خاتمه (در تکبیرات ثلاثۀ اختتامیه)

خاتمه در [سرّ] تکبیرات ثلثۀ اختتامیه است

‏ ‏

‏     ‏‏و آن سّر اجمالی تکبیرات افتتاحیه است. چنانچه سالک تا رفع حجب‏‎ ‎‏سبعه را نکند، وصول به باب الله برای او رخ ندهد و فتح ابواب دخول در‏‎ ‎‏محضر برای او نشود و به واسطۀ رفع حجب کشف سبحات جمال و جلال بر او‏‎ ‎‏شود. همین طور، پس از رجوع از مقام وصول و فنای محض و حصول حالت‏‎ ‎‏صحو، تجلّیات ذاتیّه و تجلّیات اسماییه و تجلّیات افعالیّه ـ به عکس‏‎ ‎‏ترتیب سلوک الی الله ـ بر قلب او شود، و برای هر یک از تجلّیات تکبیری‏‎ ‎‏گوید. و چون این تجلّیات به کثرت حجاب جمال محبوب نشود، سالک با هر‏‎ ‎‏رفع یدی اشاره به عدم احتجاب از مقامی کند؛ چنانچه در تکبیر اول جلوۀ‏‎ ‎‏ذات را در حضرت اسما و صفات مشاهده کرده، با رفع ید اشاره کند به آنکه‏‎ ‎‏تعینات اسما و صفاتْ حجاب تجلی ذات نیستند. و در تکبیر دوم، تجلّیات‏‎ ‎‏اسمایی را در حضرات اعیان مشاهده کند، بلکه تجلّیات ذاتی را نیز در آنها‏‎ ‎


کتابسر الصلوة معراج السالکین و صلوة العارفینصفحه 116
‏مشاهده کند، و با رفع ید اشاره به عدم احتجاب نماید. و در تکبیر سوم،‏‎ ‎‏تجلّیات ذاتی و اسمایی و افعالی را در مرآت اعیان خارجی شهود نماید و با‏‎ ‎‏رفع ید نفی حجابیت آنها کند.‏

‏     پس، تکبیرات افتتاحیه برای شهود تجلّیات است از ظاهر به باطن و از‏‎ ‎‏تجلّیات افعالی تا تجلّیات ذاتی؛ و رفع ید در آنها برای رفع حجاب است تا‏‎ ‎‏وصول به مقام قرب معنوی و معراج حقیقی. و تکبیرات اختتامیه برای ‏‎ ‎‏تجلّیات از باطن به ظاهر و از تجلّیات ذاتیه تا تجلّیات افعالیه است؛ و رفع ید‏‎ ‎‏در آنها برای اشاره به عدم احتجاب و مرفوعیت حجاب است. وَالْحَمْدُلله اَوَّلاً‏‎ ‎‏وَ آخِراً وَ ظٰاهِراً و باطناً.‏

‎ ‎

کتابسر الصلوة معراج السالکین و صلوة العارفینصفحه 117