بخش سوم : جلوه های عینی تفکر امام در اداره جامعه

‏‏توده محروم ملت ولى نعمت ما هستند‏

‏توده محروم ملت ولى نعمت ما هستند‏

‏من سالروز پیروزى انقلاب اسلام و دهه فجر را به همه ملت و همه مستضعفین جهان و شما آقایان که اسوه حسنه این ملت هستید تبریک عرض مى کنم و از خداوند تعالى توفیق همه را براى خدمت به بندگان خدا و ادامه پیروزى از خداوند توانا مى خواهم. اساس ادامه یک پیروزى و ادامه یک انقلاب در یک امرى است که به نظر مى آید در رأس امور واقع است و او اینکه دولت، مجلس و کسانى که در ارتش هستند و سپاه و همه اینها از طبقه متوسط و مادون متوسط باشند. اساس سلطه اى که بر کشورها و بر کشور ما از طرف غیر واقع شده است، افراد مرفه و کسانى که سرمایه هاى بزرگ داشته اند، یا قدرت براى حفظ خودشان و حیثیت خودشان در دست داشته اند، [مى باشند]. مادامى که مجلس و ارگانهاى دولتى و همه اینها و مردم از این طبقه متوسط و مادون متوسط تشکیل بشود، امکان ندارد که یک دولت بزرگى، یک قدرت بزرگى به هم بزند اوضاع را. همیشه این قدرتهاى بزرگ در هر کشورى یک نفر را با او تفاهم مى کردند که این یک نفر براى خودش و براى قدرتمندى خودش و براى سرمایه خودش فعالیت مى کرد. او را مى دیدند و ملت را مى چاپیدند و به اصطلاح کدخدا را مى دیدند و ده را مى چاپیدند. هیچ وقت قدرتهاى بزرگ مواجه با ملتها، اگر شدند نتوانستند کار خودشان را انجام بدهند و مواجه هم نشدند. هر وقت که مى خواستند یک دولتى را یا یک سلطنتى را یا یک ریاست جمهورى را که بر وفق مرام آنها عمل نمى کرده از‏

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.2)صفحه 364


‏ ‏

‏بین بردارند، در مقابل او یک قدرت دیگرى مى تراشیدند و با آن قدرت این قدرت را از بین مى بردند. کار به دست ملت نبوده است و کار به دست طبقه متوسط و مادون متوسط نبوده است.‏

‏اینکه این عمل را آنها انجام مى دادند یک نکته روحى دارد و آن این است که انسان در باطن خودش و فطرت خودش تناهى ندارد؛ آمالش، آمالش غیر متناهى است، وقوف نمى کند آمال انسان و وقتى که این طور است، اگر انسان اسیر همین آمالِ غیر متوقف بشود و ببیند که یک ابرقدرتى این آمال او را و آن خواستهاى مادى او را و آن قدرت او را و سلطه او را بر ملت خودش حفظ مى کند، او دیگر در بند این نیست که براى ملت کار بکند؛ براى اینکه، از طبقه مرفه است و از طبقه قدرتمند است، و قدرتمندى هم و همین طور حب مال و جاه هم حدى ندارد، مرزى ندارد. آن براى حفظ قدرت خودش و پشتوانه اى که دارد، براى این حفظ قدرت با ملت آن مى کند که همه حیثیت ملت و گنجینه هاى ملت را در دسترس او قرار بدهد، یک سهم ناچیزى هم براى خودش بگیرد. الآن شما ملاحظه مى کنید که قدرتهایى در دنیا هست از حیث مال که اگر اموالشان را تقسیم بکنند به این 36 میلیون جمعیتى که ما داریم، اگر یک نفر از آنها اموالشان را تقسیم بکند، تمام افراد این 36 میلیون مرفه مى شوند و از طبقه باصطلاح خودشان بالا مى شوند. یک نفر از آنها اینطور است، لکن همان آدمى که دارایى او به این اندازه بود، از این آدمى که درویش سر محله است حرصش به دنیا بیشتر بود، حرصش به مال بیشتر بود و بیشتر مى خواست جمع بکند. هر چه مال اضافه بشود حرص انسان اضافه مى شود. هر چه قدرت اضافه بشود حرص انسان به قدرت، اضافه مى شود.‏

