فصل دوم در اسرار قیام است
و آن پیش خاصّه، اقامۀ صُلب است در پیشگاه مقدس حقّ و تشمیر ذیل است برای اطاعت امر؛ و خروج از تدثار و قیام بر انذار است: یٰا ایّهَا الْمُدَّثِّرُ قُمْ فَاَنْذِرْ وَ رَبَّک َفَکَبِّرْ وَ ثِیٰابِکَ فَطَهِّر و استقامت در اخلاق و عدل در ملکات است و عدم میل به طرف افراط و تفریط؛ چنانچه در حدیثِ رِزام، مولی خالد بن عبدالله ، که در سابق گذشت، جناب صادق علیه السلام دربارۀ حقیقت صلوة فرمود: وَ هُوَ وٰاقِفٌ بَیْنَ الْیَأسِ وَ الطَّمَعِ وَ الصَّبْرِ وَ الْجَزَعِ کَاَّنَ الْوَعْدَ لَهُ صُنِعَ وَ الْوَعیدَ بِهِ وَقَعَ.15 و وقوف بین یدی الله به طوری که خوف به رجا و رجا به خوف غالب نشود و صبر به مقام تجلد نرسد، که در مذهب احبه از اشدّ منکرات است:
وَ یَحْسُنُ اِظْهٰارُ التَّجَلُّدِ لِلْعِدیٰ وَ یَقْبَحُ اِلاَّ الْعَجْزُ عِنْدَ الاْحِبَّةِ
و جزع به حدّ افراط منافی با رضا نباشد و اطمینان به طوری باشد که یوم جزا و وعد و وعید را قائم بیند، از اعلا مراتب ایمان است.
و در نزد اهل سلوک، استقامت به مقام انسانیت و خروج از تفریط تهوّد و افراط تنصّر است: مٰا کٰانَ ابْرٰاهیمُ یَهُودیًّا وَ لاٰ نَصْرٰانیًّا وَلکِنْ کٰانَ حَنیفاً مُسْلِمٰاً. و در حدیث است که رسول خدا صلی الله علیه و آله خطی مستقیم کشیدند و خطوطی در اطراف آن کشیدند و فرمودند: «این خط مستقیم طریقۀ
کتابسر الصلوة معراج السالکین و صلوة العارفینصفحه 72
من است. » و گویند فرمود: شَیَّبَتْنی سُورَةُ هُودٍ لِمَکٰانِ هٰذِهِ الاْیَة. اَشٰارَهُ اِلیٰ قَوْلِهِ تَعٰالیٰ: فَاسْتَقِمْ کَمٰا اُمِرْتَ وَ مَنْ تٰابَ مَعَک. و شیخ عارف کامل، شاه آبادی ـ روحی فداه ـ می فرمود: «این فرمایش برای آن است که استقامت امت را هم از آن بزرگوار خواسته اند؛ و لهذا این آیۀ شریفه در سورۀ شورا هم هست و این فرمایش را راجع به آن نفرمودند زیرا که آن ذیل را ندارد.» بالجمله، استقامت و عدم خروج از وسطیت در همۀ مقامات از اشدّ امور است بر سالک؛ که باید در حال قیام بین یدی الله از عدم قیام به امر، چنانچه شاید و باید، شرمگین شود و سر خجلت و انفعال به زیر افکند و چشم را به مورد سجده، که خاک مذلت است، بدوزد و متذکر مقام تذلّل و قصور و تقصیر خویش شود و خود را در محضر مقدس ملک الملوکی که جمیع ذرات کائنات در تحت حیطۀ سلطنت و قهر و قدرت او هستند ببیند و متذکر مقام قیومیت ذات مقدس و قیام دار تحقق به او شود؛ و در قلب، این حیطۀ قیومیه را و این تدلی و فنای عالم را مستقر کند؛ شاید کم کم به سرّ قیام رسد و توحید فعلی را، که اهل معرفت، سرّ آن دانند، دریابد؛ پس، مقام ظهور به تجلی فعلی بر قلب او منکشف شود و سرِّ لاٰ جَبْرَ وَ لاٰ تَفْویضَ بَلْ اَمْرٌ بَیْنَ الاْمْرَیْن بر او ظاهر گردد؛ پس، لایق ورود در محضر شود و بعضِ از اسرار تکبیرات افتتاحیه و قرائت و رفع ید در تکبیرات بر او مکشوف شود.
کتابسر الصلوة معراج السالکین و صلوة العارفینصفحه 73