه که این دو مهجور بر رسول خدا در «حوض» وارد شوند. و آیا این «حوض» مقام اتصال کثرت به وحدت است و اضمحلال قطرات در دریا است، یا چیز دیگر که به عقل و عرفان بشر راهى ندارد. و باید گفت آن ستمى که از طاغوتیان بر این دو ودیعه رسول اکرم- صلى الله علیه و آله و سلم- گذشته، بر امت مسلمان بلکه بر بشریت گذشته است که قلم از آن عاجز است.‏

‏و ذکر این نکته لازم است که حدیث «ثقلین» متواتر‏‎[3]‎‏ بین جمیع مسلمین است و [در] کتب اهل سنت از «صحاح ششگانه» تا کتب دیگر آنان، با الفاظ مختلفه و موارد مکرره از پیغمبر اکرم- صلى الله علیه و آله و سلم- به طور متواتر نقل شده است. و این حدیث ‏

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.۱)صفحه 82


‏ ‏

‏شریف حجت قاطع است بر جمیع بشر بویژه مسلمانان مذاهب مختلف؛ و باید همه مسلمانان که حجت بر آنان تمام است جوابگوى آن باشند؛ و اگر عذرى براى جاهلان بیخبر باشد براى علماى مذاهب نیست.‏

‏اکنون ببینیم چه گذشته است بر کتاب خدا، این ودیعه الهى و ماترک پیامبر اسلام- صلى الله علیه و آله و سلم- مسائل أسف انگیزى که باید براى آن خون گریه کرد، پس از شهادت حضرت على (ع) شروع شد. خودخواهان و طاغوتیان، قرآن کریم را وسیله اى کردند براى حکومتهاى ضد قرآنى؛ و مفسران حقیقى قرآن و آشنایان به حقایق را که سراسر قرآن را از پیامبر اکرم- صلى الله علیه و آله و سلم- دریافت کرده بودند و نداى ‏

‏انى تارک فیکم الثقلان ‏

‏در گوششان بود با بهانه هاى مختلف و توطئه هاى از پیش تهیه شده، آنان را عقب زده و با قرآن، در حقیقت قرآن را- که براى بشریت تا ورود به حوض بزرگترین دستور زندگانى مادى و معنوى بود و است- از صحنه خارج کردند؛ و بر حکومت عدل الهى- که یکى از آرمانهاى این کتاب مقدس بوده و هست- خط بطلان کشیدند و انحراف از دین خدا و کتاب و سنت الهى را پایه گذارى کردند، تا کار به جایى رسید که قلم از شرح آن شرمسار است.‏

‏و هرچه این بنیان کج به جلو آمد کجیها و انحرافها افزون شد تا آنجا که قرآن کریم را که براى رشد جهانیان و نقطه جمع همه مسلمانان بلکه عائله بشرى، از مقام شامخ احدیت به کشف تام محمدى (ص) تنزل کرد که بشریت را به آنچه باید برسند برساند و این ولیده «علم الاسماء» را از شرّ شیاطین و طاغوتها رها سازد و جهان را به قسط و عدل رساند و حکومت را به دست اولیاءالله،‏

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.۱)صفحه 83


‏ ‏

‏معصومین- علیهم صلوات الاولین و الآخرین- بسپارد تا آنان به هر که صلاح بشریت است بسپارند- چنان از صحنه خارج نمودند که گویى نقشى براى هدایت ندارد و کار به جایى رسید که نقش قرآن به دست حکومتهاى جائر و آخوندهاى خبیثِ بدتر از طاغوتیان وسیله اى براى اقامه جور و فساد و توجیه ستمگران و معاندان حق تعالى شد. و مع الأسف به دست دشمنان توطئه گر و دوستان جاهل، قرآن این کتاب سرنوشت ساز، نقشى جز در گورستانها و مجالس مردگان نداشت و ندارد و آنکه باید وسیله جمع مسلمانان و بشریت و کتاب زندگى آنان باشد، وسیله تفرقه و اختلاف گردید و یا بکلى از صحنه خارج شد، که دیدیم اگر کسى دم از حکومت اسلامى برمى آورد و از سیاست، که نقش بزرگ اسلام و رسول بزرگوار- صلى الله علیه و آله و سلم- و قرآن و سنت مشحون آن است، سخن مى گفت گویى بزرگترین معصیت را مرتکب شده؛ و کلمه «آخوند سیاسى» موازن با آخوند بى دین شده بود و اکنون نیز هست.‏

‏و اخیراً قدرتهاى شیطانى بزرگ به وسیله حکومتهاى منحرفِ خارج از تعلیمات اسلامى، که خود را به دروغ به اسلام بسته اند، براى محو قرآن و تثبیت مقاصد شیطانى ابرقدرتها قرآن را با خط زیبا طبع مى کنند و به اطراف مى فرستند و با این حیله شیطانى قرآن را از صحنه خارج مى کنند. ما همه دیدیم قرآنى را که محمدرضا خان پهلوى طبع کرد و عده اى را اغفال کرد و بعض آخوندهاى بیخبر از مقاصد اسلامى هم مداح او بودند. و مى بینیم که ملک فهد هر سال مقدار زیادى از ثروتهاى بى پایان مردم را صرف طبع قرآن کریم و محالّ تبلیغاتِ مذهبِ ضد قرآنى مى کند و وهابیت، این مذهب سراپا بى اساس و خرافاتى را ترویج مى کند؛‏

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.۱)صفحه 84


‏ ‏

‏و مردم و ملتهاى غافل را سوق به سوى ابرقدرتها مى دهد و از اسلام عزیز و قرآن کریم براى هدم اسلام و قرآن بهره بردارى مى کند.‏

‏ما مفتخریم و ملت عزیز سرتاپا متعهد به اسلام و قرآن مفتخر است که پیرو مذهبى است که مى خواهد حقایق قرآنى، که سراسر آن از وحدت بین مسلمین بلکه بشریت دم مى زند، از مقبره ها و گورستانها نجات داده و به عنوان بزرگترین نسخه نجات دهنده بشر از جمیع قیودى که بر پاى و دست و قلب و عقل او پیچیده است و او را به سوى فنا و نیستى و بردگى و بندگى طاغوتیان مى کشاند نجات دهد.‏‏ 54‏

‏***‏

‎ ‎

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.۱)صفحه 85

  • ( 1). پیغمبر خدا، درود و سلام خدا بر او باد، فرمود:« براستى من در میان شما دو چیز گرانبها قرار مى دهم: کتاب خدا و دودمانم( اهل بیتم)، این دو هرگز از هم جدا نمى شوند تا در حوض بر من وارد شوند».
  • ( 2). سپاس و ستایش مخصوص خداست و پاک و منزّهى تو، خدایا بر محمّد و خاندان او درود فرست که مظاهر جمال و جلال تو و گنجینه هاى اسرار کتاب تو هستند که احدیّت با تمام اسماى تو حتى اسم مستأثر که جز تو کسى نمى داند در آن تجلّى کرده است و لعن و نفرین بر ستمکاران بر آنها که ریشه درخت ناپاک هستند.
  • ( 1). مسند امام حنبل؛ ج 3، ص 14 و 17 و 26 و 59؛ ج 4، ص 367 و 371؛ سنن دارمى؛ ج 2، ص 524،« کتاب فضایل القرآن»، ح 3316. براى اطلاع به تواتر حدیث به عبقات الانوار تألیف میرحامد حسین هندى که در این زمینه تألیف یافته است رجوع کنید.