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.2)صفحه 365


‏ ‏

‏و اگر مهذب نباشد انسان، آن قدرت را براى خودش به کار مى گیرد. وقتى براى خودش به کار گرفت دولتهاى بزرگى که هستند، ابرقدرتهایى که هستند یک همچو آدم قدرتمندى را پیدا مى کنند و این آدم قدرتمند را به او بال و پر مى دهند و این را به مقام مى رسانند تا اینکه ملت را استضعاف کند و ذخایر ملت را بچاپد. شما ملاحظه وضع این پنجاه سال، یک قدرى بیشتر را هم بکنید که انتخاب کردند خارجیها و بعد هم این مطلب را خودشان گفتند که رضاخان را انتخاب کردند و به او قدرت دادند و قدرت آنطور دادند که تمام این ملت را به استضعاف کشانید و حکومت جبار خودش را بر اینها قرار داد، و مردم را از همه چیز ساقط کرد و یک نفر بود. آنها آن یک نفر را دَمش را مى دیدند و کارهایشان را انجام مى دادند و بعد از او هم محمدرضا را گذاشتند با آن همه افرادى که اطراف او بودند، و همه شان از آنها بودند که طبقه بسیار مرفه و خوشگذران و بالا و بالاها به اصطلاح آنها. باید ما متوجه باشیم، ملت ما متوجه باشند که وقتى که مجلسشان یک مجلسى است که از طبقه متوسط است و توى این مجلس آن «دوله» ها و «سلطنه» ها و «سلطنتى» ها را نداریم و در دولت هم آنطور دولتهایى که افراد مرفه سرمایه دار کذا باشند نداریم، در ارتش هم آن افراد سپهبد و کذایى که املاک بى اندازه داشتند و آپارتمانهاى چندین طبقه داشتند نداریم، این مملکت محفوظ مى ماند. آن روزى که هر یک از شماها را ملت دید که دارید از مرتبه متوسط مى غلتید به طرف مرفه و دنبال این هستند که یا قدرت پیدا بکنید یا تمکن پیدا کنید، مردم باید توجه داشته باشند و اینطور افرادى که بتدریج ممکن است یک وقتى خداى نخواسته پیدا بشود، آنها را سر جاى خودشان بنشاند. اگر ملت مى خواهد که این پیروزى تا آخر برسد‏

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.2)صفحه 366


‏ ‏

‏و به منتهاى پیروزى که آمال همه است برسد، باید مواظب آنهایى که دولت را تشکیل مى دهند، آن که رئیس جمهور است، آن که مجلس هست، مجلسى هست، همه اینها را توجه بکنند که مبادا یک وقتى از طبقه متوسط به طبقه بالا و به اصطلاح خودشان مرفه به آن طبقه برسد.‏

‏بدانید که اگر دولت اینطور باشد و اگر ملت اینطور باشد، و اگر مجلس و امثال اینها اینطور باشد، اگر یک قدرتى بخواهد هجمه کند به اینجا، مواجه با سى میلیون جمعیت هست و نخواهد توانست؛ نمى تواند آن وقت پیدا کند یک کسى که قدرتمند باشد و آن قدرتمند را وادار کند که ملت را به استضعاف بکشند و بچاپند ملت را براى آنها، تاریخ همین طور بوده. مادامى که این ملتها در بینشان افرادى پیدا نشده است که به آن مرتبه برسد در بین آنها که قدرت مالى یا قدرت دیگرش زیاد بشود و به مردم حکومت کند، نمى توانند آنها این ملت را از بین ببرند و حکومت بر آنها کنند. و بالاخره یک وقت یک ابرقدرتى مواجه با یک نفر، دو نفر، صد نفر، پانصد نفر هست که آنها را سیر مى کند و آنها به جان مردم مى افتند و خودش هم کنار مى نشیند و حکومت بالاتر را خودش دارد، حکومت پایینتر را به این آدمى که، یا این آدمهایى که در این کشور هستند واگذار مى کند. اساس استضعاف ملتها از خودشان و از قدرتمندان بین خودشان بوده و شما شکر کنید که یک همچو مجلسى دارید که از طبقه مرفه توى آن هیچ نیست. آن طبقه اى که اگر مالش را تقسیم کند بین ملت ما، ملت ما ثروتمند مى شوند، ندارید حالا. در دولت هم ندارید یک همچو ثروتمندانى و یک همچو قدرتمندانى، ندارد دولت یک همچو قدرتى. رئیس جمهور یک همچو قدرتى که بتواند یک چیز انحرافى را به ملت تحمیل ‏

