بخش سوم : جلوه های عینی تفکر امام در اداره جامعه

‏‏حاکمیت غربزدگان در دانشگاهها‏

‏حاکمیت غربزدگان در دانشگاهها‏

‏چه غم انگیز و اسفبار است که دانشگاهها و دبیرستانها به دست کسانى اداره مى شد و عزیزان ما به دست کسانى تعلیم و تربیت مى دیدند که جز اقلیت مظلوم محرومى همه از غربزدگان و شرقزدگان با برنامه و نقشه دیکته شده در دانشگاهها کرسى داشتند؛ و ناچار جوانان عزیز و مظلوم ما در دامن این گرگان وابسته به ابرقدرتها بزرگ شده و به کرسیهاى قانونگذارى و حکومت و قضاوت تکیه مى کردند، و بر وفق دستور آنان، یعنى رژیم ستمگر پهلوى عمل مى کردند.‏‎[1]‎‏ 217‏

‏***‏

‎ ‎

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.2)صفحه 313

  • ( 1). اساساً دانشگاه دوره پهلوى بر اساس تکنولوژى وابسته و تبعیت از فرهنگ غرب پایه ریزى شده بود. دانشگاه محفلى بود براى جولان و نمایش ایدئولوژیهاى وارداتى و شست و شوى اذهان و مغزهاى جوانان در جهت وابستگى بیشتر به غرب. ابتکار و نوآورى در دانشگاههاى دوره پهلوى کمتر دیده مى شد و حتى ترغیب و تشویقى هم صورت نمى گرفت. به همین جهت در طول سالیان متمادى از عمر دانشگاه در ایران، محصول قابل اعتنا و برجسته در زمینه هاى علمى و تکنولوژى دانشگاه مشاهده نگردید. در دهه آخر عمر رژیم پهلوى، دانشگاهها عملًا به سالنهاى مُد و دورى جستن از فرهنگ و سنن ملّى و مذهبى مبدل گشته بودند به طورى که گروه اقلیّتى از دانشجویان و دانشگاهیان متعهد و دلسوز کشور همچون شمع مى سوختند و گاه در مبارزه با فرهنگ منحط و فاسد حاکم بر کشور و از جمله دانشگاهها تا پاى جان ایستادند؛ و در کنار این روند انحرافى، جنبش قدرتمند دانشجویى با مایه هاى ملّى- مذهبى با مظاهر فرهنگ منحط در ستیز و مبارزه بود و رشد تفکر دینى در دانشگاه به وسیله روشنفکران متعهد و خصوصاً بعد از قیام پانزده خرداد به رهبرى امام خمینى، تحولات چشمگیر در روند مبارزات ملزم ایران پدید آورده بود. در دهه پنجاه، با نزدیک شدن دو قشر روحانیت و دانشگاهى به یکدیگر که از آرزوها و اصول دیدگاههاى حضرت امام بود، سرانجام رژیم پهلوى به زانو درآمد و پس از آن دانشگاههاى ما با حفظ استقلال در مسیر نوسازى و تحولات کشور، گامهاى مؤثر و سازنده اى برداشته و نقش اصلى و تاریخى خود را باز یافتند.