بدان که قوّۀ غضبیّه یکی از نعم بزرگ الهی است بر حیوان و بالخصوص بر انسان که به واسطۀ این قوّۀ شریفه، حفظ بقای شخصی و نوعی و حفظ نظام
کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 241
عائله و بقای فردی و جمعی شود؛ چون که انسان تا در عالم مادّه و طبیعت واقع است، به واسطه تضادّ و تصادمی که در این عالم است و به واسطه قوّه قبول و انفعال و تاثّری که در طبیعت او است، دائماً در نضج و تحلیل است که اگر بدل مایتحلّل به او نرسد، به زودی مفسدات داخلی او را فانی و نابود می کنند، و همین طور تا در عالم دنیا و تصادم واقع است، از برای او دشمنها و مفسداتی هست که اگر از آنها جلوگیری نشود، انسان را به زودی زائل و فانی کنند.
و همین طور که از برای شخص و فرد حیوان و انسان، مفسدات و موذیات خارجی و داخلی هست، از برای نظام عائله انسانی و نظام جمعیت و مدینه فاضلۀ انسانیّه، مفسدات و مخلاّتی است که اگر ذبّ و دفع از آنها نشود، به زودی نظام عائله و نظام مدینه فاضله به هم می خورد، و به اسرع اوقات، عالم مدنیّت رو به زوال و اضمحلال می گذارد.
از این جهة، عنایت ازلیّۀ الهیّه و رحمت کامله رحمانیّه اقتضاء نمود که در حیوان مطلقاً، و در انسان بالخصوص، این قوّه شریفه غضبیّه را قرار دهد که حیوان و انسان ـ بما هو حیوان ـ ، دفع موذیات خارجی و داخلی فردی خود کند، و انسان، بالخصوص، دفع و رفع مفسدات و مخلاّت نظام عایله و نظام جامعه و مدینه فاضله نماید.
دفاع و ذبّ از هتک از عایله، و سدّ ثغور و حدود مملکت، و حفظ نظام ملّت و بقای قومیّت، و نگهبانی از تهاجم اشرار به مدینه فاضله، و جهاد با اعداء انسانیّت و دیانت صورت پیدا نکند، مگر در سایۀ این قوّۀ خداداد و این تحفۀ آسمانی که به دست حق تعالی ـ جلّ و علا ـ در خمیره انسان مخمّر شده و به ودیعت نهاده شده.
اجرای حدود و تعزیرات و سیاسات الهیّه که حفظ نظام عالم کند، در پرتو این قدرت و قوّه الهیّه است؛ بلکه جهاد با نفس و ذبّ از جنود ابلیس و جهل، در
کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 242
تحت حمایت این قوّه شریفه انجام گیرد. در هر کس که این قوّه شریفه که تجلی انتقام و غضب الهی است، به طور تفریط ناقص باشد، لازمۀ آن بسیاری از ملکات خبیثه و اخلاق ذمیمه است، از قبیل خوف و جبن و ضعف و تنبلی و خودپروری و کم صبری و قلّت ثبات و راحت طلبی و خمودی و انظلام ـ که مثل ظلم یا بدتر از آن است ـ و رضایت به فواحش و رذائل و تن دادن به فضایح و بی غیرتی بر خود و عائله و ملّت خود.
خدای تعالی در وصف مومنین فرماید: «اشِدَّاءُ عَلَی الکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَینَهُم». این حال اعتدال است که در موقع خود، رحمت و شفقت و در موقع خود، شدّت و غضب نماید.
و در روایات شریفه از غضب ننمودن در موقع خود، ذمّ و تکذیب شده:
محمد بن یعقوب به اسناد خود از حضرت باقر العلوم ـ علیه السلام ـ نقل نموده که فرمود: خداوند وحی فرمود به شعیب نبیّ ـ علیه السلام ـ : «همانا من عذاب کنم از قوم تو صد هزار نفر را که چهل هزار نفر از اشرار آنها و شصت هزار نفر از خوبان آنها است». عرض کرد: خداوند! اشرار به جای خود، اخیار و خوبان برای چه؟ وحی آمد: «برای این که مداهنه کردند با اهل معصیت و سهل انگاری کردند و غضب ننمودند برای غضب من».
و در وسایل از محاسن برقی، سند به حضرت علیّ بن الحسین ـ علیهما السلام ـ رساند که فرمود: «حضرت موسی بن عمران گفت: پروردگارا! کیانند اهل تو آنهائی که در سایه عرش خود، آنها را سایه می افکنی، در روزی [که] سایه[ ای] جز سایۀ تو نیست؟». پس وحی فرمود خداوند به سوی او: «آنهائی که قلبهای
کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 243
آنها پاکیزه است و دستهای آنها نیکوئی می کند. آنهائی که یاد جلالت مرا کنند مثل یاد پدرهای خود. ـ تا آن جا که فرمود ـ : و آنهائی که غضب می کنند برای محرّمات من وقتی حلال شمرده شود، مثل پلنگ وقتی جراحت زده شود».
و در باب اخلاق رسول خدا ـ صلّی اللّه علیه و آله ـ وارد است که «یاری نجست برای خود در هیچ مظلمه[ ای] تا آن که هتک محارم الهیّه می شد، پس غضب می نمود برای خدای ـ تبارک و تعالی ـ ».
و از این جا معلوم شد که این غضب ـ که در مقابل رحمت و از جیش و جنود جهل و ابلیس مقرر شده ـ حالِ اعتدال غضب و آن غضبی نیست که در تحت زمامداری عقل و خدای تعالی و شریعت مقدسه آسمانی باشد؛ بلکه مقصود، حال افراط آن است که در فصل آتیه ذَمّ و تکذیب آن مذکور می شود.
کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 244