مقالۀ اولی (مقدّمات نماز)

فصل دوم: اسرار تطهیر با آب و خاک

فصل دوم

‏ ‏

‏     ‏‏بعض از اهل معرفت گوید که «طهور یا با آب است، که سرّ حیاتی‏‎ ‎‏است، که آن اصل علم است برای مشاهدۀ حیّ قیوم تعالی؛ قٰالَ تَعٰالیٰ: ‏وَ‎ ‎اَنْزَلْنا مِنَ السَّمٰاءِ مٰاءً طهوراً لِنُحْیِیَ بِهِ،‎[1]‎‏ وَ قٰالَ جَلَّ وَ عَلاٰ: ‏وَ یُنَزِّلُ عَلَیْکُمْ مِنَ‎ ‎السَّمٰاءِ مٰاءً لِیُطَهِّرَکُمْ بِهِ وَ یُذْهِبَ عَنْکُم رِجْزَ الشَّیْطٰان؛‎[2]‎‏ و یا خاک، که آن اصل‏‎ ‎‏نشئۀ انسان است؛ قٰالَ عَزَّ مِنْ قٰائِلٍ: ‏مِنْهٰا خَلَقْنٰاکُم،‎[3]‎‏ وَ قٰالَ جَلَّ وَ عَلاٰ: ‏فَلَمْ‎ ‎تَجِدُوا مٰاءً فَتَیَمَّمُوا صَعیداً طَیِّباً؛‎[4]‎‏ و این برای آن است که تفکر کنی در ذات‏‎ ‎‏خود، و معرفت پیدا کنی که کی تو را ایجاد فرموده و از چه آفریده و برای چه‏‎ ‎‏ایجاد کرده؛ پس خاضع او شوی و تکبر را از سر بگذاری، زیرا که خاک اصل‏‎ ‎‏در ذلت و مسکنت است.» انتهی.‏‎[5]‎

‏    ‏‏نویسنده گوید: اصل آبْ رحمت اطلاقی وجود است؛ قال تعالی: ‏وَ‎ ‎جَعَلْنٰا مِنَ الْمٰاءِ کُلَّ شَی ءٍ حَیّ.‎[6]‎

‏    ‏‏وَ عَنِ الصّادِقِ عَلَیْهِ السَّلاٰمُ: ‏تَقَدَّمْ اِلَی الْمٰاءِ تَقَدُّمَکَ اِلیٰ رَحْمَةِ الله ؛‎[7]‎‏ و آن‏‎ ‎‏اصل تجلی ذاتی است بی تعلق به مرآت و تعین در مجالی آیات.‏

‏     پس، سالک الی الله اگر یافت طریقی به تجلی فیض اطلاقی و مشاهدۀ‏‎ ‎‏جمال بی تحدید به مثال، به آن تجلیْ تطهیر مقادم وجود خود کند برای وصول‏‎ ‎‏به بساط قرب؛ چنانچه رسول خدا صلی الله علیه و آله در وضوء معراج‏‎ ‎ 


کتابسر الصلوة معراج السالکین و صلوة العارفینصفحه 41
‏فرمود؛ و اشاره ای به آن می آید، ان شاءالله ؛ و توجه نکند به صعید که اصل‏‎ ‎‏تقیید و تحدید است؛ و اگر فاقد شد ماءِ سرِّ وجود را، پس در مرآت تعیّن‏‎ ‎‏صعیدی و تجلی تقییدی، بعض از آن محالّ را تطهیر کند و در کسوۀ تقیید، سرّ‏‎ ‎‏وجود را مشاهده کند، ‏فَاِنَّ التُّرٰابَ اَحَدُ الطَّهُورَیْن‎[8]‎‏ و ‏رَبُّ الْمٰاءِ هُوَ رَبُّ‎ ‎الصَّعید.‎[9]‎‏ قٰالَ تَعٰالیٰ: ‏هُوَ الَّذی فی السَّمٰاءِ اِلهٌ وَ فِی الاَرْضِ اِلٰه.‎[10]‎‏ پس، سرّ‏‎ ‎‏وضوء اضمحلال کثرات است در عین جمع؛ و تیممْ رؤیت وحدت است در ‏‎ ‎‏کسوۀ کثرت؛ و سرّ این سرّ وضوء رؤیت حقّ است و نفی غیر: ‏هُوَ الاْوَّلُ وَ‎ ‎الآخِرُ وَ الظّاهِرُ وَ الْبٰاطِن؛‎[11]‎‏ و تیمّمْ رؤیت ذات مقدس است در کسوۀ غیر: ‏لَوْ‎ ‎دُلّیتُمْ بِحَبْلٍ اِلَی الاْرْضِ السُّفلیٰ، لَهَبَطْتُمْ عَلَی الله .‎[12]‎

