بخش سوم : جلوه های عینی تفکر امام در اداره جامعه

‏‏تقوا مقدمه سلوک الى الله ‏

‏تقوا مقدمه سلوک الى الله ‏

‏بدان اى عزیز که چنانچه از براى این بدن صحت و مرضى است و‏

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.2)صفحه 264


‏ ‏

‏علاج و معالجى، براى نفس انسانى و روح آدمیزاده نیز صحت و مرض و سقم و سلامتى و علاج و معالجى است. صحت و سلامت آن عبارت است از اعتدال در طریق انسانیت؛ و مرض و سقم آن، اعوجاج از طریق و انحراف از جاده انسانیت است. و اهمیت امراض نفسانیه هزاران درجه بیشتر از امراض جسمانیه است، زیرا که غایت این امراض منتهى مى نماید انسان را به حلول موت، و همین که مرگ آمد و توجه نفس از بدن سلب شد، تمام امراض جسمانیه و خللهاى مادیه از او مرتفع شود و هیچ یک از آلام و اسقام بدنیه براى او باقى نماند. ولیکن اگر خداى نخواسته داراى امراض روحیه و اسقام نفسیه باشد، اول سلب توجه نفس از بدن و حصول توجه به ملکوت خویش، اول پیدایش امراض و اسقام آن است. مثل توجه به دنیا و تعلق به آن، مثل مخدراتى است که انسان را از خود بیخود نموده؛ و سلب علاقه روح از دنیاى بدن باعث به خود آمدن آن است. و همین که به خود آمد، آلام و اسقام و امراضى که در باطن ذات داشت همه به او هجوم کند و تمام آنها که تا آن وقت مخفى بوده و مثل آتشى بوده که در زیر خاکستر پنهان بوده هویدا گردد. و آن امراض و آلام یا از او زایل نشود و ملازم او باشد؛ یا اگر زایل شدنى باشد، پس از هزاران سال در تحت فشارها و زحمتها و آتشها و داغها مرتفع شود: آخر الدواء الکى. قال تعالى:‏‏یَوْمَ یُحْمى عَلَیْها فِی نارِ جَهَنَّمَ فَتُکْوى بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ.‏

‏و منزله انبیا- علیهم السلام- منزله اطباى مشفق است که با کمال شفقت و علاقه مندى به صحت مرضى نسخه هاى گوناگون به مناسبت حال آنها براى آنها آوردند و آنها را هدایت فرمودند به ‏

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.2)صفحه 265


‏ ‏

‏طرق هدایت: «ما طبیبانیم شاگردان حق».‏‎[1]‎‏ و منزله اعمال روحیه و قلبیه و اعمال ظاهریه و بدنیه منزله دواى امراض است؛ چنانچه منزله تقوا در هر مرتبه از مراتب آن منزله پرهیز از چیزهاى مضر است براى مرض؛ تا پرهیز در کار نباشد ممکن نیست که مرضى مبدل به سلامت شود و نسخه طبیب مؤثر افتد.‏

‏در امراض جسمانیه گاهى ممکن است که با ناپرهیزى جزئى باز دوا و طبیعت غالب آید و صحت عود کند، زیرا که طبیعت خود حافظ صحت است و دوا معین آن؛ ولیکن در امراض روحیه امر خیلى دقیق است، زیرا که طبیعت بر نفس از اول امر چیره شده و وجهه نفس رو به فساد و منکوس است:‏‏إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ‏‏. از این جهت به مجرد فى الجمله ناپرهیزى امراض بر او غلبه کند و رخنه ها از اطراف بر او باز کند تا صحت را بکلى از بین ببرد.‏

‏پس، انسان مایل به صحت نفس و شفیق به حال خود و علاقه مند به صحت، پس از تنبه به اینکه راه چاره از خلاصى از عذاب الیم منحصر است به عمل کردن به دستور انبیا و دستورات آنها منحصر است به دو چیز؛ یکى اتیان به مصلحات و مستصحّات نفسانیه و دیگر پرهیز از مضرات و مولمات آن، و معلوم است که ضرر محرمات در مفسدات نفسانیه از همه چیز بیشتر است و از این سبب محرم شده اند، و واجبات در مصلحات از هر چیز مهمتر است و از این جهت واجب شده اند، و افضل از هر چیز و مقدم بر هر مقصد و مقدمه پیشرفت و راه منحصر مقامات و مدارج انسانیه این دو مرحله است که اگر کسى مواظبت به آنها کند از اهل سعادت و نجات است، و مهمترین این دو،‏