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.2)صفحه 367


‏ ‏

‏کند، یک همچو مجلسى نداریم که بتواند یا بخواهد یک امر انحرافى را تصویب کند و دولت هم مجرى او باشد. مادامى که این حد متوسط محفوظ است این جمهورى محفوظ است و امکان مقابله نیست مابین قدرتهاى بزرگ با همچو دولتى؛ بخواهند کودتا کنند، با کى کودتا کنند؟ بخواهند از خارج وارد کنند، مواجه با کى مى شوند؟ مواجه با یک ملتى مى شوند که همه شان از این طبقه اى هستند که این نهضت را به پیش بردند و با آن قدرت و با آن عظمت به پیش بردند. آنها مطالعه امور را مى کنند و اقدام مى کنند. آنها الآن درصدد اینند که در بین خود این مردم یک بساطى درست کنند و اختلافاتى درست کنند و بعد تو این اختلافات یک نفر پیدا بکنند که آن، آن نفرى که پیداست، در یک طرف واقع بشود و آنها هم به او قدرت بدهند، تا آنکه کم کم با قدرت داخلى، این کشور کم کم ضعیف بشود، و مردم روحیه شان ضعیف بشود و بعد تقدیم کنند به آنها. تا کشور ما این مقام را دارد که بحمدالله از آن طبقه مرفه بالایى که امور را در دست گرفته اند مبرّى هست. و امور کشور ما به دست امثال شماها و امور کشور ما به دست امثال این «رئیس جمهور» ها و «رئیس مجلس» ها و «نخست وزیر» ها و وزرا و وکلا هست، شما مطمئن باشید که نخواهد توانست یک قدرت خارجى این پیروزى را از بین ببرد.‏

‏و آن روزى که دیدید و دیدند که انحراف در مجلس پیدا شد، انحراف از حیث قدرت طلبى و از حیث مال طلبى، در کشور در وزیرها پیدا شد، در رئیس جمهور پیدا شد، آن روز بدانند که علامت اینکه شکست بخوریم، خودنمایى کرده؛ از آن وقت باید جلویش را بگیرند. رئیس جمهورى که بخواهد سلطنت کند به این مملکت، خود مردم باید جلویش را بگیرند. مجلسى که بخواهد‏

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.2)صفحه 368


‏ ‏

‏قدرتمندى نشان بدهد و آن مسائلى که سابق و آن افرادى که سابق در مجلس بودند آن کارها را بکند، خود مردم باید جلویش را بگیرند؛ اگر مردم بخواهند که اسلام را حفظ کنند، جمهورى اسلامى را حفظ کنند، دولت و مجلس و رئیس جمهور و اینها را حفظشان کنند؛ یعنى، حفظ کنند از اینکه- خداى نخواسته- یک وقت قدمى از آن ور برندارند. این شیطانى است که در انسان هست و ممکن است که هر کس را منحرف کند و لازم است که انسان خودش را مهذب کند.‏

‏شمایى که مى خواهید خدمت به این مردم بکنید و دولت که مى خواهد خدمت به این مردم بکند و رئیس جمهور و امثال اینها که مى خواهند خدمت به این مردم بکنند، توجه بکنند که خدمتگزارند، در دل خودشان این مطلب را ایمان بیاورند به آن که ما خدمت مى خواهیم به این مردم بکنیم. ما در جمهورى اسلامى داریم زندگى مى کنیم؛ جمهورى اسلامى که در اسلام مثل رسول اکرم، مثل امیرالمؤمنین- سلام الله علیهما- بر آن حکومت کرده اند، مى خواهیم یک همچو حکومتى باشد. یک همچو حکومتى که کفش وصله خورده خودش را مى گوید از این ریاستها پیش من ارزشش بیشتر است یا ریاستها ارزشش کمتر از این است.‏

‏شما باید در روحیه تان این مطلب را حفظ کنید، و مردم هم باید مواظب شما باشند و مواظب همه اینها باشند و هر یک از ما و شما و همه خواستیم که از آن راهى که اسلام داشته است- از اول راهى که داشته است و از آن طریقه اى که انبیا داشته اند- ما بخواهیم عدول کنیم، آن روز نمونه شکست پیروزى اسلام پیدا مى شود و تا یک همچو مسئله اى پیدا نشده پیروزى در جاى خودش شک نکنید که هست، البته براى خدا باید باشد.‏

