مقالۀ ثانیه (مقارنات نماز)

فصل دوم: اسرار قیام

فصل دوم در اسرار قیام است

‏ ‏

‏     ‏‏و آن پیش خاصّه، اقامۀ صُلب است در پیشگاه مقدس حقّ و تشمیر ذیل‏‎ ‎‏است برای اطاعت امر؛ و خروج از تدثار و قیام بر انذار است: ‏یٰا ایّهَا الْمُدَّثِّرُ قُمْ‎ ‎فَاَنْذِرْ وَ رَبَّک َفَکَبِّرْ وَ ثِیٰابِکَ فَطَهِّر‎[1]‎‏ و استقامت در اخلاق و عدل در ملکات‏‎ ‎‏است و عدم میل به طرف افراط و تفریط؛ چنانچه در حدیثِ رِزام، مولی خالد ‏‎ ‎‏بن عبدالله ، که در سابق گذشت، جناب صادق علیه السلام دربارۀ حقیقت‏‎ ‎‏صلوة فرمود: ‏وَ هُوَ وٰاقِفٌ بَیْنَ الْیَأسِ وَ الطَّمَعِ وَ الصَّبْرِ وَ الْجَزَعِ کَاَّنَ الْوَعْدَ لَهُ‎ ‎صُنِعَ وَ الْوَعیدَ بِهِ وَقَعَ.‏15‏‏ و وقوف بین یدی الله به طوری که خوف به رجا و رجا به‏‎ ‎‏خوف غالب نشود و صبر به مقام تجلد نرسد، که در مذهب احبه از اشدّ‏‎ ‎‏منکرات است: ‏

وَ یَحْسُنُ اِظْهٰارُ التَّجَلُّدِ لِلْعِدیٰ  ‏وَ یَقْبَحُ اِلاَّ الْعَجْزُ عِنْدَ الاْحِبَّةِ‏‎[2]‎

‏    ‏‏و جزع به حدّ افراط منافی با رضا نباشد و اطمینان به طوری باشد که یوم جزا و‏‎ ‎‏وعد و وعید را قائم بیند، از اعلا مراتب ایمان است.‏

‏     و در نزد اهل سلوک، استقامت به مقام انسانیت و خروج از تفریط تهوّد و‏‎ ‎‏افراط تنصّر است: ‏مٰا کٰانَ ابْرٰاهیمُ یَهُودیًّا وَ لاٰ نَصْرٰانیًّا وَلکِنْ کٰانَ حَنیفاً‎ ‎مُسْلِمٰاً.‎[3]‎‏ و در حدیث است که رسول خدا صلی الله علیه و آله خطی مستقیم‏‎ ‎‏کشیدند و خطوطی در اطراف آن کشیدند و فرمودند: «این خط مستقیم طریقۀ‏‎ ‎ 


کتابسر الصلوة معراج السالکین و صلوة العارفینصفحه 72
‏من است.‏‎[4]‎‏ » و گویند فرمود: ‏شَیَّبَتْنی سُورَةُ هُودٍ لِمَکٰانِ هٰذِهِ الاْیَة.‎[5]‎‏ اَشٰارَهُ‏‎ ‎‏اِلیٰ قَوْلِهِ تَعٰالیٰ: ‏فَاسْتَقِمْ کَمٰا اُمِرْتَ وَ مَنْ تٰابَ مَعَک.‎[6]‎‏ و شیخ عارف کامل،‏‎ ‎‏شاه آبادی ـ روحی فداه ـ می فرمود: «این فرمایش برای آن است که استقامت‏‎ ‎‏امت را هم از آن بزرگوار خواسته اند؛ و لهذا این آیۀ شریفه در سورۀ شورا‏‎ ‎‏هم هست‏‎[7]‎‏ و این فرمایش را راجع به آن نفرمودند زیرا که آن ذیل را ندارد.»‏‎ ‎‏     بالجمله، استقامت و عدم خروج از وسطیت در همۀ مقامات از اشدّ‏‎ ‎‏امور است بر سالک؛ که باید در حال قیام بین یدی الله از عدم قیام به امر،‏‎ ‎‏چنانچه شاید و باید، شرمگین شود و سر خجلت و انفعال به زیر افکند و چشم‏‎ ‎‏را به مورد سجده، که خاک مذلت است، بدوزد و متذکر مقام تذلّل و قصور و‏‎ ‎‏تقصیر خویش شود و خود را در محضر مقدس ملک الملوکی که جمیع ذرات‏‎ ‎‏کائنات در تحت حیطۀ سلطنت و قهر و قدرت او هستند ببیند و متذکر مقام ‏‎ ‎‏قیومیت ذات مقدس و قیام دار تحقق به او شود؛ و در قلب، این حیطۀ قیومیه‏‎ ‎‏را و این تدلی و فنای عالم را مستقر کند؛ شاید کم کم به سرّ قیام رسد و توحید‏‎ ‎‏فعلی را، که اهل معرفت، سرّ آن دانند، دریابد؛ پس، مقام ظهور به تجلی‏‎ ‎‏فعلی بر قلب او منکشف شود ‏و سرِّ لاٰ جَبْرَ وَ لاٰ تَفْویضَ بَلْ اَمْرٌ بَیْنَ الاْمْرَیْن‎[8]‎‏ بر‏‎ ‎‏او ظاهر گردد؛ پس، لایق ورود در محضر شود و بعضِ از اسرار تکبیرات‏‎ ‎‏افتتاحیه و قرائت و رفع ید در تکبیرات بر او مکشوف شود.‏

کتابسر الصلوة معراج السالکین و صلوة العارفینصفحه 73

  • )) «ای جامه به خود پیچیده، برخیز و بیم ده و پروردگارت را به بزرگی یاد کن و جامه هایت را پاکیزه ساز.» (مدّثّر/ 1ـ4)
  • )) «اظهار صلابت و قدرت در مقابل دشمنان نیکوست/و در برابر دوستان جز اظهار عجز نکوهیده است.»
  • )) «ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی، بلکه میانه رو و مسلم بود.» (آل عمران/ 67)
  • )) علم الیقین، ج 2، ص 967. (قریب المعنی)
  • )) «سورۀ هود مرا پیر کرد (به سبب وجود این آیه).» علم الیقین، ج 2، ص 971.
  • )) «آنچنانکه امر شده ای استقامت بورز، خود و هر کس که با تو به سوی خدا بازگشته است.» (هود/ 112)
  • )) «فلذلک فادع و استقم کما امرت...». (شوری/ 15)
  • )) «نه جبر است و نه تفویض، بلکه امری است بین این دو امر.» اصول کافی، ج 1، ص 224، «کتاب التّوحید»، «باب الجبر و القدر»، حدیث 13. عیون اخبارالرّضا، ج 1، ص 124.