کیفیت بقاى نفوس در برزخ
بدیهى است نمى توان گفت همه نفوس مجرد عقلانى خواهند شد و به آن درجه و سعادت خواهند رسید، آنگونه اشخاص جز عدّه قلیل نیستند. قلیلى از انبیا و اولیا و مؤمنین خلّص و مخلص به آن
کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.۱)صفحه 44
درجه از سعادت خواهند رسید؛ و اینها عدّه شان در عالم در نهایت اقلیت است و عذاب و عقابى ندارند و در روح و ریحان واقعند و متنعم از نعم الهى اند و قوّه تخیّلیه هم ندارند؛ ولى این منافات ندارد که بگوییم با آنها بدنى است بدون اینکه قوّه متخیّله داشته باشند؛ و چه بسا آنها طالب مأکولات و حورى و بهشت نباشند بلکه آنها به امورى فوق این مأکولات و حورى و بهشت، متنعّم هستند و از آن امور لذّت مى برند.
و امّا نوع ناس دوگروهند، گروهى که از سعداى متوسط هستند و گروه دیگر اهل معاصى هستند و این دو گروه به تجرّد عقلانى محض نخواهند رسید، بلکه تجرّدشان برزخى است و ابدان برزخى دارند. بلى قوّه خیال مجرّد است لیکن نه تجرّد تامّ، بلکه تجردّش، تجرّد برزخى است و هیچ مانعى از تجرّد برزخى قوّه متخیّله نداریم.
علاوه تعذّب و گرفتارى آنان از ادراکات است چنانچه گرفتارى فعلى ما هم از ادراکات است و اگر ادراک نباشد، عذابى نخواهد بود، پس هرچه ادراک قوّت داشته باشد، درک آلام هم شدیدتر مى باشد و چون دراکیّت نفس در برزخ و بعد از موت زیادتر است، از باطن ذات خود طبق ملکاتى که در دار دنیا کسب کرده، در آنجا بروز مى دهد و انشا مى کند؛ بلى بازار تجارت در آنجا برچیده شده است ولى کالا و متاع را از این دنیا مى برد و ملکاتى را که کسب نموده با ذاتش متحد است و ممکن است شخصیتش مجسّمه اى از غضب باشد، چون در اینجا شخص غضوبى بوده و این صفت، ملکه و متّحد با ذاتش شده و در آنجا باطن ذاتش ظهور پیدا مى کند و نفس طبق ملکه که از این عالم پیدا کرده، صورى را انشا مى کند که آن صور مناسب غضب. بالجمله چون غضب متحد با ذات
کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.۱)صفحه 45
شده، خود ذات فعلًا حقیقةالغضب است و هرچه نفسش انشا مى کند مطابق خود ذات است، نه اینکه منشآت نفس فقط صور ذهنیه باشند بلکه منشآت نفس صور عینیّه هستند و وجود عینى دارند؛ زیرا نفس به کمال رسید و هرچه انشا مى کند خارجیت دارد، گرچه نفس در این دنیا به خاطر ضعفش، فقط صور ذهنیه ایجاد مى کند. 19
***
کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.۱)صفحه 46