مقالۀ ششم در بیان و شرح جنود عقل و جهل از بعض وجوه، که مقصود از تحریر این رساله است، نه از جمیع وجوه

فصل پنجم [‌در بیان ابتلاء مومنین]

‏چنانچه رضا از جنود عقل و رحمان است و از لوازم فطرت مخموره است،‏‎ ‎‏سخط از جنود جهل و ابلیس و از لوازم فطرت محجوبه جاهله است، و از نقصان‏‎ ‎‏معرفت به مقام ربوبیّت و جهل به عزِّ شامخ حضرت حقّ ـ جلَّ و علا ـ است. و‏‎ ‎‏این از ثمره خبیثۀ حبّ نفس و حبّ دنیا است که چشم و گوش انسان را جز از‏‎ ‎‏شهوات و آمال دنیاوی کور کند، و به واسطۀ احتجاب از مقامات روحانیّه و‏‎ ‎

کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 172
‏مدارج اهل معرفت و معارج اصحاب قلوب از ابتلاآت ـ که مُصلِح نفوس و مُربّی‏‎ ‎‏قلوب است ـ روگردان شود، و از اقبال دنیا که بدترین افتتان و ابتلا است، راضی‏‎ ‎‏و فرحناک شود.‏

‏ما اکنون بعضی از روایات شریفه را در این باب ذکر کنیم، شاید از برکت‏‎ ‎‏کلمات اصحاب وحی و تنزیل، قلوب قاسیه را نرمی حاصل شود، و نفوس غافله‏‎ ‎‏را تیقّظی رخ دهد. و ما در کتاب ‏‏«اربعین»‏‏ گرچه شرح طولانی در باب ابتلاء‏‎ ‎‏مومنین و نکته آن دادیم؛ ولی این جا نیز برای مزید فایده و عدم حواله،‏‎ ‎‏مختصری مذکور می داریم.‏

‏کافِی ‏‏بِاسنادِهِ عَن ‏‏ابِی عَبدِاللّهِ‏‏ قالَ: ‏«انَّ اشَدَّ النّاسِ بَلاءً الانبِیاءُ، ثُمَّ الَّذینَ‎ ‎یَلُونَهُم، ثُمَّ الامثَلُ فَالامثَلُ».‎[1]‎

‏وَ عَن ‏‏ابِی عَبدِاللّهِ‏‏ قالَ: ‏«انَّ عَظِیمَ الاجرِ لَمَعَ عَظِیمِ البَلاءِ وَ مَا احَبَّ الله‎ ‎قَومَاً الاّ ابتَلاهُم».‎[2]‎

‏وَ عَن ‏‏ابی عَبدِ اللّهِ‏‏ ـ عَلَیهِ السَّلامُ ـ قالَ: ‏«انَّ لله ـ عَزَّوَجَلَّ ـ عِباداً فِی الارضِ‎ ‎مِن خالِصِ عِبادِهِ ما یُنزِلُ مِنَ السَّماءِ تُحفَةً الیَ الارضِ الاّ صَرَفَها عَنهُم‎ ‎الی غَیرِهِم، وَ لا بَلِیَّةً الاّ صَرَفَها الَیهِم».‎[3]‎


کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 173
‏و احادیث در این باب بسیار است که خداوند ـ تبارک و تعالی ـ به‏‎ ‎‏واسطه محبت و عنایتی که به اولیاء و مومنین دارد آنها را مبتلا فرماید در دنیا.‏‎[4]‎

‏و عمدۀ سرّ آن، آن است که اگر آنها را در ناز و نعمت قرار دهد به حسب‏‎ ‎‏نوع، رکون به دنیا پیدا کنند، و از لذّات و شهوات دنیا در ملکوت قلب آنها آثاری‏‎ ‎‏واقع شود که محبت و علاقه آنها را به دنیا زیاد کند، و قهراً از حق تعالی و دار‏‎ ‎‏کرامت او و از ملکوت نفس و اصلاح امراض آن غافل شوند، و از کسب فضایل‏‎ ‎‏نفسانیه بازمانند.‏

‏بالجمله، اگر کسی دقّت در حال نوع اغنیا کند، می یابد که غنی و ثروت و‏‎ ‎‏صحت و سلامت و امنیت و رفاهیّت، اگر در انسان جمع شد، کم دلی است که‏‎ ‎‏بتواند خود را از فسادها و امراض نفسانیه حفظ کند، و از سرکشی نفس‏‎ ‎‏خودداری کند. و شاید برای همین نکته بود که ‏‏جابر بن عبداللّه‏‏ ـ قدّس سرّه ـ به‏‎ ‎‏حضرت مولا ‏‏باقر العلوم‏‏ ـ صلوات اللّه علیه ـ عرض کرد که: «من فقر را از غنی و‏‎ ‎‏مرض را از صحت بیشتر دوست دارم». چون از خود اطمینان نداشت که بتواند‏‎ ‎‏خود را آن طور که می خواهد با رفاهیت و سلامت حفظ کند، و از سرکشی نفس‏‎ ‎‏مطمئن نبود. ولی حضرت‏‏ باقر‏‏ ـ سلام اللّه علیه ـ چون مقامش فوق عقول بشر‏‎ ‎‏است به مناسبت افق ‏‏جابر ‏‏و به واسطه تعلیم او و دستگیری او در سلوک الی اللّه،‏‎ ‎‏مقام رضا را اظهار فرمود، و از محبت الهیه جذوه ای ابراز فرمود که: «ما هر چه از‏‎ ‎‏دوست می رسد آن را دوست داریم. بلیات و امراض و مقابلات آن در سنّت‏‎ ‎‏عاشقان و مذهب محبّان یکسان است.‏

‏آری، اولیاء حق، بلیّات را تحفه های آسمانی می دانند، و شدت و مضیقه را‏‎ ‎

کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 174
‏عنایات ربانی می بینند. آنها به حق خوشند، جز حق نخواهند، و به ذات مقدّس‏‎ ‎‏متوجهند، و غیر از او نبینند. اگر دار کرامت حق را بخواهند، از آن جهت خواهند‏‎ ‎‏که از حق است نه از جهت حظوظ نفسانیه خواهند. آنها راضی به قضاء اللّه‏‎ ‎‏هستند از آن جهت که مربوط به حق است. محبّت الهیه منشا محبت به اسماء و‏‎ ‎‏صفات و آثار و افعال او شده.‏

‎ ‎

کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 175

  • )) شدیدترین مردم از جهت امتحان و آزمایش، انبیاء هستند، سپس کسانی که به انبیاء نزدیک می باشند،  و بعد از ایشان هر که در رُتبه بالاتر است. (اُصول کافی، ج 2، ص 196، کتاب الایمان والکفر، باب شدّة ابتلاءِ المومن، ح 1).
  • )) همانا اجر و پاداش بزرگ با امتحان و آزمایش بزرگ همراه است، خداوند قومی را دوست ندارد مگر  آنکه او را مورد آزمایش قرار میدهد. (همان مصدر، همان باب، ح 3).
  • )) بدرستی که برای خداوند در زمین، بندگان خالصی است که از آسمان تحفه ای نازل نمی شود مگر  آنکه آن را از  ایشان منصرف سازد، و به غیر ایشان متوجّه کند. و هیچ بلایی را نازل نمی کند مگر آنکه به آنها متوجّه گرداند. همان مصدر، همان باب، ح 5.
  • )) نگاه کنید به: همان مصدر و احادیث همان باب.