بخش سوم : جلوه های عینی تفکر امام در اداره جامعه

‏‏مردم همراه علما هستند‏

‏مردم همراه علما هستند‏

‏شما آقایانى که از اطراف آمده اید، از اطراف دنیا آمده اید، علما هستید، باید متشبث به آن سیره اى بشوید که پیغمبر اکرم و ائمه اسلام بین ما گذاشته است، که حتى آن روزى که دستهایشان بسته بود و نمى توانستند یک کلمه برخلاف سیاست دولت وقت بگویند، با ادعیه شان مردم را دعوت مى کردند؛ دعا مى کردند، با دعا مردم را دعوت مى کردند و هر روزى که فرصت مى کردند، در هر فرصتى دعوت را تصریحاً مى کردند. ما باید به آنها تشبث پیدا بکنیم، به قرآن کریم تشبث پیدا بکنیم. قرآن کریم دعوت به وحدت مى کند، دعوت به این مى کند که مخالف با هم نباشید که فشل بشوید. و مع الأسف بعض از روحانیون وابسته به دولتهاى اسلامى دعوت به فشل مى کنند؛ مى خواهند فشل ایجاد کنند. در یک مرکز اسلامى به اسلام نمى توانند حمله کنند، به ایران که مى خواهد اسلام را پیاده کند حمله مى کنند. آن قاضى اى که در حجاز یا در مصر یا در سایر جاها برخلاف قرآن کریم دعوت مى کند. لکن نه به طورى که صریح باشد، ضمناً برخلاف قرآن کریم دارد دعوت مى کند و مسلمین را از هم جدا مى کند، آن قاضى، قاضى جور است و شما باید آنها را سرجاى خودشان بنشانید. شما که بر مى گردید به ممالک خودتان، در خطبه هاى نماز جمعه، در ادعیه اى که مى خوانید، خطبه هاى شما همان طور که در صدر اسلام، خطبه ها یک جنبه سیاسى داشته است، نماز جمعه یک اجتماع سیاسى است. نماز جمعه یک عبادت سر تا پا سیاسى است، و مع الأسف در جاهایى انسان مى بیند که در نماز جمعه ابداً مربوط به چیزهایى که ملت ها به آن احتیاج دارند، چیزهایى که مسلمین، اجتماع مسلمین بر آن احتیاج دارند، خبرى نیست. نماز جمعه ها را همان طورى که در صدر اسلام، مساجد،‏

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.2)صفحه 326


‏ ‏

‏محافل و نمازها جنبه سیاسى داشته است، از مسجد راه مى انداختند لشکر را به جنگى که باید بکنند و به آنجایى که باید بفرستند. از مسجد مسائل سیاسى طرح ریزى مى شد- از مسجد- مسجد محل این بود که مسائل سیاسى در آن طرح بشود. مع الأسف مساجد را ما کارى کردیم که بکلى از مصالح مسلمین دور باشد، و با دست ما آن طرحهایى که براى ما ریخته بودند با دست خود ما پیاده شد، و ما دیدیم- آنچه که- مسلمین دیدند آنچه که باید ببینند. و امروز باید بیدار بشوند مسلمین. مى توانند، بصراحت- وقتى که مى بینند حکومتشان بر خلاف اسلام عمل مى کند- بگویند، [و اگر] نمى توانند، با دعا، با خطبه؛ و به طور کلى با ظالمین، به طور کلى با متجاوزین، با مخالفین اسلام معارضه کنند. خطبه ها را نگذارند یک چند تا دعا باشد و یک چند تا ذکر باشد و این چیزها، همان طورى که تا حالا بوده است، خطبه ها را محتوایش را قوى کنید.‏

‏شما قوى هستید، مردم همراه شما هستند، مردم همراه حکومتهاى جور نیستند، مردم همراه با علما هستند. شما قوى هستید. شما هر کدام در محل خودتان همان قدرتى دارید که روحانیان ایران در اینجا دارند. آنها عمل کردند در مقابل یک قدرتى که در منطقه نظیر نداشت، در مقابل یک قدرتى که هیچ یک از قدرتهاى منطقه شبیه به او نبودند. همین مردم کوچه و بازار ما و همین کشاورزان و کارگران ما به واسطه تعلیمات اسلامى که علماى اسلام به آنها داده بودند و دادند بیدار شدند، و هجمه کردند بر یک همچو قدرتى و او را شکستند و او را بیرون کردند. شما هم مى توانید. ننشینید که براى شما حکومتهایتان کار کنند، آنها براى خودشان کار مى کنند. شما اسلام را باید تقویت بکنید.‏

