مقالۀ ثانیه (مقارنات نماز)

فصل ششم: سرّ استعاذه

فصل ششم در[ سرّ] استعاذه است

‏ ‏

‏     ‏‏و حقیقت آن، پناه بردن از شیطان و تصرفات آن و مظاهر آن است به‏‎ ‎ 


کتابسر الصلوة معراج السالکین و صلوة العارفینصفحه 83
‏مقام اسم الله الجامع که ربّ انسان کامل است. پس، مادامی که سالک در ‏‎ ‎‏لباس کثرت است و خود را متصرف در امور می داند، در تحت تصرف شیطان‏‎ ‎‏است و قرائت او به لسان انانیّت که لسان فصیح شیطان است واقع است و‏‎ ‎‏آنچه به لسان جاری کند اسم الله نخواهد بود. و چون خارج شد از این کثرت‏‎ ‎‏و خود را متصرف ندید و جلوۀ فعل حق را در مظاهر خَلقیه مشاهده نمود، به‏‎ ‎‏اول مرتبۀ استعاذۀ اهل سلوک نایل شده؛ و این استعاذۀ قیام و قرائت است،‏‎ ‎‏زیرا که هر دو، مقام توحید فعلی است:‏

‏     اما قیام، چنانچه ذکر شد، تذکر مقام قیومیت حق است؛ و برای اهل‏‎ ‎‏ولایت تحقق به آن است و تدلی به مقام مشیت است.‏

‏     و اما قرائت، پس تذکر اسم الله ، که مقام مشیت مطلقه است و قصر‏‎ ‎‏جمیع محامد به حق و تذکر مقام رحمانیت و رحیمیت و مالکیت، و اتیان به‏‎ ‎‏صیغۀ جمع در «نَعْبُدُ» و «نَسْتَعین» و تذکر مقام «هدایت به صراط مستقیم غیر‏‎ ‎‏مایل به افراط و تفریط» تمام مناسب با توحید افعال است؛ چنانچه نزد اهلش‏‎ ‎‏واضح است.‏

‏     و چون خارج شد از کثرت صفتی و جمیع صفات و اسما را مضمحل‏‎ ‎‏دید و حکم به فنا کرد، در مرتبۀ ثانیه از استعاذه واقع شود که آن، استعاذۀ‏‎ ‎‏رکوع و ذکر آن است؛ زیرا که رکوع و ذکر آن، اشاره به مقام توحید صفات‏‎ ‎‏است؛ چنانچه در سرّ آن بیاید، ان شاءالله .‏

‏     و چون غبار کثرت را از دار تحقق پاک نمود و حجب نورانیه و ظلمانیه را‏‎ ‎‏برچید و به مقام توحید ذاتی و فنای کلی نایل شد، استعاذۀ حقیقیه برای او‏‎ ‎‏حاصل آید. و این استعاذۀ سجود است و ذکر آن، زیرا که آن ـ چنانچه بیاید ـ‏‎ ‎‏اشاره به مقام توحید ذاتی است. و تواند اشاره به مقامات ثلثه بود آنچه از‏‎ ‎‏حضرت رسول ـ صلی الله علیه و آله ـ منقول است که در سجود گفت: ‏اَعُوذُ‎ ‎بِعَفْوِکَ مِنْ عِقٰابِکَ، وَ اَعُوذُ بِرِضٰاکَ مِنْ سَخَطِکَ، وَ اَعُوذُ بِکَ مِنْک.‎[1]‎‏ ‏‏و آنچه در‏‎ ‎ 


کتابسر الصلوة معراج السالکین و صلوة العارفینصفحه 84
‏این مقام ذکر شد ـ که قیام و قرائت اشاره به مقام توحید فعلی است ـ منافات ‏‎ ‎‏ندارد با آنچه در فصل سوم از مقدمه در سرّ جملی نماز ذکر کردیم ـ که ‏اِیّاکَ نَعْبُد‎ ‎‏رجوع عبد است به حق به فنای کلی مطلق ـ زیرا که از برای هر یک از قرائت و‏‎ ‎‏رکوع و سجود مقاماتی است که به حسب هر مقام، اشاره به مقامی از‏‎ ‎‏توحیدات ثلثه می تواند بود؛ ولی هر یک از اینها به مقامی انسب است.‏

‏     پس، قیامْ به مقامِ توحیدِ افعال انسب است؛ گرچه توحید ذات و‏‎ ‎‏صفت را نیز در باطن دارد. و این نظیر کلامی است که اهل معارف گویند‏‎ ‎‏راجع به تقسیمات اسمای افعال و صفات و ذات، با آنکه هر اسمی را اسم‏‎ ‎‏جامع دانند؛ پس اسم فعل را آن اسمی دانند که تجلی فعلی در آن ظاهر باشد‏‎ ‎‏و تجلی صفتی و ذاتی در باطن او باشد، و همین طور در اسم صفتی و ذاتی.‏‎ ‎

کتابسر الصلوة معراج السالکین و صلوة العارفینصفحه 85

  • )) «از کیفر تو به عفوت و از خشم تو به رضایت و از تو به خودت پناه می برم.» عوالی اللئالی، ج 4، ص 114، بحارالانوار، ج 95، ص 417، «کتاب اعمال السّنین...»، باب 111.