‏    ‏‏و بالجمله، وضوء دست و رو شستن از ما سوی است: ‏اِلاّ مَنْ اَتَی الله ‎ ‎بِقَلْبٍ سَلیمْ؛ ‏و تیمّم رؤیت اوست در آینۀ اشیاء‏ مٰا رَأَیتُ شَیْئاً اِلاّ وَ رَأَیْتُ الله‎ ‎ مَعَهُ اَوْفیهِ‎[13]‎‏ ـ دٰاخِلٌ فِی الاْشْیٰاءِ لاٰ ‏کَدُخُولِ شَی ءٍ فی شَی ء.‎[14]‎

‏    ‏‏و ایضاً وضوء، تطهیر به آب است قبل التنزّل؛ و تیمّم، تطهیر به آن است‏‎ ‎‏پس از تنزّل؛ و از این جهت احد الطّهورین است به مقتضای سرایت حکم‏‎ ‎‏باطن به ظاهر و غیب به شهادت؛ و ایضاً وضوء، تطهیر از نقایص و حدود‏‎ ‎‏است، ‏فمٰا اَصٰابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ الله وَ مٰا اَصٰابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِک؛‎[15]‎‏ و تیممْ‏‎ ‎ 


کتابسر الصلوة معراج السالکین و صلوة العارفینصفحه 42
‏رجوع نقایص است به حقّ، بالعرض: ‏قُلْ کُلٌّ مِنْ عِنْدِالله ‎[16]‎‏.‏

‎ ‎

کتابسر الصلوة معراج السالکین و صلوة العارفینصفحه 43

  • )) «و از آسمان آبی پاک کننده فرو فرستادیم تا بدان زنده کنیم...» (فرقان/ 49)
  • )) «و بر شما از آسمان آبی فرود می آورد تا بدان تطهیرتان کند و پلیدی شیطان را از شما بزداید.» (انفال/ 11)
  • )) «از آن (خاک) آفریدیمتان.» (طه/ 55)
  • )) «... پس اگر آب نیافتید بر خاک پاک تیمّم کنید.» (نساء/ 43 و مائده/ 6)
  • )) اسرار العبادات و حقیقة الصّلوة، قاضی سعید قمی، ص 16.
  • )) «و از آب هر چیز زنده ای را آفریدیم» (انبیا/ 30)
  • )) «به آب نزدیک شو همانند آنکه به رحمت خدا نزدیک می شوی.» مصباح الشّریعة، باب 10. بحارالانوار، ج 77، ص 339، «کتاب الطّهارة»، «ابواب الوضوء»، باب 6، حدیث 16.
  • )) «که همانا خاک یکی از دو پاک کننده است.» آخوند خراسانی (ره) در کفایة الاصول ج 1، ص 130، این روایت را بدون ذکر سند و نام معصوم علیه السلام بدین صورت آورده است: قوله علیه السلام التُّرٰابُ اَحَدُ الطَّهُورَیْن یکفیک عشْر سنین (خاک یکی از دو پاک کننده است و (طهارت با آن) ده سال تو را بس است.)
  • )) «و پروردگارِ آب همان پروردگار خاک است.» وسائل الشّیعة، ج 2، ص 965، «کتاب الطّهارة»، «ابواب التیمّم» باب 3، حدیث 2.
  • )) «اوست کسی که در آسمان خداست و در زمین خداست.» (زخرف/ 84)
  • )) «اوست اولین و آخرین و پیدا و نهان.» (حدید/ 3»
  • )) «اگر با ریسمانی به زمین زیرین فرستاده شوید، بر خدا فرود خواهید آمد.» علم الیقین، ج 1، ص 54.
  • )) «چیزی را ندیدم مگر آنکه با آن یا در آن خدا را دیدم.» علم الیقین، ج 1، ص 49.
  • )) «در درون اشیاء است نه مانند اینکه چیزی داخل چیزی باشد.» توحید صدوق، ص 306، باب 43، حدیث 1.
  • )) «آنچه نیکی به تو رسد از جانب خداست و آنچه بدی به تو برسد از ناحیۀ خود تو است.» (نساء / 79)
  • )) «بگو همه از جانب خداست.» (نساء/ 78)