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.2)صفحه 327


‏ ‏

‏شما باید در کشورهاى خودتان، در خطبه هاى نماز جمعه خودتان، که براى همین مقصد نماز جمعه بپا شده است، در ادعیه خودتان، در زیارات خودتان، در هر چه رفت و آمد دارید مصالح اسلامى را طرح بکنید، مصالح اجتماعى مردم را طرح بکنید. مسائل خصوصى نگویید، مسائل اجتماعى را بگویید. بگذارید اگر شما این را گفتید نمازتان را تعطیل کنند، مردم عکس العمل نشان مى دهند. اگر دولتى به واسطه خطبه هاى نمازجمعه، نمازجمعه شمارا تعطیل کنند، با عکس العمل مردم مواجه مى شود و همانى است که ما مى خواهیم. منتظر نشوید که یک لشکرى پیدا بکنید- نمى دانم- یک اسلحه اى پیدا بکنید، جنگ نمى خواهید بکنید، شما مصالح مسلمین را مى خواهید بگویید. شما انتظار نکشید که اول قدرت پیدا بکنید بعد بگویید، شما بگویید تا قدرت پیدا بکنید. ایران همین کار را کرد، ایران گفت تا قدرت پیدا کرد، نه اینکه نشست تا قدرت پیدا بکند، اگر نشسته بود تا ابد هم نمى شد. در مقابل آن قدرتى که محمدرضا داشت و آن پشتیبانى اى که همه از او مى کردند علماى ایران ننشستند تا اینکه اول اجتماع پیدا کنند، بعد قیام کنند. علماى اسلام اول دعوت کردند مردم را و در هر فرصتى نترسیدند و در منبر و پایین و مسجد مردم را دعوت کردند تا قدرت پیدا کردند، شما هم همین کار را بکنید. مى توانید. اگر خیال کنید نمى توانید، بدانید که نخواهید توانست. به خودتان تزریق کنید که مى توانید، و بدانید که خواهید توانست. هر عملى اولش فکر است. هر کارى اولش تفکر و تأمل در اطراف کار است. اگر مادر روحمان ضعف باشد نمى توانیم کارى بکنیم، روح را قوى کنید، قلب خودتان را قوى کنید، به خدا منقطع بشوید. این همه ادعیه اى که وارد شده است و‏

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.2)صفحه 328


‏ ‏

‏همه را دعوت کرده است به اینکه اتکال به خدا بکنید، براى اینکه او مرکز قدرت است. این همه دعوت شده است که به کس دیگرى غیرخدا متشبث نشوید، براى اینکه به شما تزریق کنند قوت را، که شما یک پشتوانه عظیم دارید و او خداست. کسى که خدا را دارد، از چه باید بترسد؟ شمایى که براى خدا بخواهید کار بکنید از چه قدرتى مى ترسید؟ مى ترسید که شهید بشوید؟ شهادت ترس دارد؟ مى ترسید حبس بشوید؟ حبس در راه خدا ترس دارد؟ مى ترسید شکنجه بشوید؟ شکنجه در راه خدا اشکال دارد؟ ایران در راه خدا همه چیز دید، مع ذلک دست برنداشت. و این روحانیون بودند که مردم را بسیج کردند و مردم متحول شدند، و امروز از آن بچه کوچولویى که تازه زبان باز کرده است تا آن پیرمردى که چند جوان از دستش رفته، یکصدا بر ضد قدرتهاى بزرگ صحبت مى کنند و قیام کردند. نتوانید، نگویید. هیچ وقت فکر نکنید که نمى توانید؛ همیشه فکر کنید که مى توانید، همیشه فکر کنید که خدا با شماست، همیشه فکر کنید که اسلام شرف شماست و این اسلام باید به دست شما تقویت بشود.‏‏ 228‏

‏***‏

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.2)صفحه 329