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.2)صفحه 369


‏ ‏

‏شما براى خدا در این مجلس حالا آمدید. وقتى مجلس اینطور است که یک امتیازى نیست که حالا وقتى شما رفتید توى بازار، مردم کنار بروند که رئیس مجلس آمد یا وکیل مجلس آمد، نخست وزیرش هم اینطور است، این جور نیست که وقتى که توى مردم برود، مردم فرق بگذارند با هم و همه اینها اینطور هستند، وقتى یک همچو مطلبى را دارید احساس مى کنید که امتیاز دنیایى ندارید، این را باید شکر کنید و در شکرانه این نعمت خدمت به خلق بکنید و خدمت به احکام اسلام بکنید و براى اینهایى که اولیاى ما هستند؛ این پایین شهریها و این پابرهنه ها به اصطلاح شما، اینها ولى نعمت ماها هستند. اگر اینها نبودند، ما یا در تبعید بودیم یا در حبس بودیم یا در انزوا. اینها بودند که همه ما را از این مسائل نجات دادند و همه ما را آوردند و نشاندند به جایى؛ به خیال خودمان جایى است این. باید ملتفت باشید که آقا شما همان آدمى هستید که توى حبس بودید و شما همان آدمى هستى که در تبعید بودى و شما همان آدمى هستى که در انزوا بودى، این مردمند که آمدند ما را آوردند بیرون از همه اینها و ما اگر تا آخر عمرمان به اینها خدمت کنیم، نمى توانیم از عهده خدمت اینها برآییم. خداوند به ما توفیق بدهد که ما یک خدمتگزارى براى اینها باشیم و به این نعمت موفق بشویم. شما امروز هم که ملاحظه مى کنید اینهایى که در جبهه ها الآن دارند جانفشانى مى کنند، اینها از کدام طبقه هستند. شما اگر پیدا کردید در تمام اینها یک نفرى که مال آن اشخاصى باشد که داراى سرمایه هاى بزرگ هستند، آن اشخاصى باشد که در سابق داراى قدرتهایى بودند. اگر یک نفر از آنها پیدا کردید، این محتاج به این است که از ما مژدگانى بگیرید، ولى مى دانم که پیدا نمى کنید؛ از همین جمعیتند. الآن هم اینهایى ‏

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.2)صفحه 370


‏ ‏

‏که جانشان را دستشان گرفتند و شما را حفاظت مى کنند و آنهایى که در بین شهرها و در بین روستاها حفظ مى کنند شما و مردم را همین طبقه هستند. این طبقه اند که به ما الآن منت دارند و از اول منت داشتند. همینها بودند که هیچ توقعى هم ندارند، هیچ وقت هم نمى آیند توقع کنند. شما باید توجه به این معنا بکنید که ما را اینها آورده اند و وکیل کرده اند، آورده اند و وزیر کرده اند، رئیس جمهور کرده اند. اینها ولى نعمت ما هستند، و ما باید ولى نعمت خودمان را از آن قدردانى کنیم و خدمت کنیم به او و همینها هستند که الآن هم حفظ این کشور را مى کنند و حفظ نظام این کشور را مى کنند. شما آقایان نمى توانید که بروید توى کوچه ها و- عرض بکنم که- خیابانها و آنجا را اداره کنید، شما یک شأن دیگرى دارید، یک شغل دیگرى در خدمت دارید، آنها هم یک شغل دیگرى دارند، اما شغل آنها آنطور است که شما را هم حفظ مى کنند. و من امیدوارم که این روحیه در این ملت باقى باشد و با این روحیه که سربازهاى ما دارند و پاسدارهاى ما دارند و آنهایى که حفاظت این کشور را مى کنند، این روحیه را دارند که روحیه بسیار ارزشمندى است و شهادت طلبى است و خود را به حلقوم مرگ انداختن براى نجات اسلام و نجات کشور، خداوند این روحیه را به همه عنایت کند. و مادامى که این روحیه هست و آن مسئله اى که قبلًا عرض کردم هست، مطمئن باشید که این کشور بیمه است و هرگز نخواهد آسیب دید.‏‏ 258‏

‏***‏

‎ ‎

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.2)صفحه 371