بخش اول: مبانی اندیشه

‏‏عالم طبیعت، یکى از عوالم هستى ‏

‏عالم طبیعت، یکى از عوالم هستى ‏

‏[مادیّون ] انسان را یک حیوانى، اینطور ادراک کرده اند از انسان که این هم مثل سایر حیوانات هست که تمام چیزها و رشدهایى که دارد در همان ادراکات مادى دور مى زند، در امور مادى دور مى زند. اسم آن را گفته اند «امور عینى»؛ خیال مى کنند که امر عینى عبارت از همین عالم طبیعت است، و حال آنکه عوالم دیگرى هست که اینها ادراکش نکرده اند؛ و آنها [از] عوالم عینى بیشتر؛ یعنى از عینیتْ بیشتر حظ دارند تا عالم طبیعت. عالم طبیعت در آخرِ موجوداتِ عالمِ وجود واقع شده است؛ در آن آخرش واقع شده؛ یعنى منتهى الیه عالَمْ- عالَم وجود- عالَم طبیعت است؛ پست ترین عالَمها عالَم طبیعت است؛ و اینطور نیست که انسان فقط خودش باشد و همین طبیعت، و مرتبه اى نداشته باشد. انسان مراتب دارد. آن کسى که رفته سراغ آن مرتبه بالاى انسان و از این مراتب غافل شده، اشتباه کرده. آن کسى که چسبیده است به این عالَم ماده، و مرتبه طبیعت را دیده و غافل از ماوراى طبیعت است، این هم اشتباه کرده.‏‏ 9‏

‏***‏

‎ ‎

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.۱)صفحه 36