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.2)صفحه 266


‏ ‏

‏تقواى از محرمات است- و اهل سلوک نیز این مقام را مقدم شمارند بر مقام اول، و از مراجعه به اخبار و آثار و خطب نهج البلاغه واضح شود که حضرات معصومین نیز به این مرحله بیشتر اهمیت داده اند- پس، اى عزیز این مرحله اول را خیلى مهم شمار و مواظبت و مراقبت در امر آن نما که اگر قدم اول را درست برداشتى و این پایه را محکم کردى، امید وصول به مقامات دیگر است، و الا رسیدن به مقامات ممتنع و نجات بس مشکل و صعب مى شود.‏

‏جناب عارف بزرگوار و شیخ عالى مقدار ما مى فرمودند‏‎[2]‎‏ که مواظبت به آیات شریفه آخر سوره «حشر»، از آیه شریفه ‏‏یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا الله وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ‏‏. تا آخر سوره مبارکه با تدبر در معنى آنها در تعقیب نمازها خصوصاً در اواخر شب که قلب فارغ البال است، خیلى مؤثر است در اصلاح نفس؛ و نیز براى جلوگیرى از شر نفس و شیطان، دوام بر وضو را سفارش مى فرمودند و مى گفتند وضو به منزله لباس جندى است. و در هر حال از قادر ذوالجلال و خداوند متعال- جل جلاله- با تضرع و زارى و التماس بخواه که تو را توفیق دهد در این مرحله، و از تو یارى فرماید در حصول ملکه تقوا.‏

‏و بدانکه اوایل امر قدرى مطلب سخت و مشکل مى نماید، ولى پس از چندى مواظبت، زحمت به راحت مبدل مى شود و مشقت به استراحت، بلکه به یک لذت روحانى خالصى بدل مى شود که اهلش آن لذت را با جمیع لذات مقابل نکنند. و ممکن است ان شاءالله پس از مواظبت شدید و تقواى کامل از این مقام به مقام تقواى خواص ترقى کنى که آن تقواى از مستلذات نفسانیه است؛ زیرا که لذت روحانى را که چشیدى، از لذات جسمانیه ‏

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.2)صفحه 267


‏ ‏

‏کم کم منصرف شوى و از آنها پرهیز کنى؛ پس راه بر تو سهل و آسان شود، و بالاخره لذات فانیه نفسانیه را چیزى نشمارى، بلکه از آنها متنفر شوى و زخارف دنیا در چشمت زشت و ناهنجار آید؛ و وجدان کنى و بیابى که از هر یک از لذات این عالم در نفس اثرى و در قلب لکه سودایى حاصل شود که باعث شدت انس و علاقه به این عالم شود، و این خود اسباب اخلاد در ارض گردد و در حین سکرات موت به ذلت و سختى و زحمت و فشار مبدل گردد، چه که عمده سختى سکرات موت و نزع روح و شدت آن در اثر همین لذات و علاقه به دنیاست؛ چنانچه پیش از این اشاره به آن شد. و چون انسان وجدان این معنى کرد، لذات این عالم از نظرش بکلى بیفتد و از تمام دنیا و زخارف آن متنفر گردد و گریزان شود. و این خود ترقى از مقام دوم است به مقام سوم تقوا. پس، راه سلوک الى الله سهل و آسان شود و طریق انسانیت براى او روشن و وسیع گردد، و قدم او کم کم قدم حق شود و ریاضت او ریاضت حق گردد، و از نفس و آثار و اطوار آن گریزان شود و در خود عشق به حق مشاهده کند و به وعده هاى بهشت و حور و قصور قانع نشود، و مطلوب دیگرى و منظور دیگرى طلب کند و از خودبینى و خودخواهى متنفر گردد. پس، تقوا از محبت نفس نماید و متقى از توجه به خود و خودخواهى شود. و این مقامى است بس شامخ و رفیع و اول مرتبه حصول روایح ولایت است و حق تعالى او را در کنف لطف خود جاى دهد و از او دستگیرى فرماید و مورد الطاف خاصه حق شود. و آنچه پس از این براى سالک رخ دهد از حوصله تحریر خارج است. و الحمدلله اولًا و آخراً و ظاهراً و باطناً، و الصلاة على محمد و آله الطاهرین.‏‏ 180‏

‏***‏

‎ ‎

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.2)صفحه 268

  • ( 1). اشاره به بیتى از اشعار مثنوى مولوى:ما طبیبانیم شاگردان حق بحر قلزم دید ما را فانفلق
  • ( 1). منظور آیت الله محمدعلى شاه آبادى، استاد عرفان حضرت امام است.